دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 14 آذر ماه سال 1389
نقد وبررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " ژنو 3 و نسخه مذاكراتي 1+5 "
به وضوع اعتراف و اذعان شده که اسناد فاش شده ویکی لیکس و نگرانی رهبران کشور های همسایه و منطقه از اهداف هسته ای و تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای واقعیت دارد. برای همین این رهبران پیشنهاد کوبیدن سر مار و بمباران تأسیسات هسته ای را به مقامات آمریکائیان داده اند.
بافرض اینکه بر اساس ادعای همتا و نام مستعار و هم لهجه ی سربازجو حسین شریعتمداری یادداشت روز نویس که رسانه ها ومقامات غربی مأمور می باشند تا که دست مذاکره کنندگان هسته ای را رو نکنند . ولی سئوال است که چرا مطبوعات و رسانه های خبر رسانی وابسته به رژیم ضد بشری نه حق ندارند اخبار مربوط به نشست مذاکران پشت پرده ی هسته ای با گروه 5+1 را پخش شدند . چونکه نه حین نشست و مذاکره و مدتی پس از آن خبرش سانسور و مخفی می ماند ، بلکه مطبوعات از بازتاب و نظر دادن خبری پیرامون پروژه ی هسته ای منع شده اند . مگر آن زمانی که خبراز سوی مطبوعات و خبر رسانی های غربی به بیرون درز کند و فاش و علنی شود که آن موقع اینان همچون رسانه های خبری رژیم ضد بشری سانسورچی مجاز به نقل قول چک و سانسور و تراشیده و خراطی شده خبر هستند. اما مدعی قلم بر دست به جای اینکه پاسخ دهد که چرا در ایران مطبوعات و رسانه های خبر رسانی مأمور معذور قلم بر دستان بی اراده ای می باشند . ولی در عوض فرافکنانه از موضع و تجربه ی باز جوئی وارونه گوئی و سفسطه و تحریف گری و شیوه ی فضاسازی همچون زمان پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران که معرکه گیری و جنگ روانی تبلیغاتی ضد آمریکائی داغ بود و خمینی شیاد می گفت آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند . اکنون وی نیز ا ین چنین محور حضور در ژنو و شرط و شروط آن دست به ترسیم تئوری پردازی و سناریو سازی مذاکرات هسته ای علیه ی آمریکا زده است .
"در آستانه مذاكرات ژنو 3، هيچ سوالي مهم تر از اين نيست كه طرف غربي با چه سناريويي پاي ميز خواهد آمد؟ ظرف 3 ماه گذشته بحث هاي بسيار متنوعي در اين مورد مطرح شده است. اگرچه قاعدتا رسانه ها و مقام هاي غربي مامور بوده اند دست مذاكره كنندگان خود را رو نكنند، اما تقريبا نكته اي نيست كه ناگفته مانده باشد. اگر بنا را بر اين بگذاريم كه 1+5 در وهله اول دشمن ايران است نه يك طرف قابل احترام مذاكراتي، آن وقت اين قاعده صادق خواهد بود كه حمله به دشمن در يك جنگ، حمله به استراتژي دشمن است. پس ضروري است ببينيم كه استراتژي 1+5 در مذاكره با ايران چيست؟طرف هاي غربي به خيال خود در چارچوب يك فرايند از پيش طراحي شده وارد مذاكرات ژنو مي شوند. نوع نگاه آنها به موضوع اينگونه است كه ايران يك دور داخل شوراي امنيت و چند دور خارج شورا تحريم شده و حالا نوبتي هم باشد، نوبت مذاكره است. ريشه اين نوع نگاه هم آن است كه طرف غربي تصور مي كند بدون مذاكره، تحريم به عنوان روشي كه بناست محاسبات ايران را تغيير بدهد، كارايي نخواهد داشت. مجموعه سناريويي كه 1+5 براي مذاكرات ژنو طراحي كرده، مبتني بر اين مفروض است كه 1+5 در تعامل خود با ايران بايد راهبرد دو مسيره را حفظ كند و هيچ جايگزيني براي آن وجود ندارد. قبل از رسيدن به اصل بحث تذكر اين نكته لازم است كه طرف اصلي ايران در واقع 1+5 نيست بلكه آمريكاست و لذا وقتي ما از يك استراتژي يا سناريوي طراحي شده براي مذاكرات سخن مي گوييم، در واقع در حال بازخواني نيات و برنامه هاي آمريكا هستيم و الا كسي در اين ترديد ندارد كه اگر آمريكا دست از بهانه جويي و كينه توزي عليه ايران بردارد، مدعي ديگري در ميان نخواهد ماند.ارزيابي ميزان تاثير فشارها بر ايران. بدون شك، اولين هدف گروه 1+5 در مذاكرات ژنو3 اين است كه ميزان تاثير تحريم ها بر ايران و اين نكته را كه آيا ايران در اثر فشار ناشي از تحريم ها، تعديلي در مواضع و خطوط قرمز خود ايجاد كرده يا نه را ارزيابي كنند. فراموش نكنيم كه در «راهبرد چند گزينه اي اوباما» بنا بود تحريم با ابزارهاي فشار ديگر مانند ايجاد يك تهديد معتبر نظامي، عمليات اطلاعاتي (مانند ترورهاي اخير) و حمايت از جريان فتنه در ايران تركيب شود و نهايتا بر محاسبات استراتژيك ايران درباره برنامه هسته اي اش تاثير بگذارد. درست همان روزي كه آمريكا تصميم گرفت محاسبات ايران را عوض كند، ايران هم تصميم گرفت محاسبات آمريكا را عوض كند"
