400 ميليون دلار براي يك عمليات پنهاني عليه ايران
بررسي اسناد منتشرنشده اي از فتنه ۸۸. 8دی-95
مگر امکان دارد که اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری از معرکه گیری 9 دی - 88 و اتهامات فتنه و نفوذی وجاسوس ومفسد فی ا لارض غافل شودو عقب بماندو محورش روضه مبسوطن خواند؟
باید خیلی ها باشند که به یاد می آورند چگونه دوران جنگ خانمانسوز موهبت الهی 8 ساله ایران وعراق که شروع شد بطور دربست همه ظریفت وامکانات کشورمحور جنگ بسیج شد تاجایی که اعزام دانش آموزان مدارس همراه با معلمان مدرسه ها به زور سپاه وبسیج روانه جبهه های جنگ می شدند. تاجایی که حتی به قلک های پس اندازهای کوچک وناچیزدانش آموزان هم رحم نشد چون خالی ومصادره می شدند . برای اینکه خمینی شیاد وپاسداران جنگ افروز می خواستند باخونریزی بیشتر وویران کردن ایران هرچه بیشتر ازموهبت الهی جنگ نصیب مطلوب شان را ببرند .
اکنون هم به دلیل اینکه رژیم وارونه ولایت فقیه و رهبر انتصابی اش در بحران شدید واستیصال قرار و اختلافات ناشی از جنگ قدرت و ثروت باندی وجناحی هرروز بیشتر وتندتر می شود.بنابراین برای انحراف اذهان عمومی وکنترل فضای نارضایتی عمومی که بهم رز انفجاررسیده است.صدالبته بسیج هرچه بیشتر لشکرکشی علیه جناح رقیب و حامیان شان، خامنه ای تمام حامیان حوزوی- پاسداری- بسیجی – اطلاعاتی- امنیتی- نظامی و رسانه های خبری و تریبون ها وخلاصه هرچه مهره مواجب بگیردارد را پیرامون معرکه گیری 9 دی -88 بسیج ووارد میدان کرده است تا مهره هایش ازهر سوراخ وسمبه ای سر برون آورده و در هر مکان ودکه ای ساط معرکه گیری بر پا کرده اند که همراه بااتهام وفتوای مفسد فی ا لارض واعدام برای سران فتنه است یا دراصل حکم علیه باندها وجناح رقیب وحامیان شان صادر کرده اند. بطور نمونه گزارش خبری بیش ازیک دوجین لغز خوانی وهذیان گویی های مشابه این مهره ها درسایت سپاه قدس بازتاب داده شده است تاهمانگونه که اشاره شد اوج فلاکت واستیصال خامنه ای و باندهای مفت وجیره خوارش به نمایش گذاشته شود
سخنان «لرد بالتيمور» تحليل گر ارشد غربي در پايگاه خبري «خانه شفاف سازي اطلاعات» پيرامون نحوه تامين مالي ايجاد اغتشاش و انقلاب رنگي در ايران در همين راستا ارزيابي مي شود. بالتيمور در اين تحليل اظهار داشت:
«كنت تيمرمن» مدير اجرايي موسسه اي موسوم به «بنياد دموكراسي ايران» اذعان كرده است كه ميليون ها دلار طي دهه اخير براي ايجاد انقلاب رنگي شبيه به اوكراين، با آموزش فعالان سياسي در ايران هزينه شده و برخي از پول ها ظاهرا به دست گروه هاي حامي موسوي رسيده است كه روابطي نيز با سازمان هاي غيردولتي خارج از ايران داشته اند.۱
بدين ترتيب علاوه بر ايجاد برخي نشريات، وبلاگ ها و سايت هاي خبري در فاصله چند ماه پيش از آغاز انتخابات رياست جمهوري، شناسايي، اجاره و بعضا انتقال تيم رسانه اي در تعدادي از روزنامه هاي سراسري براي جنگ رسانه اي در اولويت مسئولين پروژه قرار گرفت و مقرر شد تا به مرور زمان برخي روزنامه هاي ديگر نيز به طور غيرمستقيم و از طرق مختلف درگير اين برنامه شوند.
فتنه 88؛ حاصل دو دهه نفوذ فرهنگي و سياسي
اين اسناد و مدارک نشان مي دهد با تمهيداتي برنامه ريزي شده و هزينه هاي کلان آن، ديگر تمامي سازها براي انتخاب کانديداي مورد نظر کانون هاي پنهان خارج کشور در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري کوک شده بود و هيچ نتيجه اي به جز آن قابل قبول نبود.
