اگر برجام را آتش مي زديم دلار 7200 تومان نمي شد

 اوین نامه ی کیهان 17 اردیبهشت -97

گزارش - خبري تحليلي اوین نامه كيهان 
اگر برجام را آتش مي زديم دلار 7200 تومان نمي شد  17 اردیبهشت  -97

چرا سربازجو شریعت نداری با حراج کردن ارزان فروشی کرده است . برای اینکه خودرا به نادانی زده است گویا درجریان نیست که عامل اصلی  قیمت دلار 7200 تومانی که بیشتر از این مبلغ  هم خواهدشد نتیجه مخالفت با برجام دولت موازی با تفنگ و رسانه پاسداران بوده است. ولی  اوین نامه کیهان  باچاشنی کردن  فیلتر شدن تلگرام جناح رقیب به ویژه روحانی را مقصر و بطور مضاعف  متهم  کرده است....

    برجام اکنون تبديل به شمشير داموکلس تهديد و القاي بي ثباتي نسبت به محيط اقتصادي پر سود و جذاب ايران شده است. دولت بايد يکبار براي هميشه، شجاعانه پا در ميدان گذاشته و برجامي که آمريکا آن را پاره کرده است، آتش بزند. اگر در واکنش به نقض عهدهاي مکرر واشنگتن برجام را آتش مي زديم، بي شک امروز دلار 7200 تومان نبود و کاخ سفيد چنين رجز نمي خواند.
    
    سرويس سياسي- نشريه آتلانتيک در تحليلي به قلم «فيليپ گوردون»- عضو ارشد شوراي روابط خارجي آمريکا و دستيار ويژه رئيس جمهور در دوره باراک اوباما- نوشت:«برخلاف آنچه ترامپ بر آن اصرار دارد، برجام فشار را از روي ايران کم نکرد بلکه با افزايش انتظارات عمومي که امکان برآورده شدن ندارد، اقتصاد ايران را تضعيف کرد. اين يک سياست برد- برد است. چنانچه تغيير حکومت ايران ممکن باشد، برجام نه تنها مانعي در راه آن نيست بلکه زمينه ساز وقوع آن نيز هست و اين دليل منطقي براي حفظ آن کافي به نظر مي رسد».
    گوردون در پايان مقاله خود استراتژي جورج کنان درقبال شوروي سابق را براي مقابله با ايران پيشنهاد مي کند.
    
    تعامل و فشار
    تصميم سازان و انديشکده هاي آمريکايي بارها در تحليل هاي خود، دو راهکار تعامل و فشار را به شکل موازي توصيه کرده اند.
    «جورج کنان» ديپلمات کارکشته که معاونت سفير آمريکا در شوروي را در کارنامه خود دارد، معتقد بود که واشنگتن در کنار رقابت، تضعيف و مهار مسکو بايد رابطه و گفت و گو با شوروي را نيز پيش ببرد. آنچه در سال هاي پاياني عمر اتحاد جماهير شوروي رخ داد و در نهايت به فروپاشي آن منجر شد، درستي نظريه جرج کنان را اثبات کرد. واشنگتن در آن سال ها از در مذاکره و گفت و گوي به اصطلاح سازنده و در جهت کاهش تنش ها با رقيب خود درآمد. کنان معتقد بود اگر اين سياست از ابتدا به اجرا گذاشته مي شد، جنگ سرد نيم قرن به طول نمي انجاميد و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي خيلي زودتر از اينها اتفاق مي افتاد.
    چندي پيش نشريه آتلانتيک در مقاله اي به سياست دولت ترامپ در مقابل جمهوري اسلامي پرداخته و با تاييد مواضع خشن کاخ سفيد عليه تهران، تاکيد کرد که اين رويکرد به تنهايي کافي نيست؛ «دو سياست متضاد در برخي مواقع مي توانند مکمل يکديگر باشند و هنوز براي ترامپ دير نشده است تا رويه خود را تغيير دهد. در اين راستا ترامپ مي تواند از درس هاي باقي مانده از سياست آمريکا در قبال شوروي بهره ببرد که بر پايه آن استراتژي بلندمدت «مهار صبورانه ولي هوشمندانه» پي گرفته شد و در نتيجه آن آمريکا به پيروزي در برابر شوروي دست يافت».
    
