اوین
نامه ی کیهان 3 شنبه 12 دی ماه سال 1396
يادداشت روز اوین نامه کیهان "اسب هوشمند و مديريت
سهل انديش "
برای اینکه اعتراضات گسترده ادامه دار خیابانی ناراضیان در شهرهای ایران
وارونه جلوه داده شود تا واقعیت عملکرد 4دهه رهبران وکارگزاران رژیم قرون وسطایی
زیر سئوال نرود که عامل اصلی اعتراضات
خیابانی ضد حکومتی کنونی اند . درحالی که محصول شرایط فقر وبیکاری و گرانی و شکاف
عمیق طبقاتی است که همراه با اعمال سیاست
سرکوب و سانسور و غارتگری وجنگ افروزی و فریبکاری ونیرنگ ودین فروشی وتبعیض و بی
عدالتی 40 ساله است .
ولی هم قلم و همکار سربازجوشریعت نداری
باپاک کردن صورت مسأله آسمان وریسمان را بهم بافته است تا بگوید عامل نارضایتی و اعتراضات کنونی ضد
حکومتی رقیب است . چون از شیوه اسب پیش کشی تراموای یونانی و حمله اسکندر
مقدوینی وفتنه آفرینی 88 استفاده
کرده است . همچنین از طریق فضای
مجازی و آمریکا و عربستان اعتراضات ضد حکومتی شرایط کنونی را سازماندهی کرده اند و....
1-يوناني ها پس از ده سال محاصره تروا، هنگامي که ديدند نمي
توانند با جنگ غلبه کنند، نقشه ديگري کشيدند و ژست عقب نشيني گرفتند. اسبي چوبين
ساختند و پيشکش کردند که درون آن، سربازاني پنهان شده بودند. اسب را کنار قلعه شهر
رها کردند و نمايش پايان محاصره راه انداختند. اهالي تروا به رايزني نشستند. عده
اي گفتند اين نيرنگ جنگي است و نبايد اسب را وارد شهر کرد اما نظر ديگر درباره
آوردن اسب به داخل غلبه کرد. شب هنگام، نيروهاي نفوذي، دروازه ها را گشودند و شهر
به تصرف درآمد. اغلب ما تلقي افسانه از داستان اسب تروا داريم؛ حال آنکه اين شگرد
به عنوان پايه جنگ نرم و هوشمند مورد استفاده قرار مي گيرد.
2- امروزه «اسب تروا» يا «تروجان» به هر ترفندي که باعث نفوذ در استحکامات يا محل حفاظت شده گردد، اطلاق مي شود. در ادبيات سايبري، اسب تروا يا تروجان، برنامه نفوذ از نوع بدافزار است که به سيستم عامل هدف دسترسي سطح بالا پيدا مي کند، در حالي که به نظر مي آيد در حال انجام کار مناسب و مورد نياز است. در معماري امنيتي رايانه، اسب تروا لايه بيروني فريبنده و به ظاهر بي خطر و حتي مفيدي است که با فريب کاربر مي کوشد به سيستم و اطلاعات او دست يابد. «تروجان» توسط دانيل ادواردز کارشناس آژانس امنيت ملي ايالات متحده آمريکا (NSA ) انتخاب شد.
3- نام يونان براي ما تداعي کننده داستان حمله اسکندر مقدوني به ايران هم هست.4 قرن پيش از ميلاد هنگامي که اسکندر لشکرکشي کرد، دو سردار هخامنشي به نام «جانوسيار» و «ماهيار» به ايران خيانت کردند اما پس از پيروزي اسکندر توسط خود او به دار کشيده شدند. قاآني ضمن يادآوري اين خيانت مي گويد «رسم عاشق نيست با يک دل دو دلبر داشتن-
يا ز جانان يا ز جان بايست دل برداشتن/ ناجوانمردي است چون جانوسيار و ماهيار- يار دارا بودن و دل با سکندر داشتن/ يا اسير حکم جانان باش يا در بند جان- زشت باشد نوعروسي را دو شوهر داشتن». کارآمدترين حربه هاي دشمن هنگامي کارگر واقع مي شود که پاي غفلت و خوش خيالي و سهل انديشي (مانند اهالي تروا) و يا خيانت جانوسيارها و ماهيارها در ميان باشد.
