نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب


نگاه بازجویانه اوین نامه کیهان  سربازجوشریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب .15 اردیبهشت – 97
تک روي کارگزاران کشتي اصلاح طلبان را غرق مي کند سرويس سياسي-روزنامه آفتاب يزد در مطلبي درباره تعيين تکليف برخي اصلاح طلبان براي شورا شهر در مورد انتخاب شهردار نوشت:«شهرداري شايد آغاز يک اختلاف باشد.تداعي روزهاي تلخ شوراي شهر اول اصلاح طلبان. اين بار هم پاي کارگزاران در ميان است. حزبي که در لحظات حساس گاه آن چنان تک روي مي کند که کشتي جناح چپ را غرق در امواج سياست ايران کرده...کارگزاراني ها در جريان شهرداري چند صباحي است بر طبل تفرقه ميان اصلاح طلبان مي کوبند؛ از اعمال فشارها و ترغيب نجفي به استعفا و جمله به رئيس شوراي سياست گذاري اصلاح طلبان، محمدرضا عارف گرفته تا تلاش براي تحميل شهردار جديد».
    گفتني است جنگ قدرت ميان اصلاح طلبان براي تصاحب صندلي شهردار تهران تمامي ندارد. اين جنگ قدرت، شوراي شهر و شهرداري پايتخت را قفل کرده و شهر را بلاتکليف و بدون شهردار رها کرده است.قريب به يک سال از انتخابات شوراي شهر پنجم سپري شده است و اين شورا همچنان اندر خم انتخاب شهردار است. ظاهرا شوراي شهر پنجم هنوز قاليبافي براي شهرداري تهران پيدا نکرده است.

    چندي پيش محسن سرخو از اعضاي حزب کار و عضو اصلاح طلب شوراي شهر چهارم تهران در روزنامه آرمان نوشته بود : هدف برخي احزاب اصلاح طلب که به طور مشخص بيشترين تعداد را با ترفندهايي به ليست اصلاح طلبان اضافه کردند تا وارد شوراي شهر شوند، اين است که تا آخر دوره سيستم حزبي کاملي را بر شوراي شهر، شهرداري و مديريت شهري حاکم کنند که اين آفت بسيار بزرگي خواهد بود.

    وي همچنين با بيان اينکه از دور اول شورا تاکنون با چنين پديده اي مواجه نبوديم، تصريح کرد : دوستان شورا بايد بدين نکته نيز توجه داشته باشند که شهرداري تهران و اموال آن دولتي نبوده و بيت المال تلقي نمي شود بلکه متعلق به مردم شهر تهران است که با پرداخت عوارض گوناگون هزينه هاي شهر را تامين مي کنند و شورا و شهرداري صرفا امانتدار اين حق الناس هستند. از اين رو اگر قرار باشد تفکرات حزبي بر تفکرات کارشناسي تاثير گذاشته و غلبه پيدا کند، طبعا نتيجه مطلوبي که مدنظر مردم تهران است حاصل نخواهد شد.

    اين فعال سياسي اصلاح طلب همچنين نوشت : اميد مي رود احزاب اعضاي شورا را راحت بگذارند و به عنوان غنيمت به اين موضوع نگاه نکنند و اجازه دهند اعضاي شورا نه با فشار هاي حزبي بلکه با آزادي عمل به جمع بندي برسند و نظر کارشناسي خود را دنبال کنند. در گذشته اين تجربه را داشتيم که در هر مجموعه اي که مرتب از بيرون به آن القائاتي صورت گرفته، عمليات و کار ها نهايتا ناموفق بوده است.

        
    
آسمان ريسمان !
    روزنامه ايران ارگان دولت در يادداشتي به قلم آقاي ناصر ايماني نوشت: «حملاتي که عليه ظريف سازماندهي مي شود نه مطابق واقعيت است و نه مطابق مصلحت فعلي کشور. در عين حال اينکه عليرغم نظارت و تاييد عالي ترين مقام کشور بر مذاکرات و سمت گيري دستگاه ديپلماسي عده اي چنين فضاسازي را رقم مي زنند، حرکتي مشکوک است و نبايد صرفاً اين گونه نگاه کنيم که اينها افرادي تندرو هستند. اين تحرکات از تندروي گذشته است. حمله کردن همه جانبه به ظريف در شرايطي که تا تصميم گيري ترامپ درباره برجام تنها 10 روز باقي مانده است و مقامات اسرائيل و عربستان سعودي تمام همراهي خود را در مقدمه چيني براي تحرکات ايذايي او به نمايش گذاشته اند، مسئله اي نيست که بتوان از کنار آن به سادگي عبور کرد

    فارغ از تناقض هويتي نويسنده که همواره خود را فعال سياسي اصولگرا مي نامد اما هميشه در محافل سياسي اصلاح طلب و روزنامه هاي زنجيره اي اين جريان اظهار نظر مي کند، وي در يادداشت خود مشخص نکرده است که آيا با اظهارات نسنجيده و خلاف منافع ملي ظريف مبني بر اينکه ما با حضور خود منطقه را نابوده کرده ايم ! موافق است يا خير ؟ اگر با چنين اظهاراتي موافق است پس اين چگونه اصولگرايي است و اگر هم مخالف است پس اين آسمان ريسمان بافي ها چيست؟ 