    روح برجام،براندازي ايران
    واقعيت آن است که آمريکايي ها و هم پيمانان اروپايي اش به برجام و پسابرجام به مثابه ابزاري براي تغيير در ايران مي نگرند. اين موضوع زماني بيشتر تاييد مي شود که به سخنان و مواضع مقامات آمريکايي و اروپايي پس از اعلام برجام توجه کنيم، به گونه اي که آنها از تغيير روش در قبال ايران و نه تغيير راهبرد سخن گفته اند.
    «جان ساورز» رئيس پيشين سرويس جاسوسي انگليس-شهريور 94- (2 ماه پس از امضاي برجام) در مصاحبه با شبکه سي ان ان گفت:«من فکر مي کنم ما نياز به قدري صبر استراتژيک در قبال ايران داريم تا به واسطه آن، زمان براي توسعه و تکامل ظرف 15 سال پيش رو بدهيم.من فکر مي کنم اين احتمال وجود دارد که ايران طي 10 تا 15 سال آينده (مدت زمان اجراي توافق برجام) به کشوري عادي تر و نرمالتر تبديل شود و ما بايد اين احتمال را تقويت کنيم».
    «باراک اوباما» رئيس جمهور سابق آمريکا نيز- فروردين 95- در کنفرانس خبري نشست امنيت هسته اي در واشنگتن گفته بود:«روح برجام،تغيير رفتار ايران است».
    پس از اظهارات اوباما در کنفرانس مذکور، هافينگتون پست در گزارشي نوشت: «از نظر آمريکا، روح برجام يعني براندازي نظام ايران».
    همان گونه که چندين بار باراک اوباما، رئيس جمهور سابق و جان کري، وزير خارجه اسبق آمريکا به صراحت اعلام کرده اند، توافق با ايران به معناي تغيير راهبرد آمريکا در قبال ايران نيست، بلکه آنچه در دوره پساتوافق تغيير خواهد کرد نه دشمني نظام سلطه با نظام اسلامي است که شيوه ها و ابزارهاي اين دشمني خواهد بود. از اين رو، پروژه و نقشه آمريکا براي نفوذ در ايران در همين راستا قابل تحليل و ارزيابي است.
    به عبارت ديگر، تلاش آمريکا براي نفوذ در ايران، بخشي از پروژه جهاني سازي آمريکا، به منظور هضم و ادغام جمهوري اسلامي در نظام جهاني است که مي تواند سبب استحاله هويت جمهوري اسلامي ايران شود.
    
    فشار اقتصادي
    براساس مشاهدات ميداني در روز گذشته علي رغم اينکه قيمت دلار بر روي تابلوي صرافي هاي خيابان فردوسي ۴۲۰۰ قيمت گذاري شده است اما به قيمت 7200 تومان به فروش مي رسد. اين افزايش ناگهاني قيمت دلار در حالي است که در روزهاي گذشته در بازار آزاد تهران هر دلار حدود ۶200 تومان به فروش مي رسيد.
    اکنون از شبي که عده اي با اسکناس يک دلاري آمريکا و هزار توماني و پانصد توماني ايران در خيابان هاي تهران مي رقصيدند رسيده ايم به معامله يک دلار آمريکا در برابر 7200 تومان! اين در حالي است که در روز اجراي برجام-دي ماه ۹۴- قيمت دلار حدود ۳۵۰۰ تومان بود.
    در روزهاي گذشته نشريه فارين پاليسي به يکي از ابعاد توطئه تازه واشنگتن پرداخته است که در جاي خود بسيار قابل تامل است. در اين مقاله از دولت آمريکا خواسته شده است فرصت مشکلات و اختلالات ارزي در ايران را غنيمت بشمارد و از آن براي رسيدن به هدف نهايي خود يعني براندازي جمهوري اسلامي استفاده کند.
    نويسندگان اين مقاله که عضو «بنياد دفاع از دموکراسي» بوده و سابقه اي مشخص در ارائه بسته هاي تحريمي و راهکارهاي ضدايراني دارند، در اين مطلب به صراحت بيان مي کنند که آمريکا بايد کاري کند تا طبقات محروم و ثروتمند ايران با يکديگر عليه نظام جمهوري اسلامي متحد شوند و آمريکا را به روياي 40 ساله اش برسانند!
    در اين مقاله با اشاره به افزايش قيمت دلار در ايران، اين موضوع به عنوان يک فرصت براي دولت آمريکا به منظور ضربه زدن به اقتصاد و انسجام سياسي کشور معرفي شده است. در پايان به اصلي ترين محور مطلب پرداخته شده و آمده است آمريکا بايد به شکلي بي رحمانه ميان مردم و حکومت ايران فاصله ايجاد کند و از اين طريق راه را براي نيروهاي برانداز باز کند.
    اصلي ترين راهکار اين فاصله اندازي نيز فشار اقتصادي عنوان شده است و هرگونه تصميم ترامپ درباره برجام نيز -اعم از خروج يا حفظ جنازه توافق- بايد در همين راستا باشد و در نهايت تحريم و فشار به بانک مرکزي پيشنهاد شده است که حتي در صورت عدم خروج از برجام نيز بايد به بهانه هاي ديگر تحت تحريم قرار گيرد.
    
