نگاه بازجویانه اوین نامه ی به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب

نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری  به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب  11 مرداد-96
از برجام چيزي به دست نياورديم اما دستاورد بزرگي است
     سرويس سياسي سهم خواهي مدعيان اصلاحات از روحاني طي هفته هاي اخير به اوج خود رسيد. آنان خط خبري وسيع و پر حجمي راه انداختند و ضمن اشاره به حمايتشان از روحاني در انتخابات، خواستار حضوري پررنگ تر در کابينه دوازدهم شدند. اين طيف حمايت از روحاني و سهم خواهي را لازم و ملزوم هم وانمود کرد و در اين مسير تا جايي پيش رفت که به خط و نشان کشي و ترسيم دوراهي «حمايت يا عدم حمايت» از روحاني رسيد. البته از جرياني که رويه بيجا و ناحق سهم خواهي را حق و دولت روحاني را رحم اجاره اي خود ميداند، اصلا بعيد نيست که رئيس جمهور را به عدم حمايت تهديد کند.

    روزنامه زنجيره اي بهار ديروز در گزارشي از حلقه نزديکان روحاني انتقاد کرد که چرا از سهم خواهي و غنيمت طلبي اصلاح طلبان در چينش کابينه گله مند هستند و نام آن را فشار سياسي گذاشته اند!

    در اين گزارش آمده است: «تعبير «فشار» در واکنش به بيان مطالبات، نقدها و حتي اعتراضات حاميان دولت در موضوع چينش کابينه نشانگر آن است که برخي از نزديکان روحاني آنطور که بايد و شايد متوجه الگوي راي دهي مردم به رئيس جمهور منتخب نشده اند و تصورشان اين است که «آري» به روحاني همان «چک سفيد امضا» به اوست

    اين روزنامه در ادامه ضمن هشدار به نزديکان روحاني مبني بر اينکه نبايد تصور کنند که مي توانند با حمايت آنها به قدرت برسند و خر مرادشان که از پل گذشت اصلاح طلبان را دور بزنند، نوشت: «چهره هايي که در حال انتخاب اعضاي کابينه جديد هستند به اين نکته مهم بي توجهند که مهمترين بازوي حمايتي حسن روحاني در دوران انتخابات چهره هاي اصلاح طلب بوده اند و نمي شود در هنگام انتخابات شاهد فشردن دست چهره هاي اين جريان سياسي از سوي روحاني و نزديکان اعتدالي اش باشيم اما در زماني که وقت اجراي وعده هاست به يکباره همراهان ديروز به کل فراموش شده و به چند ديدار تشريفاتي و بدون هيچ نوع تصميم گيري عملياتي بسنده شود

            
تهديد روحاني به عدم حمايت اصلاح طلبان
    بهار همچنين تحقق وعده هاي داده شده از سوي روحاني را منوط به انتخاب وزاري اصلاح طلب دانست و ضمن ابراز نگراني از فراموش شدن وعده هاي انتخاباتي روحاني، نوشت: «با نگاهي به وعده ها و برنامه هاي اعلام شده از سوي رئيس جمهور روحاني در انتخابات96 مي توان به اين نتيجه رسيد که کسر قابل توجهي از موارد اعلام شده از سوي او اساسا ذيل گفتمان اصلاح طلبي تعريف مي شود و با هر قرائتي از آن ها نمي توان انتظار داشت که بشود با چهره هايي غيراصلاح طلب به اجرايي شدنشان کمکي کرد. اگر رئيس جمهور به واقع به دنبال اجرايي کردن آن وعده ها هستند چاره اي جز برگزيدن نفرات اصلي کابينه شان از اين جريان سياسي ندارند

