اوین نامه کیهان شنبه ۸ خردادماه سال ۱۴۰۰
یادداشت روز اوین
نامه کیهان "نامزدهای
انتخابات ریاستجمهوری بخوانند "
چون عنوان های مسئول ومسؤلیت وانتقاد پذیری وپاسخگویی در رژیم ولایت بیگانه است وجایگاهی
ندارددر مقابل برای توجیه و رفع مسئولیت برحسب جایگاه قدرت ووابستگی به کانون های
قدرت عدم مدیریت و ناکارآمدی وشکست طرح و برنامه ها به جناح مغلوب نسبت داده می
شود. برای همین تادولت تازه شکل می گیرد درهمان آغاز کار انتقادات تند وشدید به دولت
قبلی وکارگزارانش که مربوط به جناح رقیب
است شروع می گردد تا در مجموع رژیم ولایت فقیه و رهبرانتصابی همه کاره ومقصر اصلی همه ناکارآمدی ها وبحران ها
تبرئه گردند. بنابراین بی جهت نیست
که یادداشت نویس اوین نامه
کیهان درابتدای یادداشت خود گفته است یکی از مهمترین مسائلی که بهویژه
باید از سوی نامزدهای انتخابات مورد توجه قرار بگیرد و احتمالا مورد توجه قرار نگرفته- «وضعیتی» است که
در صورت پیروزی، از دولت قبل تحویل خواهند گرفت. از وضعیت کسری بودجه، تورم،اشتغال،
مسکن، خودرو، طلا، سکه، ارز و بورس بگیر تا برخی مسائل فرهنگی و اجتماعی که به هیچ
وجه قابل دفاع نیستند. چون طی 8 سال گذشته، بدترین عملکرد اقتصادی و حتی سیاسی را،
همین جریان اصلاحات و اعتدال داشتهاند و دولت سیزدهم به هیچ وجه راه هموار و سادهای
را پیش رو نخواهد داشت. عجیب اینکه یادداشت نویس محور مشارکت باگنده نمایی بدون
اشاره به منابع نظرسنجی ادعا کرده است نتایج آخرین نظرسنجیهایی که صورت گرفته،
میزان مشارکت در انتخابات پیشرو، حدود 40 درصد است. البته گفته نشده چنانچه این
ادعا درست باشد ۶۰٪ که رأی نمی دهند این آمار یک و نیم برابر بیش ازآنانی اند که رأی می
دهند و مهر تأییدبرعدم مشروعیت رژیم ولایت فقیه است. برای همین قراراست برای جبران
در این دوره بیش ازدوره های قبلی آرای تقلباتی
ساخته شود چون مثل۸۸ نامزدان معترضی تأیید
صلاحیت نشده اند تا دردفاع ازخوداعتراض کنند. امااوح فضاحت اینجاست
که پس از۴۲ سال که به وضوح
بطور علنی عدم مدیریت آشکارشده است ولی
بازهم ادعای مدیریت و کارآمدی شده است چون توصیه شده شخیص اولویتها، اصلی ساده و در عین حال مهم در
مبحث «مدیریت» است واولویت نخست رئیسجمهور بعدی باید «اقتصاد و معیشت» باشد ومکمل
آن در نمایش خیمه شب بازی مهندسی ۱۴۰۰
انتخابات، « تأکید میزان مشارکت» شده است درحالی که تحلیل گر تیتر خبرصفحه اول
اوین نامه به نقل از خامنه ای رمال تحلیل
کرده نه مشارکت که وجود مدیر قوی و
کارآمد یعنی دژخیم منفور و بدنام سرسپره
بالادستی هامهم است.