4- جاسوسان، تروريست ها و گروگان گيرهاي حرفه اي، شگرد مشترکي دارند؛ پنهان شدن پشت فرد گروگان يا ميان مردم به نحوي که اصلا شناخته نشوند و در صورت شناخته شدن، امکان برخورد با آنها دشوار باشد. نفوذي ها معمولا با «متن» همرنگي و استتار مي کنند تا شناسايي نشوند، در حاشيه امن خرابکاري يا جاسوسي کنند و آسان از معرکه بگريزند. منافقين نيز همين گونه اند. همرنگ مردم مي شوند و به نام آنها حرف مي زنند، در حالي که ذاتا دشمن منافع و امنيت و آرامش مردمند. معمولا ضربات کاري را همين ها در اثر غفلت پديد آمده مي زنند. آنچه ظرف چند روز اخير در قالب مصادره به مطلوب نارضايتي اقتصادي مردم و تبديل آن به اغتشاش و بي ثباتي مطلوب دشمنان ملت ايران رخ داد، در همين چارچوب قابل ارزيابي است؛ هرچند که فتنه گري و شرارت اخير قطعا به فضل الهي، بصيرت مردم و تدبير مسئولان، اسباب اقتدار ملي خواهد شد.
5- در سال 88 چند ماه طول کشيد تا آشوبگران نيابتي نقاب از چهره برداشتند، شعارهاي رسوايي مانند «نه غزه نه لبنان» (سفارش ويژه سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي) و «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است» دادند، روي نام اسلام در عبارت جمهوري اسلامي خط کشيدند و عاقبت الامر به ساحت امام حسين(ع) هتاکي کردند. آنها اين بار در همان آغاز شعار «نه قرآن نه اسلام، هر دو فداي ايران»! دادند، از تروريست هاي تکفيري با شعار «سوريه را رها کن» جانبداري کردند، به مساجد و حسينيه ها و اموال عمومي و مغازه ها و خودروهاي مردم حمله کردند، آدم کشتند و ناامني ايجاد کردند. اما با اين وجود چرا بعد از معلوم شدن حقيقت ماجرا، برخي رسانه هاي زنجيره اي متهم در فتنه 78 و 88، ديروز به جاي انتشار تصاوير خرابکاري و آدم کشي و تخريب اموال عمومي و خصوصي توسط عناصر آشوب طلب، به اين رفتار ضد امنيت ملي، لباس «اعتراض مدني» پوشاندند و خواستار رسميت بخشيدن به آن شدند؟!
6- طيفي از همين مدعيان اصلاح طلبي ابتدا، تجمع اعتراضي مالباختگان در مشهد را به دروغ به رقباي سياسي نسبت دادند، اما برخي رسانه هاي مدعي حمايت از دولت يا حامي جريان فتنه، از اقدامات تشنج آفرين بعدي و تبديل اعتراض معيشتي مذکور به اغتشاش ضدامنيتي و سياسي استقبال کردند. چنانکه سايت - کانال هايي مانند آمدنيوز و کلمه سعي کردند اعتراض اقتصادي را مصادره به مطلوب کنند. اين رسانه ها که توسط مشاور فراري يکي از سران فتنه و برخي عناصر خارج نشين گروهک ملي مذهبي و حزب مشارکت و حضور پررنگ بهائي ها اداره مي شوند، در انتخابات، تظاهر به حمايت از دولت مي کردند اما اکنون آشکار شده اولويت آنها، زدن نظام است هرچند که نقاب حمايت از دولت، از چهره شان بيفتد. همين ها زماني به صراحت و وقاحت گفتند، دولت را درحد رحم اجاره اي و کاتاليزور (تسريع کننده) گذار از انقلاب و نظام اسلامي قبول دارند نه بيشتر.