    جنازه متعفن!
    در حال حاضر قريب به 3 سال از امضاي برجام سپري شده است، اما جز جنازه اي بي مصرف، هيچ چيز ديگري از اين توافق به جاي نمانده است. برجام اکنون جنازه اي روي کاغذ است که جز سرخوردگي براي يک ملت و گستاخي دشمن، هيچ عايدي ديگري براي ما نداشت.
    عراقچي چندي پيش اذعان کرد که برجام هيچ دستاوردي براي مردم کشورمان نداشت و نتوانست تحريم ها را لغو کند؛ برجامي که به اذعان ظريف حتي نتوانست يک حساب بانکي در انگليس باز کند و حتي نتوانست باک هواپيماي وزير خارجه دولت تدبير و اميد! را پر کند.
    التهاب بازار ارز و دلار 7200 توماني يکي از نتايج برجام براي مردم کشورمان است. واقعيت آن است که برجام در ادراک و تصور غرب، از دولت روحاني اعتبارزدايي کرده است. آمريکا و اروپا به اعتبار برجام زدگي حادّ آقاي روحاني، تهديدها و هشدار هاي تيم او به تلافي را معتبر نمي دانند. براي نمونه عراقچي پس از نقض فاحش برجام توسط آمريکا با توجيه اين گستاخي مدعي مي شود که برجام نقض شده است اما ما هنوز با نقض فاحش برجام فاصله داريم! اين رويکرد بزرگ ترين خسارت برجام است. در واقع، برجام ضمانت ندارد و قريب به 3 سال است که زير پا مانده، چون غرب اين گونه مي فهمد که هر معامله اي با برجام بکند، روحاني و دولتش باز هم پاي آن مي مانند.
    متاسفانه دولت روحاني چنان برجام را بزرگ و مقدس ساختند که آن را از يک رفتار تاکتيکي در حوزه ديپلماسي، به يک راهبرد مقدس ارتقا دادند. مذاکره و توافق، براي هر کشوري طريقيت دارد؛ يک ابزار مشروط و طرفيني است. اما روحاني و تيم مذاکره کننده به رياست ظريف، به خود توافق، اصالت و موضوعيت بخشيدند. بنابراين مشتاقانه سراغش رفتند و به نحوي رفتار کردند که گويا حاضر به توافق به هر قيمت و ماندن و اجراي -يکطرفه آن- به هر قيمت هستند!
    تا اين رويکرد صددرصد غلط دگرگون نشود، برجام از سوي غرب، به ابتذال بيشتري کشيده خواهد شد و بيشتر زير دست و پا خواهد ماند.
    