1- یکی از مهمترین مسائلی که بهویژه باید
از سوی نامزدهای انتخابات مورد توجه قرار بگیرد و - احتمالا مورد توجه قرار
نگرفته- «وضعیت»ی است که در صورت پیروزی، از دولت قبل تحویل خواهند گرفت. از وضعیت
کسری بودجه، تورم،اشتغال، مسکن، خودرو، طلا، سکه، ارز و بورس بگیر تا برخی مسائل
فرهنگی و اجتماعی که به هیچ وجه قابل دفاع نیستند. قصد نداریم مثل سالهای ابتدایی
این دولت بگوییم، دولت بعدی قرار است خرابه تحویل بگیرد، اما میتوانیم این ادعا
را مطرح کنیم که طی 8 سال گذشته، بدترین عملکرد اقتصادی و حتی سیاسی را، همین
جریان اصلاحات و اعتدال داشتهاند و دولت سیزدهم به هیچ وجه راه هموار و سادهای
را پیش رو نخواهد داشت. نگاهی به آمارهای رسمی که در دوران همین دولت منتشر شده
نشان خواهد داد، پیروز انتخابات 28 خرداد، راه سختی پیش رو دارد. این را گفتیم تا
نتیجه بگیریم نامزدهای انتخابات، با توجه به واقعیات موجود «وعدههای معقول و
شدنی» بدهند. چند روز پیش یکی از نامزدها وعده داد، در عرض 3 روز - بله درست
شنیدید در عرض 3روز- میخواهد اوضاع بورس را راست و ریست کند و به هر زوج ایرانی
هم 500 میلیون تومان وام ازدواج بدهد! بهعنوان فقط یک نمونه، این وعده را بگذارید
کنار این واقعیت که، بسیاری از جوانانی که سال 97 ازدواج کردهاند، هنوز وام
ازدواجشان را دریافت نکردهاند! مبلغ هر یک از زوجین از این وام نیز فقط 15 میلیون
تومان است!
2- «میزان مشارکت»، یکی از مسائل مهمی است که، طی یکی دو روز گذشته زیاد روی آن
مانور داده شده است. برخی میگویند، با احراز نشدن صلاحیت فلان نامزد متعلق به
جناح سیاسیشان، میزان مشارکت پایین خواهد آمد. آنها ضمن تاکید درست بر «اهمیت
مشارکت بالای مردم در انتخابات» نتیجه میگیرند، شورای نگهبان باید «کوتاه» آمده،
صلاحیت آنها را هم، تایید کند. دقت بفرمایید، این عده ضمن برشمردن خطرات عدم
مشارکت مردم در انتخابات برای کشور و مردم، میگویند، در انتخابات شرکت نمیکنند و
از طرفدارانشان هم میخواهند شرکت نکنند! این یعنی، سهم داشتن در قدرت برای این
طیف، مهمتر از سرنوشت کشور و مردم است. این طیف که غالبا بانیان وضع موجود هم
هستند، یادآور آن ضرب المثل زشتی هستند که میگوید، «دیگی که برای من نجوشه....!»
این عده بعضا بهمیزان مشارکت پایین در انتخاباتی که یکسال پیش برگزار شد هم اشاره
کرده و نتیجه میگیرند، دلیل مشارکت 43درصدی در انتخابات مجلس شورای اسلامی، عدم
حضور نامزدهایشان در آن انتخابات بود. دو «دروغ بزرگ» در اظهارات این عده دیده میشود.
اول اینکه هم در انتخابات پیشرو و هم در انتخابات سال گذشته مجلس، این طیف نامزد
داشته و دارند. دومین دروغ این است که، برخلاف ادعای این طیف، دلیل مشارکت 43
درصدی در انتخابات سال گذشته مجلس، عملکرد اقتصادی بد همین طیف بود که هم مجلس و
هم دولت را در اختیار داشتند. ما فکر میکنیم، با فشار اقتصادی که با عملکرد بد
این طیف بر مردم تحمیل شد، مشارکت 43درصدی در انتخابات سال گذشته مجلس شبیه به
معجزه بود و مردم لطف بزرگی کردند که پای صندوقهای رای آمدند. در انتخابات پیشروی
اما، مردم از عملکرد این طیف پرمدعا طی 8 سال گذشته شناخت بیشتری دارند و میدانند
چه بر سر اقتصاد و معیشت مردم آوردهاند، از این روی به احتمال زیاد، برای مقابله
با تکرار آن، انگیزه فراوانی برای شرکت خواهند داشت.
3- براساس
نتایج آخرین نظرسنجیهایی که صورت گرفته، میزان مشارکت در انتخابات پیشرو، حدود
40 درصد است. اما همانطور که گفته شد، این میزان نه بهدلیل احراز نشدن صلاحیت
عاملان وضع موجود که، بهدلیل عملکرد بد طیف سیاسی حاکم بر دولت یعنی اعتدال و
اصلاحات است. این میزان مشارکت قطعا تا 3هفته آینده بارها و بارها بالا و پایین
خواهد شد و این بالا و پایین شدنها، بیش از هر چیز به عملکرد و قدرت اقناع 7
نامزد احراز صلاحیت شده بستگی خواهد داشت. وعدههای معقول در کنار ارائه برنامه و
کارنامه، میتواند میزان مشارکت را بالا ببرد حتی اگر رفوزه شدگان نزد مردم، با
تمام امکانات برای ناامید کردن مردم، به میدان آمده باشند!
