آقاي ظريف! براي دشمن پيام ضعف نفرستيد


گزارش خبري تحليلي اوین نامه  كيهان 
آقاي ظريف! براي دشمن پيام ضعف نفرستيد 8 اردیبهشت – 98
 پیشنهاد اعترافی ظریف به تبادل  زندانیان  وگروگان  ها باآمریکا وانگلیس که بدون دریافت وچراغ سبز ازسوی دفترخامنه ای نبوده است چون جواب مثبت از سوی آمریکا و انگلیس دریافت نشد .موجب برانگیختگی اوین نامه کیهان سربازجوشریعت  نداری شده است .برای همین ظریف متهم به همسویی با دشمن شده است.

وزير خارجه كشورمان در روزهاي گذشته گفته بود كه «پيشنهاد تبادل زندانيان ميان ايران و آمريكا را روي ميز گذاشتم و از اختيار لازم نيز برخوردار هستم». اين اظهارنظر تامل برانگيز وزير امور خارجه كه از موضع ضعف و انفعال بيان شد، استقبال و ذوق زدگي رسانه هاي زنجيره اي را در پي داشت.
 سرويس سياسي- «محمدجواد ظريف» وزير امور خارجه در روزهاي گذشته در «نشست جامعه آسيا» در نيويورك گفته بود: «پيشنهاد تبادل زندانيان را بر روي ميز گذاشتم. من آماده ام و از اختيار لازم نيز برخوردار هستم. شش ماه پيش نيز اين پيشنهاد را داديم اما پاسخي از سوي مقامات دولت دونالد ترامپ دريافت نكرده ايم».
اين اظهارنظر تامل برانگيز وزير امور خارجه كه از موضع ضعف و انفعال بيان شد، استقبال و ذوق زدگي رسانه هاي زنجيره اي را در پي داشت
ذوق زدگي  مدعيان اصلاحات!
در همين رابطه روزنامه ايران- ارگان رسانه اي دولت- در گزارشي با عنوان «ديپلماسي تبادل زنداني» نوشت:«به نظر مي رسد كه اين موضوع بار ديگر با چراغ سبز ايران روي ميز مذاكره قرار گرفته است. اگرچه پيداست نامه ارسالي واشنگتن با پيشنهاد مذاكره دوسويه پيرامون چنين موضوعي متناسب نيست اما تاكيد ظريف بر آمادگي ايران براي گفت وگو مي تواند مقدمات چنين رويدادي را آن هم در بحبوحه تشديد تنش ميان تهران و واشنگتن فراهم كند. شايد ديپلماسي تبادل زندانيان كانال جديدي براي كاستن از روند تشديد تنش ها بين تهران و كاخ سفيد شود».
روزنامه زنجيره اي شرق نيز كه تيتر تاريخي «امضاي كري تضمين است» را در كارنامه خود ثبت كرده، در تيتر اصلي صفحه اول خود نوشت: «ظريف خطاب به دولت آمريكا: زنداني هايمان را مبادله كنيم، اختيار اين كار را دارم».
روزنامه زنجيره اي اعتماد نيز در گزارشي با عنوان «وزير خارجه ايران همتاي آمريكايي را آچمز كرد؛ دو بر صفر به نفع ايران در خاك آمريكا» از اظهارنظر ظريف مبني بر تبادل زندانيان استقبال كرد.
همچنين روزنامه زنجيره اي همدلي در گزارشي با عنوان «مذاكره در سايه مبادله» نوشت: «ظريف... عنوان كرده كه در اين خصوص اختيار تام دارد كه جاي خوشوقتي است كه رئيس دستگاه ديپلماسي بالاخره اعلام كرد در حوزه اي اختيار تام دارد. با اين همه و با توجه به گفته اخير بيژن نامدار زنگنه وزير نفت كه گفته بود: "تحريم هاي آمريكا بلوف سياسي نيست?؛ شايد ديپلماسي مبادله مانند "ديپلماسي فوتبال? كه در اواخر دهه 70 خورشيدي عقيم ماند، راهي براي كم شدن فشار تحريم ها بر ايران و فروپاشي اقتصادي كشور باشد... حل مناقشات و جنگ تمام عيار اقتصادي بين ايران و آمريكا تنها از راه ديپلماسي ميسر است و ابتكار آن نيز بايد در دست دستگاه سياست خارجي كشور به رهبري ظريف باشد، به خصوص اكنون كه به طور شفاف اعلام كرده در اين خصوص تصميم گيرنده نهايي خود اوست».
روزنامه زنجيره اي سازندگي نيز در گزارشي با عنوان «جنگ ظريف در زمين حريف» نوشت:«ناظران بر اين باورند كه محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشورمان كه بسياري از تحليلگران بين المللي چون رابين رايت او را ديپلماتي واقع گرا توصيف مي كنند، با ارائه چنين پيشنهادي آن هم در شرايطي كه به واسطه سياست هاي خارج از عرف ايالات متحده، تنش ميان تهران و واشنگتن به اوج رسيده، توپ را به ميدان حريف(آمريكا) انداخته است».