قلم بر دست و هم لهجه سربازجو حسین شریعتمداری بر خلاف سایر مطبوعات به خصوص مطبوعات وابسته به جریان رقیب مغلوب مدعی اصلاح طلبان که اینان حق ندارند پیرامون موضع هسته ای نظر یا خبری بازتاب دهند جز اینکه از سوی وزارت بد نام اطلاعات و وزارت فرهنگ سانسور تفتیش عقاید و پاسدار کودتا گر تأئید و پس از چک و ممیزگری برای شان ارسال شده باشد ، ولی این یادداشت روز از موضع ماورای دولت و هیأت هسته ای عربده کشی هسته ای کرده است ودر مورد اهداف هسته ای و چار چوب حضور در ژنو وچار چوب موضوعات مورد بحث و گفتگو اینگونه از موضع تهدید آمیز و طلبکارانه ترسیم کرده و تحلیل داده و مدعی شده است که این غرب است که می بایست پاسخگو به هیأت هسته ای رژیم ضد بشری باشد:
" تداوم مذاكرات. دومين هدف 1+5 در مذاكرات ژنو 3 اين است كه هر طور شده ايران را وارد يك مسير طولاني مدت مذاكرات در چارچوب مد نظرخود از طريق تدوين يك «مداليته مذاكراتي» بكند. تغييري كه در مذاكرات ژنو 3 ايجاد شده اين است كه 1+5 تصور مي كند قادر خواهد بود ايران را متقاعد كند كه برنامه هسته اي خود را به عنوان موضوع مذاكرات بپذيرد و به همين دليل هم هست كه غربي ها دائما تاكيد مي كنند به دنبال تداوم مذاكرات هستند. و اما در سوي ديگر ايران با اشاره به چند شرط حاضر به انجام اين مذاكره شده است. شرط اول اين است كه غرب به ياد بياورد حقوق ايران بر مبناي NPT يك بار روزي كه ايران مي خواست به اين معاهده بپيوندد مذاكره شده و مباني كه NPT بر آن استوار شده- از جمله حق ايران براي غني سازي اورانيوم- به هيچ وجه قابل مذاكره مجدد با هيچ طرفي نيست. معناي اين جمله رييس تيم مذاكره هسته اي ايران هم كه «حقوق ايران مفروض مذاكرات است نه موضوع آن» دقيقا همين است. شرط دوم اين است كه مسير فشار متوقف شود چرا كه ايران بر خلاف غربي ها كه عقيده دارند فشار مذاكره را موثر مي كند، معتقد است فشار مذاكرات را بي معنا خواهد كرد. شرط سوم اين است كه آمريكا ثابت كند در مذاكرات جدي است. اسناد اخيرا افشا شده توسط ويكي ليكس به روشني و صراحت تمام نشان مي دهد كه پيشنهاد تعامل با ايران از جانب باراك اوباما از روز اول دروغي بيش نبوده است. در واقع اين آمريكايي ها هستند كه بايد در مذاكرات ژنو 3 ثابت كنند، ادامه دادن به گفت وگو با آنها وقت تلف كردن نيست. فعلا هيچ قرينه اي كه اين موضوع را تاييد كند وجود ندارد سهل است ترورهاي اخير و اظهارات چند هفته قبل جان ساورز ترديدي باقي نگذاشته است كه غرب به مذاكرات فقط به عنوان يك ابزار ايجاد فشار در كنار ابزارهاي ديگر نگاه مي كند. شرط آخر اين است كه همان طور كه ايران در تمامي نامه هاي 3 ماه گذشته خود به كاترين اشتون تاكيد كرده، هرگونه گفت وگو صرفا با هدف رسيدن به فرمولي براي همكاري برابر باشد والا اگر دشمني با ايران و مقابله با منافع آن همچنان هدف اصلي غرب باشد، هيچ اميدي به تداوم مذاكرات نيست. غربي ها مي خواستند مواد هسته اي را كه از ايران خارج مي شود ديگر به ايران برنگردانند اما بيانيه تهران مي گفت مواد به امانت گذاشته شده نزد تركيه هر زمان ايران اراده كرد بايد به داخل خاك آن برگردد. ثانيا بيانيه تهران به هيچ وجه متعرض حق غني سازي ايران در سطوح 20 و 5/3 درصد نمي شد در حالي كه آمريكايي ها بنا داشتند تحويل نهايي سوخت راكتور تهران به ايران را مشروط به تعليق غني سازي كنند"