7- به ياد داريم از وزير دولت اصلاحات گرفته تا معاون وزير و چند نماينده مجلس و مدير بانکي و گلّه اي از روزنامه نگاران مدعي اصلاح طلبي، پس از خيانت هاي متعدد از کشور گريختند و در آمريکا و انگليس و فرانسه پناه گرفتند. اما هم تيمي هاي آنها در داخل بيکار نشسته اند؟ آيا نمي توان احتمال داد همين طيف مغفول، همچنان در برخي مراکز تصميم گير و تصميم ساز حضور داشته باشند؟ از يک طرف مديران را به بي عملي بکشانند يا مشورت گمراه کننده بدهند و از طرف ديگر، مردم را ناراضي و نااميد کنند که مقدمه سربازگيري دشمن است.
8- خداوند در آيه 88 سوره نساء با عتاب مي فرمايد «فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَالله اَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُوا... شما را چه شده كه درباره منافقان دودسته شده ايد، در حالي که خدا آنان را به خاطر آنچه انجام دادند ، وارونه و سرنگون كرده است؟». به تعبير حکيمانه امام علي(ع) در غررالحکم «مَنْ نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ اَنْبَهَتْهُ الْمَکَايِد» و «مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَهًِْ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْاَهًِْ عَدُوِّه ». هر کس نسبت به دشمن خواب باشد، نقشه ها و نيرنگ ها او را بيدار مي کند. و هر کس از ياري مولاي خود غفلت کند و خواب بماند، با لگد دشمن بيدار مي شود. عدم مرزبندي با دشمن پنهان، غفلت از نقشه هاي او و عدم تبعيت شايسته از مولا و مقتدا، دير يا زود ميوه تلخ مي دهد.
9- رهبر حکيم انقلاب بارها مشفقانه از دولتمردان خواستند مرزبندي با جريان فتنه و ياغيان عليه قانون را به عنوان خط قرمز نظام (جمهوريت و اسلاميت) حفظ کنند، چنانکه 5 شهريور 93 فرمودند «علائق اعضاي دولت به برخي جناح هاي سياسي اشکالي ندارد اما دولت و اعضاي آن نبايد اسير جناح بندي ها شوند. در موضوع جناح بندي هاي سياسي همواره تاکيد بر رفاقت و اُنس با يکديگر است اما در برخي موارد هم مسئله متفاوت است و بايد حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعايت شوند. مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقايان وزرا بايد همانگونه که در جلسه راي اعتماد خود بر فاصله گذاري با آن تاکيد کردند، همچنان بر آن پايبند باشند». متاسفانه بعضا اين هشدار مهم مورد غفلت واقع شد و اين در حالي است که نسبت طيف فتنه با دولت جمهوري اسلامي، بدتر از حکايت مجنون و شتر ناهمراه وي است؛ فتنه گران گراي تحريم هاي فلج کننده را به دشمن دادند، حال آنکه دولت شعار رفع تحريم ها را سر دست گرفته بود. و دولت منطقا بايد به حل مشکلات اقتصادي اهتمام مي کرد، در حالي که فتنه گران ناراضي و نااميد کردن مردم را لازمه بازسازي نقشه شکست خورده خود مي ديدند.
10- فلان کانال تلگرامي 2سال است به نيابت از سرويس هاي جاسوسي، عمليات رواني مي کند و ميليشياي شست و شوي مغزي شده تربيت مي نمايد اما اکنون که وارد فاز دعوت به ترور و تخريب شده و شيوه ساخت بمب دستي آموزش مي دهد، تازه وزارت ارتباطات به صرافت مي افتد کاري بکند. اما از آن سو مدير تلگرام مقاومت مي کند و مانند مهره گوش به فرمان سرويس هاي جاسوسي، ماندن پاي کانال کذايي را به 40 ميليون کاربر ايراني ترجيح مي دهد! آيا اهميت ميليشيا پروري شبکه هاي مجازي، کمتر از آموزش ساخت بمب دستي است؟!
