یادداشت روز اوین نامه کیهان "آمریکا خودش را چگونه به ما ثابت کرد؟ "

 دروغ نامه کیهان 5 شنبه 21- فروردین ماه سال-1404

 یادداشت روز اوین نامه کیهان "آمریکا خودش را چگونه به ما ثابت کرد؟ "

بدون آنکه حتی یکبار گفته شود چرا  زیرآب نه شرقی نه غربی  خمینی شیاد  زده شد؟ بدترچرا  درمقابل خامنه رمال   آویزان به شرق یعنی روسیه گروکش وباج گیر وغیرقابل اعتماد وچین فرصت طلت ومنفعت جوشد درمقابل با روضه خوانی های زنجیره ای دشمن بیگانه شناسی  ضدیت و دشمنی باآمریکا رابرجسته کرده است . طوری که طی 35 سال رهبر انتصابی ولی فقیه مطلقه همه کاره وغیرپاسخ گوی بودنش  در همه دیدارهای نمایشی که داشته است  روضه دشمن شناسی خوانده و برشعار مبارزه ومرگ برآمریکا  تأکید کرده است.  برای همین  زیر چتر این شعار  صدای هرمنتقدی خاموش ومتهم به جاسوس نفوذی آمریکا شده است وهررسانه ای هم که ازخط قرمز سانسور عبور کرده  توقیف وتعطیل و مسئول وروزنامه نگاران معترض دستگیر ومحاکمه وزندانی شده اند ؟  هم چنین چرا گفته نمی شود اگر آمریکا آنگونه که خامنه ای رمال وعواملش وپاسداران جنایتکار وغارتگر وجنگ افروز وکارگزاران و  رسانه های خبری ازجمله اوین نامه کیهان  و پادو های قلم زنانش  همراه با تریبون وبلندگوهای تبلیغاتی علیه آمریکا تبلیغ می کنند که آمریکا دشمن وغیر قابل اعتماد است پس چرا  دوارباب روس وچین و سایر کشورهای دیگر ازجمله کشورهای اروپایی وآسیایی ...وکشورهای  منطقه وهمسایه  همگی باآمریکا روابط دیپلماتیک وسیاسی واقتصادی   وحتی برخی ازکشورهای قرارداد وهم پیمانی نظامی باآمریکا دارند؟ مهمتر برای چه بیش از5 هزارآقازاده های دزد مقیم آمریکای دشمن شده اند؟ درعوض جارچیان سانسورچی مرید ومطیع وسر سپرده خامنه ای رمال با فاکتور گرفتن نکات اشاره شده و تهاجم به سفارت آمریکا درتهران وکارکنانش به گروگان گرفتن تا هنگام انتخابات ریاست  جمهوری آمریکا علیه  نامزدی جیمی کارتر وبه نفع دولاندریگان جمهوری خواه گروگان های سفارت آزادشدند؟ همین طور ازطریق تروریست های حزب الله لبنان با تهاجم تروریستی به کماندوهای دریایی آمریکا موجب کشته شدن صدها نفر ومجروج ازکماندوها شدند. بهرحال شعار مبارزه باآمریکا ومرگ برآمریکا محور اصلی رژیم تروریستی وعوامفریب وفاسد ولایت فقیه برای فرارازپاسخ گویی به مطالبات مردم وبحران های کشور شده است و مکمل آن مخالفت با مذاکره باآمریکا زیر چتر خروج ترامپ ازبرجام دردوره اول ریاست جمهوری اش وبهانه کشته  شدن پاسدار تروریست قاسم سلیمانی توجیه شده است. درمقابل این سیاست عامل موج تحریم های زنجیره ای  و روند رشد تورم بدون وقفه  باافزایش قیمت ارزو دلار وسکه وطلا ومسکن و اجاره مسکن و خودرو ودارو و کالاها و بحران اقتصادی وقطع آب وبرق وگاز و آلودگی هوا نارضایتی عمومی شده است. اما یادداشت نویس همکار سربازجوشریعت نداری دررابطه با مخالفت مذاکره با آمریکا ومتهم کردن موافقان مذاکره  مدعی شده است   آمریکایی‌ها باید ثابت کنند که به دنبال مذاکره هستند.» این جمله‌ای است که برخی مسئولان در ماه‌های اخیر بارها تکرار کرده‌اند. آمریکا اما همه چیز را به ما ثابت کرده است؛ آمریکا با تحریم‌های حداکثری به ما ثابت کرده است که نه برادر بلکه دشمن ایران و ملت ایران است، در برجام ثابت کرد به هیچ تعهدی پای بند نیست و با تهدید‌های گاه و بی‌گاهش هم ثابت می‌کند اهل مذاکره برابر و تعامل نیست.