يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "باغِ سرمازده!"

اوین نامه ی کیهان شنبه 7 مرداد ماه سال 1396
يادداشت ميهمان  اوین نامه ی کیهان "باغِ سرمازده!"
 سیاه بازی یا قورباغه جای ولکس واگن قالب کردن ادامه دارد چون سربازجو شریعت نداری کوشش می کند تا نوچه هاو دست پرورده وهمکارانش را که سابقه طولانی همکاری با اوین نامه دارند به عنوان یادداشت نویس مهمان جا بزند تاوانمود کند قلم زن جدید  است وتحلیلش کپی و تکراری مشابه سایر همکاران یادداشت نویس نمی باشد .

پس از آنکه وعده لغو بالمره تحريم ها در روز اجرايي شدن برجام محقق نشد و برخي از مسئولين سازمان انرژي اتمي کشورمان که در عدم انجام تعهدات طرف آمريکايي سخن بر زبان آورده بودند، از سوي رئيس محترم جمهور، بي اطلاع از مسائل معرفي شدند و بعد از آن که برخي از دولتمردان محترم، سخن از دستاورد هيچِ برجام گفتند و مشخص گرديد اوضاع آن گونه که معرفي مي شود، بر وفق مراد نيست، جناب آقاي روحاني مجدداً به صحنه آمده و اعلام کردند که در باغي براي ما باز شده و قرار است درختان اين باغ، خيلي زود به ثمر نشسته و ميوه هاي آن در دسترس همگان قرار گيرد و بايد صبر کرد تا وقت ميوه دادن درختان اين باغ فرا رسد. دلسوزان، اقتصاددانان، صنعتگران، بازرگانان، کارگران و ... که از رکود سخن مي گفتند، به انحاء مختلف تخطئه شده و به القاب غيرمحترمانه نواخته مي شدند تا کسي جرئت نکند که در مقابل موافقان برجام، سخني بر زبان جاري سازد و بر همين اساس برخي از اين مخالفان با تصور اين که شايد آن که اشتباه مي کند، نه دولتمردان محترم، بلکه خود ايشان هستند که تعجيل مي ورزند و بايد منتظر باشند که از ثمرات و ميوه هاي باغ سرسبزي که در آن گشوده شده، منتفع گردند، زبان در کام گرفتند. صبري که هرچه گذشت نتيجه اي جز تقويت باور قبلي يعني بي ثمر بودن برجام به همراه نداشت. اکنون اما با تصويب آنچه به عنوان مادر تحريم ها در کنگره آمريکا تصويب شد، مشخص گرديد که ظاهراً درختان باغ را سرما زده و شکوفه هاي آن را ريخته و ديگر اميدي به ثمر دادن اين باغ نبايد داشت
    برخي مسئولين دولت محترم که امضاي وزير خارجه آمريکا را تضمين قراردادي به اين مهمي مي دانستند اکنون که با چنين عهدشکني از جانب آمريکا مواجه شده به ايراد سخنراني پرداخته و مي فرمايند که آمريکا هميشه عهدشکن بوده است و ما هيچ گاه به آمريکا اعتماد نداشته ايم و آدمي را در تحليل و افکار خود حيران و سرگردان مي سازند که دولتي که اعتماد به آمريکا نداشته چگونه هيچ تضمين محکمي از طرف مقابل نگرفته و به امضا و سخن وزير خارجه آمريکا دل خوش کرده و اگر اينان به آمريکا اعتماد داشتند، اوضاع چگونه بود؟ اما نکته جالب تر اين که همچنان برخي از دولتمردان محترم، اميد دارند که از اين باغ سرمازده، محصول و ميوه مرغوبي عايدشان شود و ظاهراً در پشت در اين باغ، بست نشسته اند! ايشان اعلام مي کنند که هنوز که اتفاقي نيفتاده و آنچه تصويب شده، چيزي جز همان تحريم هاي موضوعي قبلي نيست و بايد منتظر باشيم تا مشخص شود آيا اين قانون در مسير نهايي شدن قرار مي گيرد يا خير! ياللعجب از اين همه اعتماد به نفس! برخي دولتمردان آمريکايي با اين توجيه که اين تحريم ها مي تواند باعث برهم خوردن برجام و خروج ايران از اين توافق گردد با چنين اقداماتي مخالفت مي کنند و برخي از دولتمردان ما سعي در توجيه رفتار آمريکا دارند. بايد اين گونه گفت که برادر بزرگوار! آيا اگر به دليل بدعهدي آمريکا که در خوي استکباري و ذات خبيث اين دولت نهادينه شده است، برجام نقض شود، شما که به عنوان سربازان اين انقلاب در مذاکرات عمل کرده ايد، متهم نقض عهد آمريکا شناخته مي شويد که براي هر رفتار آمريکا، عذر و بهانه اي مي تراشيد؟