11- رو شدن دست گردانندگان کانال هاي مذکور در حالي است که گردانندگان آنها در انتخابات رياست جمهوري، خود را حامي دولت جا مي زدند و با همين پوشش منافقانه اقدام به دروغ پراکني، جعل سند و شانتاژ عليه سران نظام، مجلس خبرگان، شوراي نگهبان، قوه قضائيه، سپاه پاسداران و رهبري کردند. عجيب اينکه وزير اطلاعات 18 مرداد امسال در پي تشديد اعتراض ها گفته بود «به مرتبطين کانال […] تذکر داديم و اقدامات در زمينه ايجاد جنگ رواني عليه اين کانال راه افتاده است»! چرا در طول 2 سال اخير با شبکه رابطين و مرتبطين اين کانال هاي ضدانقلابي برخورد نشد؟ وچرا در تمام اين سالها درباره راه اندازي شبکه ملي اطلاعات کوتاهي شد تا اتاق مديريت فضاي مجازي به خارج کشور منتقل شود و اسباب شبيخون دشمن فراهم گردد؟ دشمني که سر جنگ نظامي و اقتصادي و تحريم و ترور داشت، چگونه اين حوزه را از تحريم ها استثنا کرد؟!
12- شست و شوي مغزي از انسان ها، آدم آهني و ربات مي سازد؛ منفعل و کنترل شونده از راه دور. مجله نيوزويک خرداد 96 گزارشي هشدارآميز درباره سرنوشت دموکراسي منتشر کرد. در تصوير روي جلد، شهروندان در حالي که هرکدام سرشان به گوشي گرم است و غرق در فضاي مجازي هستند، به سمت مرکز راي گيري مي روند. سوال نيوزويک اين بود؛
HOW BIG DATA IS CORRUPTING DEMOCRACY ؟. چگونه اطلاعات و داده هاي عظيم، دموکراسي را فاسد و خراب مي کند؟». و در پاسخ تيتر زده بود:
«BRAIN WASHED شست وشوي مغزي»! چند ماه بعد، مجله اکونوميک گزارش صفحه اول خود را به تيتري مشابه اختصاص داد: «شبکه هاي اجتماعي، تهديدي براي دموکراسي».
13- شست و شوي مغزي و تحميق يعني اينکه يک شبکه درهم تنيده تلگرامي، اينستاگرامي و توئيتري، در انتخابات از مخاطبان بخواهند به فلان نامزد راي بدهند اما چند ماه بعد از پيروزي همان نامزد، از گارد اعتراض به عملکرد اقتصادي دولت وارد شوند و سپس افراد را به آشوب بکشانند!البته اکثريت قريب به اتفاق مردم با وجود اعتراض به حقي که به برخي سوء مديريت ها و کم کاري ها دارند، به اين تحميق تمکين نکردند و تجمعات فرصت طلبانه، چند ده يا حداکثر چند صد نفره برگزار شد. اما نکته جالب و توهين بعدي به شعور مخاطبان در همين بزرگ نمايي و کوچک نمايي شعبده بازان مجازي قابل رصد است. اين روزها در شهرهاي مختلف راهپيمايي هاي چند ده و چند صد هزار نفري با شکوهي به مناسبت حماسه 9 دي برگزار شد که هيچ بازتابي در رسانه هاي کذاب مجازي نداشت اما تجمعات بزن دررويي چند ده نفره در فلان شهر را به شکل کاريکاتوري آب و تاب دادند.