    آتش زدن برجام
    گران شدن لحظه به لحظه دلار و کاهش ارزش پول ملي اين روزها کام بسياري از مردم را تلخ و عموم فعالان اقتصادي را سردرگم کرده است.
    اين در حالي است که «رقيب هراسي» و دادن «وعده هاي بلندپروازانه» محور مشترک تبليغات حاميان روحاني در انتخابات سال گذشته بود. افکار عمومي هنوز اسم رمز پرتکرار «ونزوئلاهراسي» در آن ايام را فراموش نکرده است.
    اکنون در شرايطي که از اعلام اين مواضع کمتر از يکسال مي گذرد، نرخ دلار سر به فلک گذاشته و اوضاع اقتصادي کشور نيز به مرحله اي رسيده که روزانه شاهد اعلام برائت حاميان دولت از انتخاب سال گذشته شان هستيم.
    اکنون و پس رقيب هراسي حاميان روحاني و وعده ميوه دادن برجام در سال 96 و 97 از سوي اين جريان، مردم هم شبح تحريم ها را بالاي سر خود مي بينند، هم بي ثباتي در بازار غوغا مي کند و هم فروشندگان به دنبال قيمت لحظه اي دلار در بازار هستند! 
    متاسفانه تيم مذاکره کننده هسته اي در دولت آقاي روحاني پذيرفت که آمريکا سالي 3 بار(تمديد 120 روزه تعليق تحريم ها) به برجام شوک و سکته بدهد! بنابراين هيچ سرمايه گذار خارجي اين ريسک را نمي کند که همکاري ميان مدت و بلندمدت با ايران داشته باشد. ظرف 4 ماه کدام، همکاري اقتصادي جدي را مي توان انجام داد؟! 
    آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) که مرجع رسمي آمار جذب سرمايه خارجي در دنيا است در اوايل سال 96 در گزارشي اعلام کرد که ايران از سال ۹۲ تاکنون در جذب منابع نزولي عمل کرده و در سال ۹۵ نسبت به ۹۴ به منفي ۵۱ درصد رسيده است. درحالي که رئيس جمهور وعده جذب ۳۰ ميليارد دلاري سرمايه گذاري خارجي در پسابرجام را داده بود و براي سال ۹۵ نيز حدود ۱۱ ميليارد دلار سرمايه گذاري خارجي مصوب شده بود، آمارهاي رسمي نشان مي دهد تنها ۲ ميليارد دلار سرمايه گذاري خارجي در سال 95 جذب شده است!
    رهبر معظم انقلاب- 26 مرداد 94- با اشاره به توافق برجام فرمودند: «نيت آنها ]آمريکايي ها[ اين بود که از اين مذاکرات و از اين توافق، وسيله اي پيدا کنند براي نفوذ در داخل کشور. ما اين راه را بستيم و اين راه را به طور قاطع خواهيم بست؛ نه نفوذ اقتصادي آمريکايي ها را در کشورمان اجازه خواهيم داد، نه نفوذ سياسي آنها را، نه حضور سياسي آنها را، نه نفوذ فرهنگي آنها را».
    ايشان همچنين - 18 شهريور 94 - فرمودند: «بعضي ها اصرار دارند اين شيطان بزرگ را با اين خصوصيات که از ابليس بدتر است، بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دين به کنار، انقلابي گري به کنار، اما وفاداري به مصالح کشور چه مي شود؟ عقل چه مي شود؟ کدام عقل و کدام وجداني به انسان اجازه مي دهد که کشوري مثل آمريکا را به عنوان دوست و مورد اعتماد يا همچون فرشته نجات انتخاب کند؟ملت بزرگ ايران اين شيطان بزرگ را از کشور بيرون کرد. نبايد بگذاريم دوباره برگردد. نبايد بگذاريم از در که بيرون رفت، از پنجره بازگردد. نبايد اجازه بدهيم نفوذ پيدا کند. دشمنيِ آنها تمام نمي شود.»
    رهبر معظم انقلاب همچنين در روزهاي گذشته در ديدار هزاران نفر از کارگران و کارآفرينان فرمودند: «آنها اکنون تمرکز خود را بر جنگ اقتصادي و جنگ فرهنگي گذاشته اند و اتاق جنگ اقتصادي با نظام جمهوري اسلامي، وزارت خزانه داري آمريکا است».
    حضرت آيت الله العظمي خامنه اي با تاکيد بر اينکه راه مقابله با جنگ اقتصادي، تکيه بر توانايي ها و ظرفيت هاي داخلي است، تاکيد کردند:«من معتقد به قطع ارتباط با دنيا نيستم اما تکيه به بيرون مرزها نيز غلط اندر غلط است.»
    آمريکا از اولين روز اجراي توافق هسته اي دي ماه 94 در دولت اوباما- برجام را به صورت فاحش نقض کرد و اين عهدشکني تا به امروز نيز ادامه داشته است. به اذعان کارشناسان - منتقد و حامي- دولت و حتي به اعتراف مقامات ارشد دولت، برجام هيچ دستاورد اقتصادي براي مردم کشورمان نداشته است.
    برجام اکنون تبديل به شمشير داموکلس تهديد و القاي بي ثباتي نسبت به محيط اقتصادي پر سود و جذاب ايران شده است. دولت بايد يکبار براي هميشه، شجاعانه پا در ميدان گذاشته و برجامي که آمريکا آن را پاره کرده است را آتش بزند. اگر برجام را آتش مي زديم، دلار 7200 تومان نمي شد.
    
    تغيير حکومت
    «رودي جولياني» شهردار سابق نيويورک و وکيل فعلي «دونالد ترامپ» رئيس جمهور آمريکا، بامداد يکشنبه خواستار خروج واشنگتن از توافق هسته اي ايران شد.
    جولياني طي سخنراني در همايش گروهک تروريستي منافقين در واشنگتن بر لزوم تغيير حکومت در ايران تاکيد کرده و گفت: «ما رئيس جمهوري داريم که به تغيير رژيم (ايران) متعهد است. اما چه اتفاقي براي آن توافق خواهد افتاد؟».
    او سپس اداي پاره کردن يک کاغذ را به مثابه توافق هسته اي ايران درآورد.
    به گزارش فارس، «بوريس جانسون» وزير خارجه انگليس با بيان اينکه براي گفت وگو درباره موضوعات ايران، سوريه و شبه جزيره کره با معاون رئيس جمهور آمريکا ديدار خواهد کرد، گفت اروپا و آمريکا در برابر رفتارهاي ثبات زداي ايران متحد است.
    