        
    
تنها دستاوردي که دروغين بودن آن مشخص شد!
    روزنامه هاي زنجيره اي که در دو سال گذشته و در جواب منتقدين که از آنان مي خواستند دستاوردهاي برجام را شمارش کنند در ميانه افزايش تحريم ها و نقش مفاد برجام از سوي آمريکا تنها به همراهي و آمد و شد هيئت هاي غربي به کشور استناد مي کردند امروز به اين واقعيت اذعان مي کنند که دستاورد فوق نيز دروغين بوده و در عمل دستان ايران از مواهب حداقلي برجام خالي بوده و اروپا نيز پشت سر آمريکا قرار دارد.

    روزنامه زنجيره اي شرق طي يادداشتي که در شماره پنجشنبه اين روزنامه منتشر شده است نوشت : جنگ ديپلماتيک که يک طرف آن آمريکا، اسرائيل و عربستان و طرف ديگر ايران و اروپا قرار داشتند، به هنر ديپلماسي نياز داشت تا اروپا را براي خودمان نگهداريم. متاسفانه زماني که خانم مرکل از لزوم قطع مداخلات ايران در سوريه و خاورميانه سخن مي گويد، معناي دورتري دارد که در صورت درگيري نظامي، اروپايي ها پشت سر آمريکا، اسرائيل و عربستان خواهند ايستاد. نمي دانم چرا به اين الفباي روابط بين الملل در کشورمان توجه نمي شود و برخي با دست خودشان، آرام آرام خطر را براي مردم ايران فراهم مي کنند.

    در بخش ديگري از اين يادداشت آمده است: هيچ ترديدي وجود ندارد که ضربه زدن به جمهوري اسلامي در صدر اهداف دولت ترامپ قرار دارد و تندروهاي اطراف او هم هرکدام از سال ها پيش سابقه دار بوده و در اين آرزو به سر برده و آن را وعده داده اند. اسرائيل و عربستان نيز مطلبي پنهاني در اين رابطه ندارند و رسما دارند بر طبل جنگ مي زنند و با تست هاي خود، مقدمات درگيري را فراهم مي کنند. اجراي برنامه مضحک نتانياهو که بر مطالب سوخته گذشته و پرونده مختومه آژانس بين المللي انرژي اتمي استوار بود، اگرچه نزد متخصصان و دولتمردان جهان محلي از اعراب ندارد و از سوي آژانس و خانم موگريني نيز به آن پاسخ لازم داده شد، ولي مي تواند برخي را در منطقه و جهان فريب داده و فضاسازي براي تحت فشار قراردادن دونالد ترامپ براي خروج از برجام يا طرحي بدتر را دنبال کند. روزهاي آينده براي جمهوري اسلامي روزهاي سختي است؛ پختگي، کياست و تمرکز بر ديپلماسي فعال کشور در اين شرايط، مي تواند ان شاءالله در رفع کاستي هاي گذشته کارساز باشد.

    گفتني است روزنامه هاي زنجيره اي در اجراي سياست بزک برجام همراهي اروپا با ايران و قرار گرفتن جهان در برابر آمريکا را مورد استناد قرار داده و از آن به عنوان موفقيت ياد مي کردند، اين روزنامه ها در روزها و ماه هاي گذشته که دروغين بودن اين دستاوردهاي ساختگي نيز مشخص شد به جاي توصيه دولت به قاطعيت خواستار آن هستند که وزارت خارجه بيش از اين دست به انفعال زده و در برابر تهديدها و همچنين نقض مکرر برجام سکوت پيشه کرده و کاري نکند.اين سياست روزنامه هاي زنجيره اي را اگر از سر خيانت ندانيم قطعا نشان دهنده جهل آنان مي باشد.

        
    
کدام جريان مانع تحقق گفت وگوي ملي است؟
    روزنامه ايران در شماره روز پنج شنبه طي گفت وگويي درباره گفت وگوي ملي نوشت: «همگان مي دانند که آقاي جهانگيري به سهم خود براي شکل دادن به گفت و گوي ملي بسيار تلاش کرده است، اما عواملي همچون تلاش هاي برخي از کانون هاي پرقدرت و پرنفوذ براي تحقق نيافتن گفت و گو و آشتي ملي، باعث شد جريان رقيب اصلاحات، براي گفت و گو پا به ميدان نگذارد

