نگاه عبور از پيچ تاريخي برجام

نگاه 
عبور از پيچ تاريخي برجام5آبان -94
انگار درکشور80 میلیونی ایران هیچ موضوع مهمتری از برجام یا توافق  برنامه ی هسته ای  وموافقت ومخالفت با آن وجودندارد .به ویژه اینکه مردم هیچ مطالباتی ندارند . همچنین در کشور پدیده های تورم وگرانی وفقر وبیکاری واعتیادو تن فروشی و کارتونخ وابی وکودکان کارخیابانی ..... وجودندارد . فقط یک موضوع مهم وجودداردولاغیر و آنهم برجام است . برای همین  ترجیح بند همه موضوعات شده است .
نويسنده: دكتر محمدحسين محترم

با نامه تاريخي و درايت و ابتکار عمل مهم رهبر معظم انقلاب، کشور از پيچ تاريخي برجام به سلامت عبور کرد و به همه قيل و قال هاي بجا و نابجاي موافقان و مخالفان پايان داد. مجادله هايي که مي توانست امنيت ملي و منافع ملي هر کشوري را تا مرز خطر و بحران پيش ببرد، اما به برکت وجود رهبري فقيه، حکيم، بصير و عالم به زمان، در کشور ما چنين نشد و حتي با نگاه مردم به انگشت نوراني و مقتدرانه رهبري، برجام هم که دشمنان اميد زيادي به ايجاد اختلاف در صفوف ملت و دو دستگي بين مردم با سوءاستفاده از آن براي تغيير ماهيت جمهوري اسلامي و اقدامات براندازانه خود داشتند، مايه انسجام و همبستگي ايرانيان شد.
    نامه تاريخي رهبر معظم انقلاب در مورد برجام يک بار ديگر نشان داد که وجود يک فقيه مدير و مدبر؛ و رهبري قدرتمند و هوشمند با ابتکار عمل به عنوان ديده باني تيزبين در راس نظام جمهوري اسلامي، چگونه مي تواند در بزنگاه ها و پيچ هاي تاريخي، کشور را از فروغلطيدن به ورطه نابودي نجات دهد و نقشه هاي دشمنان را نقش بر آب کند و غفلت مسئولان را با نگاه تيزبين ولايي خويش جبران کند.

    اگر دولت محترم، مجلس شوراي اسلامي و شوراي عالي امنيت ملي به درستي و با درک درستي از واقعيات جغرافياي سياسي کشور، منطقه و جهان به وظايف خود عمل کرده بودند و منافع ملي را بيشتر مورد توجه قرار مي دادند، مي توانستند الزامات نه گانه رهبري را در توافقنامه و مصوبات خود لحاظ کنند. لذا ابلاغ الزامات نه گانه از سوي رهبري قطعا نشان از يک غفلت دارد که چرايي آن بماند براي بعد. اما بار ديگر نگاه تيزبين و ابتکار عمل بي مثال رهبري به داد ملت رسيد و بر عقل هاي غفلت زده و خوشبين نهيب زد که مبادا از يک سوراخ چندبار گزيده شويد. در حقيقت الزامات نه گانه رهبري بستن راه گزيده شدن دوباره ملت از سوي مار کبرا و شيطان بزرگ آمريکاست. شيطاني که از در بيرون رانده شده و اکنون پشت پنجره منتظر باز شدن روزنه اي براي نفوذ مجدد و ورود ناخوانده خود است.

    اکنون با تاييد مشروط رهبر معظم انقلاب اسلامي، برجام به يک قانون شرعي تبديل شد و مسئولان و مردم و همگان از هر قشر و سليقه و گروه سياسي و غيرسياسي بايد هشدارها و تذکرات دو سال گذشته رهبري در مورد مذاکرات و خطوط قرمز اعلام شده و همچنين الزامات نه گانه ابلاغ شده از سوي ايشان در مورد برجام را نصب العين خود قرار دهند و به مجادلات بر سر آن که گاهي همانند خود مذاکرات ملال آور مي شد، پايان دهند و سه اولويت اصلي را در دستور کار خويش قرار دهند تا شاهد تامين امنيت و منافع ملي و مانع نفوذ دشمن باشيم.

    1- از مکر و حيله و فريبکاري و توطئه هاي آمريکا غافل نباشيم و نقشه هاي دشمن را به دقت رصد کنيم و براي مقابله با آنها برنامه داشته باشيم. کسي تصور نکند با مذاکرات هسته اي و توافقنامه برجام، آمريکا به عنوان دشمن شماره يک ملت ايران به يک رقيب سياسي در سطح بين المللي و يا يک شريک منطقه اي تبديل و تنزل پيدا کرده و تابوي مذاکره با آمريکا شکسته شده است و دولتمردان آمريکايي قابل اعتماد هستند. چرا که با توجه به سوءسابقه و کارنامه سياه آمريکا در دشمني با ملت ايران و بلکه همه ملل جهان، بعيد است اين دشمن تروريست بالذات در آينده جز از در دشمني با ملت ايران درآيد. لذا ايستادگي بر موضع استکبارستيزي و هوشياري در برابر نيات خصمانه آمريکا همچنان يک اصل مهم و لايتغير ملت ايران است و مسئولان، به ويژه رئيس جمهور محترم و دستگاه ديپلماسي سياست خارجي کشور بايد بر آن پاي بفشارند و مقاومت کنند.