    غني سازي 20 درصد
    روزنامه «ديلي تلگراف» در گزارشي به نقل از يک مقام ارشد ايراني نوشت: در صورت خروج آمريکا از برجام ممکن است ايران غني سازي ۲۰٪ را از سر گرفته و دسترسي بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي را محدود کند.

    برجام اکنون تبديل به شمشير داموکلس تهديد و القاي بي ثباتي نسبت به محيط اقتصادي پر سود و جذاب ايران شده است. دولت بايد يکبار براي هميشه، شجاعانه پا در ميدان گذاشته و برجامي که آمريکا آن را پاره کرده است، آتش بزند. اگر در واکنش به نقض عهدهاي مکرر واشنگتن برجام را آتش مي زديم، بي شک امروز دلار 7200 تومان نبود و کاخ سفيد چنين رجز نمي خواند.
    
    سرويس سياسي- نشريه آتلانتيک در تحليلي به قلم «فيليپ گوردون»- عضو ارشد شوراي روابط خارجي آمريکا و دستيار ويژه رئيس جمهور در دوره باراک اوباما- نوشت:«برخلاف آنچه ترامپ بر آن اصرار دارد، برجام فشار را از روي ايران کم نکرد بلکه با افزايش انتظارات عمومي که امکان برآورده شدن ندارد، اقتصاد ايران را تضعيف کرد. اين يک سياست برد- برد است. چنانچه تغيير حکومت ايران ممکن باشد، برجام نه تنها مانعي در راه آن نيست بلکه زمينه ساز وقوع آن نيز هست و اين دليل منطقي براي حفظ آن کافي به نظر مي رسد».
    گوردون در پايان مقاله خود استراتژي جورج کنان درقبال شوروي سابق را براي مقابله با ايران پيشنهاد مي کند.
    
    تعامل و فشار
    تصميم سازان و انديشکده هاي آمريکايي بارها در تحليل هاي خود، دو راهکار تعامل و فشار را به شکل موازي توصيه کرده اند.
    «جورج کنان» ديپلمات کارکشته که معاونت سفير آمريکا در شوروي را در کارنامه خود دارد، معتقد بود که واشنگتن در کنار رقابت، تضعيف و مهار مسکو بايد رابطه و گفت و گو با شوروي را نيز پيش ببرد. آنچه در سال هاي پاياني عمر اتحاد جماهير شوروي رخ داد و در نهايت به فروپاشي آن منجر شد، درستي نظريه جرج کنان را اثبات کرد. واشنگتن در آن سال ها از در مذاکره و گفت و گوي به اصطلاح سازنده و در جهت کاهش تنش ها با رقيب خود درآمد. کنان معتقد بود اگر اين سياست از ابتدا به اجرا گذاشته مي شد، جنگ سرد نيم قرن به طول نمي انجاميد و فروپاشي اتحاد جماهير شوروي خيلي زودتر از اينها اتفاق مي افتاد.
    چندي پيش نشريه آتلانتيک در مقاله اي به سياست دولت ترامپ در مقابل جمهوري اسلامي پرداخته و با تاييد مواضع خشن کاخ سفيد عليه تهران، تاکيد کرد که اين رويکرد به تنهايي کافي نيست؛ «دو سياست متضاد در برخي مواقع مي توانند مکمل يکديگر باشند و هنوز براي ترامپ دير نشده است تا رويه خود را تغيير دهد. در اين راستا ترامپ مي تواند از درس هاي باقي مانده از سياست آمريکا در قبال شوروي بهره ببرد که بر پايه آن استراتژي بلندمدت «مهار صبورانه ولي هوشمندانه» پي گرفته شد و در نتيجه آن آمريکا به پيروزي در برابر شوروي دست يافت».
    
