زمستان است... 8 آذر-
95
اگرچنانچه پائیزکارتون خوابان زمستان شده وسرد است و به صبح نرسیده برخی
شان به دلیل گرسنگی و سرما یخ می ز نند وجان می دهندتامرگ تدریجی مضاعف شان پایان
یابد .درمقابل بیت خامنه ای رهبرپوشالی
مستضعفان جهان وام اقرای جهان اسلام نه گرم که د اغ است.زیرادر کنار سفره های
رنگین وسورسات منقل آتش ذغال منقل موجب نشئگی خامنه ای رهبرانتصابی فقیه می شود.
طوری در دیدارهای مدام نمایشی اش درعالم
هپروت واوج نشئگی آمریکارا نابود می کند و ضمن تأکید دشمن ونفوذی شناسط که می کندنسخه ها ورهنمودهای داخلی ومنطقه ای
وجهانی تجویز می کند.
سرد است. سرما است؛ اگر چه هنوز پاییز برگریز است و زمستان از راه نرسیده.
شاید زمستان میخواهد با این سرما آمدنش را زودتر خبر دهد و حضورش را به رخ بکشد؟
آیا در این سرما «سرها در گریبان است»؛ آن چنان که مهدی اخوان ثالث سالها پیش
گفته بود؟
زمستان و سرمای زودتر از هر سال آمده امسال بیشتر ایران را دربرگرفته و
تقریبا همه جا را سفیدپوش کرده و همه را هم غافلگیر کرده است. سرمایی که شاید
تلنگری به وجدان خفته برخی از ما بوده و آن را بیدار کرده باشد تا اگر در گرمای
هوا و آلودگی هوا و ... با هم و به یاد هم نبودیم، این بار این کار را کرده و کنار
هم باشیم.
این روزها در سایتها و شبکههای اجتماعی که لبریز از عکسها و پرترههای سفید و برفی شدهاند، کم نمیبینیم و نمیخوانیم که «برف نو» برای همه زیبا و خوشایند نیست. کمپینهایی را می توان سراغ کرد که برای کمک به کارتنخوابها و بیخانمانها به راه افتاده و از همه میخواهد به یاری آنان شتافته و با معرفیشان به مسئولان و گرمخانهها زمستان گرمی را – هر چند کوتاه و گذرا – برایشان رقم بزند. حرکتهایی که با همراهی مسئولان هم همراه شده و واکنش برخی را هم در پی داشته است. این که این دست کنشها چقدر ماندگارند و چه اندازه گرمابخش زندگی بیخانمانها، باید چشم روی هم گذاشت و منتظر ماند و دید.
شاید این برف نو، سرمای استخوانسوز یا زمستان در راه گرمابخش باشد و پیوند دهنده ما. شاید در این روزهای سرد به یاد بیسرپناهان افتاده و به جای آن که تنها تماشایشان کنیم یا تنها سوژه عکسهایمان در اینستاگرام و تلگرام باشند و برایمان لایک و توجه بخرند، به کمکشان بشتابیم. همه، ماییم نه فقط گروهی دانشجو، داوطلب، خیر و ... همه، ما هستیم که باید دستی برای کمک دراز کنیم نه چنان که اخوان گفت: «اگر دست محبت سوی کس یازی، به اکراه آورد دست از بغل بیرون، که سرما سخت سوزان است.»
عکاسان ایسنا، عبدالواحد میرزازاده و همت خواهی با مجموعه «شبهای سردپاییزی تهران» به استقبال سرمای زمستانی پایتخت در آذر ماه رفتهاند.
ایسنا - محمد علیجانی بائی
این روزها در سایتها و شبکههای اجتماعی که لبریز از عکسها و پرترههای سفید و برفی شدهاند، کم نمیبینیم و نمیخوانیم که «برف نو» برای همه زیبا و خوشایند نیست. کمپینهایی را می توان سراغ کرد که برای کمک به کارتنخوابها و بیخانمانها به راه افتاده و از همه میخواهد به یاری آنان شتافته و با معرفیشان به مسئولان و گرمخانهها زمستان گرمی را – هر چند کوتاه و گذرا – برایشان رقم بزند. حرکتهایی که با همراهی مسئولان هم همراه شده و واکنش برخی را هم در پی داشته است. این که این دست کنشها چقدر ماندگارند و چه اندازه گرمابخش زندگی بیخانمانها، باید چشم روی هم گذاشت و منتظر ماند و دید.
شاید این برف نو، سرمای استخوانسوز یا زمستان در راه گرمابخش باشد و پیوند دهنده ما. شاید در این روزهای سرد به یاد بیسرپناهان افتاده و به جای آن که تنها تماشایشان کنیم یا تنها سوژه عکسهایمان در اینستاگرام و تلگرام باشند و برایمان لایک و توجه بخرند، به کمکشان بشتابیم. همه، ماییم نه فقط گروهی دانشجو، داوطلب، خیر و ... همه، ما هستیم که باید دستی برای کمک دراز کنیم نه چنان که اخوان گفت: «اگر دست محبت سوی کس یازی، به اکراه آورد دست از بغل بیرون، که سرما سخت سوزان است.»
عکاسان ایسنا، عبدالواحد میرزازاده و همت خواهی با مجموعه «شبهای سردپاییزی تهران» به استقبال سرمای زمستانی پایتخت در آذر ماه رفتهاند.
ایسنا - محمد علیجانی بائی
ایسنا - محمد علیجانی بائی