روزهای برف و سرما و ساواک در سینما

 سایه روشن‌های افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر:
روزهای برف و سرما و ساواک در سینما بهمن-97
پس از انقلاب شرایط برف و سرما وساواک در محدوده سینما که خیلی گسترده  وغیر قابل مقایسه با قبل از انقلاب شده است .چون چند نهاد موازی کار نقش بدتراز ساواک در امور هنری وفرهنگی و سینمایی وحتی نویسندگی ومطبوعاتی را ایفا می کنند.
تهران - ایرنا - شاید جذابترین بخش افتتاحیه سی وهفتمین جشنواره فیلم فجر در جنوب شهر تهران لحظه ای بود که مسعود کیمیایی هنگام تجلیل از عباس گنجوی گفت: ما با عباس روزهای سختی را گذراندیم، روزهای برف و سرما و ساواک.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، آیین افتتاحیه سی وهفتمین جشنواره فیلم فجر شامگاه سه شنبه (9 بهمن ماه) در پردیس تئاتر تهران نزدیک به فرهنگسرای خاوران در جنوب شهر برگزار شد.
از نکات جالب توجه این مراسم سخنان کیمیایی کارگردان پیشکسوت و برجسته سینمای ایران در باره گنجوی بود که گفت: فیلم های خوبی با عباس (گنجوی) کار کردیم، او بیشتر از یک منیتور سینما می داند اما علاه بر سینما ما روزهای برف و سرما و ساواک در سینما با هم دیده ایم.
اما این آیین به دلیل برگزاری در جنوب تهران مورد استقبال کمرنگ هنرمندان عرصه سینما قرار گرفت، سالن پُر بود اما هنرمندانی که مشهور نبودند.
قبل از شروع مراسم، هنرمندان عرصه سینما قبل از حضور در سالن، در جایگاهی که برای ثبت تصویر در نظر گرفته شده بود، مقابل دوربین عکاسان برخی با ژست و برخی بی ژست می ایستادند و عکس می گرفتند.
آیین افتتاحیه که قرار بود ساعت 18:30 آغاز شود با تاخیر نیم ساعته راس ساعت 19 و اجرای منصور ضابطیان آغاز شد.
وقتی تصاویر درگذشتگان سینما به نمایش درآمد، ضابطیان گفت: سال سختی برای سینمای ایران بود، فهرست بلند بالایی از سینمای ایران اکنون نیستند.
سپس برای بزرگداشت استاد عزت الله انتظامی کلیپی از تکه هایی از نقش های فراموش نشدنی استاد پخش شد و پس از آن سید عباس صالحی وزیر فرهتگ و ارشاد اسلامی، انتظامی رییس سازمان سینمایی و داروغه زاده دبیر جشنواره روی سن رفتند و از استاد مجید انتظامی فرزند استاد عزت الله انتظامی تجلیل کردند.
مجید انتظامی گفت که این رور خجسته را به دست اندرکاران سینما تبریک می گویم، امیدوارم سال پرباری برای سینما باشد، از زحمات خانه سینما قدردانی می کنم.
ضابطیان مجری برنامه پس از آن گفت که از وزیر خواستیم صحبت کند اما او پاسخ داد جایی که هنرمندان هستند ما باید شنونده باشیم و سپس از حاضران خواست وزیر را تشویق کنند.
پس از آن نوبت به تجلیل از دیگر بزرگان سینما رسید، عزیزاله حمید نژاد کارگردان فیلم به یادماندنی اشک سرما و سریال بانوی عمارت که به تازگی از تلویزیون پخش شد و بسیاری را پای گیرنده ها نشاند.
علیرضا شجاع نوری بازیگر سینما و تلویزیون که برای تجلیل از حمیدنژاد روی سن آمده بود، گفت: سال ۶۰-۶۱ بود که سیف الله داد اولین فیلمش را می ساخت من و حمیدنژاد دستیارش بودیم. آخرین مورد هم بانوی عمارت را با هم کار کردیم، که بردن نام این سریال تلویزیونی سبب تشویق حاضران شد.
وی ادامه داد: حمیدنژاد یکی از شخصیت های دوست داشتنی است مثل چتر سیاه در روز بارانی. کسی است که اگر حرفی زد می توانید روی حرفش حساب کنید.
حمیدنژاد نیز گفت: من از نظر کیفی و کمی ، کارهای من آنقدر نیست که چنین مراسم تجلیلی برای من برگزار شود، کاش فیلم های زیادی را می ساختم اما نشد ولی خوشحالم کارهایی را که ساخته ام دوست داشتم. همسرم مرا حمایت کرد در این سالها که دست به هر کاری نزنم.
وی ادامه داد: خوشحالم که در سریال بانوی عمارت با شجاع نوری کار کردم و خانم مومن خوش درخشید. خوشحالم در کارهایم افراد جدید را به سینما معرفی کردم.
