گزیده ها قسمت پنحم


گزیده ها قسمت پنحم 6مرداد-97
فارن پاليسي: روسيه و چين طرح ترامپ عليه ايران را به شكست مي كشانند
يک نشريه آمريکايي در گزارشي نوشت: دو کشور روسيه و چين طرح دولت آمريکا عليه ايران پس از خروج از برجام را به شکست خواهند کشاند.
    
نشريه فارن پاليسي با اشاره به تلاش هاي دولت «دونالد ترامپ» رئيس جمهور آمريکا براي اعمال فشار عليه ايران با احياي تحريم هاي رفع شده به موجب «برجام» نوشته دو کشور چين و روسيه، مانع موفقيت اين طرح خواهند شد.
    
اين نشريه آمريکايي يادآوري کرده بعد از خروج آمريکا از برجام در ارديبهشت ماه سال جاري دو کشور چين و روسيه اولين کشورهايي بوده اند که «محمدجواد ظريف»، وزير خارجه ايران به آنها سفر کرده است.
    
مطابق اين گزارش، در دهه هاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، تهران پيوندهاي سياسي، اقتصادي و نظامي خود را با پکن و مسکو تقويت کرده است. در جريان جنگ ايران و عراق، چين نقشي حياتي در کمک به ايران داشت و يکي از معدود کشورهايي بود که سلاح و تجهيزات نظامي در اختيار اين کشور قرار داد. پکن بعد از اتمام جنگ هم نقشي محوري در پروژه هاي بازسازي ايران و به ويژه در پروژه هاي زيرساختي و تامين کالاهاي مصرفي ايفا کرد.
    
فارن پاليسي همچنين نوشته روسيه هم به نوبه خود در اواخر دهه 90 با تهران در زمينه توسعه بنادر و زيرساخت هاي ريلي ايران همکاري کرد.
    
نشريه آمريکايي درباره همکاري هاي محور تهران- مسکو- پکن در حال حاضر نوشته است: در چند سال گذشته روسيه با نقش آفريني در ساخت نيروگاه هسته اي بوشهر و فروش هواپيما و قطعات يدکي به ايران نقش مهمي در توسعه صنايع هسته اي و هوافضاي اين کشور بازي کرده است. مسکو، حمايت هاي روزافزوني از فعاليت هاي منطقه اي ايران در خاورميانه(غرب آسيا) به عمل مي آورد که مهم ترين آن مبارزه در کنار ايران و دولت بشار اسد براي شکست تروريست ها در سوريه است.
    
در اين تحليل درباره روابط ايران و چين هم آمده است: وابستگي چين در زمينه انرژي و طرح «يک کمربند و يک جاده» ايران را به شريکي جاذب تبديل کرده است. پکن کماکان در توسعه زيرساخت هاي ايران، اعم از برق، سد، کارخانه سيمان، آسياب هاي فولاد، کشتي سازي و فرودگاه فعال است.
    
به گزارش تسنيم، فارن پاليسي نوشته روسيه و چين هر دو حضوري ديرينه در بازار ايران دارند و با تجارت در آن آشنايي دارند؛ ضمن آنکه هر دو کشور به دنبال جدا کردن نظام بانکي خود از بازار آمريکا و مصون کردن آن در برابر تحريم هاي فراسرزميني آمريکا هستند. 
خبر ويژه 
سوء تدبير دولت اظهر من الشمس بود و 5 سال سكوت كرديد؟!

رئيس فراکسيون اميد پس از چند سال سکوت در مقابل سياست هاي اقتصادي دولت مي گويد: اظهر من الشمس بود که سياست ارزي دولت براي کشور مشکلاتي را به وجود مي آورد.
    
به گزارش «اميدنامه» وابسته به بنياد اميد، محمدرضا عارف در نشست دبيران کانون صنفي استادان دانشگاهي (موسوم به کبا) با انتقاد شديد از تصميمات غيرکارشناسانه در مديريت ارزي کشور گفت: در حوزه اقتصادي در کشور، جزيره اي عمل مي شود.
    