چشم خطاپوش برخی اما ظاهرا نمی‌خواهد هیچ‌کدام از این شواهد را ببیند و مانند عاشقی که از خطای معشوق چشم می‌پوشد؛ ماه‌هاست در کارنامه و سوابق سیاه مقامات واشنگتن به دنبال نقطه‌ روشنی برای اتکا و اعتماد به آنها می‌گردد! «برجام» از این منظر تجربه‌ای گران‌بها بود. تجریه‌ای که به بهای تعلیق (نزدیک به تعطیل) صنعت هسته‌ای ایران به مدت تقریبا 5 سال به دست آمد. در برجام ایران سطح غنی‌سازی اورانیوم را از 20 درصد به 3 درصد کاهش داد. مرکز غنی‌سازی فردو را تقریبا تعطیل کرد. قلب راکتور اراک را خارج و عملا تأسیسات آب سنگین اراک را برای همیشه از کار انداخت. همه سانتریفیژهای نسل جدید خود را جمع‌آوری و انبار کرد و تمام ذخایر سوخت 20 درصد خود را نیز از دست داد. برجام در کنار همه اینها محدودیت‌های شدید 10 تا 25 سال را نیز بر صنعت هسته‌ای کشور اعمال کرد. اما توافق برجام با همه این تعطیلی‌ها و محدودیت‌هایش برای ایران حتی نتوانست اسفند 1396 سوخت هواپیمای وزیر خارجه وقت ایران را در مونیخ فراهم کند و حتی نتوانست حساب بانکی سفارت ایران در لندن را بازگشایی کند! آمریکا و کشورهای اروپایی به هر بهانه‌ای از اجرای تعهدات‌شان در برجام طفره رفتند و دولتمردان ایران در سراب وعده‌های آمریکا و اروپا پنج سال به صورت یک‌طرفه توافق نامتوازن برجام را اجرا کردند.. بنابراین هیچ اشاره ای به  دلیل تحریم ها و پیامدهایش نشده است که نتیجه پیگیری برای دست یابی به سلاح هسته ای ودشمنی ومخالفت کردن مذاکره باآمریکا بوده است. 

«آمریکایی‌ها باید ثابت کنند که به دنبال مذاکره هستند.» این جمله‌ای است که برخی مسئولان در ماه‌های اخیر بارها تکرار کرده‌اند. آمریکا اما همه چیز را به ما ثابت کرده است؛ آمریکا با تحریم‌های حداکثری به ما ثابت کرده است که نه برادر بلکه دشمن ایران و ملت ایران است، در برجام ثابت کرد به هیچ تعهدی پایبند نیست و با تهدید‌های گاه و بی‌گاهش هم ثابت می‌کند اهل مذاکره برابر و تعامل نیست.چشم خطاپوش برخی اما ظاهرا نمی‌خواهد هیچ‌کدام از این شواهد را ببیند و مانند عاشقی که از خطای معشوق چشم می‌پوشد؛ ماه‌هاست در کارنامه و سوابق سیاه مقامات واشنگتن به دنبال نقطه‌ روشنی برای اتکا و اعتماد به آنها می‌گردد! «برجام» از این منظر تجربه‌ای گران‌بها بود. تجریه‌ای که به بهای تعلیق (نزدیک به تعطیل) صنعت هسته‌ای ایران به مدت تقریبا 5 سال به دست آمد. در برجام ایران سطح غنی‌سازی اورانیوم را از 20 درصد به 3 درصد کاهش داد. مرکز غنی‌سازی فردو را تقریبا تعطیل کرد. قلب راکتور اراک را خارج و عملا تأسیسات آب سنگین اراک را برای همیشه از کار انداخت. همه سانتریفیژهای نسل جدید خود را جمع‌آوری و انبار کرد و تمام ذخایر سوخت 20 درصد خود را نیز از دست داد. برجام در کنار همه اینها محدودیت‌های شدید 10 تا 25 سال را نیز بر صنعت هسته‌ای کشور اعمال کرد. اما توافق برجام با همه این تعطیلی‌ها و محدودیت‌هایش برای ایران حتی نتوانست اسفند 1396 سوخت هواپیمای وزیر خارجه وقت ایران را در مونیخ فراهم کند و حتی نتوانست حساب بانکی سفارت ایران در لندن را بازگشایی کند! آمریکا و کشورهای اروپایی به هر بهانه‌ای از اجرای تعهدات‌شان در برجام طفره رفتند و دولتمردان ایران در سراب وعده‌های آمریکا و اروپا پنج سال به صورت یک‌طرفه توافق نامتوازن برجام را اجرا کردند.