دروغ نامه ی کیهان یادداشت همراهان ناهمراه

 نقد و بررسی :   دروغ نامه ی کیهان یادداشت همراهان ناهمراه !
"پس از برنده شدن حسن روحانی همانگونه که پیش بینی شده بود  رسانه های خبری ومطبوعاتی باندهای و ابسته به ولی فقیه فعال می شوند و بیش از همه موتور دروغ نامه ی کیهان شارژ و دور می گیرد . بنابراین اکنون  نماینده ویژه ولی فقیه در دروغ نامه ی کیهان سربازجو شریعتمداری وارد گود شده است  تاخطاب به هورا کشان وتبریک گویان داخلی و خارجی  بگوید بی خودی  ذوق زده نشوید و عجله نکنید  و تحلیل و تفسیرهای  اشتباه نکنید  . به ویژه اینکه اغلب تفسیر های تان با  نظر وتحلیل محور  دو موضوع  اختصاص داده شده است  مبنی براین که احتمال تغييرات جدي در سياست‌هاي کلان نظام و نقش و تاثير اين انتخاب بر آرايش سياسي احزاب و جريانات داخلي  وجود دارد .  البته سربازجو شریعتمداری هیچگونه  اشاره ای  به ادامه سیاست مذاکره هسته ای  نکرده  که موضوع اصلی وکلیدی چالش و تنش میان  مقامات آمریکایی واروپایی است . در عوض برای اینکه آب پاک برروی دست شان ریخته باشد به اینان گفته  گوش های تان  را خوب باز کنید  تابشنوید  و چشمان تان  را نیزخوب گشوده و بنگرید تادانید که هیچگونه تغییری حاصل نشده است جزاینکه  تنها اتفاق مهم جا به جایی مهره است"
پس از برنده شدن حسن روحانی همانگونه که پیش بینی شده بود  رسانه های خبری ومطبوعاتی باندهای و ابسته به ولی فقیه فعال می شوند و بیش از همه موتور دروغ نامه ی کیهان شارژ و دور می گیرد . بنابراین اکنون  نماینده ویژه ولی فقیه در دروغ نامه ی کیهان سربازجو شریعتمداری وارد گود شده است  تاخطاب به هورا کشان وتبریک گویان داخلی و خارجی  بگوید بی خودی  ذوق زده نشوید و عجله نکنید  و تحلیل و تفسیرهای  اشتباه نکنید  . به ویژه اینکه اغلب تفسیر های تان با  نظر وتحلیل محور  دو موضوع  اختصاص داده شده است  مبنی براین که احتمال تغييرات جدي در سياست‌هاي کلان نظام و نقش و تاثير اين انتخاب بر آرايش سياسي احزاب و جريانات داخلي  وجود دارد .  البته سربازجو شریعتمداری هیچگونه  اشاره ای  به ادامه سیاست مذاکره هسته ای  نکرده  که موضوع اصلی وکلیدی چالش و تنش میان  مقامات آمریکایی واروپایی است . در عوض برای اینکه آب پاک برروی دست شان ریخته باشد به اینان گفته  گوش های تان  را خوب باز کنید  تابشنوید  و چشمان تان  را نیزخوب گشوده و بنگرید تادانید که هیچگونه تغییری حاصل نشده است جزاینکه  تنها اتفاق مهم جا به جایی مهره است . چون روحانی  عبور کرده از صافی شورای نگهبان است که آلت دست ولی فقیه است .  در ادامه افزوده  اینهم رخدادي تازه نیست .زیرا که در عمر سي‌و چند ساله  بازی قدرت  رژیم نامتعارف اصلاح ناپذیر بارها اتفاق افتاده است. برای اینکه یک رهبر ولی فقیه مکاره دارد که نقش مترسک دارد . زیرا که از سوی نیروهای امنیتی- پاسداری بشدت کنترل وحفاظت می شود تا که بلندگو وتوجیه گر  اهداف شان باشد . پس  جابه‌جايي  مهره ها همچون گذشته نشان مي‌دهد که اولا؛ نگاه مردم براي حل مشکلات و از جمله مشکلات اقتصادي است حتی اگر ناشی از غنی سازی اورانیوم باشد که مورد خواست پاسداران و ولی فقیه است و اشاره نشده است که این مشکل هم  در درون  این رژیم ضد بشری  ونه برون از آن است . چون  به قول خامنه ای  نظر دشمنان ( بخوان خودش و پاسداران وبیت وی   ) براي ملت ( یا ساندیس خوران ونیروهای سرکوبگر ) ايران اهميتي ندارد.  ثانيا؛ برخلاف آنچه دشمنان بيروني ادعا مي‌کنند، «حلقه‌مديريت» یا جابه جایی مهره ها  بدلیل وجود ولی فقیه همکاره در این رژیم بربرمنش تغییر ناپذیر  بسته نيست . به خصوص وقتی توطئه  کودتاهای خزنده چراغ خاموش سوم تیر 84 و 22 خرداد 88 وحصر موسوی وکروبی و رد صلاحیت رفسنجانی و مشایی مواجه با شکست شده است و  التماس رأی دادن مخالفان یا سرکشی جام زهر رهبر و شرایط تحمیلی موجب شد تا  مسئوليت‌ها  با  فشار مردم  ولی  با دور زدن مردم ومطالبات شان  در ميان سليقه‌هاي مختلف درون این رژیم ضدبشری قرون وسطایی جابه‌جا شود. 