14- طبقات پايين پشتيبان واقعي کشور و نظام در روزهاي سخت بوده اند اما بعضا مطالبات بحق آنها مغفول مانده است. رهنمود امير مومنان درنامه 53 نهج البلاغه بايد نصب العين دولت، مجلس و دستگاه قضايي در همه تصميمات و مديريت ها باشد: « دوست داشتني ترين چيزها در نزد تو بايد ، در حق ميانه ترين، و در عدل فراگيرترين، و در جلب خشنودي مردم گسترده ترين باشد، كه همانا خشم عمومي مردم، خشنودي خواص را از بين ميبرد، امّا خشم خواص را خشنودي همگان بي اثر مي كند. خواصّ همواره باري سنگين بر حكومت تحميل مي كنند و در روزگار سختي ياريشان كمتر، و در اجراي عدالت از همه ناراضي تر، و در خواسته هايشان پافشارتر، و در عطا و بخشش ها كم سپاس تر، و به هنگام منع خواسته ها دير عذر پذيرتر، و در برابر مشكلات كم استقامت تر مي باشند. در صورتي كه ستون استوار دين، و اجتماعات پرشور مسلمين، و نيروهاي ذخيره دفاعي، عموم مردم هستند، پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو بايد به سوي آنان باشد. نويسنده: محمد ايماني
2- امروزه «اسب تروا» يا «تروجان» به هر ترفندي که باعث نفوذ در استحکامات يا محل حفاظت شده گردد، اطلاق مي شود. در ادبيات سايبري، اسب تروا يا تروجان، برنامه نفوذ از نوع بدافزار است که به سيستم عامل هدف دسترسي سطح بالا پيدا مي کند، در حالي که به نظر مي آيد در حال انجام کار مناسب و مورد نياز است. در معماري امنيتي رايانه، اسب تروا لايه بيروني فريبنده و به ظاهر بي خطر و حتي مفيدي است که با فريب کاربر مي کوشد به سيستم و اطلاعات او دست يابد. «تروجان» توسط دانيل ادواردز کارشناس آژانس امنيت ملي ايالات متحده آمريکا (NSA ) انتخاب شد.
3- نام يونان براي ما تداعي کننده داستان حمله اسکندر مقدوني به ايران هم هست.4 قرن پيش از ميلاد هنگامي که اسکندر لشکرکشي کرد، دو سردار هخامنشي به نام «جانوسيار» و «ماهيار» به ايران خيانت کردند اما پس از پيروزي اسکندر توسط خود او به دار کشيده شدند. قاآني ضمن يادآوري اين خيانت مي گويد «رسم عاشق نيست با يک دل دو دلبر داشتن-
يا ز جانان يا ز جان بايست دل برداشتن/ ناجوانمردي است چون جانوسيار و ماهيار- يار دارا بودن و دل با سکندر داشتن/ يا اسير حکم جانان باش يا در بند جان- زشت باشد نوعروسي را دو شوهر داشتن». کارآمدترين حربه هاي دشمن هنگامي کارگر واقع مي شود که پاي غفلت و خوش خيالي و سهل انديشي (مانند اهالي تروا) و يا خيانت جانوسيارها و ماهيارها در ميان باشد.
4- جاسوسان، تروريست ها و گروگان گيرهاي حرفه اي، شگرد مشترکي دارند؛ پنهان شدن پشت فرد گروگان يا ميان مردم به نحوي که اصلا شناخته نشوند و در صورت شناخته شدن، امکان برخورد با آنها دشوار باشد. نفوذي ها معمولا با «متن» همرنگي و استتار مي کنند تا شناسايي نشوند، در حاشيه امن خرابکاري يا جاسوسي کنند و آسان از معرکه بگريزند. منافقين نيز همين گونه اند. همرنگ مردم مي شوند و به نام آنها حرف مي زنند، در حالي که ذاتا دشمن منافع و امنيت و آرامش مردمند. معمولا ضربات کاري را همين ها در اثر غفلت پديد آمده مي زنند. آنچه ظرف چند روز اخير در قالب مصادره به مطلوب نارضايتي اقتصادي مردم و تبديل آن به اغتشاش و بي ثباتي مطلوب دشمنان ملت ايران رخ داد، در همين چارچوب قابل ارزيابي است؛ هرچند که فتنه گري و شرارت اخير قطعا به فضل الهي، بصيرت مردم و تدبير مسئولان، اسباب اقتدار ملي خواهد شد.