وي افزود: نمونه بارز آن که نابساماني هاي زيادي را در اقتصاد کشور به وجود آورد، سياست ارزي دولت بود که اظهر من الشمس بود که براي کشور مشکل به وجود مي آورد. پس از اين که نادرست بودن اين سياست خودش را نشان داد، متاسفانه هيچ مقام مسئولي، مسئوليت اين نابساماني را برعهده نگرفت.
    
وي گفت: کميسيون هاي شوراي مرکزي کانون بايد فعال شوند و نقد مشفقانه قبل از تصميمات را شکل دهند. مثلا در سياست ارزي بانک مرکزي هيچ واکنشي از اين کانون نديديم، لازم بود اين سياست مورد نقادي قرار گرفته و نظرات کانون در قالب نامه اي به رئيس جمهور اعلام مي شد.
    
عارف در همين زمينه ادامه داد: براي برون رفت از نابساماني هاي اقتصادي راه حل بدهيد. همان طور که مي دانيد در حوزه اقتصادي در کشور، جزيره اي عمل مي شود. نمونه بارز آن که نابساماني هاي زيادي را در اقتصاد کشور به وجود آورد، سياست ارزي دولت بود که اظهر من الشمس بود.
    
موضع اخير رئيس فراکسيون اميد در حالي است که فراکسيون متبوع وي و شخص او در طول يکسال اخير و همچنين چهار سال قبل از آن، موضع سکوت در قبال سياست هاي اقتصادي دولت اتخاذ کرده اند و اين در حالي است که در طول اين دوره، مشکلاتي نظير 3 برابر شدن نقدينگي، تشديد رکود اقتصادي و توليد پديده رکود تورمي، کاهش توليد مسکن به يک پنجم، افزايش سفته بازي و سوداگري هاي نامشروع پديد آمده است.
وطن فروشاني كه براي خود شريك جرم مي تراشند!
يادداشت مدير مسئول کيهان با عنوان «تک تابعيتي، نه دو تابعيتي» بازتاب مثبت گسترده اي داشت و البته همان گونه که انتظار مي رفت، عصبانيت برخي از افرادي را نيز به دنبال داشت که هويت و تابعيت ايراني خود را يکجا به بيگانگان فروخته اند. يکي از همين افراد در نامه سرگشاده اي که خطاب به مدير مسئول کيهان نوشته است بگونه اي ناشيانه صورت مسئله را تغيير داده و از اين طريق کوشيده است براي دوتابعيتي هاي وطن فروش، هويت و شخصيت دست و پا کند. او در نامه سرگشاده خود، همه ايراني هاي مقيم خارج کشور را مصداق يادداشت مدير مسئول کيهان معرفي کرده و پرسيده است: «آيا ميليون ها ايراني وطن پرست که در خارج از ايران اقامت دارند، وطن فروش اند و بر عليه سرزمين پدري خود مي جنگند؟
    
که بايد گفت: مگر همه ايراني هاي مقيم خارج مانند شما و امثال شما ترک تابعيت کرده اند که مشمول بي هويتي دو تابعيتي ها باشند؟! سخن درباره آن عده از ايراني هاي مقيم خارج و يا مقيم داخل کشور بوده و هست که ترک تابعيت کرده اند و اين عده البته که وطن فروشند. آنها مطابق اسناد موجود که در يادداشت کيهان آمده است، هنگام پذيرش تابعيت بيگانه سوگند ياد کرده اند که هرگونه تابعيت و يا وابستگي قبلي به وطن خود را ترک کرده و تابع محض کشوري باشند که به تابعيت آن درآمده اند. و رسماً متعهد شده اند در صورت بروز جنگ و يا هرگونه درگيري و تخاصم ميان کشوري که تابع آن شده اند با يک کشور ثالث، در خدمت دولت و ارتش کشوري باشند که تابعيت آن را پذيرفته اند و از منافع آن کشور در مقابل طرف درگير دفاع کنند!
    
