دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 19 مرداد ماه سال 1389
نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " اين بدعت بايد متوقف شود "
"اخطار به مسئولان نهاد ها از جمله رئیس انتصابی قوه قضائیه ی آلوده به فساد تاکه مسائل درونی را از طریق تریبون عمومی بیان و علنی نکند"
سفر 5 روزه تفریحی همسر رئیس جمهور آمریکا باراک اوباما همراه دخترش به اسپانیا که هزینه هم خود متقبل شد که نسبت به هزینه ی 80 میلیارد تومانی که معادل 80 میلیون دلار است که صرف اجرای همایش بزرگ ایرانیان شد که بودجه اش از خزانه ی دولت پرداخته تأمین شد بسیار ناچیز است . ولی این سفر بطور آشکار مورد اعتراض مقامات سیاسی و مطبوعاتی در آمریکا واقع شد و انتقاد شد که چرا در شرایطی که مردم آمریکا با مشکلات اقتصادی مواجه هستند این سفر انجام شد و تأکید شد که حد اقل انتخاب این زمان برای سفر مناسب نبود. البته گزارش این خبر انتقادی هم در سراسر جهان مخابره شد و اتفاقی هم رخ داده نشد . چونکه در سر زمین شیطان بزرگ آنقدر آزادی بیان و قلم و خبر رسانی وجود دارد که اینگونه خبر ها دچار سانسور و محدودیت نشود . اما در مقام مقایسه با فضای ایران که ادای مبارزه با آمریکا دارد.به ویژه اینکه رئیس جمهور نا مشروع احمدی نژاد در حاشیه ی حضورش در سازمان ملل مدعی شد که آزادی مطبوعات قلم و بیان در ایران بی نظیر در جهان می باشد . زیرا که مردم چون نا محرم می باشند که دانستن حق شان نمی باشد به خصوص اینکه ولی وقیح همکاره دارد که به جای همگان تصمیم گیری می کند و زحمت سخنگو ونمایندگی شان را پذیرفته است تا که دیگر نیاز به هیچگونه سئوال و پرسش گری در جامعه نباشد. عجیب است در شرایطی که خفقان و سرکوب و سانسور کردن مطبوعات و شکستن قلم ها و در بند کردن خبر نگاران و روزنامه نگاران نهادینه شده است . به خصوص اینکه قلم بر دستان همکار سر بازجو حسین شریعتمداری پیشتاز و منادی سینه چاک سانسور مطبوعات و خبررسانی و خفقان در جامعه می باشند .اما اکنون در راستای جنگ قدرت و ثروت جناحی پس از اینکه رقیب مغلوب از صحنه حذف شد. اما دامنه ی نزاع و اختلاف و مبارزه ی قدرت بدرون باندهای مافیائی کودتائی مدعی اصول گرائی کشیده شده است. طوریکه جواب دادن وتسویه حساب کردن های مسئولان نهاد ها به تریبون های عمومی سرایت کرده است که از وحشت و نگرانی ادامه ی این وضعیت که همراه با بازکردن برخی مسائل درونی به برون است که گفته شده موجب سوء استفاده دشمن یا در حقیقت آگاه شدن مردم می شود و اشراف پیدا می کنند که پیرامون جنگ قدرت و غارتگری در پشت پرده چه خبر است؟ بنابراین قلم زن یادداشت روز نویس مجبور شده با حفظ سانسور ولی در پوشش گفتمان ایما و اشاره ونقل قول کردن تناقض آمیز که حالت خود زنی وتف و تاق و ریش دارد پیام هشدار دهنده را به مخاطبان مورد نظرخود منتقل کند تا که مواظب رفتار و گفتار خود باشند که حق ندارند هه چیز را در تریبون عمومی بگویند. لذا اینگونه یادداشت روزقلم بر دست مجبور بدر و دیوار زدن شده است که باشیوه بدر گفتن حالی دیوار کند:
ناگفته پيداست آنچه سبب گرديده اين سطور قلمي شود تنها در ذيل فصل «رسالت و تعهد مطبوعات» مي گنجد. اصحاب قلم نه تنها نسبت به چيزهايي كه مي نويسند در برابر مردم و در پيشگاه حضرت حق مسئولند بلكه نسبت به مواردي كه بايد مي نوشتند و ننوشتند مسئوليت دارند و اين ننوشتن خود محل پرسش و سؤال و مؤاخذه خواهد بود.مطبوعات بايد چشم بينا و گوش شنواي مردم باشند، در ايامي كه اختصاص به اصحاب مطبوعات و رسانه دارد يك معضل كه متاسفانه به تدريج به بدعت مذمومي مبدل گشته واكاوي خواهد شد..بي شك در هر جامعه و كشوري اختلاف نظر ميان مسئولان و مديران وجود دارد و بعضا اين اختلاف نظرها مي تواند به بالندگي و پويايي آن جامعه در مسير پيشرفت و تعالي كمك تاثيرگذاري داشته باشد اما متاسفانه معضلي كه هم اكنون جامعه ما به آن گرفتار شده اين است كه مديران و دست اندركاران و مسئولان نظام در حوزه هاي مختلف سياسي، اقتصادي، قضايي و حتي ورزشي بنا را بر اين گذاشته اند تا اختلاف نظرها- كه در بسياري موارد امري طبيعي است- را از طريق «تريبون هاي عمومي» حل نمايند!جاي تاسف است كه اين معضل در سطوح مختلف مسئولان ريشه دوانده و تاسف آورتر كه هر مسئول رده بالاتري با اعتماد به نفس بيشتري اين رويه ناصواب را پيگيري و ادامه مي دهد با اين تلقي كه براي افكار عمومي روشنگري مي كند.اگر خاطرتان باشد چندي پيش با داغ شدن بحث پرتنش مبارزه با مفاسد اقتصادي- كه از مطالبات به حق مردم است- ميان يك نماينده مجلس با يكي از مقامات ارشد دولت بحث بالا گرفت و اصطكاكي پديد آمد و رسانه اي شدن موضوع تا جايي ادامه يافت كه گويا يك نزاع شخصي و بين الطرفيني است و آوردگاه آن هم ناكجاآبادي به نام «تريبون عمومي و فضاي رسانه» است!كنش و واكنش هاي طرفين كه از طريق فضاي رسانه دنبال مي شد تا مدت ها سوژه اي را براي رسانه ها فراهم كرده بود و البته تا اين لحظه براي افكار عمومي مشخص نشده است كه بالاخره اصل ماجرا و واقعيت چيست؟!:- بارها و به كرات رهبرمعظم انقلاب در بيانات حكيمانه خود بر اين مطلب تاكيد فرموده اند كه دشمن بر مسئله اختلافات ميان مسئولان نظام سرمايه گذاري مي كند و اين نكته را هم مستمراً گوشزد كرده اند كه در اين ميان بخصوص كساني كه تريبون دارند، فرصت حرف زدن دارند، نبايد بگذارند كه دشمن از صداي بلند آنها با يكديگر اميدوار بشود
همچنین بدون آنکه گفته شود تریبون عمومی همان شیوه ی آخوند های منبری روزه خوان حاکم شده است که برای عوامفریب و شیادی و منحرف کردن اذهان عمومی مجبورند که از شیوه ی گریز به صحرای کربلا زدن استفاده کنند که اکنون این شیوه بستر ساز شایعه سازی در جامعه شده است . از سوی دیگر مگر ترویج شایعه سازی جز اثبات آن روی سکه ی خفقان و سرکوب و اختناق و سانسور در خبر رسانی و کتمان کردن یا وارونه کردن حقایق است که مسئولان آلوده ی رژیم مستبد دیکتاتور کودتائی چون وحشت از آگاهی مردم دارند . زیرا که ضد مردم می باشند و به خاطر حفظ قدرت و انباشت هرچه بیشتر ثروت می بایست که سانسور را مکمل خفقان و سرکوب گری خود کنند . غافل از آنکه حاصل و مشتقات این روش رایج شده منتهی به مضرات رشد شایعه سازی شده است . ولی با متهم کردن سران فتنه با فتنه سازی کردن شان برای ایجاد اختلاف میان باند های کودتائی غالب که استفاده می کنند اینان مقصر رشد شایعه سازی در جامعه شده اند:.
