روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 11 اسفند ماه سال 1388

نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهوری " قربانيان جزيره تجارت حبابي"

" اعتراف به چند هزار شرکت ورشکست شده ی سرمایه گذار ایرانی و بهدر رفتن سرمایه های فراری داده شده از ایران به دبی "

جالب است که در شرایطی که دولت نا مشروع با افزایش کسر بودجه مواجه است. رشد نرخ تورم و گرانی لجام گسیخته و فقر و بیکاری همچنان ادامه دارد .مهمتر اینکه تورم 40% از ابتدای سال آینده بعنوان هدیه ی دولت ساده زیست و مدعی عاشق خدمت گزاری به مردم ایران در راه است . بد تر اینکه میزان واردات 3 برابر صادرات را بانک مرکزی گزارش داده که واردات در حال افزایش است . از سوی دیگرشاهد می باشیم که روزی نیست که در میان خبرهای مخابره شد ه در آن خبر هائی از چگونگی چند کار گاه تولیدی یا کارخانه های صنعتی تعطیل شده خبر داده نشود. یا اینکه بطور همزمان کار گران کار خانه ها بیکار نشده باشند وموج تظاهرات کارگران مبنی برتعویق حقوق شان دست به تجمع اعتراضی نزده باشند؟ اما در این شرایط ادعای مضحک رشد توسعه ی اقتصادی و پیشرفت در کشور می شود که بمنزله ی نمک بر روی زخم مزمن پاشیدن درمندان و محرومان وتهی دستانی می باشد که هم زخم بیکار شدن وهم درد معضل عدم توانائی پرداخت گرانی قیمت ها کالای ضروری شان را بر دل دارند . خلاصه عوامفریبی کردن و آمار و ارقام دروغین تولید و پیشرفت دروغین وتخیلی دادن آنگونه غیر باورانه می باشد که سرمقاله نویس مجبور شده با پیش کشیدن شرایط اقتصادی دبی آن را بهانه کند تا که با یک تیر دو هدف بزند. یعنی با شیوه ی بدر گفتن تا دیوار بشنود شرایط ورشکست شدگان سرمایه گذاران ایرانی در دبی را به رخ دولت مردان کودتائی حاکم نامشروع بکشاند و تفهیم شان کند که شما به جای تلاش برای درمان راه حل، خودتان نیز بااعضای خانواده های تان جزو مسافران پروازتفریحی نوروزی به شیخ نشینان منطقه همچون دبی می باشید. بهر حال سرمقاله نویس ادعای تخیلی و رؤیائی رشد اقتصادی را حباب برروی آب بر زیر اشعه ی نور خورشید ترسیم نموده است که پس از تابش نور خورشید ودوام نمی آورد واین چنین حباب رؤیائی می تر کد ومحو می گردد و فاجعه ی ورشکستگی اقتصادی به بار می آورد :

"حباب روي آب هر چند زيباست و در زير تابش نور خورشيد خودنمايي مي كند ولي عمر كوتاهي دارد و به سرعت مي تركد و همه چشم هايي را كه به آن خيره شده بودند در سرگرداني وا مي گذارد.
توسعه حبابي يارشد بادكنكي نيز از اين قاعده مستثني نيست و كشورهايي كه بدون برخورداري از بنيه لازم و ايجاد زيرساخت هاي اقتصادي و بدون گذر از مولفه هاي توليد به رشد ظاهري اقتصادي دست يافته باشند بسيار سريع بر اثر قرار گرفتن در محيط هاي بحراني و يا رسيدن امواج ناشي از تاثيرات آن توان مقاومت را از دست داده و دچار سقوط و اضمحلال مي شوند. جزيره دبي كه در سالهاي اخير به دليل جذب بيشترين سرمايه هاي خارجي به عنوان جزيره تجارت و تفريح خاورميانه مشهور شده و عملا به مركز بازرگاني كشورهاي عرب خليج فارس تبديل شده بود اكنون لقب جزيره ورشكستگان اقتصادي و زيان هاي انباشته را به خود اختصاص داده است"

.
مشخص بود که سر مقاله نویس باپیش کشیدن اوضاح رشد حبابی اقتصادی دبی هدف خاصی را دنبال می کند. یعنی اینکه مخاطبینی درون داخل کشور و دولت دارد . البته بدون آنکه به علت و ریشه فرار سرمایه ها از کشور به سوی شیخ نشینان اشاره ای داشته باشد ولی ازمیزان ورشکست شدن هزاران شرکت های ایرانی در دبی وب ر هدر رفتن سرمایه های شان گزارش داده است . مشروط بر اینکه باز هم تلاش برای وسوسه مفت خری کردن یا سرکیسه کردن بیشتر سرمایه این قربانیان با شیوهی ترغیب وجلب و جذب سرمایه های شان بسوی دبی می شود که در این مورد چنین سر مقاله نویس گزارش داده است :