اين درحالي بود که تقريبا يکسال قبل از برگزاري انتخابات دوره دهم رياست جمهوري، اسناد قابل توجهي از برنامه ريزي آمريکا و انگليس و اسراييل براي انتخابات فوق الذکر منتشر شد.
در 29 ژوئن 2008 ميلادي ، «سيمور هرش» ، تحليل گر مشهور سياسي در نشريه «نيويوركر» با اشاره اي قابل تامل به كمك مالي ايالات متحده براي ايجاد يك عمليات پنهاني گسترده عليه ايران و درخواست 400 ميليون دلار از سوي رييس جمهوري آمريكا به همين منظور نوشت:
«جمع آوري اطلاعات در رابطه با پرونده هسته اي ايران، تحليل بردن توانايي هاي هسته اي و تلاش براي تضعيف دولت ايران از طريق كار بر روي گروه هاي مخالف و ارائه پول به آنها به منظور تغيير رژيم در ايران از جمله اقدامات تصويب شده در دولت بوش بود.»۲
طبق نوشته هاي سيمور هرش در نيويورکر ، بخش عمده اي از اين بودجه به منظور «جنگ رسانه اي در درون نظام» به صورت محرمانه در اختيار گروههاي به اصطلاح اصلاح طلب ايراني داخل كشور قرار گرفت تا در رقابت هاي انتخاباتي دهمين دوره رياست جمهوري(22 خرداد 1388) صرف شده و مثلابراي مديريت يک هجوم تبليغاتي، بين برخي رسانه ها و روزنامه هاي مخالف با دولت نهم تقسيم شود.
مديريت رسانه اي به اين شرح بود که برخي رسانه ها اعم از روزنامه ها و نشريات و وبلاگ ها و وب سايت ها، تاسيس شدند، برخي به اجاره درآمدند و بعضي تيم هاي رسانه اي خاص از نشرياتي به نشريات اجاره شده، کوچ کردند تا تحت اسامي جديد، حمله خود را شروع کنند. آنچه که عمليات «شبکه بدامن» را توسط سرويس هاي اطلاعاتي و جاسوسي صهيونيستي در سال هاي پيش از کودتاي 28 مرداد 1332 تداعي مي کند.
در خارج از كشور نيز جرياني موازي ماموريت يافت تا با هدايت مستقيم وزارت امور خارجه اسراييل، تلاش هاي وسيعي را براي راه اندازي يك جنگ تمام عيار رسانه اي عليه ايران با موضوع «سياه نمايي از ايران و مخابره تصويري سياه از ايران به سراسر جهان» آغاز كند.
براي عملي شدن آن تمهيدات ، تاکتيک هاي تازه اي را پيش گرفتند که برخي آنها را روزنامه صهيونيستي «هاآرتص»، به نقل از گزارش وزارت امور خارجه اسراييل لو داد، اين روزنامه نوشت:
«در آستانه انتخابات رياست جمهوري در ايران، ديپلمات ها و نمايندگي هاي اسراييل در سراسر جهان ماموريت يافته اند تصويري كدر و سياه از ايران انتشار دهند.... به طور خلاصه هدف بدنام كردن وجهه ايران در سطح بين المللي در آستانه انتخابات اين كشور است.»
يعني چهره اي که قرار بود در آستانه انتخابات رياست جمهوري سال 1388 در رسانه هاي وابسته به نظام سلطه و همراهان داخلي شان از ايران به نمايش درآيد به طور محوري اين چنين بود:
سياه نمايي، القاء ناكارآمدي دولت نهم، بزرگنمايي مشكلات اقتصادي و قريب الوقوع جلوه دادن بروز بحران شديد در ايران، ايجاد ترديد در موفقيت هاي علمي و فن آوري نوين با اولويت حوزه هاي هسته اي و فضايي، زير سوال بردن سياست خارجي دولت نهم به ويژه در موضوع اتمي و القاء چند پارگي ميان مسئولان ارشد نظام و استحاله فكري، عقيدتي و فرهنگي مخاطبان ايراني، البته تمامي اين محورها در مناظرات انتخاباتي دوره دهم رياست جمهوري و در سخنان برخي کانديداها به خصوص ميرحسين موسوي و مهدي کروبي جاري شد.