اگر تجربه تلخ برجام را نادیده بگیریم، آمریکایی‌ها در مرداد 1403 نیز خودشان را به ما ثابت کردند. وقتی پس از ترور مهمان عزیز مراسم تحلیف آقای پزشکیان در تهران یعنی شهید اسماعیل هنیه، نه تنها با سکوتی معنادار حاضر به محکوم کردن این اقدام نشدند بلکه وزیر دفاع وقت آمریکا اندکی پس از آن و در دفاع از رژیم صهیونیستی گفت: «واشنگتن برای دفاع از اسرائیل هر اقدامی را انجام می‌دهد.» آمریکا کمتر از دو ماه بعد باز هم خودش را به ما ثابت کرد و در حالی که وعده آتش‌بس در ازای عدم پاسخ به ترور شهید هنیه داده بود؛ نقش مؤثری در ترور دبیرکل حزب‌الله لبنان، شهید سید حسن نصرالله ایفا کرد. این بار آقای پزشکیان نیز زبان به اعتراض گشود و یک روز پس از شهادت سید مقاومت، گفت: «ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی نیز که در ازای عدم پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتش‌بس می‌دادند، تماما دروغ بود و فرصت دادن به چنین جنایتکارانی صرفا آنها را در ارتکاب به جنایات بیشتر جری‌تر خواهد کرد.» دموکرات یا جمهوری‌خواه فرقی نمی‌کرد؛ آمریکا کاملا خودش را به ما ثابت کرد. دست ترامپ به خون سردار سلیمانی آغشته بود و حالا دست بایدن نیز به خون شهید نصرالله آغشته شد.آمریکا باز هم خودش را به ما ثابت کرد وقتی ابراز تمایل یکطرفه دولت چهاردهم به مذاکره را با تهدید و قُلدری پاسخ داد. اگر تهدیدات ترامپ علیه ایران را در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نادیده بگیریم. دستورالعمل رسمی ترامپ درباره ایران پس از ریاست‌جمهوری‌اش را با هیچ چشم خطاپوشی نمی‌توان نادیده گرفت. رئیس‌جمهور آمریکا 4 فوریه 2025 (16 بهمن 1403) سیاست‌های کلی کشورش در تقابل با ایران را این‌طور خلاصه کرد: جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما، از بین بردن نفوذ منطقه‌ای ایران، فروپاشی و تضعیف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گروه‌های وابسته به آن و مقابله با توسعه توان دفاعی ایران در زمینه موشک‌ها و تسلیحات متعارف و نامتقارن. آمریکا با این دستورالعمل به ما ثابت کرد به چیزی کمتر از تضعیف و خلع سلاح ایران راضی نیست و ترامپ در همین چهارچوب شرح وظایف وزارت‌خانه‌های امور خارجه، خزانه‌داری، بازرگانی و دادگستری آمریکا را تعیین کرد.