بالاخره قلم بر دست چون می داند که پس از روشنگری ویکی لیکس نه راه هرگونه توجیه گری و پشتک ووارو زدن برای ادامه ی سیاست وقت کشی کردن حاکمان تهران را مسدود و غیر ممکن نموده است ، بلکه اینان در کنج رینگ گیر افتاده و راه فرار ندارند . بنابراین مجبور شده تا از موضع ضعف قدرت نمائی نماید . در صورتی که ناشی گری کرده و به کاهدان زده است . زیرا اینکه مهر تأئید بر اثبات اسناد روشنگرانه ی ویکی لیکس زده است . برای اینکه این چنین با اعتراف به حضور پاسداران در عراق وافغانستان و بحران سازی کردن برای آمریکای نموده و آن را بعنوان برگ برنده ی هسته ای علیه ی آمریکا در مذاکرات هستهای ژنو رو کرده است :
"بحث هاي منطقه اي. و نهايتا، بدون ترديد باز كردن مسيري براي ورود به بحث هاي منطقه اي با ايران در صدر دستور كارهاي غرب در مذاكرات ژنو خواهد بود. اتفاقاتي كه ظرف دو ماه گذشته در عراق و لبنان (تشكيل دولت مالكي در عراق و سفر احمدي نژاد به لبنان)رخ داد به خوبي ابعاد قدرت منطقه اي ايران را براي آمريكا شفاف كرده است. متقابلا حاد شدن نيازهاي آمريكا در افغانستان و اذعان همه طرف ها به اينكه اين گره جز به دست ايران باز شدني نيست، مذاكرات منطقه اي را تبديل به يك گزينه اجتناب ناپذير در تعامل 1+5 با ايران كرده است. نكته اي كه در اينجا وجود دارد اين است كه غربي ها ظاهرا مايلند مسائل منطقه اي را از ديگر مسائل مانند بحث هسته اي تفكيك كنند و تصور مي كنند در حالي كه فشارهاي غير قانوني خود به ايران را ادامه مي دهند ايران حاضر به همكاري با آنها در پرونده هاي منطقه اي خواهد بود. مقام هاي ايراني اعلام كرده اند، ايران همانطور كه در بسته سال 2008 خود روشن كرده مجموعه مسائل روي ميز را يك بسته واحد مي داند و فقط در شرايطي كه ربط ميان آنها شفاف شده باشد وارد مذاكره در اين مورد خواهد شد"
در خاتمه اینکه قلم بر دست یادداشت روز نویس مکمل یادداشت روز گذشته سر بازجوی حسین شریعتمداری قلم فرسائی کرده و اهداف مشابه را مطرح و پیگیری نموده است. سپس همچون همتا وهم لهجه اش سر بازجو حسین شریعتمداری از مسئولان هسته ای پرسش کرده است برای چه باید به ژنو برای مذاکره رفت؟ زیرا که گروه 5+1 به خصوص آمریکا همچون گذشته خواهان توقف غنی سازی اورانیوم می باشند که پیوسته از سوی مقامات هسته ای رژیم که نقش دلال وواسطه های چانه سازی و سیاست وقت کشی هستند و بیش از این اراده ی تصمیم گیری ندارند، پاسخ منفی دریافت کرده اند. از سوی دیگر این قلم بر دست می داند که سیاست چندین ساله ی وقت کشی لو رفته و دیگر کار برد ندارد . لذا ناچار شده است که در دفاع اهداف پروژه ی هسته ای دست به پاک کردن صورت مسئله بزند تا که به حساب خودش توانسته باشد نوعی قدرت نمائی کاذب نموده و به رخ آمریکا کشیده باشد که چگونه پاسداران در امور داخلی عراق و افغانستان مداخله گری می کنند و حضور دارند و مزاحمت برای نیروهای نظامی آمریکا به وجود آورده اند . غافل از آنکه همین اعتراف که آمریکا در عراق و افغانستان در باتلاق فرو رفته اند و راه برون رفت ندارد و از این موضوع بعنوان برگ برنده هیئت مذاکره کننده ی رژیم ضد بشری علیه ی آمریکا استفاه کرده و آن را ربط به موضوعات مذاکرت هسته ای داده و تأکید نموده است که این مسئله جدا از گفتگو و بحث مسئله ی هسته ای در ژنو نمی باشد . یعنی اینکه به وضوع اعتراف و اذعان کرده است که اسناد فاش شده ویکی لیکس و نگرانی رهبران کشور های همسایه و منطقه از اهداف هسته ای و تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای واقعیت دارد وبی دلیل نیست که این رهبران پیشنهاد کوبیدن سر مار و بمباران تأسیسات هسته ای را به مقامات آمریکائیان داده اند.
هوشنگ بهداد
http://www.kayhannews.ir/890914/2.htm#other200
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 14 آذر ماه سال 1389
ژنو 3 و نسخه مذاكراتي 1+5 (يادداشت روز
)