5- در سال 88 چند ماه طول کشيد تا آشوبگران نيابتي نقاب از چهره برداشتند، شعارهاي رسوايي مانند «نه غزه نه لبنان» (سفارش ويژه سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي) و «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است» دادند، روي نام اسلام در عبارت جمهوري اسلامي خط کشيدند و عاقبت الامر به ساحت امام حسين(ع) هتاکي کردند. آنها اين بار در همان آغاز شعار «نه قرآن نه اسلام، هر دو فداي ايران»! دادند، از تروريست هاي تکفيري با شعار «سوريه را رها کن» جانبداري کردند، به مساجد و حسينيه ها و اموال عمومي و مغازه ها و خودروهاي مردم حمله کردند، آدم کشتند و ناامني ايجاد کردند. اما با اين وجود چرا بعد از معلوم شدن حقيقت ماجرا، برخي رسانه هاي زنجيره اي متهم در فتنه 78 و 88، ديروز به جاي انتشار تصاوير خرابکاري و آدم کشي و تخريب اموال عمومي و خصوصي توسط عناصر آشوب طلب، به اين رفتار ضد امنيت ملي، لباس «اعتراض مدني» پوشاندند و خواستار رسميت بخشيدن به آن شدند؟!
6- طيفي از همين مدعيان اصلاح طلبي ابتدا، تجمع اعتراضي مالباختگان در مشهد را به دروغ به رقباي سياسي نسبت دادند، اما برخي رسانه هاي مدعي حمايت از دولت يا حامي جريان فتنه، از اقدامات تشنج آفرين بعدي و تبديل اعتراض معيشتي مذکور به اغتشاش ضدامنيتي و سياسي استقبال کردند. چنانکه سايت - کانال هايي مانند آمدنيوز و کلمه سعي کردند اعتراض اقتصادي را مصادره به مطلوب کنند. اين رسانه ها که توسط مشاور فراري يکي از سران فتنه و برخي عناصر خارج نشين گروهک ملي مذهبي و حزب مشارکت و حضور پررنگ بهائي ها اداره مي شوند، در انتخابات، تظاهر به حمايت از دولت مي کردند اما اکنون آشکار شده اولويت آنها، زدن نظام است هرچند که نقاب حمايت از دولت، از چهره شان بيفتد. همين ها زماني به صراحت و وقاحت گفتند، دولت را درحد رحم اجاره اي و کاتاليزور (تسريع کننده) گذار از انقلاب و نظام اسلامي قبول دارند نه بيشتر.
7- به ياد داريم از وزير دولت اصلاحات گرفته تا معاون وزير و چند نماينده مجلس و مدير بانکي و گلّه اي از روزنامه نگاران مدعي اصلاح طلبي، پس از خيانت هاي متعدد از کشور گريختند و در آمريکا و انگليس و فرانسه پناه گرفتند. اما هم تيمي هاي آنها در داخل بيکار نشسته اند؟ آيا نمي توان احتمال داد همين طيف مغفول، همچنان در برخي مراکز تصميم گير و تصميم ساز حضور داشته باشند؟ از يک طرف مديران را به بي عملي بکشانند يا مشورت گمراه کننده بدهند و از طرف ديگر، مردم را ناراضي و نااميد کنند که مقدمه سربازگيري دشمن است.
