يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "ناظر امروز قاضي فرداست"

 اوین نامه ی کیهان یکشنبه 7 خرداد ماه سال 1396
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "ناظر امروز قاضي فرداست"

گفته می شود تا چوب  برداشته می شود گربه دزده پا به فرار می گذارد . اکنون سربازجو شریعت نداری متوجه شده که عجب روستی ازافشاگری های مشاجرات  شوی تلویزیونی نامزدان ریاست جمهوری از سوی  روحانیی خورده است .زیرا به دلیل نقش اطلاعات سپاه و سربازجوی شکنجه گر زندان اوین که داشته است. همچنین پرونده سنگین بربام پرتاب کردن کلید خیلی از خانه ای متهمان شکنجه واعدام شدگان  دارد . ولی به خاطر اینکه روحانی  گرچه پیشینه امنیتی- نظامی داشته  ولی  نقشی درقوه فاسد قضاییه وصدور احکام اعدام  نداشته است .بنابراین خطاب به دژخیم رئیسی مجرم جنایت علیه بشریت قتل عام زندانیان تابستان 67 ،  عملکرد وی و 38 ساله قوه فاسد قضاییه را زیر سئوال برد . حال سربازجو شریعت نداری  که شریعت نداری که شریک جرم این پرونده 38 ساله قوه فاسد قضاییه می باشد  .برای دفاع ازخود ناچارشده با پاک کردن صورت مسأله روحانی را دراز کند تا اعضای کابینه اش هم متهم کند که  شریک جرم روحانی اند .بنابراین  تلاش مذبوحانه کرده تابافرافکنی ازموضع بازجویی  چنین پیگیری کند:
بر پرسش اين است که آيا آن بخش از نظرات اعلام شده آقاي روحاني را که در نفي برخي از مباني نظام و انقلاب بوده است را هم تاييد مي کنند؟! مثلاً و فقط به عنوان يک نمونه- از ميان چند نمونه- آيا شما آقايان نيز مانند آقاي روحاني معتقديد که جمهوري اسلامي ايران در طول حيات 38 ساله خود به زنداني کردن و اعدام افراد بي گناه مشغول بوده است؟! ممکن است بفرمائيد منظور ايشان اعدام و زنداني کردن مجرمان بوده است! که در اين صورت برداشت وارونه اي ارائه داده ايد، چرا که آقاي روحاني از اعدام و زنداني کردن افراد طي 38 سال گذشته با عنوان يک اقدام زشت و پلشت و جنايت آميز ياد کرده است وگرنه اعدام فلان قاتل يا تروريست بمب گذار و آدمکش و يا زنداني کردن فلان سارق و متجاوز به جان و مال و ناموس ديگران که جاي اعتراض ندارد آيا غير از اين است؟....
چرا سربازجو شریعتن داری  آشکارادست به خودزنی زده است .برای اینکه تشکیل کیفرخواست بالا بلند  برای متهم کردن روحانی و اعضای کابینه اش متوجه نیست  که کل رژیم قرون وسطایی ضدبشری وتروریستی را زیر سئوال برده و محکوم کرده است . برای اینکه پرونده رکورداری جهانی  38 ساله محکومیت مستمر حقوق بشررژیم آدمکش ولایت فقیه آنچنان عیان است که چه حاجت به بیان است؟

سخن اگرچه درباره آقاي روحاني است ولي مخاطب اين نوشته اعضاي کابينه و روحانيوني هستند که تمام قد به حمايت از ايشان برخاسته اند. بديهي است که حمايت آنان تا آنجا که به رقابت هاي انتخاباتي و دفاع از يک سليقه سياسي در مقابل سليقه سياسي ديگر مربوط مي شود، نه فقط قابل ملامت نيست بلکه روالي طبيعي و پذيرفته شده نيز تلقي مي شود، اما پرسش اين است که آيا آن بخش از نظرات اعلام شده آقاي روحاني را که در نفي برخي از مباني نظام و انقلاب بوده است را هم تاييد مي کنند؟! مثلاً و فقط به عنوان يک نمونه- از ميان چند نمونه- آيا شما آقايان نيز مانند آقاي روحاني معتقديد که جمهوري اسلامي ايران در طول حيات 38 ساله خود به زنداني کردن و اعدام افراد بي گناه مشغول بوده است؟! ممکن است بفرمائيد منظور ايشان اعدام و زنداني کردن مجرمان بوده است! که در اين صورت برداشت وارونه اي ارائه داده ايد، چرا که آقاي روحاني از اعدام و زنداني کردن افراد طي 38 سال گذشته با عنوان يک اقدام زشت و پلشت و جنايت آميز ياد کرده است وگرنه اعدام فلان قاتل يا تروريست بمب گذار و آدمکش و يا زنداني کردن فلان سارق و متجاوز به جان و مال و ناموس ديگران که جاي اعتراض ندارد آيا غير از اين است؟
    آقاي روحاني بي آنکه بخواهد، اسلام، انقلاب، حضرت امام راحل(ره) و تمامي مسئولان نظام را به جنايت متهم کرده است! و اين در حالي است که خود ايشان طي 38 سال گذشته يکي از مسئولان بلندپايه امنيتي کشور بوده است. بنابراين اگر در ادعاي خود صادق باشد، بديهي است که خود ايشان از اتهام جنايت مبرا نيست و تعجب آور است که با وجود اين ادعا چگونه مي تواند حضور خود در جايگاه رياست جمهوري کشور را توجيه کرده و توضيح بدهد؟!
    