    2- اکنون همه نگاه ها و دغدغه ها بايد معطوف به اجراي درست برجام و جلوگيري از هرگونه نفوذ، سوءاستفاده، بدعهدي، فريبکاري و دبه درآوردن 5+1 به ويژه آمريکا باشد. از ابتداي مذاکرات تاکيد مي شد که مفاد برجام هرچه باشد، در مجاري قانوني بررسي و نقاط قوت آن پذيرفته و نقاط ضعف و نگراني هاي آن با قيدهايي مشروط خواهد شد که چنين شد. اما آنچه که در برجام مهم بود و هست نگاه استراتژيک به منافع و امنيت ملي است که چگونه آمريکا با سوءاستفاده به دنبال نفوذ در کشور است. در برابر روح برجام بايد هوشيار بود که دشمن چه هدفي را در پشت پرده برجام در سر مي پروراند.همان روحي که برخي دوستان دولتي بارها در طول مذاکرات تاکيد داشتند تهديدها و تحقيرها و توهين هاي آمريکايي ها با آن منافاتي ندارد و با لطايف الحيلي از کنار آنها مي گذشتند. اما اکنون با توجه به بند بند نامه تاريخي رهبر معظم انقلاب روشن شد که منافات اساسي دارد. از برگشت پذيري و حفظ ساختار تحريم ها تا روي ميز بودن گزينه نظامي، و از تعبير لغو تحريم ها به تعليق تحريم ها تا اعمال تحريم هاي مجدد به بهانه هاي حقوق بشر و تروريسم! لذا اکنون مهم ترين دغدغه و نگراني در مورد برجام بدعهدي و دبه درآوردن و فريبکاري آمريکا است. علاوه بر مستندات فراوان بر اين ادعا حتي در طول مذاکرات هسته اي، بردن برنامه موشکي ايران به شوراي امنيت از سوي آمريکا، انگليس، فرانسه و آلمان و همچنين نامه هنري کي سينجر اين سياستمدار کهنه کار آمريکايي به اوباما، هر دو مورد در هفته گذشته، مويد اين نگراني و عدم رفع آن و تاکيدي بر ضرورت هوشياري در برابر نقض توافقنامه هسته اي چه در گفتار و چه در عمل طرف هاي مقابل در 5+1‍ به ويژه آمريکا به شمار مي رود. به عنوان نمونه همان گونه که قرار بود تحريم هاي هواپيمايي تا تير 93 خاتمه پيدا کند، اما از تير 94 هم گذشت و تاکنون هنوز چنين نشده است.

    البته همين جا بايد تاکيد شود که نامه تاريخي رهبر معظم انقلاب کاملاگويا و شفاف است و نيازي به هيچ تفسير و مصادره به مطلوبي ندارد، آن گونه که آقاي عراقچي در گفت وگوي ويژه خبري چهارشنبه شب شبکه دو سيما در اظهارنظري عجيب ادعا کرد الزامات نه گانه رهبري همان مفاد برجام است!!! اگر اين الزامات همان مفاد برجام است، سوال اين است که چه ضرورت و نيازي به نوشتن نامه تاريخي رهبري به رئيس جمهور بود؟ انتظار جامعه از همه مسئولان و جريانات سياسي به ويژه مسئولان دولتي و تيم مذاکره کننده هسته اي اين است که مفاد نامه تاريخي رهبري را آن گونه که هست، ببينند و بر تحقق آن همت گمارند و از باز کردن باب جديدي براي مجادله هاي بي حاصل و ملال آور جدا پرهيز کنند، چرا که عبور از پيچ تاريخي برجام، نياز به آرامش و اجراي دستورات رهبري بدون هر گونه تفسير و تاويلي دارد.

    3- بايد از امروز همه مسئولان تمام توان خود را صرف حل واقعي مشکلات اقتصادي مردم کنند و دوران شعار دادن و وعده دادن تمام شد. اگر تاکنون مشکلات اقتصادي به گردن تحريم ها انداخته مي شد و با وعده رفع تحريم ها، وعده بهبود شرايط اقتصادي داده مي شد، از امروز زمان عمل کردن به وعده ها است و مردم منتظرند آثار تحقق وعده ها را در عمل، در زندگي و سفره هاي خود ببينند. مخصوصا دولت و شخص رئيس جمهور محترم که تاکيد داشتند همراه با چرخ سانتريفيوژها، چرخ اقتصاد کشور هم بايد بچرخد. بسم الله، اکنون زمان چرخيدن چرخ اقتصاد کشور است. هرچند در چرخيدن چرخ سانتريفيوژها اما و اگرها و ابهام هايي وجود دارد! اميد است که وعده هاي داده شده صرفا جنبه تبليغاتي و انتخاباتي نداشته و شاهد حل مشکلات اقتصادي مردم به ويژه حل مشکل اشتغال جوانان، گراني، رکود و تورم با تکيه بر اقتصاد مقاومتي باشيم و دل خوش به آمد و رفت هيئت هاي خارجي نباشيم. هرچند سياست هاي اقتصادي دولت يازدهم تاکنون چنين چشم اندازي را ترسيم نمي کند و اين سياست ها براساس اظهار نظر کارشناسان اقتصادي از جمله کارشناسان اقتصادي حاضر در تيم اقتصادي دولت و نامه هشدارگونه اخير سه وزير دولت تدبير و اميد به رئيس جمهور در مورد احتمال تبديل شدن رکود اقتصادي موجود به بحران، ناکارآمدي خود را نشان داده است. ملت منتظر است همان گونه که شاهد جشن هسته اي در دولت قبل بودند، شاهد جشن حل مشکلات اقتصادي در دولت يازدهم باشند. ان شاءالله.