 در ادامه سربازجو شریعتمداری بدون آنکه برروی نا مبارک خود آورد  چرا برخلاف ادعایی که می کرد فتنه گران وطن فروش و خائن وهمسو با دشمن بیگانه هیچ پایگاهی و بختی برای برنده شدن ندارند و تأکید بر چند برابر آرای بیشتر مدعیان اصول گرایان نسبت  به رقیب مغلوب می کرد؟ مهمتراینکه با وجود تهیه وتنظیم دو یادداشت روز و یک نکته تهدید وتأکید آمیز علیه نامزدان مدعی اصول گرا که بایدهر طوری شده به توافق برسند تا یک نامزد واحد معرفی کنند تا مانع از شکستن آرا و  عدم رودخانه تبدیل به نهر شوند . نه هیچ نامزدی به  جز حداد عادل به این تهدید لبیک نگفت  و وقعی ننهاد، بلکه نامزدان اصول گرایان با آرای 47% بازنده  شدند و اکنون متهم به همراهان نا همراه شده اند . بهرحال سربازجو شریعتمداری  برای جبران شکست و کمرنگ جلوه  دادن  آرای  مربوط به حامیان رفسنجانی وخاتمی  و بخشی از مخالفان که به روحانی داده شد و برای خنثی کردن یا  اینکه مانع  از مانور تبلیغاتی و بهره برداری اینان شود . پس به شیوه نخ نما شده  ی بازجویی و وارونه گویی وتحریف و اتهام زنی آورده  است  .تا آرای  روحانی را مختص آخوند بودن و نماینده  بودن خامنه ای  وی در شورای عالی امنیت  ملی بداند . همچنین عدم جانبداری وی  از رقیب مغلوب در مناظره تلویزیونی  وعدم انسجام نامزدان مدعی اصول گرا و وضع بحرانی اقتصادی وتورم وگرانی وفقر وبیکاری موجود   جزو دلایل جذب آرای وی بوده است . البته وی  اشاره نکرده است که عامل بحرانی  اقتصادی و ریشه  تورم وگرانی چیست؟  یا  نگفته است نقش  پروژه ی هسته ای در تشدید تحریم ها  و رشد تورم وگرانی لجام گسیخته همراه با فقر وبیکاری چیست که دلیل روی آوری به روحانی شده است؟ مگر در 8 سال گذشته رئیس جمهور و دولت ساده زیست عدالت محور اصول گرای عاشق خدمت نه شیفته قدرت مورد تأییدو پشتیبانی رهبرولی فقیه نبوده است؟  بهرصورت  سربازجو شریعتمداری برای اینکه زیرآب رفسنجانی و خاتمی و اصحاب فتنه را زده باشد وتأکید کند  که اینان بی خودی با اعلام حمایت از روحانی تلاش نکنند آرای ایشان را به نفع خودشان مصادره نمایند تا موجب تضعیف روحانی شوند و وی را وامدار خود کنند.  برای همین برای فرار از  پاسخگویی ادعای وارونه ی پیروزی مدعیان اصول گرا که منتهی به سرآب وشکست آنشد. تلاش کرده تا  صورت خود را با ضرب سیلی سرخ کند تا با فرافکنی و  پاک کردن صورت مسأله با شیوه بازجویی و پرونده سازی علیه مدعیان اصلاح طلبان وعارف  اینان را به نادمان پشیمان و متهم کرده است . البته  برخی از حامیان رقیب مغلوب را به فتنه و خیانت و وطن فروشی متهم کرده است و با گله وافسوس ناشی از عدم توافق نامزدان مدعی اصول گرا  تحلیل خاص خود را  تهیه و ارائه داده است  که  تأکید نموده چیزی جز جا به جایی مهره تغییر نکرده وذوق زدگان داخل وخارج بی خودی دل شان را صابون نزنند چون خبری برای جشن  پیروزی گرفتن   و  ابراز خشنودی اینان وجود ندارد :  