و اما؛ اکنون از اعضاي کابينه و برخي روحانيون که تمام قد به حمايت از ايشان برخاسته اند جاي اين سوال است که اگر در اين ادعا و برخي ادعاهاي هنجارشکنانه ديگر آقاي روحاني باايشان همراه و همسو نيستيد، چرا مهر سکوت بر لب زده ايد؟ و زبان و قلم به اعتراض نمي چرخانيد؟! لطفاً اين سکوت غيرقابل توجيه را به تقابل سليقه هاي سياسي - که در رقابت هاي انتخاباتي متداول است - نسبت ندهيد، زيرا به خوبي مي دانيد که سخن از مباني و اصول اسلام و انقلاب در ميان است و نه، اين يا آن سليقه سياسي!
    
شما آقايان شاهد بوديد که اظهارات مورد اشاره آقاي روحاني درحمله به مباني اسلام و انقلاب و ارائه تصويري وارونه و دشمن پسند از نظام اسلامي و حيات طيبه و 38 ساله آن همانگونه که انتظار مي رفت بلافاصله با استقبال گسترده دشمنان تابلودار انقلاب، گروه هاي تروريستي، رژيم صهيونيستي، آل سعود کودک کش و... روبرو شد، چرا که آقاي روحاني آنچه را که آنان طي 38 سال گذشته با بهره گيري از رسانه هاي دروغ پرداز و عوامل دست نشانده داخلي خود در پي القاء آن بودند، بر زبان آورده بود. ماجرا به اندازه اي زشت و پلشت بود که حتي شبکه بي بي سي وابسته به دولت انگليس نيز آن را دور از انتظار و تعجب آور ارزيابي مي کند.
    
بي بي سي ابتدا اين سخن آقاي روحاني را نقل مي کند که؛ «ارديبهشت 96 هم يک بار ديگر مردم ايران اعلام مي کنند آنهايي را که در طول 38سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، قبول ندارند» و سپس با تعجبي آميخته به ذوق زدگي مي گويد؛ 
    «
کمتر کسي باور مي کرد که گوينده اين جمله حسن روحاني باشد. او که خود در طول چهار دهه گذشته همواره پست هاي بالاي امنيتي داشته، نه تنها رقيب، که بخشي از سياست هاي قضايي نظام جمهوري اسلامي را در سخنراني اش در همدان هدف قرار داده بود... همان موقع بود که به نظر آمد حسن روحاني شمشير مبارزه انتخاباتي را از رو بسته است»!
    
ممکن است بگوئيد اظهارنظر دشمنان نمي تواند ملاک باشد که البته سخن به جائي است ولي نه در اين مورد خاص، چرا که آنها در استقبال از اظهارات آقاي روحاني تاکيد مي کنند که ايشان همان سخني را بر زبان آورده که ما -يعني دشمنان اسلام و انقلاب- سال هاست بر آن تاکيد مي ورزيم! به بيان ديگر، آقاي روحاني سخن و نظر دشمنان را تکرار کرده است، نه آن که آقاي روحاني مطلب متفاوتي گفته و مورد استقبال دشمنان قرار گرفته باشد! و يا رسانه هاي دشمن اظهارات ايشان را تحريف کرده و به گونه اي ديگر مطرح کرده باشند. آقاي روحاني با اظهارات نسنجيده خود، عمر 38 ساله نظام را به ظلم و جنايت متهم کرده است. اين اظهارات براي دشمنان اين مرز و بوم يک دستاورد بزرگ! و بادآورده به حساب مي آيد و جاي دهها ميليارد دلار که همه ساله براي مقابله با ايران اسلامي و ارائه چهره اي وارونه از آن هزينه مي کنند را پر مي کند!
    
و البته ماجرا، فراتر از اين است و بخش تاسف آور ديگر اظهارات آقاي روحاني، پيام خاصي است که -خواسته يا ناخواسته- به بيرون مخابره مي شود، توضيح آن که ادعاي مورد اشاره آقاي روحاني- و برخي ديگر از سخنان هنجارشکنانه ايشان- براي دشمنان بيروني و گوش خوابانيده، مي تواند خداي نخواسته اين پيام را نيز در خود داشته باشد که جناب روحاني اعتقاد چنداني به انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن ندارد و - با عرض پوزش - به آساني قابل معامله است! 
    