"اقتصاد آشفته دبي آنچنان خارجي ها را به كام ورشكستگي كشانده كه اكنون فقط تعداد اندكي از 3 هزار شركت ايراني كه باخروج سرمايه از ايران در اين جزيره به تجارت مشغول بودند قادر به ادامه كار هستند. شايد در اين ميان از ميزان خسارت و ضرر هنگفتي كه شركتهاي ايراني و ايرانيان مقيم دبي متحمل شده اند آمار دقيقي موجود نباشد ولي منابع اقتصادي ميزان خسارت سرمايه هاي ايراني در اين جزيره كه به طمع رسيدن به فرصت هاي طلايي و چند برابر كردن دارايي ها به بخش مسكن و بازار بورس دبي منتقل شده بودند را بالغ بر دهها ميليارد دلار تخمين زده اند. امروزه از اين همه سرمايه برباد رفته در دبي كه فقط با تزريق و انتقال سرمايه هاي خارجي بويژه ايرانيان خوش خيال به رونق حبابي دست يافته بود تنها هزاران شركت ورشكسته ساختمانهاي نيمه تمام سهام درهم شكسته و خيابانهاي خالي از گردشگر باقي مانده كه براي خروج از بحران مالي و جلوگيري از غرق شدن در ورطه ورشكستگي به هر تبليغات گمراه كننده اي دست مي زنند تا جيب افراد ساده لوح ديگري را به قيمت جبران بدهي هاي خود خالي كنند. از آنسوي آبها شركتهاي ورشكسته و يا بحران زده مقيم دبي كه در فضاي اقتصادي مايوس كننده دست و پا مي زنند در حركتي جديد و نقشه اي تازه براي جذب و بلعيدن سرمايه هاي ايراني ها كيسه دوخته و با تكرار اين ادعا كه دوران نوسانات قيمت مسكن بورس و بازار سرمايه گذاري در اين جزيره خوش نشين به پايان رسيده و با كاهش قيمت ها اكنون بهترين فرصت براي خريد است سعي دارند خريداران ساده لوح ايراني را بار ديگر براي خريد به صف كنند تا به اين ترتيب ضررهاي هنگفت خود را جبران نموده و تعداد ديگري از ايرانيان را به ورطه سقوط اقتصادي بكشانند. اكنون اين شگرد به شدت از سوي شركتهاي ورشكسته مقيم دبي و شيوخ اين جزيره دنبال مي شود تا صاحبان سرمايه هاي ريز و درشت را از ايران با وعده خريدهاي ارزان و اقتصادي مجددا به دام بيندازند و صدها هزار ايراني را در آرزوي « طلايي ترين فرصت » دوباره داغ كنند. بدون شك ايرانيان از قربانيان بزرگ بحران مالي در امارات هستند و طبعا پذيرفتني نخواهد بود بار ديگر در دام تلاشهاي شيوخ اماراتي براي بازگشت سرمايه گذاران و سرمايه گذاري مجدد در بخش هاي بحران زده اين اقتصاد حبابي بيفتند. دبي اكنون زير بار زيان هاي انباشته به بدهكارترين كشور خاورميانه تبديل شده به گونه اي كه در صنعت گردشگري نيز زيان هنگفتي را متحمل شده است"

بالاخره سر مقاله نویس اعتراف کرده است که فقط مشکل سرمایه گذاران مأیوس و ناامیدشده در ایران نیستند که سرمایه های شان بسوی بازاراقتصادی وبه خصوص مسکن سازی به سوی دبی سوق داده می شود ، بلکه سرمایه هنگفتی بصورت پرواز های تفریحی و مسافرتی روزانه ا ز ایران بسویش یخ نشینان منطقه سرازیر می گردد که سالانه شامل انتقال ده ها میلیارد دلار می شود . تازه مشکل بزرگتر که سر مقاله نویس پیرامونش اخطار داده است اپیدمی اعتیاد سفر به شیخ نشینان در میان کار کنان دولت ساده زیست مدعی اصول گرا می باشد که در ایام نوروزی اینگونه خانوادگی به این شیخ نشینان منطقه پرواز وکوچ می کنند:


با توجه به اين واقعيت ها قطعا قابل پذيرش نيست كه شهروندان ايراني همچنان طعمه اي براي رونق بخشيدن به صنعت ورشكسته توريسم امارات باشند و روزانه بين 30 تا 50 پرواز از ايران مسافران را براي خالي كردن جيب هايشان به دبي منتقل كنند . متاسفانه سال گذشته يك ميليون و 200 هزار ايراني به امارات سفر كردند و در ايام نوروز گذشته 200 هزار نفر از هموطنانمان تعطيلات را در اين شيخ نشين گذراندند و موجب خروج مقدار قابل توجهي ارز از كشور شدند. تاسف بارتر آنكه در ميان اين حجم انبوه از مسافران نوروزي تعداد قابل توجهي از مسئولين دولتي و مديران به همراه خانواده هايشان در آنسوي مرزها به تفريح پرداختند كه اگر قرار باشد امسال هم چنين مبالغي از كشور خارج شود و هيچ سياست كنترلي هم از سوي دولت اعمال نشود بايد انتظار داشت در سالهاي بعد امارات به محل تفريحات نه چندان سالم مديران دولتي و شركتها تبديل شود و اين درحالي است كه امكان بهره برداري از بهترين شرايط گردشگري در كشورمان با توجه به تنوع آب و هوايي وجود دارد. طبعا اگر اين بي سياستي را در كنار حجم گسترده مبادلات تجاري ايران و امارات كه كاملا به ضرر طرف ايراني رقم مي خورد و عدم نظارت بر خروج سرمايه از ايران به آنسوي آبها قرار دهيم قطعا درخواهيم يافت كه مسئولين سياست خارجي و دولتمردان كشورمان برنامه مشخصي براي كنترل اين نابساماني ندارند و همچنان بناست تخم مرغ هاي طلايي ايران يكجا در سبد اماراتي ها قرار داده شوند"

در خاتمه اینکه آیا اگر چنانچه مسیر انقلاب و اهداف آن در سال 57 منحرف نشده بود واگر چنانچه دولت مردان سالم و غیر فاسد و بدون علاقمند به قدرت و عدم چشم داشت به انباشت ثروت و جمع آوری سر مایه برای خود و وابستگان بر سر کار می آمد که به جای اینکه جنگ افروز باشد و ویرانی و نا بودی رابرای حفظ قدرت و انحصاری کردنش برای خود و هزار فامیل بر سر قدرت نمی آمد بود و جنگ خانمان بر اندازراه نمی انداخت و آن را نعمت الهی نمی نا مید. خلاصه یک حکومتی بر سر کار می آمد که به جای اینکه برای حفظ قدرت علیه ی مردم باشد.درعوض خدمت به مردم می کرد و نیاز به عوامفریبی کردن ودروغ گفتن و دین فروشی نداشت و اگر چنانچه دین به جای اینکه ابزار قدرت و ثروت شود با حکومت مخلوط نمی شد و فقط منحصر به همان رابطه ی معنوی فرد با خدایش می شد . آیاباز هم نیاز بود که فرار مغز ها و سرمایه ها درکشورباشد؟آیا آن موقع با موقعیت جغرافیائی و سوق الجیشی و آب و هوائی و آثار تاریخی و باستانی و مناظر زیبای طبیعی که در ایرانوجود داردهمچنین با وجود منابع و ذخایر فراوان و صنعت تاریخی در نفت کشورو بهره اصولی و منطقی بردن از ایران امکانات آیا اکنون موقعیت ایران آنگونه نبود که نه خیلی پیشر فته ومدرن وپیشتاز تر از شیخ نشینان بود ، بلکه به جای 3 برابر واردات در بر ابر صادرات و فرار سرمایه های روزانه به شیخ نشینان و پرواز های متعدد مسافر شرایط درست معکوس بود ؟ افسوس که به جای حاکم شدن یک حکومت ملی و مردمی که در خدمت مردم باشد و تلاشگر اهداف ترقی و پیشرفت و آباد کردن کشور باشد ولی مشتی متحجر و خرافاتی و عقب مانده ی فکری و گداصفت با عطش سیری نا پذیری به قبضه ی قدرت و انباشت ثروت با خوی و خصلت جنگ افروزی و سرکشی و انتقام جویانه همراه با شیاد و فریبکاریو نیرنگ و دروغگوئی در پرده ی دین قدرت را قبضه و انحصاری کرده اند وهرروز چوب تاراج بیشتری بر منابع و ذخایر کشورمی زنند و غارتگری بیشتری می کنند و مغزها را فراری می دهند تا بتوانند سرمایه های بیشتری را از کشور خارج کنند و متقابلاً شرایط زندگی طاقت فرسای تحمل ناپذیر را بر جمعیت 8% کشور سخت تر نمایند که بر زیر خط فقر اقتصادی بسر می برند. شور بختانه تا زمانی که اینان حاکم هستند اوضاع و شراط اقتصادی کشور و اجتماعی و امور معیشتی و زندگی مردم ایران بدتر و بد تر از آنچه هست خواهد شد.بنابراین تنها راه رهائی از شرایط کنونی تلاش همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران می باشد.

هوشنگ – بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1388/13881211/index.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 11 اسفند ماه سال 1388