"پيروزي آقاي دکتر حسن روحاني در انتخابات پرشور و حماسي اخير، بلافاصله بعد از اعلام نتيجه انتخابات با تحليل‌ها و گمانه‌زني‌هاي فراوان و متفاوتي در داخل و خارج کشور روبرو شد. بيشترين حجم اين تفسيرها به دو موضوع؛ «احتمال تغييرات جدي در سياست‌هاي کلان نظام» و «نقش و تاثير اين انتخاب بر آرايش سياسي احزاب و جريانات داخلي» اختصاص داشت که هنوز هم ادامه دارد. يادداشت پيش روي اشاره‌اي گذرا به نکات ياد شده دارد.1- آقاي روحاني که در انتخابات حماسي 24 خرداد با کسب اکثريت آراي مردم به رياست جمهوري اسلامي ايران انتخاب شده‌اند، اگرچه اعلام کرده‌اند در اداره امور اجرايي کشور سليقه‌اي متفاوت با اصولگرايان و ساير نامزدها دارند ولي اين سليقه سياسي متفاوت در چارچوب سليقه‌هاي درون نظام تعريف شده و احراز صلاحيت ايشان از سوي شوراي نگهبان را در پي داشته است بنابراين، تنها رخداد تازه‌اي که اين روزها، با انتخاب آقاي روحاني اتفاق افتاده- و اتفاق مهمي نيز هست- جابه‌جايي مسئوليت امور اجرايي کشور از يک سليقه سياسي به سليقه سياسي ديگري در چارچوب و بستر تعريف شده نظام است. رخدادي که در عمر سي‌و چند ساله نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بارها اتفاق افتاده است. اين جابه‌جايي نشان مي‌دهد که اولا؛ نگاه مردم براي حل مشکلات و از جمله مشکلات اقتصادي به درون نظام است و به قول حضرت آقا؛ «نظر دشمنان براي ملت ايران اهميتي ندارد» و ثانيا؛ برخلاف آنچه دشمنان بيروني ادعا مي‌کنند، «حلقه‌مديريت» در نظام اسلامي بسته نيست و مسئوليت‌ها مي‌تواند با انتخاب مردم در ميان سليقه‌هاي مختلف درون نظام جابه‌جا شود. 2- تعيين سياست‌هاي کلي و کلان نظام مطابق اصل 110 قانون اساسي از اختيارات رهبري است. بنابراين برخلاف هياهوي دشمنان بيروني و دنباله‌هاي داخلي آنها، با انتخاب آقاي دکتر روحاني، سياست‌هاي کلان نظام تغييري نکرده و نخواهد کرد. آقاي روحاني سال‌هاي متمادي دبير شوراي عالي امنيت ملي و يکي از نمايندگان رهبر معظم انقلاب در اين شورا بوده- و هنوز هم هستند- و مي‌دانند که علاوه بر اختيار قانوني رهبري در تعيين سياست‌هاي کلي نظام- ولايت مطلقه فقيه- بسياري از سياست‌هاي کلان با ارجاع رهبر انقلاب، در اين شورا مورد بحث و بررسي قرار گرفته و نهايتاً در صورت تأييد ايشان به اجرا درمي‌آيد. اعضاي اين شورا مطابق اصل 176 قانون اساسي عبارتند از؛ رؤساي سه قوه، رئيس ستاد فرماندهي کل نيروهاي مسلح، مسئول امور برنامه و بودجه، دو نماينده به انتخاب مقام‌رهبري، وزراي امور خارجه، کشور و اطلاعات و برحسب موضوع، وزير مربوطه و عالي‌ترين مقام‌هاي ارتش و سپاه. با توجه به نکته ياد شده، با حضور آقاي دکتر روحاني در رأس قوه اجرايي کشور، هم نگراني بعضي‌ها و هم انتظار برخي ديگر درباره تغيير سياست‌هاي کلان نظام بي‌اساس و نشدني است و البته ايشان نيز تاکنون چنين ادعايي را مطرح نکرده‌اند. 3- همزمان با انتخاب آقاي روحاني، سه جريان جبهه اصلاحات، اطرافيان آقاي هاشمي