در اين باره «جيمز كاربت » صاحب نظر مسايل سياسي يادداشتي در پايگاه خبري « ويلي لومن» منتشر کرد و با توضيح بخش اول طرح براندازي نرم نظام جمهوري اسلامي، آن را با اقدامات سازمان يافته اينترنتي براي نفوذ در افکار عمومي مقايسه کرد که بخش دوم طرح مذکور را تشکيل مي دهد. کاربت نوشت:
«...برنامه بي ثبات سازي 1 با مشاركت گروه هاي به اصطلاح مردم نهادي (NGO) كه هدف خود را ارتقاي سطح دموكراسي اعلام مي كردند و نام هايي از قبيل « بنياد جامعه باز»، « خانه آزادي » و « بنياد ملي براي دموكراسي» داشتند، انجام شد. به طوري كه غرب اقدام به تامين مالي، آموزش، پشتيباني و تجهيز و تحريك جنبش هاي مخالف در كشورهاي هدف مي كرد كه اغلب اين موارد نيز در زمان انتخابات و با ايجاد يك نماد رنگي، صورت مي گرفت...»۳
اين تحليل گر غربي با اشاره به اين مطلب كه آغاز برنامه بي ثبات سازي 2 در قضاياي پس از انتخابات سال 88 ايران مشهود است ، نوشت:
«...اكنون به برنامه بي ثبات سازي2 رسيده ايم كه چيز خيلي بيشتري از بي ثبات سازي 1 ندارد و تنها فرق آن استفاده از سايت هاي اينترنتي «توييتر» « فيس بوك » [Facebook]، «يوتيوب» و ديگر رسانه هاي اجتماعي است كه با هدف وسعت دادن به تاثير اعتراضات داخلي به كار گرفته شده اند...»۴
کريدور شوک
در اجراي طرح بي ثبات سازي فوق ، همان شبکه هاي راديو و تلويزيوني خارجي که درباره علت و چگونگي تاسيس آنها توضيح داده شد، نيز به ميدان آمدند؛ از جمله شبکه راديو و تلويزيون دولتي BBC.
راديو و تلويزيون فارسي BBC پيش از برگزاري انتخابات دوره دهم رياست جمهوري ايران و پس از آن و در طول فتنه برنامه ريزي شده سرويس ها و سازمان هاي اطلاعاتي غرب صليبي/ صهيوني عليه ايران، حضور چشمگيري داشت و با پخش شايعات هدايت شده و رهبري آشوب ها و اغتشاشات، نقش مهمي در آخرين طرح براندازي نرم جمهوري اسلامي توسط امپرياليسم ايفا نمود.
در هدايت BBC توسط کانون هاي صهيونيستي همين کافيست که «رابرت فيسک» روزنامه نگار مشهور انگليسي و از کارشناسان مسائل خاورميانه در واکنش به توبيخ جرمي بوئن (سردبير بخش خاورميانه اي BBC ) در وب سايت کانتر پانچ نوشت:
«... لابي اسرائيل بيش از 70 سال است که در اين رسانه نفوذ دارد و اين بنگاه خبري علاوه بر دفاع از تروريسم اسرائيلي و اشغال غير قانوني سرزمين هاي فلسطيني به عنوان بلندگوي لابي هاي اسرائيل و سخنگوي اين رژيم عمل مي کند...»۵
۱- مداخله سنگين ايالات متحده در ايران - لرد بالتيمور – پايگاه شفاف سازي اطلاعات – 28 ژوئن 2009
۲- آماده ساختن ميدان جنگ – سيمور هرش – وب سايت نشريه نيويورکر- 7 جولاي 2008
۳- مقاله بي ثبات سازي 2 : سوروس ، سيا ، موساد و رسانه هاي جديد ايران را بي ثبات مي کنند – جيمز کاربت – پايگاه خبري ويلي لومن – 24 ژوئن 2009
۴- همان
۵- چگونه مي توان به بي بي سي نامرد اعتماد کرد؟ - رابرت فيسک – کانتر پانچ – سه شنبه 16 آوريل 2009
سخنان «لرد بالتيمور» تحليل گر ارشد غربي در پايگاه خبري «خانه شفاف سازي اطلاعات» پيرامون نحوه تامين مالي ايجاد اغتشاش و انقلاب رنگي در ايران در همين راستا ارزيابي مي شود. بالتيمور در اين تحليل اظهار داشت:
«كنت تيمرمن» مدير اجرايي موسسه اي موسوم به «بنياد دموكراسي ايران» اذعان كرده است كه ميليون ها دلار طي دهه اخير براي ايجاد انقلاب رنگي شبيه به اوكراين، با آموزش فعالان سياسي در ايران هزينه شده و برخي از پول ها ظاهرا به دست گروه هاي حامي موسوي رسيده است كه روابطي نيز با سازمان هاي غيردولتي خارج از ايران داشته اند.۱
بدين ترتيب علاوه بر ايجاد برخي نشريات، وبلاگ ها و سايت هاي خبري در فاصله چند ماه پيش از آغاز انتخابات رياست جمهوري، شناسايي، اجاره و بعضا انتقال تيم رسانه اي در تعدادي از روزنامه هاي سراسري براي جنگ رسانه اي در اولويت مسئولين پروژه قرار گرفت و مقرر شد تا به مرور زمان برخي روزنامه هاي ديگر نيز به طور غيرمستقيم و از طرق مختلف درگير اين برنامه شوند.