رئیس‌جمهور آمریکا فقط به همین دستورالعمل هم اکتفا نکرده است. او در کمتر از سه ماه از آغاز ریاست‌جمهوری‌اش حداقل چهار بار ایران را تهدید به حمله و بمباران کرده است. 22 بهمن 1403 (10 فوریه 2025) ترامپ در مصاحبه با شبکه آمریکایی فاکس‌نیوز خواستار نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران شد و گفت: «ترجیح می‌دهم... توافقی انجام دهیم، نظارت کنیم، بررسی کنیم، بازرسی کنیم و سپس آن [برنامه هسته‌ای ایران] را منفجر کنیم.» او پس از تشریح توافق مورد نظرش با ایران، زبان به تهدید گشود: «دو راه برای متوقف کردن آنها [ایران] وجود دارد، با بمب یا با یک تکه کاغذ [توافق].» ترامپ مدتی بعد دوباره اقدام به تهدید ایران کردو 27 اسفند 1403 (17 مارس 2025) نوشت: «هر تیری که [یمنی‌ها] شلیک می‌کنند، از این نقطه به بعد، به‌عنوان تیری از سوی سلاح‌ها و رهبری ایران برداشت خواهد شد و ایران مسئول آن خواهد بود و عواقب آن را متحمل خواهد شد و آن عواقب وخیم خواهد بود!» او کمتر از دو هفته بعد و درست در همان روزی که رئیس‌جمهور کشورمان از تصمیمش برای مذاکره با آمریکا گفت، یک بار دیگر ایران را به بمباران تهدید کرد و 10 فروردین 1404 (30 مارس 2025) این بار به شبکه آمریکایی NBC گفت: «اگر با ایران به توافق نرسیم... این کشور بمباران خواهد شد. این کشور به شیوه‌ای بی‌سابقه بمباران خواهد شد.» رئیس‌جمهور آمریکا حتی در اظهارات سه روز پیش خود و پس از اعلام خبر مذاکره با ایران در روز شنبه، دست از تهدید ایران برنداشت و گفت: «اگر مذاکرات با ایران موفقیت‌آمیز نباشد، فکر می‌کنم ایران در خطر بزرگی خواهد بود. خطر بسیار زیاد... اگر این مذاکرات موفقیت‌آمیز نباشد، به نظرم روز بدی برای آنها خواهد بود.» اینها ادبیات دولتی نیست که خواهان مذاکره از موضع برابر با ایران باشد. آمریکا با زبان تهدیدش به ما ثابت کرد اهل توافق و معامله نیست و فقط به دنبال تحمیل خواسته‌های خود به ایران است.نه فقط با ایران که دولت آمریکا آن را در میان کشورهای متخاصم خود طبقه‌بندی کرده است؛ بلکه رفتار آمریکا با کانادا که آن را در زمره «متحدان نزدیک» خود دسته‌بندی کرده‌ است به جهان ثابت می‌کند که دولت آمریکا پایبند به هیچ مذاکره، توافق و تعهدی نیست. سال 2017 آمریکا با خروج از توافق نفتا (NAFTA) با کانادا، آنها را تهدید کرد تا به مذاکرات جدید جهت دستیابی به توافقی جایگزین تن دهند. تهدیدات ترامپ جواب داد و کانادا در نوامبر 2018 حاضر به توافق جدیدی با آمریکا موسوم به یو.اس.ام.سی.ای (USMCA) شد. اما هفت سال بعد وقتی دونالد ترامپ برای بار دوم به ریاست جمهوری آمریکا رسید؛ همین توافقی که خودش بسته بود را نیز زیر پا گذاشت و با راه‌اندازی جنگ اقتصادی با کانادا خواستار توافق دیگری با امتیازات بیشتر شد. این زیاده‌خواهی رئیس‌جمهور آمریکا آن‌قدر عیان و رسوا بود که فایننشال‌تایمز درباره آن نوشت: «وقتی ترامپ توافقی می‌بندد، هیچ تضمینی وجود ندارد که به آن پایبندبماندآمریکا خودش را نه فقط به ما بلکه به تمام جهان همه‌جوره ثابت کرده است. فقط کافی است عینک خوش‌بینی و خوش‌خیالی به واشنگتن را از جلوی چشمان‌مان برداریم تا واقعیت را آن‌طور که هست ببینیم و با آن کنار بیاییم. در این صورت اقتصاد یک کشور پهناور و با ذخایر عظیم انسانی و طبیعی مثل ایران را به اخم و لبخند چند سیاستمدار پست در کاخ سفید گره نمی‌زنیم. حالا اما به هر دلیلی جمهوری اسلامی تصمیم به آزمودن مجدد آمریکا گرفته است؛ آمریکا باز هم باید خودش را به ما ثابت کند و تجربه به ما می‌گوید نتیجه متفاوتی رقم نخواهد خورد.سید محمدعماد اعرابی