    برجام طفل نارسي است که اگر در ابتدا اميد به اين بود که بتوان با حمايت و مراقبت، آن را زنده نگه داشت و بزرگ کرد، به واسطه انفعال دولت محترم در برابر بدعهدي طرف مقابل و بي توجهي به شروط مجلس، شوراي عالي امنيت ملي و مقام معظم رهبري، ديگر اميدي بر آن نيست و مرده اي است که برخي با خودفريبي، بر او لباس و تن پوشي پوشانده و تظاهر به شيرخوردن و بزرگ شدن آن مي نمايند. نبايد خود را فريب داد. سياست اعتماد به آمريکا هيچ گاه جواب نداده است و در آينده نيز جواب نخواهد داد. سخن از مذاکره مجدد و بازنگري در برجام و مسائلي از اين قبيل، بيرون رفتن از چاله و افتادن در چاه است و ثمري جز خسران بيشتر نخواهد داشت. دولتي که از گزينه هاي روي ميز سخن مي گفت و قائل به گفت وگوي با ايران قبل از تعليق تمام فعاليت ها نبود، زماني که با بيست هزار سانتريفيوژ و غني سازي بيست درصد مواجه شد، شروط خود را فراموش کرد و نامه فدايت شوم براي ايران ارسال کرد چرا که فهميد با قلدرمآبي نمي تواند با ايران سخن بگويد. اتفاقاً نگارنده با اين جمله کليدي آقاي روحاني که کسي نمي تواند و نبايد با ملت ايران با زبان تهديد سخن بگويد، موافقت صددرصدي دارد و معتقد است اين جمله را بايد هميشه متذکر شويم اما سوال اساسي اين است که چه زماني کسي به خود جرئت نمي دهد با ايران با زبان تهديد سخن بگويد؟ زماني که با پرتاب خودکار به سمت مذاکره کننده آمريکايي يا فرستادن نامه الکترونيک مي خواهيم پاسخ رفتار عهدشکنانه دشمن را بدهيم و در مقابل تمام بدعهدي هاي دشمن، رفتار درخور و شايسته اي را انجام نمي دهيم يا زماني که با شليک موشک به مرکز فرماندهي دشمن، پاسخ ترقه بازي او را داده باشيم؟ کلوخ انداز را پاداش سنگ است! نبايد خود را فريب داد و با ايجاد دوگانه هاي کاذب دولت با تفنگ و بي تفنگ، جنگ طلب و صلح طلب و... از مقابله با دشمن طفره رفت. دولت محترم از کدام ابزار مناسب در قبال رفتار دشمن استفاده کرده است. دادن امتياز نفتي به شرکت بدعهد کشوري که نقش پليس بد را در مذاکرات بر عهده گرفته بود و بخشيدن سهم بازار خودروي کشور به کمپاني همين کشوري که جايگاه اصلي و هرسال ميزبان تجمع منافقين است، برخورد مناسبي است؟ پاشيدن بذر نااميدي با گفتن جملاتي چون ايرانيان فقط در پخت آبگوشت مهارت دارند و عدم اعتماد به همين حداقل مهارت و واگذاري امتياز به کشور و شرکت بيگانه براي طبخ غذا در قطارهاي کشورمان و نمونه هاي بسيار ديگر از ديگر مواردي است که مي توان به آن اشاره کرد. با اين حجم واردات کالاي مصرفي و بي توجهي به آنچه به عنوان اقتصاد مقاومتي ناميده شده و بايد محور اصلي رفتارهاي اقتصادي کشورمان باشد، مي توان به مقابله با تحريم دشمن پرداخت؟
    دولت يازدهم در پايان مسير چهار ساله خود قرار دارد و مقرر است که جناب آقاي روحاني که به عنوان منتخب مردم در انتخابات دوره دوازدهم رياست جمهوري معرفي شده است، کابينه و دولت جديد را تشکيل دهد. به نظر مي رسد ادامه مسير کنوني نتيجه اي جز تشديد رفتار گستاخانه آمريکا و طرف غربي را به همراه نخواهد داشت. بايد طرحي نو در انداخت و با رفتاري جهادي و انقلابي با دسيسه دشمن مقابله کرد. هرگونه مماشات و کوتاهي در اين امر تبعات سنگيني براي کشور و مردم به همراه خواهد داشت. درگير کردن ملت و دولت به مسائل فرعي و حاشيه اي و غفلت از مسائل اصلي اگر توطئه و تلاش دشمن نباشد، قطعاً اقدام غافلان و ناآگاهان است. تلاش دولت دوازدهم بايد بر مبناي توليد و اشتغال بر محور اقتصاد مقاومتي باشد. دل بستن به برجام و اميد به برجام هاي بعدي، سرابي است که دنبال کردن آن، جز خستگي و نااميدي براي دنبال کننده آن ثمري نخواهد داشت.
نويسنده: علي اكبري