"همچنين از ديگر مضرات استفاده از تريبون هاي عمومي از سوي دو مقام مسئول رواج بازار «شايعه» است. و هر روز بيش تر از قبل به مسايل دامن زده مي شود و معلوم نيست موج اين شايعات كه گاه به تهمت تبديل مي شود و حرف و حديث هاي پيرامون آن به كجا ختم شود..جريان فتنه و فتنه گران تنها گروهي در آحاد دهها ميليوني ملت بزرگ ايران هستند كه از شكل گيري فضاي اختلاف ميان مسئولان و آنچه كه آنها كمرنگ شدن وحدت و اتحاد مسئولان رده بالا مي پندارند خرسند مي شوند. هر چند جريان ياد شده ماههاست كه براثر سيلي محكم مردم در 9 دي و 22 بهمن توان بلند شدن از زمين را ندارد اما ضلع بيروني اين جريان فرصت مي يابد تا با بزرگ نمايي مسايل و صغري و كبري چيدن هاي كذايي و مغلطه هاي پي درپي بهره برداري خود را بنمايد و در داخل جماعتي كه ته مانده هاي آن جريان محسوب مي شود حواشي را بر متن غلبه دهند و از آب گل آلود ابهام و تنش، ماهي مقصود خود را بگيرند"
در خاتمه اینکه گفته می شود خود کرده را تدبیر نیست . یعنی بی اعتمادی مردم نسبت به حاکمان به خصوص پس از فریاد زدن های مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقیح که موجب علنی شدن نامشروع بودن رژیم ضد بشری شده است . از سوی دیگر رشد اختلاف و تضاد میان باند های مافیائی کودتائی حاکم پس از کودتای 22 خرداد 88 و حذف رقیب و یک پارچه شدن نظام که ناشی از ابزار قدرت و ثروت و سرکوب و خفقان و سانسور و استبداد زیر چتر دین می باشد که چاشنی و مکمل وعده دادن های دروغ و وارونه و سر خرمنی نا کجا آبادی شده است که مجموعه ی این اقدامات 32 ساله اکنون تبدیل به آنگونه شرایط خفقان آمیز و تحمل ناپذیری شده است که درز کوچکترین خبر اختلافات در رأس و سایر سطوح از طریق تریبون عمومی موجب وحشت حاکمان از آگاهی و واکنش مردم معترض ونا راضی می شود . به خصوص اینکه دامنه ی اختلافات میان سران 3 نهاد حکومتی آنچنان عریان شده است که دیگر نمی توان با چترشایعه سازی و خطر سوء استفاده کردن دشمن از بیان مشکلات ماستمالی کرد و بیان اختلافات از تر یبون های عمومی را به رقیب مغلوب نسبت داد و اینان را متهم به دامن زدن اختلافات میان باندهای حاکم نمود تا بدین طرق بتوان باعث انحراف اذهان عمومی شد و برای واقعیات عیان شده پوشش تا کتیکی دست وپا نمود. زیرا که عمق و گسترش اختلافات آنگونه جدی است که بقول قلم بر دست یادداشت روز نویس تبدیل بختكي در بسياري از موضوعات پيش رو در آينده شده و جا خوش کرده است و توصیه ی وی به آویزان شدن به قانون اساسي برای راه حل مثمر ثمر نیست که ادعا کرده قاون اساسی صراحت به موضوعات مورد اختلاف دارد.چونکه به تعبير رهبر لوطی جماران «قانون فصل الخطاب است» گذشته از اینکه هم تجربه 32 ساله از نازا و عقیم بودن این قانون اساسی در دسترس است . زیرا که با بودن رهبر ولی وقیح همکاره ما ورای قانون اساسی دیگرقانون اساسی اعتبار و محلی از اعراب ندارد که اکنون توصیه شده دو مقام مسئول آنهم در سطح بالاي نظام نبايد به مانند دو بازيكن فوتبال كه در دو تيم رقيب يكديگر حضور دارند از طريق رسانه ها براي يكديگر برای هم پيام بفرستند. جالب است که مدعی توصیه کننده اين عمل را در شأن هيچ يك از مسئولان رژیم ضد بشری جایز ندانسته است . اما جالب تر اینکه در دنباله اعتراف نموده که این موضوع از عيوب پاره اي از قوانين اين است كه در بعضي مواقع خطوط را به صورت بارز و شفاف مشخص نکرده است که این خلاء و عیب را رهبر لوطی جماران ولی وقیح از طریق صور فتوا و نامه یا رهنمودهای حکومتی در دیدار با مسئولان وکیل الدوله های بازار مکاره یا مجلس با تأکید روضه ی تعامل با هدیگر حل می کند تا نیاز به استفاده کردن تريبون هاي عمومي با يكديگر نباشد که يك بدعت ناپسنديده وخطر ناک می باشد . مورد مشص اخطاری که رئیس انتصابی قوه ی قضائیه آلوده به فساد و رشوه و تبعیض قضائیه به پاسدار گماشته احمدی نژاد کرده است تا که گفتمان لمپن گوئی اش را تغییر دهد و تصحیح کند و مؤدبانه رفتار نماید که همین اخطار کردن آخوند انگلیسی محمد صادق لاریجانی به پاسدار گماشته احمدی نژاد اثبات گر زیرآب زدن ادعای کمدی اصول گرائی است .
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890519/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان سه شنبه 19 مرداد ماه سال 1389
اين بدعت بايد متوقف شود (يادداشت روز)