اکنون بايد پرسيد اگر اين تعهدات رسمي، مصداق بي کم و کاست وطن فروشي نيست، پس وطن فروشي چيست؟! اساسا کساني که به تابعيت کشور ديگري در مي آيند، آن کشور را به وطن خود ترجيح داده اند. چرا که در پذيرش تابعيت وطن خود اراده اي نداشته اند ولي تابعيت کشور ديگر را با ميل و اراده خويش پذيرفته اند! که اين هم مصداق ديگري از وطن فروشي است. نيست؟!
    
گفتني است نويسنده نامه ياد شده که مي دانسته ترک تابعيت ايراني با توجه به قوانين کشور بيگانه مصداق بي کم و کاست وطن فروشي است، جرات نکرده به متن سوگندنامه که در يادداشت کيهان عينا آمده بود کمترين اشاره اي بکند! و در عوض کوشيده است با تحريف يادداشت کيهان، تمامي ايرانيان مقيم خارج را دو تابعيتي قلمداد کند! و از اين طريق براي وطن فروشي خود و ساير همپالگي هاي خويش شريک جرم بتراشد!
خبر ويژه 
از امريه راي بي چون و چرا تا ژست انتقادي نسبت به دولت!
عضو شوراي سياستگذاري اصلاح طلبان ضمن فرار به جلو مي گويد مديريت دولت از افاضل خالي شده است.
    
علي صوفي در گفت وگو با آرمان ضمن انتقاد از عملکرد ضعيف برخي وزارتخانه هاي اقتصادي و هلدينگ شستا مي گويد:
    
اين انتصابات که شما مطرح کرديد، حاصل بده بستان هايي است که به ويژه درجريان راي اعتماد يا استيضاح وزير کار بين نمايندگان و مجموعه مديران روي داده است.
    
اين مسائل نشان مي دهد که برخي از نمايندگان مجلس در راي اعتماد به وزرا و درجريان استيضاح آنان، امانتداري نکرده و بده بستان داشته اند. اين امور نشان مي دهد که سطح مجلس دهم در مقايسه با مجالس قبلي چقدر تفاوت دارد. بايد علت اين ضعف هاي مجلس را ريشه يابي کرد.
    
وي مي افزايد: واقعيت اين است که ريشه برخي از عدم شفافيت ها خود مجلس است. شما يک بررسي کنيد و ببينيد چه تعداد از افراد مطرح شده در ليست انتصاب شدگان فاميلي در شستا از وابستگان و سفارش شدگان نماينده هاي مجلس هستند؟ تحقيق کنيد چند نفر از اين افراد توصيه شده مجلسي ها هستند؟ متاسفانه اين کارها ناکارآمدي سيستم نظارتي را نشان مي دهد. نشان دهنده رخنه فساد در دستگاه هاي مختلف است. متاسفانه در اين شرايط منافع ملي در حاشيه قرار گرفته است. اکنون افاضل و انسان هاي سالم در کجاي مديريت ها قرار دارند؟ آيا جايي دارند يا ندارند؟ خود به خود وقتي افاضل و نيروهاي سالم انقلاب کنار گذاشته مي شوند، ميدان براي کساني که هيچ تعهد اجتماعي و ملي ندارند باز مي شود. با توجه به انواع مسائل شرايطي به وجود آمد که افرادي با يک راي حداقلي وارد مجلس شدند که فاقد بينش، انگيزه و آرماني باشند که براي نيل به آن تلاش کنند.
    
اظهارات مشاور خاتمي در حالي است که طيف مذکور درجريان راي اعتماد سال گذشته مجلس و بررسي صلاحيت وزراي پيشنهادي، ضمن امريه اي خواستار راي يک جاي فراکسيون اميد به همه وزراي پيشنهادي شد اما همين طيف اکنون که ناکارآمدي برخي وزرا معلوم شده، ادا و اطوار انتقادي نسبت به دولت در پيش مي گيرد!