فتنه 88؛ حاصل دو دهه نفوذ فرهنگي و سياسي
اين اسناد و مدارک نشان مي دهد با تمهيداتي برنامه ريزي شده و هزينه هاي کلان آن، ديگر تمامي سازها براي انتخاب کانديداي مورد نظر کانون هاي پنهان خارج کشور در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري کوک شده بود و هيچ نتيجه اي به جز آن قابل قبول نبود.
اين درحالي بود که تقريبا يکسال قبل از برگزاري انتخابات دوره دهم رياست جمهوري، اسناد قابل توجهي از برنامه ريزي آمريکا و انگليس و اسراييل براي انتخابات فوق الذکر منتشر شد.
در 29 ژوئن 2008 ميلادي ، «سيمور هرش» ، تحليل گر مشهور سياسي در نشريه «نيويوركر» با اشاره اي قابل تامل به كمك مالي ايالات متحده براي ايجاد يك عمليات پنهاني گسترده عليه ايران و درخواست 400 ميليون دلار از سوي رييس جمهوري آمريكا به همين منظور نوشت:
«جمع آوري اطلاعات در رابطه با پرونده هسته اي ايران، تحليل بردن توانايي هاي هسته اي و تلاش براي تضعيف دولت ايران از طريق كار بر روي گروه هاي مخالف و ارائه پول به آنها به منظور تغيير رژيم در ايران از جمله اقدامات تصويب شده در دولت بوش بود.»۲
طبق نوشته هاي سيمور هرش در نيويورکر ، بخش عمده اي از اين بودجه به منظور «جنگ رسانه اي در درون نظام» به صورت محرمانه در اختيار گروههاي به اصطلاح اصلاح طلب ايراني داخل كشور قرار گرفت تا در رقابت هاي انتخاباتي دهمين دوره رياست جمهوري(22 خرداد 1388) صرف شده و مثلابراي مديريت يک هجوم تبليغاتي، بين برخي رسانه ها و روزنامه هاي مخالف با دولت نهم تقسيم شود.
مديريت رسانه اي به اين شرح بود که برخي رسانه ها اعم از روزنامه ها و نشريات و وبلاگ ها و وب سايت ها، تاسيس شدند، برخي به اجاره درآمدند و بعضي تيم هاي رسانه اي خاص از نشرياتي به نشريات اجاره شده، کوچ کردند تا تحت اسامي جديد، حمله خود را شروع کنند. آنچه که عمليات «شبکه بدامن» را توسط سرويس هاي اطلاعاتي و جاسوسي صهيونيستي در سال هاي پيش از کودتاي 28 مرداد 1332 تداعي مي کند.
در خارج از كشور نيز جرياني موازي ماموريت يافت تا با هدايت مستقيم وزارت امور خارجه اسراييل، تلاش هاي وسيعي را براي راه اندازي يك جنگ تمام عيار رسانه اي عليه ايران با موضوع «سياه نمايي از ايران و مخابره تصويري سياه از ايران به سراسر جهان» آغاز كند.
براي عملي شدن آن تمهيدات ، تاکتيک هاي تازه اي را پيش گرفتند که برخي آنها را روزنامه صهيونيستي «هاآرتص»، به نقل از گزارش وزارت امور خارجه اسراييل لو داد، اين روزنامه نوشت:
«در آستانه انتخابات رياست جمهوري در ايران، ديپلمات ها و نمايندگي هاي اسراييل در سراسر جهان ماموريت يافته اند تصويري كدر و سياه از ايران انتشار دهند.... به طور خلاصه هدف بدنام كردن وجهه ايران در سطح بين المللي در آستانه انتخابات اين كشور است.»