8- خداوند در آيه 88 سوره نساء با عتاب مي فرمايد «فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَالله اَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُوا... شما را چه شده كه درباره منافقان دودسته شده ايد، در حالي که خدا آنان را به خاطر آنچه انجام دادند ، وارونه و سرنگون كرده است؟». به تعبير حکيمانه امام علي(ع) در غررالحکم «مَنْ نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ اَنْبَهَتْهُ الْمَکَايِد» و «مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَهًِْ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْاَهًِْ عَدُوِّه ». هر کس نسبت به دشمن خواب باشد، نقشه ها و نيرنگ ها او را بيدار مي کند. و هر کس از ياري مولاي خود غفلت کند و خواب بماند، با لگد دشمن بيدار مي شود. عدم مرزبندي با دشمن پنهان، غفلت از نقشه هاي او و عدم تبعيت شايسته از مولا و مقتدا، دير يا زود ميوه تلخ مي دهد.
9- رهبر حکيم انقلاب بارها مشفقانه از دولتمردان خواستند مرزبندي با جريان فتنه و ياغيان عليه قانون را به عنوان خط قرمز نظام (جمهوريت و اسلاميت) حفظ کنند، چنانکه 5 شهريور 93 فرمودند «علائق اعضاي دولت به برخي جناح هاي سياسي اشکالي ندارد اما دولت و اعضاي آن نبايد اسير جناح بندي ها شوند. در موضوع جناح بندي هاي سياسي همواره تاکيد بر رفاقت و اُنس با يکديگر است اما در برخي موارد هم مسئله متفاوت است و بايد حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعايت شوند. مسئله فتنه و فتنه گران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقايان وزرا بايد همانگونه که در جلسه راي اعتماد خود بر فاصله گذاري با آن تاکيد کردند، همچنان بر آن پايبند باشند». متاسفانه بعضا اين هشدار مهم مورد غفلت واقع شد و اين در حالي است که نسبت طيف فتنه با دولت جمهوري اسلامي، بدتر از حکايت مجنون و شتر ناهمراه وي است؛ فتنه گران گراي تحريم هاي فلج کننده را به دشمن دادند، حال آنکه دولت شعار رفع تحريم ها را سر دست گرفته بود. و دولت منطقا بايد به حل مشکلات اقتصادي اهتمام مي کرد، در حالي که فتنه گران ناراضي و نااميد کردن مردم را لازمه بازسازي نقشه شکست خورده خود مي ديدند.
10- فلان کانال تلگرامي 2سال است به نيابت از سرويس هاي جاسوسي، عمليات رواني مي کند و ميليشياي شست و شوي مغزي شده تربيت مي نمايد اما اکنون که وارد فاز دعوت به ترور و تخريب شده و شيوه ساخت بمب دستي آموزش مي دهد، تازه وزارت ارتباطات به صرافت مي افتد کاري بکند. اما از آن سو مدير تلگرام مقاومت مي کند و مانند مهره گوش به فرمان سرويس هاي جاسوسي، ماندن پاي کانال کذايي را به 40 ميليون کاربر ايراني ترجيح مي دهد! آيا اهميت ميليشيا پروري شبکه هاي مجازي، کمتر از آموزش ساخت بمب دستي است؟!
11- رو شدن دست گردانندگان کانال هاي مذکور در حالي است که گردانندگان آنها در انتخابات رياست جمهوري، خود را حامي دولت جا مي زدند و با همين پوشش منافقانه اقدام به دروغ پراکني، جعل سند و شانتاژ عليه سران نظام، مجلس خبرگان، شوراي نگهبان، قوه قضائيه، سپاه پاسداران و رهبري کردند. عجيب اينکه وزير اطلاعات 18 مرداد امسال در پي تشديد اعتراض ها گفته بود «به مرتبطين کانال […] تذکر داديم و اقدامات در زمينه ايجاد جنگ رواني عليه اين کانال راه افتاده است»! چرا در طول 2 سال اخير با شبکه رابطين و مرتبطين اين کانال هاي ضدانقلابي برخورد نشد؟ وچرا در تمام اين سالها درباره راه اندازي شبکه ملي اطلاعات کوتاهي شد تا اتاق مديريت فضاي مجازي به خارج کشور منتقل شود و اسباب شبيخون دشمن فراهم گردد؟ دشمني که سر جنگ نظامي و اقتصادي و تحريم و ترور داشت، چگونه اين حوزه را از تحريم ها استثنا کرد؟!