هرچند كه «عباس موسوي» سخنگوي وزارت امور خارجه تاكيد كرده است كه «ادعاي برخي رسانه هاي خارجي مبني بر درخواست ايران براي مذاكره با آمريكا بي اساس و نادرست است»، اما اظهارات ظريف درخصوص «مذاكره با موضوع تبادل زندانيان» و تاكيد بر «داشتن اختيار»، توجه ناظران را به خود جلب كرده است.
ردپاي انديشكده آمريكايي!
در ظاهر امر، وزير خارجه كشورمان دست به يك ابتكار زده و به زعم خود، پيشنهادي براي «خروج رابطه تهران و واشنگتن از بن بست» ارائه داده است. اما براي اهل فن و كساني كه دستي در رصد تحولات بين الملل دارند و منابع خبري و تحليلي خارجي را به صورت منظم مرور مي كنند، اين پيشنهاد ظريف، طنين آشنايي داشت.
به گزارش مشرق، حقيقت آن است كه انديشكده اي موسوم به «گروه بين المللي بحران»(International Crisis Group) كه به صورت مرتب از زمان شروع مذاكرات هسته اي ايران با 1 در سال 92، درباره مذاكرات و توافقات ايران و 6 كشور، گزارش هاي تحليلي و راهكاري ارائه مي دهد، در تاريخ 16 ژانويه 2018 - 26 دي 96- گزارشي با عنوان «ايستاده بر غبار: سومين سال اجراي برجام» منتشر كرد، كه سرفصل هاي پيشنهادي آن، به طرز عجيبي با مواضع و گفتارهاي عمومي برخي مقامات ديپلماتيك، مسئولان دولتي و رسانه هاي حامي دولت مشابه است. مثلا در صفحه 25 اين گزارش مي خوانيم كه يكي از مواردي كه بايد از كانال مخفي بين ايران و آمريكا انجام بگيرد تلاش براي» آزادي شهروندان آمريكايي بازداشتي در ايران است: «در ارتباط با دولت آمريكا، هرچند برخي مقام هاي ارشد ممكن است در واقع خواهان اين باشند كه ببينند ايران برجام را نقض مي كند، يا توجيه ديگري براي واكنشي سخت تر به ايران بيابند، خود رئيس جمهور ظاهرا به صورت واقعي خواهان مذاكره است. همچنان كه در بالا گفته شد، دلايلي براي ترديد درباره اينكه ايران در آينده نزديك با مذاكره موافقت كند، وجود دارد. ولي بهترين گزينه براي ايالات متحده اين است كه پيشنهاد مذاكرات محرمانه و خصوصي به ايران بدهد كه تمركز آن بر رهايي شهروندان آمريكايي زنداني در ايران- ولي نه محدود به اين مسئله- باشد. در شرايط كنوني، ايران احتمالا مذاكرات علني را تسليم شدن غيرقابل قبول در برابر زورگويي آمريكا تلقي خواهد كرد؛ همچنان كه در دولت اوباما اتفاق افتاد، ديپلماسي در سكوت(همراه با كاهش جنگ لفظي) بخت بيشتري براي موفقيت در ابتداي كار دارد».
جالب اينجاست كه ظريف هم مي گويد كه «شش ماه» پيش اين پيشنهاد را به آمريكايي ها داده است كه قطعا به صورت محرمانه بوده است، چرا كه در 6 ماه گذشته هيچ خبري درباره پيشنهاد ظريف به آمريكا در اين موضوع خاص (نه در رسانه هاي خارجي و نه ايراني) منتشر نشد.
FATF، دفتر اتحاديه اروپا در تهران!
در بخش ديگري از اين گزارش (صفحات 23 و 24) درباره لزوم تصويب كامل برنامه اقدام FATF با اين هدف كه كانال بي خاصيت و اصطلاحا «سركاري» اروپا موسوم به SPV منفعتي هم براي ايران داشته باشد، آمده است:«اگر ايران مي خواهد منافع خود را از SPV و ديگر ساز و كارهاي بانكي به حداكثر برساند، بايد قوانين مهمي- از جمله دو لايحه الحاق ايران به كنوانسيون بين المللي منبع تامين مالي سازمان هاي تروريستي و جنايات سازمان يافته فراملي- را تصويب و اجرا كند و به طور كامل ارزيابي بايسته، شفافيت، نظام مندي و ديگر نگراني هاي ذكر شده در طرح اجرايي FATF براي ايران را پاسخ گويد».
همچنين در صفحه 24 گزارش مذكور تاكيد شده است كه علي رغم مخالفت «تندروها»! بايد دفتر حافظ منافع اروپا در ايران گشوده شود:«به رغم مقاومت تندروها در تهران، اتحاديه اروپا بايد همچنين پيگير گشايش يك دفتر نمايندگي اتحاديه اروپا در تهران باشد كه بتواند به اتحاديه اروپا امكان بدهد كه كارزار تبليغاتي موثرتري را در ايران به راه اندازد».