    روح برجام،براندازي ايران
    واقعيت آن است که آمريکايي ها و هم پيمانان اروپايي اش به برجام و پسابرجام به مثابه ابزاري براي تغيير در ايران مي نگرند. اين موضوع زماني بيشتر تاييد مي شود که به سخنان و مواضع مقامات آمريکايي و اروپايي پس از اعلام برجام توجه کنيم، به گونه اي که آنها از تغيير روش در قبال ايران و نه تغيير راهبرد سخن گفته اند.
    «جان ساورز» رئيس پيشين سرويس جاسوسي انگليس-شهريور 94- (2 ماه پس از امضاي برجام) در مصاحبه با شبکه سي ان ان گفت:«من فکر مي کنم ما نياز به قدري صبر استراتژيک در قبال ايران داريم تا به واسطه آن، زمان براي توسعه و تکامل ظرف 15 سال پيش رو بدهيم.من فکر مي کنم اين احتمال وجود دارد که ايران طي 10 تا 15 سال آينده (مدت زمان اجراي توافق برجام) به کشوري عادي تر و نرمالتر تبديل شود و ما بايد اين احتمال را تقويت کنيم».
    «باراک اوباما» رئيس جمهور سابق آمريکا نيز- فروردين 95- در کنفرانس خبري نشست امنيت هسته اي در واشنگتن گفته بود:«روح برجام،تغيير رفتار ايران است».
    پس از اظهارات اوباما در کنفرانس مذکور، هافينگتون پست در گزارشي نوشت: «از نظر آمريکا، روح برجام يعني براندازي نظام ايران».
    همان گونه که چندين بار باراک اوباما، رئيس جمهور سابق و جان کري، وزير خارجه اسبق آمريکا به صراحت اعلام کرده اند، توافق با ايران به معناي تغيير راهبرد آمريکا در قبال ايران نيست، بلکه آنچه در دوره پساتوافق تغيير خواهد کرد نه دشمني نظام سلطه با نظام اسلامي است که شيوه ها و ابزارهاي اين دشمني خواهد بود. از اين رو، پروژه و نقشه آمريکا براي نفوذ در ايران در همين راستا قابل تحليل و ارزيابي است.
    به عبارت ديگر، تلاش آمريکا براي نفوذ در ايران، بخشي از پروژه جهاني سازي آمريکا، به منظور هضم و ادغام جمهوري اسلامي در نظام جهاني است که مي تواند سبب استحاله هويت جمهوري اسلامي ايران شود.
    
    فشار اقتصادي
    براساس مشاهدات ميداني در روز گذشته علي رغم اينکه قيمت دلار بر روي تابلوي صرافي هاي خيابان فردوسي ۴۲۰۰ قيمت گذاري شده است اما به قيمت 7200 تومان به فروش مي رسد. اين افزايش ناگهاني قيمت دلار در حالي است که در روزهاي گذشته در بازار آزاد تهران هر دلار حدود ۶200 تومان به فروش مي رسيد.
    اکنون از شبي که عده اي با اسکناس يک دلاري آمريکا و هزار توماني و پانصد توماني ايران در خيابان هاي تهران مي رقصيدند رسيده ايم به معامله يک دلار آمريکا در برابر 7200 تومان! اين در حالي است که در روز اجراي برجام-دي ماه ۹۴- قيمت دلار حدود ۳۵۰۰ تومان بود.
    در روزهاي گذشته نشريه فارين پاليسي به يکي از ابعاد توطئه تازه واشنگتن پرداخته است که در جاي خود بسيار قابل تامل است. در اين مقاله از دولت آمريکا خواسته شده است فرصت مشکلات و اختلالات ارزي در ايران را غنيمت بشمارد و از آن براي رسيدن به هدف نهايي خود يعني براندازي جمهوري اسلامي استفاده کند.
    نويسندگان اين مقاله که عضو «بنياد دفاع از دموکراسي» بوده و سابقه اي مشخص در ارائه بسته هاي تحريمي و راهکارهاي ضدايراني دارند، در اين مطلب به صراحت بيان مي کنند که آمريکا بايد کاري کند تا طبقات محروم و ثروتمند ايران با يکديگر عليه نظام جمهوري اسلامي متحد شوند و آمريکا را به روياي 40 ساله اش برسانند!
    در اين مقاله با اشاره به افزايش قيمت دلار در ايران، اين موضوع به عنوان يک فرصت براي دولت آمريکا به منظور ضربه زدن به اقتصاد و انسجام سياسي کشور معرفي شده است. در پايان به اصلي ترين محور مطلب پرداخته شده و آمده است آمريکا بايد به شکلي بي رحمانه ميان مردم و حکومت ايران فاصله ايجاد کند و از اين طريق راه را براي نيروهاي برانداز باز کند.
    اصلي ترين راهکار اين فاصله اندازي نيز فشار اقتصادي عنوان شده است و هرگونه تصميم ترامپ درباره برجام نيز -اعم از خروج يا حفظ جنازه توافق- بايد در همين راستا باشد و در نهايت تحريم و فشار به بانک مرکزي پيشنهاد شده است که حتي در صورت عدم خروج از برجام نيز بايد به بهانه هاي ديگر تحت تحريم قرار گيرد.
    