يعني چهره اي که قرار بود در آستانه انتخابات رياست جمهوري سال 1388 در رسانه هاي وابسته به نظام سلطه و همراهان داخلي شان از ايران به نمايش درآيد به طور محوري اين چنين بود:
سياه نمايي، القاء ناكارآمدي دولت نهم، بزرگنمايي مشكلات اقتصادي و قريب الوقوع جلوه دادن بروز بحران شديد در ايران، ايجاد ترديد در موفقيت هاي علمي و فن آوري نوين با اولويت حوزه هاي هسته اي و فضايي، زير سوال بردن سياست خارجي دولت نهم به ويژه در موضوع اتمي و القاء چند پارگي ميان مسئولان ارشد نظام و استحاله فكري، عقيدتي و فرهنگي مخاطبان ايراني، البته تمامي اين محورها در مناظرات انتخاباتي دوره دهم رياست جمهوري و در سخنان برخي کانديداها به خصوص ميرحسين موسوي و مهدي کروبي جاري شد.
در اين باره «جيمز كاربت » صاحب نظر مسايل سياسي يادداشتي در پايگاه خبري « ويلي لومن» منتشر کرد و با توضيح بخش اول طرح براندازي نرم نظام جمهوري اسلامي، آن را با اقدامات سازمان يافته اينترنتي براي نفوذ در افکار عمومي مقايسه کرد که بخش دوم طرح مذکور را تشکيل مي دهد. کاربت نوشت:
«...برنامه بي ثبات سازي 1 با مشاركت گروه هاي به اصطلاح مردم نهادي (NGO) كه هدف خود را ارتقاي سطح دموكراسي اعلام مي كردند و نام هايي از قبيل « بنياد جامعه باز»، « خانه آزادي » و « بنياد ملي براي دموكراسي» داشتند، انجام شد. به طوري كه غرب اقدام به تامين مالي، آموزش، پشتيباني و تجهيز و تحريك جنبش هاي مخالف در كشورهاي هدف مي كرد كه اغلب اين موارد نيز در زمان انتخابات و با ايجاد يك نماد رنگي، صورت مي گرفت...»۳
اين تحليل گر غربي با اشاره به اين مطلب كه آغاز برنامه بي ثبات سازي 2 در قضاياي پس از انتخابات سال 88 ايران مشهود است ، نوشت:
«...اكنون به برنامه بي ثبات سازي2 رسيده ايم كه چيز خيلي بيشتري از بي ثبات سازي 1 ندارد و تنها فرق آن استفاده از سايت هاي اينترنتي «توييتر» « فيس بوك » [Facebook]، «يوتيوب» و ديگر رسانه هاي اجتماعي است كه با هدف وسعت دادن به تاثير اعتراضات داخلي به كار گرفته شده اند...»۴
کريدور شوک
در اجراي طرح بي ثبات سازي فوق ، همان شبکه هاي راديو و تلويزيوني خارجي که درباره علت و چگونگي تاسيس آنها توضيح داده شد، نيز به ميدان آمدند؛ از جمله شبکه راديو و تلويزيون دولتي BBC.
راديو و تلويزيون فارسي BBC پيش از برگزاري انتخابات دوره دهم رياست جمهوري ايران و پس از آن و در طول فتنه برنامه ريزي شده سرويس ها و سازمان هاي اطلاعاتي غرب صليبي/ صهيوني عليه ايران، حضور چشمگيري داشت و با پخش شايعات هدايت شده و رهبري آشوب ها و اغتشاشات، نقش مهمي در آخرين طرح براندازي نرم جمهوري اسلامي توسط امپرياليسم ايفا نمود.
در هدايت BBC توسط کانون هاي صهيونيستي همين کافيست که «رابرت فيسک» روزنامه نگار مشهور انگليسي و از کارشناسان مسائل خاورميانه در واکنش به توبيخ جرمي بوئن (سردبير بخش خاورميانه اي BBC ) در وب سايت کانتر پانچ نوشت:
«... لابي اسرائيل بيش از 70 سال است که در اين رسانه نفوذ دارد و اين بنگاه خبري علاوه بر دفاع از تروريسم اسرائيلي و اشغال غير قانوني سرزمين هاي فلسطيني به عنوان بلندگوي لابي هاي اسرائيل و سخنگوي اين رژيم عمل مي کند...»۵
۱- مداخله سنگين ايالات متحده در ايران - لرد بالتيمور – پايگاه شفاف سازي اطلاعات – 28 ژوئن 2009
۲- آماده ساختن ميدان جنگ – سيمور هرش – وب سايت نشريه نيويورکر- 7 جولاي 2008
۳- مقاله بي ثبات سازي 2 : سوروس ، سيا ، موساد و رسانه هاي جديد ايران را بي ثبات مي کنند – جيمز کاربت – پايگاه خبري ويلي لومن – 24 ژوئن 2009
۴- همان
۵- چگونه مي توان به بي بي سي نامرد اعتماد کرد؟ - رابرت فيسک – کانتر پانچ – سه شنبه 16 آوريل 2009