رفسنجاني و اصحاب فتنه تلاش گسترده و از قبل پيش‌بيني شده‌اي را براي مصادره آراي ايشان به نفع خود آغاز کردند. اين تلاش با استناد به حمايت آقايان هاشمي رفسنجاني و محمد خاتمي از آقاي روحاني صورت گرفته و ادامه دارد. جريانات ياد شده در تبليغات و اظهارنظرهاي خود به طور زيرکانه‌اي موقعيت آقاي دکتر روحاني را تضعيف کرده و ادعا مي‌کنند چنانچه هاشمي و خاتمي از وي حمايت نکرده بودند نمي‌توانست اکثريت آراء مردم را به دست آورد! اين عمليات رواني گسترده و پرحجم براي مصادره آراي آقاي دکتر روحاني در حالي است که؛الف: مدعيان اصلاحات در همان اوايل کار متوجه شدند نامزد اختصاصي آنها، آقاي عارف کمترين شانسي براي پيروزي ندارد و تمامي نظرسنجي‌ها از پايين‌ترين رده مقبوليت ايشان در ميان 8 نامزد رياست جمهوري يازدهم حکايت مي‌کند. اصرار آقاي عارف که نامزد اصلاح‌طلبان است آراء ايشان را کمتر و کمتر مي‌کرد و نهايتا تصميم به حذف ايشان گرفته شد و با وجود مخالفت‌ها و مقاومت‌هاي فراوان آقاي عارف، او را وادار به انصراف کردند و اين در حالي بود که حلقه‌هاي دوم و سوم جبهه اصلاحات- که معمولاً در جريان تصميم‌هاي اصلي نيستند- به شدت اعتراض مي‌کردند که چرا نامزد اصلاح‌طلبان را حذف مي‌کنيد و از روحاني که هيچ قرابتي با اصلاحات ندارد حمايت مي‌شود؟!ب: درباره حمايت گروه‌ها و جريانات اپوزيسيون از کانديداتوري آقاي دکتر روحاني، قبل از همه بايد از هوشمندي ايشان قدرداني کرد که برخلاف خاتمي و موسوي و کروبي، نه فقط روي خوشي به اين جرثومه‌هاي فساد و تباهي نشان نداد بلکه با اظهارات خود در مناظره‌هاي تلويزيوني و تأکيد بر آموزه‌هاي نظام و انقلاب- ولو با سليقه و بياني متفاوت- راه سوءاستفاده آنها را در مقياس قابل توجهي سد کرد.4- اگرچه مدعيان اصلاحات با سر و صدا و هياهو و تيترهاي اول روزنامه‌ها و نشريات تحت مديريت خود اصرار داشته و دارند که انتخاب آقاي دکتر روحاني را پيروزي اصلاح‌طلبان قلمداد کنند و ايشان را وامدار و مديون خود بدانند! ولي با توجه به نکته ياد شده؛الف: آقاي روحاني نه فقط مديون آنها نيست، بلکه مدعيان اصلاحات به ايشان بدهکار هستند، چرا که آنان در پوشش حمايت از نامزدي آقاي روحاني فرصت حضور و خودنمايي در عرصه سياسي کشور را يافته بودند.ب: اصحاب فتنه و برخي از مدعيان اصلاحات- تاکيد مي‌شود که برخي و نه همه آنها- بعد از وطن‌فروشي در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 که با ادعاي تقلب در انتخابات کليد خورده بود، در پي آن بودند که از يکسو پشيماني خود از جناياتي که مرتکب شده بودند را نشان بدهند و از سوي ديگر براي اين شرمندگي و رسوايي پوششي دست و پا کنند. اعلام حمايت آنان از نامزدي آقاي روحاني اگرچه نمي‌تواند مانع مجازات آنها باشد ولي پوشش مورد اشاره را در اختيارشان گذارده است. از اين روي با جرأت مي‌توان گفت که نه فقط آقاي روحاني وامدار مدعيان اصلاحات نيست، بلکه آنها به آقاي دکتر روحاني بدهکار هستند، اگرچه پُز طلبکارانه گرفته‌اند.5- به اعتقاد نگارنده که با شواهد قابل ارائه فراواني نيز همراه است، آراي آقاي دکتر روحاني قبل از آن که خاستگاه گروهي و حزبي داشته باشد، خاستگاه مردمي داشته است و عوامل زير را مي‌توان در کسب آراي ايشان موثر دانست.