    جنازه متعفن!
    در حال حاضر قريب به 3 سال از امضاي برجام سپري شده است، اما جز جنازه اي بي مصرف، هيچ چيز ديگري از اين توافق به جاي نمانده است. برجام اکنون جنازه اي روي کاغذ است که جز سرخوردگي براي يک ملت و گستاخي دشمن، هيچ عايدي ديگري براي ما نداشت.
    عراقچي چندي پيش اذعان کرد که برجام هيچ دستاوردي براي مردم کشورمان نداشت و نتوانست تحريم ها را لغو کند؛ برجامي که به اذعان ظريف حتي نتوانست يک حساب بانکي در انگليس باز کند و حتي نتوانست باک هواپيماي وزير خارجه دولت تدبير و اميد! را پر کند.
    التهاب بازار ارز و دلار 7200 توماني يکي از نتايج برجام براي مردم کشورمان است. واقعيت آن است که برجام در ادراک و تصور غرب، از دولت روحاني اعتبارزدايي کرده است. آمريکا و اروپا به اعتبار برجام زدگي حادّ آقاي روحاني، تهديدها و هشدار هاي تيم او به تلافي را معتبر نمي دانند. براي نمونه عراقچي پس از نقض فاحش برجام توسط آمريکا با توجيه اين گستاخي مدعي مي شود که برجام نقض شده است اما ما هنوز با نقض فاحش برجام فاصله داريم! اين رويکرد بزرگ ترين خسارت برجام است. در واقع، برجام ضمانت ندارد و قريب به 3 سال است که زير پا مانده، چون غرب اين گونه مي فهمد که هر معامله اي با برجام بکند، روحاني و دولتش باز هم پاي آن مي مانند.
    متاسفانه دولت روحاني چنان برجام را بزرگ و مقدس ساختند که آن را از يک رفتار تاکتيکي در حوزه ديپلماسي، به يک راهبرد مقدس ارتقا دادند. مذاکره و توافق، براي هر کشوري طريقيت دارد؛ يک ابزار مشروط و طرفيني است. اما روحاني و تيم مذاکره کننده به رياست ظريف، به خود توافق، اصالت و موضوعيت بخشيدند. بنابراين مشتاقانه سراغش رفتند و به نحوي رفتار کردند که گويا حاضر به توافق به هر قيمت و ماندن و اجراي -يکطرفه آن- به هر قيمت هستند!
    تا اين رويکرد صددرصد غلط دگرگون نشود، برجام از سوي غرب، به ابتذال بيشتري کشيده خواهد شد و بيشتر زير دست و پا خواهد ماند.
    