4-تشخیص اولویتها، اصلی ساده و در عین حال مهم در مبحث «مدیریت» است. اینکه وقتی
مدیری روی کار میآید، بتواند با بررسی شرایط موجود، تشخیص دهد از کدام نقطه باید
شروع کرد، مسئلهای بدیهی و بسیار مهم است. قطعا اختلافی در بین کارشناسان و مردم
در اینکه اولویت نخست رئیسجمهور بعدی باید «اقتصاد و معیشت» باشد، وجود ندارد. ما
نمیگوییم سیاست خارجی و فضای مجازی «مهم» نیست اما میگوییم که این دو، اولویت
نخست نیستند. شاید یکی از مهمترین دلایلی که کشور را در حوزه اقتصاد به این نقطه
فعلی رساند، عدم تشخیص درست اولویتها از سوی دولت محترم بود. وزارت خارجه تنها
یکی از 19 وزارتخانه دولت است اما بهدلیل عدم تشخیص اولویتها شده «تمام دولت». تمام
این وزارت خارجه هم شده جناب آقای ظریف و کارویژه آقای ظریف هم چیزی نبود جز
«برجام». این یعنی اولویت اول و آخر دولت یازدهم و دوازدهم، «برجام» بود! برجامی
که امروز هیچ کس حاضر به دفاع واقعی(نه سیاسی) از آن نیست حتی دولت! وضعیت برجام
بهتر از هرچیزی نشان میدهد، دولت در تشخیص اولویتها دچار اشتباه شد.
5-
«انتخابات»، یک راهکار سیاسی است، راهکاری برای جلوگیری از بروز برخی مفسدهها مثل
دیکتاتوری. درست است که مثل خیلی از راهکارهای دیگر «بیاشکال» نیست اما علوم
سیاسی خواندهها میگویند فعلا راهکار بهتری سراغ ندارند. در وجود اِشکال در آن
همین بس که از دل آن نئودیکتاتوری در طراز «دونالد ترامپ» هم خارج میشود!
انتخابات با وجود همه نقصهایی که دارد از سوی بسیاری از نظامهای سیاسی جهان
پذیرفته شده و جمهوری اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نیست. اما راهحلهایی
هم برای کاستن از این نقصها پیشبینی شده است. مهمترین و بهترین راهحل،
«هوشیاری مردم» و «انتخاب درست» است و بدترین راهحل نیز «قهر کردن با صندوقهای
رای» است. ما معتقدیم، همان قدر که انتخاب غلط میتواند خسارتزا باشد، عدم مشارکت
در آن نیز، خسارتزاست. مهمترین دلیلمان برای اهمیت انتخابات و «انتخاب درست»
همین صفهای مرغ و گوشتی است که پس از سالها، دوباره تشکیل شد. همین خودروی
پرایدی است که از حدود 20 میلیون تومان رسیده به حدود 120 میلیون تومان...
6- مخاطب این بخش بیش از هر کس، نامزدهای محترم انتخابات هستند. پیشبینی میکنیم،
عاملان وضع موجود، نه فقط طی این سه هفته باقی مانده تا انتخابات که تا 4 سال
آینده هم در مسیر دولت بعدی سنگ اندازی خواهند کرد. یکی از این بزرگواران هنوز
انتخابات برگزار نشده به دولت آینده! تاخته و گفته: «در ۴ سال آینده به سیاست رفاهی صدقهای بازگشت خواهیم کرد»! این را هم گفتیم تا
به نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری اعلام کنیم، اینکه گفته میشود در صورت پیروزی
در انتخابات، راه سختی پیشرو خواهید داشت، پر بیراه نیست و کسانی که طی این 8 سال
مسیر را سنگلاخ کردهاند، شما را رها نخواهند کرد. آنها همان کسانی هستند که وقتی
آقای روحانی روی کار آمد گفتند بدون کمکهای ما روحانی رئیسجمهور نمیشد و وقتی
اوضاع اقتصادی اینطور بههم ریخت گفتند، کارنامه او ربطی به اصلاحطلبان ندارد!
وقتی به خودشان رحم نمیکنند، قطعا به شما و مردم هم رحم نخواهند کرد...
جعفر بلوری