تجلیل بعدی از «ابراهیم حقیقی» گرافیست و طراح پوستر چندین دوره جشنواره فیلم فجر بود، اودر آیین بزرگداشت خود گفت: از دومین جشنواره که پوستر کشیدم و با جشنواره همراه شدم، و این سیمرغ و تندیس را طراحی کردم خوشی امشب من این است که کنار عزیزانی هستم که با صدایشان زندگی کردیم.
وی افزود: اما حسرت می خورم که استاد انتظامی امشب اینجا نیست.
میان برنامه تجلیل ها، پخش سرودهای انقلابی همراه با تصاویری از پیروزی انقلاب اسلامی بود که برخی آنها را زیرلب زمزمه می کردند.
نوبت رسید به تجلیل از فاطمه معتمد آریا، سیمین سینمای ایران. کلیپی که برای تجلیل او ساخته شده بود، توجه همه را جلب و تا دقایقی سکوت را در سالن حکمفرما کرد.
همایون اسعدیان، علیرضا رییسیان، رضا کیانیان برای تجلیل از معمتدآریا روی سن رفتند.
کیانیان گفت: خوشحالم برای بزرگداشت سیمین روی صحنه آمدم. من وقتی وارد سینما شدم، سیمین یک ستاره تمام عیار بود و با حالتی شوخ طبعی ادامه داد: حالا اگر گفتید سنش چقدر است؟
همایون اسعدیان نیز پس از صحبت در مورد ویژگی های معتمد آریا در حالی که لبخند می زد، گفت: خانم معتمدآریا امشب خیلی از شما تعریف کردم.
علیرضا رییسیان نیز گفت: معتمدآریا سه خصلت دارد و آن داشتن اخلاق حرفه ای است، او به حرفه اش احترام می گذارد. دوم درک بالایی از نقشی که بازی می کند دارد، هیچ نکته ای اضافه لازم نیست بگویید و سوم شعور اجتماعی بالایی که یک نخبه می تواند داشته باشد.
مجری پس از این سخنان خطاب به حضار گفت: به احترام تمام زنان ایرانی بایستید و از معتمد آریا دعوت کنید که روی صحنه بیاید.
معتمدآریا این چنین شروع کرد: سخت بود بپذیرم اینجا بیایم، جای خیلی ها را خالی می بینم مثل بیضایی. نمی خواهم بگویم دلم می سوزد استاد شفیعی کدکنی را به کلاسش راه ندادند اما می خواهم بگویم خوشحالم همه همکارانم اینجا جمع هستند.
این بازیگر سینما ادامه داد: باعث افتخارم است همه تیغ های تیز انتقادات اقتصادی و سیاسی به سمت سینماست، صنعت سینمای ما بزرگترین سفیر فرهنگی ایران است و این دلیل حملات گسترده به سینماست.
وی اضافه کرد: کسانی که برای من توقف بوجود آوردند باعث جهش من شدند. معتمدآریا پس از تجلیل از صحنه پایین آمد، اما گویی حرفی را فراموش کرده، دوان دوان دوباره به روی سن و پشت میکروفون بازگشت و از بازی در فیلم کارگردان جوان گفت و اضافه کرد: از فیلم سازهای جوان حمایت کنید چون آنها هستند که سینمای ما را پیش می برند.
پس از این بخش، نیما مسیحا خواننده موسیقی، ترانه پروانگی را از فیلم دستهای آلوده خواند، صدا به دلیل مناسب نبودن فضا برای موسیقی کمی آزار دهنده بود و در حالی که برنامه به پایان خود نزدیک می شد، برخی در همان حین که نیما مسیحا در حال خواندن بود در حال ترک سالن بودند.
او قطعه دوم را به نام وطن عشق و آزادی با هنرمندی رضا تاجبخش (نوازنده پیانو) اجرا کرد که قطعه ای گوشنواز بود.
بهمن فرمان آرا هنگام تجلیل از عباس گنجوی نیز گفت: من فقط یک دوست دارم و او عباس گنجوی است مسلما تفاوت دوست و آشنا را می شناسید. می خواهم از ناصر تقوایی یاد کنم.
گنجوی نیز پشت میکروفون قرار گرفت و گفت: خیلی بلد نیستم حرف بزنم بویژه چنین جایی با اینهمه جمعیت. در دوره ای که من فعالیتم را شروع کردم قبل از اینکه با فرمان آرا و مسعود کیمیایی کار کنم در دوبله بودم. امروزاولین کار با ناصر (تقوایی‌) برایم یادآور شد.
سپس ناصر ممدوح، منوچهر والی زاده، منوچهر اسماعیلی صاحبان صداهای جادویی رادیو در حالی که دستان هم را گرفته بودند برای تجلیل از خسرو خسروشاهی روی صحنه آمدند.
صدای دوست داشتنی منوچهر اسماعیلی در سالن طنین انداخت، او در حالی که از سرمای سالن می لرزید گفت: ببخشید من می لرزم سرمایی هستم و سپس روی صندلی نشست تا تجلیل خسروشاهی برگزار شود...