لازم به ذكر است كه پيش از اين برخي مقامات ارشد دولت و همچنين برخي نمايندگان مجلس در كنار فعالين مدعي اصلاح طلبي بارها و بارها درخصوص گشايش دفتر اتحاديه اروپا در تهران و همچنين لزوم تصويب لوايح مرتبط با FATF تاكيد كرده بودند
در همين رابطه «محمود واعظي» رئيس دفتر رئيس جمهور چندي پيش تاكيد كرده بود كه «گشايش دفتر نمايندگي اتحاديه اروپا مي تواند براي همكاري اقتصادي ايران با اين اتحاديه مفيد باشد». همچنين «حشمت الله فلاحت پيشه» رئيس كميسيون امنيت ملي مجلس نيز چندي پيش به تاسيس دفتر اتحاديه اروپا در ايران تاكيد كرده بود.
در گزارش انديشكده «گروه بين المللي بحران» همچنين به مذاكرات موشكي، منطقه اي و حقوق بشري در مراحل بعدي نيز اشاره شده است.
از علي واعظ تا جرج سوروس!
گرچه روي اين گزارش، نام نويسنده ذكر نشده است، اما با توجه به سوابق گزارش هاي اين انديشكده در موضوع ايران و برجام و همچنين سوابق اعضاي اين انديشكده، قطعا نويسنده آن، جواني به نام «علي واعظ» است.
پيش از اين رسانه ها با ارائه برخي مستندات به نقش پررنگ «علي واعظ» در تنظيم متن برجام پرداخته بودند و حتي ماجرا در حدي بود كه ظاهرا متن تنظيم شده توسط واعظ و «گروه بين المللي بحران» توسط تيم مذاكره كننده ايران امضا شد!
آنچه كه احتمال وابستگي واعظ به سيا را بالا مي برد، جداي از تحصيل او در دوره پست دكتري دانشگاه هاروارد، سابقه همكاري او با سيا در سال هاي 2004 تا 2008 است. او در اين بازه زماني، خبرنگار «راديو آزاد اروپا / راديو آزادي» در سوئيس بود. راديو آزاد اروپا در زمان جنگ سرد آمريكا با شوروي توسط سيا راه اندازي شد و بودجه آن تا سال 1972 اختصاصا و البته مخفيانه توسط سيا تامين مي شد.
گروه بين المللي بحران(International Crisis Group)، يك سازمان ظاهرا غيردولتي و غيرانتفاعي است كه در سال 1995 با هدف فعاليت در زمينه مطالعه مناقشات خشونت بار و تدوين راه حل براي آنها تشكيل شد. با اين حال، افراد حاضر در هيئت امناي اين سازمان كه همه از سياستمداران و سرمايه داران و چهره هاي آكادميك متنفذ هستند، نفوذ بسيار عميق و محكم آن در ساختار حكومتي ايالات متحده و ساير كشورهاي غربي، دسترسي هاي گسترده آن به حلقه هاي تاثيرگذار سياست و اقتصاد و منابع مالي تامين كننده فعاليت آن، نشان مي دهد كه اين سازمان كه مقر اصلي آن در بروكسل بلژيك است، در همكاري تنگاتنگ با دولت ايالات متحده و متحدان غربي آن كار مي كند.
چهره اصلي و تامين كننده مالي اصلي اين سازمان هم كسي نيست جز كسي كه نام او با فتنه 88 براي ايراني ها هم به نامي آشنا تبديل شد:«جرج سوروس»
پيام ضعف!
حال سوال اينجاست كه چرا دستگاه ديپلماسي كشور با تشكيلات و ساختار عظيم خود و رديف بودجه مفصل و صدها كارشناس و ديپلمات و دانشكده و اتاق فكر و... اين چنين ابتكار عمل خود را در حوزه ديپلماسي (آن هم در شرايط اعلام جنگ عملي نظام سلطه عليه كشور) به يك انديشكده خارجي واگذار كرده است؟!
ظريف در روزهاي گذشته گفته بود كه «از توافقات قبلي سودي حاصل نشد، چرا وارد توافق جديدي شويم». با اين حال و علي رغم عهدشكني هاي مستمر آمريكا- كه آخرين نمونه آن برجام است- وزير امور خارجه در اقدامي تامل برانگيز، از موضع ضعف و انفعال، پيشنهاد مذاكره مي دهد!
آقاي ظريف! پيام ضعف، دشمن را گستاخ تر مي كند. اكنون تجربه عبرت آموز برجام در مقابل ديدگان افكار عمومي است. دشمن در پي تعميم مدل خسارت بار «اقدامات نقد ايران در مقابل وعده هاي نسيه» به ديگر مولفه هاي قدرت ساز كشورمان است.