12- شست و شوي مغزي از انسان ها، آدم آهني و ربات مي سازد؛ منفعل و کنترل شونده از راه دور. مجله نيوزويک خرداد 96 گزارشي هشدارآميز درباره سرنوشت دموکراسي منتشر کرد. در تصوير روي جلد، شهروندان در حالي که هرکدام سرشان به گوشي گرم است و غرق در فضاي مجازي هستند، به سمت مرکز راي گيري مي روند. سوال نيوزويک اين بود؛
HOW BIG DATA IS CORRUPTING DEMOCRACY ؟. چگونه اطلاعات و داده هاي عظيم، دموکراسي را فاسد و خراب مي کند؟». و در پاسخ تيتر زده بود:
«BRAIN WASHED شست وشوي مغزي»! چند ماه بعد، مجله اکونوميک گزارش صفحه اول خود را به تيتري مشابه اختصاص داد: «شبکه هاي اجتماعي، تهديدي براي دموکراسي».
13- شست و شوي مغزي و تحميق يعني اينکه يک شبکه درهم تنيده تلگرامي، اينستاگرامي و توئيتري، در انتخابات از مخاطبان بخواهند به فلان نامزد راي بدهند اما چند ماه بعد از پيروزي همان نامزد، از گارد اعتراض به عملکرد اقتصادي دولت وارد شوند و سپس افراد را به آشوب بکشانند!البته اکثريت قريب به اتفاق مردم با وجود اعتراض به حقي که به برخي سوء مديريت ها و کم کاري ها دارند، به اين تحميق تمکين نکردند و تجمعات فرصت طلبانه، چند ده يا حداکثر چند صد نفره برگزار شد. اما نکته جالب و توهين بعدي به شعور مخاطبان در همين بزرگ نمايي و کوچک نمايي شعبده بازان مجازي قابل رصد است. اين روزها در شهرهاي مختلف راهپيمايي هاي چند ده و چند صد هزار نفري با شکوهي به مناسبت حماسه 9 دي برگزار شد که هيچ بازتابي در رسانه هاي کذاب مجازي نداشت اما تجمعات بزن دررويي چند ده نفره در فلان شهر را به شکل کاريکاتوري آب و تاب دادند.
14- طبقات پايين پشتيبان واقعي کشور و نظام در روزهاي سخت بوده اند اما بعضا مطالبات بحق آنها مغفول مانده است. رهنمود امير مومنان درنامه 53 نهج البلاغه بايد نصب العين دولت، مجلس و دستگاه قضايي در همه تصميمات و مديريت ها باشد: « دوست داشتني ترين چيزها در نزد تو بايد ، در حق ميانه ترين، و در عدل فراگيرترين، و در جلب خشنودي مردم گسترده ترين باشد، كه همانا خشم عمومي مردم، خشنودي خواص را از بين ميبرد، امّا خشم خواص را خشنودي همگان بي اثر مي كند. خواصّ همواره باري سنگين بر حكومت تحميل مي كنند و در روزگار سختي ياريشان كمتر، و در اجراي عدالت از همه ناراضي تر، و در خواسته هايشان پافشارتر، و در عطا و بخشش ها كم سپاس تر، و به هنگام منع خواسته ها دير عذر پذيرتر، و در برابر مشكلات كم استقامت تر مي باشند. در صورتي كه ستون استوار دين، و اجتماعات پرشور مسلمين، و نيروهاي ذخيره دفاعي، عموم مردم هستند، پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو بايد به سوي آنان باشد. نويسنده: محمد ايماني