    اين روزنامه زنجيره اي در انتهاي گزارش خود به روحاني هشدار داد که در صورت عدم تحقق مطالبات اصلاح طلبان در چينش کابينه نبايد توقع استمرار حمايت اين جريان از دولت دوازدهم را داشته باشد. بهار نوشت: «انتخاب با روحاني است؛ همراهي پرشور حاميان حتي به قيمت گلايه و ناراحتي برخي نزديکان و يا کاهش حمايت ها و ايجاد سرخوردگي و ياس در بين حاميان به بهاي پذيرش خواست همراهان قديمي معتدل؟»

        
    
تحريم ها زياد شده اند ولي مهم نيست، احساساتي نشويد!
    روزنامه شرق روز گذشته در يادداشتي با اشاره به تحريم هاي جديد آمريکا عليه ايران منتقدين را به احساساتي شدن متهم کرد و نوشت: «تحريم هايي که در قانون اخير وضع شده، اگرچه با موضوع هسته اي غيرمرتبط است، به هرحال فراتر از سطح فعلي تحريم هاست

    در ادامه يادداشت آمده است: «نگاه برخي تحليلگران داخلي از زاويه ديدهاي قبلي خودشان به موضوع است و نوعي برخورد احساسي دارند. اينها به محتوا و پويايي سياست خارجي و تحولات روابط بين الملل کاري ندارند. به اين وجه مهم بي توجهند که چه تحليل آنها درست باشد چه غلط، کشور و مردم هستند که از تحريم ها زيان مي بينند

    نويسنده در ادامه تاکيد کرد: «اگر ما از برجام هيچ به دست نياورده باشيم، همين که اين توافق و اجماع بين المللي را شکسته و قطعنامه هاي فصل هفتمي شوراي امنيت را لغو کرده ايم، دستاورد بزرگي است. تقريبا اطمينان هم داريم که در آينده نزديک، نه چنين اجماعي دوباره حاصل خواهد شد و نه چنان قطع نامه هايي صادر مي شود. پس مي توانيم با اطمينان بگوييم که برجام دستاورد بزرگي براي ما و بقيه مذاکره کنندگان است

    وقتي مدير مسئول اين روزنامه به بزک برجام اعتراف مي کند، طبيعي است که اکنون با عيان شدن ضرر مطلق برجام براي فرار از پاسخگويي همچنان اين سند خسارت بار، دستاوردي بزرگ معرفي شود!

    بزک کنندگان برجام مدعي هستند که قبل از برجام ايران ذيل فصل 7 منشور سازمان ملل بود و هر لحظه امکان حمله نظامي به ما وجود داشت! اما برخلاف اين ادعا، نه در گذشته و نه الان هيچگاه ايران ذيل «کليت» فصل هفت يا «ماده 42» فصل هفت که اجازه حمله نظامي را صادر مي کند نبوده، بلکه تنها تفاوت گذشته با الان اينجاست که قبلا ايران قرار داشتن ذيل ماده 41 فصل هفت و محدوديت هاي اقتصادي آن را به رسميت نمي شناخت اما در دوره فعلي و در اثر مذاکرات دوساله با 1+5 به دست خودمان به قرار گرفتن ذيل ماده 41 فصل هفت در قطعنامه 2231 اقرار کرده و به آن رسميت هم داده ايم.

        
    
توهم زنجيره اي ها؛ بين اروپا و آمريکا شکاف افتاده!
    روزنامه آرمان ديروز در مطلبي نوشت: «آمريکا طي دو سال اخير همواره به نحوي تلاش کرده تا از روابط نزديک اتحاديه اروپا با ايران به ويژه در راستاي همکاري هاي اقتصادي جلوگيري کند امري که بديهي است، زيرا به هر روي آمريکا دشمن ايران بوده و از دشمن نمي توان انتظار رفتار دوستانه داشت... ايران بايد در نظر داشته باشد که اتحاديه اروپا عاقلانه رفتار مي کند و هرگز شريک منطقه اي و بين المللي خود را به خاطر کشورهاي ديگر از دست نمي دهد

    ادعاي روزنامه هاي زنجيره اي درباره ايجاد شکاف ميان اروپا و آمريکا و جازدن آن به عنوان دستاورد برجام در حالي است که کشورهاي اروپايي عضو 1+5 تاکنون نه تنها به هيچ عنوان اعتراض ايران نسبت به نقض برجام از سوي آمريکا را نپذيرفته اند، بلکه صريحا از تحريم هاي ضدايراني هم حمايت کرده اند. براي نمونه، «زيگمار گابريل» وزير امور خارجه آلمان-بهمن ۹۵- در اظهار نظري گستاخانه از رويکرد آمريکا در قبال ايران حمايت کرده و تحريم هاي جديد تصويب شده عليه تهران از طرف واشنگتن را قابل درک ارزيابي کرد.