تعجب نکنيد، در آغاز مذاکرات هسته اي نيز دشمن از برخي مواضع و عملکرد ايشان برداشت مشابهي داشت تا آنجا که وبسايت راديو فرانسه در اکتبر 2013 - مهر ماه 1392 - نوشت «ارزيابي غرب از وضعيت کنوني دولت روحاني، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقي است که خود را ناگزير از فروش منافع ملي کشورش مي داند. برپايه اين جمع بندي اگر خريدار صبور باشد، شرايط فروشنده را دشوارتر مي کند و در همان حال قيمت فروش را کمتر خواهد کرد»!
    
برداشت راديو فرانسه در حالي بود که هنوز آقاي روحاني با اين صراحت عمر 38 ساله انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن را اينگونه زير سوال نبرده بود!
    
ولي اظهارات اخير ايشان براي دشمنان اين تلقي را در پي دارد که با دولتي بي اعتقاد به انقلاب اسلامي روبرو هستند و به طور طبيعي، دولتي با اين خصوصيات را آماده باج دادن و فروش منافع ملي مردمش تلقي مي کنند.
    
البته بديهي است که اگر وحشت دشمن از مردم پاکباخته و رزمندگان اسلام و آمادگي نظامي مثال زدني کشورمان نبود، به يقين لحظه اي در دست درازي به ايران اسلامي ترديد نمي کرد، ولي دشمنان به خوبي مي دانند که در آن صورت طرف مقابل آنان، آقاي روحاني، دولت وي و مشاوران ايشان نيستند بلکه با مردمي روبرو خواهند بود که آمريکا و متحدانش بارها سيلي خوردن از آنان را تجربه کرده اند. مردمي که اکثريت قاطع راي دهندگان به آقاي روحاني نيز در شمار آنها هستند.
     آقايان اعضاي کابينه دکتر روحاني و برخي از روحانيوني که به حمايت تمام عيار از ايشان برخاسته بوديد، چرا در مقابل اظهارات هنجارشکنانه و تهمت هاي ناروايي که ايشان به اسلام و انقلاب- و نه رقيب انتخاباتي خود- زده است، سکوت کرده و بي تفاوت نشسته ايد؟ سکوت شما در مقابل اهانت آشکار به انقلاب و نظام و حضرت امام(ره) با هيچ توجيهي قابل پذيرش نيست.
    
نگارنده با خبر است که برخي از شما در اين خصوص، به آقاي روحاني هشدار داده و خواستار عذرخواهي ايشان شده ايد. 
    
اگر آقاي روحاني که آشکارا - و انشاءالله بي آن که بخواهد - به انقلاب تهمت زده است، حاضر به عذرخواهي علني نباشد، چرا شما آقايان با صراحت اعلام نمي کنيد که اين بخش از اظهارات و ساير بخش هاي هنجارشکنانه ايشان را قبول نداريد. مگر حفظ نظام اوجب واجبات نيست؟ بنابراين، لازم است از آقاي روحاني بخواهيد که هر چه زودتر اشتباه بزرگ خود را با پوزش از ملت جبران کند و در غير اينصورت شما آقايان موضع خود را به صراحت مطرح کنيد.
    
عيبي ندارد که دولت ايشان را بهترين و برترين دولت ها بدانيد، اين سليقه سياسي شماست و - البته که سليقه سياسي شما قابل احترام است- ولي هنگامي که پاي اسلام و انقلاب در ميان است، سليقه هاي سياسي نبايد مانع دفاع از اصول و مباني باشد.
    
يکي از دست اندرکاران فتنه 88 گفته بود، من هم مي خواستم اهانت به حريم مقدس عاشورا را محکوم کنم ولي ترسيدم که ديگران سوء استفاده کنند! دقت کنيد! ايشان حفظ شخصيت خويش را بر دفاع از حريم حضرت اباعبدالله الحسين(ع) ترجيح مي دهد... و اين لغزش فاجعه آميز است.
    لطفاً اين نوشته را بيرون از محدوده رقابت هاي سياسي ارزيابي کنيد. اگر سليقه سياسي نگارنده را نمي پسنديد و حتي اگر آن را دشمن مي داريد، با انقلاب و نظام و امام(ره) که سر ستيز نداريد؟
    
به مصداق «انظر الي ما قال و لا تنظر الي من قال» در درستي سخني که گفته شده انديشه کنيد و چنانچه آن را به حق يافتيد، بپذيريد و مهم نيست که اين سخن حق را چه کسي گفته است.
    
و کوتاه سخن آن که؛ ناظر امروز، قاضي فرداست. نويسنده: حسين شريعتمداري