    آتش زدن برجام
    گران شدن لحظه به لحظه دلار و کاهش ارزش پول ملي اين روزها کام بسياري از مردم را تلخ و عموم فعالان اقتصادي را سردرگم کرده است.
    اين در حالي است که «رقيب هراسي» و دادن «وعده هاي بلندپروازانه» محور مشترک تبليغات حاميان روحاني در انتخابات سال گذشته بود. افکار عمومي هنوز اسم رمز پرتکرار «ونزوئلاهراسي» در آن ايام را فراموش نکرده است.
    اکنون در شرايطي که از اعلام اين مواضع کمتر از يکسال مي گذرد، نرخ دلار سر به فلک گذاشته و اوضاع اقتصادي کشور نيز به مرحله اي رسيده که روزانه شاهد اعلام برائت حاميان دولت از انتخاب سال گذشته شان هستيم.
    اکنون و پس رقيب هراسي حاميان روحاني و وعده ميوه دادن برجام در سال 96 و 97 از سوي اين جريان، مردم هم شبح تحريم ها را بالاي سر خود مي بينند، هم بي ثباتي در بازار غوغا مي کند و هم فروشندگان به دنبال قيمت لحظه اي دلار در بازار هستند! 
    متاسفانه تيم مذاکره کننده هسته اي در دولت آقاي روحاني پذيرفت که آمريکا سالي 3 بار(تمديد 120 روزه تعليق تحريم ها) به برجام شوک و سکته بدهد! بنابراين هيچ سرمايه گذار خارجي اين ريسک را نمي کند که همکاري ميان مدت و بلندمدت با ايران داشته باشد. ظرف 4 ماه کدام، همکاري اقتصادي جدي را مي توان انجام داد؟! 
    آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) که مرجع رسمي آمار جذب سرمايه خارجي در دنيا است در اوايل سال 96 در گزارشي اعلام کرد که ايران از سال ۹۲ تاکنون در جذب منابع نزولي عمل کرده و در سال ۹۵ نسبت به ۹۴ به منفي ۵۱ درصد رسيده است. درحالي که رئيس جمهور وعده جذب ۳۰ ميليارد دلاري سرمايه گذاري خارجي در پسابرجام را داده بود و براي سال ۹۵ نيز حدود ۱۱ ميليارد دلار سرمايه گذاري خارجي مصوب شده بود، آمارهاي رسمي نشان مي دهد تنها ۲ ميليارد دلار سرمايه گذاري خارجي در سال 95 جذب شده است!
    رهبر معظم انقلاب- 26 مرداد 94- با اشاره به توافق برجام فرمودند: «نيت آنها ]آمريکايي ها[ اين بود که از اين مذاکرات و از اين توافق، وسيله اي پيدا کنند براي نفوذ در داخل کشور. ما اين راه را بستيم و اين راه را به طور قاطع خواهيم بست؛ نه نفوذ اقتصادي آمريکايي ها را در کشورمان اجازه خواهيم داد، نه نفوذ سياسي آنها را، نه حضور سياسي آنها را، نه نفوذ فرهنگي آنها را».
    ايشان همچنين - 18 شهريور 94 - فرمودند: «بعضي ها اصرار دارند اين شيطان بزرگ را با اين خصوصيات که از ابليس بدتر است، بزک کنند و به شکل فرشته وانمود کنند. چرا؟ دين به کنار، انقلابي گري به کنار، اما وفاداري به مصالح کشور چه مي شود؟ عقل چه مي شود؟ کدام عقل و کدام وجداني به انسان اجازه مي دهد که کشوري مثل آمريکا را به عنوان دوست و مورد اعتماد يا همچون فرشته نجات انتخاب کند؟ملت بزرگ ايران اين شيطان بزرگ را از کشور بيرون کرد. نبايد بگذاريم دوباره برگردد. نبايد بگذاريم از در که بيرون رفت، از پنجره بازگردد. نبايد اجازه بدهيم نفوذ پيدا کند. دشمنيِ آنها تمام نمي شود.»
    رهبر معظم انقلاب همچنين در روزهاي گذشته در ديدار هزاران نفر از کارگران و کارآفرينان فرمودند: «آنها اکنون تمرکز خود را بر جنگ اقتصادي و جنگ فرهنگي گذاشته اند و اتاق جنگ اقتصادي با نظام جمهوري اسلامي، وزارت خزانه داري آمريکا است».
    حضرت آيت الله العظمي خامنه اي با تاکيد بر اينکه راه مقابله با جنگ اقتصادي، تکيه بر توانايي ها و ظرفيت هاي داخلي است، تاکيد کردند:«من معتقد به قطع ارتباط با دنيا نيستم اما تکيه به بيرون مرزها نيز غلط اندر غلط است.»
    آمريکا از اولين روز اجراي توافق هسته اي دي ماه 94 در دولت اوباما- برجام را به صورت فاحش نقض کرد و اين عهدشکني تا به امروز نيز ادامه داشته است. به اذعان کارشناسان - منتقد و حامي- دولت و حتي به اعتراف مقامات ارشد دولت، برجام هيچ دستاورد اقتصادي براي مردم کشورمان نداشته است.
    برجام اکنون تبديل به شمشير داموکلس تهديد و القاي بي ثباتي نسبت به محيط اقتصادي پر سود و جذاب ايران شده است. دولت بايد يکبار براي هميشه، شجاعانه پا در ميدان گذاشته و برجامي که آمريکا آن را پاره کرده است را آتش بزند. اگر برجام را آتش مي زديم، دلار 7200 تومان نمي شد.
    
    تغيير حکومت
    «رودي جولياني» شهردار سابق نيويورک و وکيل فعلي «دونالد ترامپ» رئيس جمهور آمريکا، بامداد يکشنبه خواستار خروج واشنگتن از توافق هسته اي ايران شد.
    جولياني طي سخنراني در همايش گروهک تروريستي منافقين در واشنگتن بر لزوم تغيير حکومت در ايران تاکيد کرده و گفت: «ما رئيس جمهوري داريم که به تغيير رژيم (ايران) متعهد است. اما چه اتفاقي براي آن توافق خواهد افتاد؟».
    او سپس اداي پاره کردن يک کاغذ را به مثابه توافق هسته اي ايران درآورد.
    به گزارش فارس، «بوريس جانسون» وزير خارجه انگليس با بيان اينکه براي گفت وگو درباره موضوعات ايران، سوريه و شبه جزيره کره با معاون رئيس جمهور آمريکا ديدار خواهد کرد، گفت اروپا و آمريکا در برابر رفتارهاي ثبات زداي ايران متحد است.
    
    غني سازي 20 درصد
    روزنامه «ديلي تلگراف» در گزارشي به نقل از يک مقام ارشد ايراني نوشت: در صورت خروج آمريکا از برجام ممکن است ايران غني سازي ۲۰٪ را از سر گرفته و دسترسي بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي را محدود کند.