    افراطيون مدعي اصلاح طلبي مدت هاست ژست گفت وگوي ملي و آشتي ملي گرفته اند. آنها شکوه مردمسالاري ديني در سال 88 را دستمايه آشوب و معبرگشايي براي نفوذ دشمن مي کنند، به نظام تهمت تقلب مي زنند، حرمت شکنان روز عاشورا را «مردمان خداجو»! مي نامند، از قانون اساسي عبور مي کنند، عليه امنيت ملي کشور اقدام مي کنند تا جاييکه نتانياهو آنها را سرمايه هاي اسرائيل در ايران مي خواند، با بزک خسارت محض برجام مردم را فريب مي دهند و نااميدي را پمپاژ مي کنند، به مقدسات اسلامي اهانت مي کنند، مفسد اقتصادي را استيوجابز مي نامند، به نجومي بگير مي گويند ذخيره نظام، آن وقت روي گفت وگوي ملي هم معرکه مي گيرند! مي گويند بياييد در راستاي مصالح کشور گفت وگو کنيم! به اين ترتيب رمزگشايي از اين ادا و اطوار کار سختي نيست. اين غرب باوران خودباخته و خائنان وطن فروش مي خواهند جنايت خود در فتنه نيابتي 88 را کتمان و پنهان کنند. جالب اينکه مصاحبه شونده با فرار رو به جلو يکي از دلايل محقق نشدن اين ترفند را حوادث سال 88 مي داند! بنابراين عناصر منافق و معاند متظاهر به اصلاح طلبي هم خود طرح کننده گفت وگوي ملي اند هم مانع تحقق آن.

        
    
منتقدان دولت باعث گراني ارز!
    روزنامه آفتاب يزد در يادداشتي به موضوع نارضايتي ها از دولت تدبير و اميد پرداخته و جالب اينکه در يک فرافکني (که خاص دولت و حاميانش است) برخي مسايل را به منتقدان دولت نسبت داده است!

    در اين يادداشت آمده: «حسن روحاني در انتخاباتي پيروز شد که اصولگرايان با تمامي توش و توان به ميدان قدم نهاده بودند، از همه امکانات پيدا و پنهان خود بهره جستند...»

    اين روزنامه ها چنان از ورود اصولگرايان با تمام توش و توان به انتخابات سخن مي گويند گويا جناح دولت و حاميانش (نظير همين روزنامه هاي زنجيره اي) به هيچ عنوان دغدغه و نگراني در اين باب نداشته اند. حال آنکه جناح مدعي اصلاح طلبي نه تنها تمام توانش را به کار گرفت بلکه مددهاي دولتي نيز به ياري آنها آمد. ايشان اما به همين اکتفا نکردند و متاسفانه براي رسيدن به رياست جمهوري اخلاقيات را هم زير پا گذاشتند و به ترساندن مردم روي آوردند نظير آنکه گفتند اگر جناح رقيب پيروز شود در پياده روها هم ديوار مي کشند

    ضمن آنکه در ايام نزديک به انتخابات سيل آگهي هاي دولتي به روزنامه هاي زنجيره اي سرازير شد و همين روزنامه ها به سبب پول هاي هنگفت آن آگهي ها براي ترور شخصيت نامزدهاي ديگر آمده شدند. در آن ايام طي گزارش هايي به تخلفات دولتي ها پرداختيم نظير معاون سياسي وزارت کشور که مسئول برگزاري انتخابات است و بايد طبق قانون بي طرف باشد اما براي نمونه سخنراني معاون سياسي در استان خراسان نمونه آشکاري از نقض بي طرفي بود. حال اين روزنامه ها وجدان و انصاف را پيش آوردند و بگويند چه کسي با توش و (اعم از مشروع و نامشروع) به ميدان آمد؟

    در ادامه اين نوشتار آمده: «مردم با يک نه گفتني 24 ميليون نفري همه نقشه ها را نقش برآب کردند و اما رقيب شکست خورده را دست کم گرفتن تبعاتي عظيم در پي دارد شبيه همان نبردي که پست نگهباني به بهانه جمع آوري غنائم ترک گفته شد و نبرد غالب ناگهان مغلوبه شد

    اين روند مرسوم طيف موسوم به اصلاح طلب است که معمولا تنها آن محدوده اي را که راي آنها باعث رضايت خاطر ايشان را فراهم آورده مي بينند وگرنه حتما راي رقيب را هم در نظر مي آوردند. يا شايد 14ميليون براي اين جماعت رقمي ناچيز است و ارزش ديدن ندارد؟!

    اين يادداشت سپس افزوده: «شعار با روحاني تا 1400 براي رقيب شکست خورده گران آمده است پس بايد که در بازار ارز که نوساناتي شديد ايجاد مي شود دست افشان شد... اما در تعجبيم از برخي ها که چه زود پشيمان مي شوند، چه زود روي چهره حسن روحاني تصويري از برگ چغندر مي کارند و چه زود به بازي هاي عهد کودکي خود پناه مي برند و «پَر بازي» راه مي اندازند

    اين موضوع که منتقدان رئيس جمهور باعث گراني ارز شده اند متاسفانه در نهايت بي اخلاقي از سمت يک رسانه حامي دولت مطرح مي شود. آنها که براي رسالت خبرنگاري ارزشي در عمل قايل نيستند. چرا که اگر بودند حتما براي اين ادعا سند و مدرک از نويسنده طلب مي کردند. اين موضوع دقيقا شبيه ادعاي دروغ يک کانال اصلاح طلب مبني بر فراخواني امام جمعه مشهد به شوراي امنيت ملي و تذکر شديد به وي است، خبر دروغي که متاسفانه توسط يکي از شخصيت هاي اصلاح طلب نيز به صورت گسترده منتشر شد!