    علاوه بر اين در روزهاي گذشته، سه کشور اروپايي- انگليس، فرانسه و آلمان- هم جهت با آمريکا، آزمايش موشک ماهواره بر سيمرغ توسط ايران را محکوم کردند.گفتني است پس از افتادن تشت رسوايي برجام از بام، رسانه هاي زنجيره اي و برخي مقامات دولت که ديروز - بدون توجه به توانمندي هاي داخلي - آدرس حل مشکلات را در آغوش گرفتن کدخدا معرفي کرده بودند و تاکيد داشتند که امضاي وزير خارجه آمريکا تضمين است، امروز نيز- همچنان بدون توجه به توانمندي هاي داخلي - نسخه در آغوش گرفتن فرزندخوانده آمريکا يعني اروپا را پيچيده اند.

        
    
کاهش صادرات نفت
    روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادي شماره ديروز خود در گزارشي به «کاهش 15 درصدي صادرات نفت ايران به آسيا» پرداخت و نوشت: «طبق جديدترين آمار منتشره، واردات نفت ايران از سوي خريداران آسيايي در ژوئن 15/2 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته كاهش داشت و به 1/46 ميليون بشكه در روز رسيد كه پايين ترين ميزان در ۱۴ ماه گذشته بود. واردات نفت ايران از سوي خريداران بزرگ در آسيا در ژوئن براي دومين ماه متوالي كاهش يافت كه تا حد زيادي به دليل خريد كمتر از سوي چين و ژاپن بود. براي نخستين بار از زمان لغو تحريم هاي غربي عليه تهران در ژانويه است كه حجم واردات نفت ايران از سوي چهار خريدار بزرگ آسيا براي دومين ماه متوالي كاهش پيدا مي كند

    اعتماد در ادامه اين گزارش افزود: «آمار دولتي و كشتيراني نشان داد چين، هند، كره جنوبي و ژاپن در ژوئن مجموعا 1/46 ميليون بشكه در روز از ايران نفت وارد كردند كه 15/2 درصد نسبت به مدت مشابه در سال گذشته كاهش داشت و پايين ترين ميزان از زمان واردات 1/32 ميليون بشكه در روز در آوريل سال گذشته بود. اين كاهش در حالي روي داد كه ايران قصد دارد توليد نفتش را از حدود 3/8 ميليون بشكه در روز در ماه هاي اخير به حدود چهار ميليون بشكه در روز تا پايان سال ميلادي جاري بالا ببرد و همچنين ميزان صادراتش به اروپا را افزايش دهد

    مسئولان دولت يازدهم و حاميان برجام افزايش صادرات نفت خام ايران را يکي از موفقيت هاي حاصل از برجام عنوان مي کرده اند. اين در حالي است که اولا طبق اسناد بالادستي دولت موظف است تا هر ساله از صادرات نفت خام بکاهد و وابستگي بودجه را به آن کاهش دهد. همچنين کشورمان حتي پس از برجام نيز عموما با مشکل برگشت پول حاصل از فروش نفت به کشور مواجه بوده است. ضمن آنکه توجه دولت به عدم فروش نفت خام و تبديل آن به فرآورده هاي گوناگون علاوه بر سودآوري بسيار، بيشتر باعث ايجاد اشتغال نيز مي شود که متاسفانه در اين چهار سال دولت يازدهم نسبت به آن غفلت ورزيده است.