الف: روحاني بودن که در ميان مردم از اعتبار و اعتماد ويژه برخوردار است. اين ويژگي از قضا در ميان حلقه‌هاي اول و دوم جبهه اصلاحات منفي تلقي مي‌شود! يکي از همين طيف طي مصاحبه‌اي درباره آقاي خاتمي- مصاحبه وي موجود است- گفته بود «گروه خوني ايشان به علت آن که روحاني است، با اصلاحات سازگار نيست!»ب: تعدد نامزدهاي اصولگرا که نهايتا هيچکدام از آنها حاضر نشدند به نفع يکي از ميان خود انصراف بدهند. ممکن است گفته شود مجموعه آراء آنها نيز کمتر از آراء آقاي روحاني بود که در پاسخ بايد گفت؛ مردم با مشاهده تعدد آنها و مخصوصا موضع‌گيري برخي از آنان عليه يکديگر در مناظره‌هاي تلويزيوني، بيم آن داشتند که اين تفاوت نظرها و کنار نرفتن به نفع ديگري رويه و روشي باشد که هنگام رياست بر قوه مجريه نيز ادامه يابد و همانند آنچه در دولت دهم شاهد بودند برخي از تنش‌هاي آسيب‌رسان را در پي داشته باشد.ج: شرايط ناهنجار اقتصادي کشور و مخصوصا گراني‌هاي لگام‌گسيخته و افزايش جهشي قيمت‌ها، همراه با سياه‌نمايي‌هاي گسترده عليه دولت کنوني و ناديده گرفتن خدمات برجسته و بعضا کم‌نظير آن از يکسو و پرداختن دولت به مسائل حاشيه‌اي و بي‌توجهي غيرقابل توجيه به مشکلات معيشتي مردم از سوي ديگر نقش فراواني در جلب آراء به سمت آقاي روحاني داشت. از اين روي جناب دکتر روحاني قبل از آن که از حمايت کارگزاران و مدعيان اصلاحات تشکر کنند بايستي خود را مديون حلقه انحرافي نفوذي در دولت بدانند! د: تاکيد آقاي روحاني بر پيروي از رهبر معظم انقلاب، دو دهه نمايندگي حضرت آقا در شوراي عالي امنيت ملي و... از جمله عوامل ديگري است که در همپوشاني با ساير عوامل ياد شده در کسب اکثريت آراي مردم نقش داشته است.6- اين روزها مدعيان اصلاحات و اصحاب فتنه در هماهنگي با رسانه‌ها و مراکز بيروني، اصرار دارند انتخاب آقاي روحاني را با مشخصاتي که خود براي ايشان ترسيم نموده‌اند، نشانه تضعيف اصولگرايي و تفکر بسيجي در اين مرز و بوم قلمداد کرده و سرخوردگي آنان را دنبال کنند، و حال آن که اقتدار نظام و جايگاه برجسته کنوني آن در منطقه و جهان مديون فداکاري بسيجيان و حزب‌الله پاکباخته است و اين جريان الهي و انقلابي در همه عرصه‌هاي داخلي و خارجي کشور حرف اول را مي‌زند... و شرح بيشتر در اين باره را به زمان ديگري موکول مي‌کنيم.7- و بالاخره، اکنون آقاي روحاني رئيس جمهور همه ملت هستند و به قول حکيمانه رهبر معظم انقلاب، بايد رقابت‌ها تبديل به رفاقت شود و همگان براي تحقق آنچه رئيس جمهور منتخب وعده داده است به کمک ايشان بشتابند"
هوشنگ بهداد
دروغ نامه کیهان دو شنبه  27 خرداد ماه سال 1392

 یادداشت همراهان ناهمراه ! (يادداشت روز)