نگاه بازجویانه ی اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي
زنجيره اي جناح رقیب 12 شهریور- 96
بخشنامه دولت براي استفاده از جوانان قصه است!
سرويس سياسي - روزنامه هاي زنجيره اي در شماره هاي ديروز خود با اشاره به گزارش اخير آژانس بين المللي انرژي اتمي که به پايبندي ايران به تعهدات خود تاکيد کرده است نوشته اند آمريکا در مخمصه عجيبي قرار گرفته و به انزوا رفته است!
روزنامه زنجيره اي شرق در اين رابطه نوشت : همان طور که انتظار مي رفت، آژانس بين المللي انرژي اتمي در آخرين گزارش خود به روشني نشان داده که ايران در همه موارد به همه تعهداتش ذيل برجام عمل کرده است.
بر اساس گزارش شرق « ضمنا قابل توجه است که هم ايران (از زبان نماينده اش نزد آژانس) و هم آمريکا (از طريق يک مقام وزارت خارجه آمريکا) از «کار حرفه اي و بي طرفانه» آژانس تمجيد کرده اند. به اين ترتيب، آژانس که تنها مرجع بازرسي و راستي آزمايي درباره برجام است، همه ادعاهاي پيشين جريان هاي تندرو در آمريکا درباره نقض برجام از سوي ايران را بي اعتبار کرده است.»
شرق در ادامه تصريح کرده است؛ « اگرچه برجام يک موافقت نامه داوطلبانه است و آمريکا مي تواند هر زمان به ميل خود از آن خارج شود، اما ترامپ براي غلبه بر مخالفان کناره گيري از برجام در داخل آمريکا و احتراز از انزوا در سطح بين المللي به دلايل و مدارکي براي خروج از برجام نياز دارد. در چنين شرايطي، گزارش جديد آژانس را که حدود يک ماه ونيم قبل از ضرب الاجل بعدي براي گزارش دولت آمريکا به کنگره انتشار يافته، مي توان ضربه اي مهم به برنامه ريزي هاي ترامپ دراين باره دانست.»
روزنامه مردم سالاري نيز در شماره ديروز خود گزارشي با عنوان «برجام؛ اهرم ايران براي انزواي آمريکا» منتشر کرد.
اگر از تيتر اين گزارش که جاي بحث بسيار دارد بگذريم در متن اين نوشتار مسائل حيرت انگيزي مطرح شده است. در اين نوشتار آمده است: «گزارش اخير آژانس پايبندي ايران به توافق برجام را در محورهاي گوناگون فعاليت هاي هسته اي تاييد کرده است... کارشناسان با اشاره به دست برتر ايران اعتقاد دارند ترامپ هزينه هاي اشتباه خود را با انزوا مي پردازد...»
گفتني است روزنامه هاي زنجيره اي بارها به اين مسئله تاکيد کرده بودند که امضاي کري وزير خارجه سابق آمريکا پاي برجام سند و تضمين کننده است ولي امروز برجام را يک موافقتنامه داوطلبانه مي خوانند که آمريکا هر لحظه بخواهد مي تواند از آن خارج شود، سوال اينجا است که ايران بنا به چه استدلالي همه تعهدات خود ذيل يک موافقتنامه اختياري را عملي کرده است که طرف مقابل هر آن اختيار دارد از اين توافق خارج شده و به هيچ يک از تعهداتش عمل نکند؟!
کابينه دوازدهم حاصل زدو بند است!
احمد نقيب زاده از فعالين مدعي اصلاحات در مصاحبه با آفتاب يزد گفت: «نه کابينه دولت يازدهم و نه کابينه دولت دوازدهم هيچ کدام فراجناحي نبودند بلکه کابينه اضطراري بودند. يعني روحاني با تنگناهايي که وجود داشت افرادي را در آخرين لحظات انتخاب کرده است. مقصود من از فراجناحي بودن اين است که افراد تکنوکرات غير ايدئولوژيک را روي کار بياوريد و شروع به کار کردن کنيد و محکم پيش رويد. در چنين شرايطي موفق هستيد ولي اگر بخواهيد يک نوع کابينه «زد و بندي» سرهم کنيد و هر گروهي را راضي نگه داريد، در چنين شرايطي کارکرد خوبي هم نخواهيد داشت».
لازم به ذکر است که کابينه دوازدهم با اندکي تغيير همان کابينه دولت يازدهم است و تقريبا تمامي اعضاي کابينه از جبهه اصلاحات مي باشد.
مدعيان اصلاحات يک حرکت دوسويه را در برخورد با دولت دوازدهم تدارک ديده و در پي اجراي آن هستند. يک سوي اين برخورد، ادامه راهي است که برخي از اعضاي همين جبهه در دولت يازدهم دنبال کردند و نتيجه آن، ناکارآمدي اقتصادي و بر زمين ماندن بسياري از وعده ها بود. سوي ديگر برخورد ياد شده، ابراز مخالفت با دولت است تا ناکارآمدي احتمالي آن به حساب مدعيان اصلاحات نوشته نشود و مردم از آنان انتظار پاسخگويي نداشته باشند و اين در حالي است که تقريبا تمامي اعضاي کابينه متعلق به جبهه اصلاح طلبان مي باشد.
اين فعال مدعي اصلاحات تاکيد کرده است که بايد «افراد تکنوکرات غير ايدئولوژيک» در کابينه حضور يابند. چندي پيش محمدرضا تاجيک مشاور رئيس دولت اصلاحات گفته بود: «من به صورت خيلي جدي تکنوکرات ها و بروکرات هاي جامعه خودم را مانعي در روند طبيعي دموکراسي در جامعه ام مي دانم. دل مشغولي و دل آشوبي تکنوکرات ها و بروکرات ها اصلاً دموکراسي و گفتمان نيست. بحث هاي نظري و انديشگي هم نيست. دغدغه و دل آشوبي چنين افرادي قدرت و ثروت است».
فراموشي جاده ها در سر به هوايي مسئولان
روزنامه زنجيره اي اعتماد عکس يک صفحه نخست خود را به تصاوير دختران هرمزگاني که با نهايت تاسف در حادثه اي در جاده شيراز جان خود را از دست داده اند، اختصاص داد.
اعتماد، در گزارش مربوط به اين موضوع نوشته است: «خبر مرگ در جاده ها دائما تكرار مي شود، پيام همدردي و قول پيگيري مي دهيم و دوباره تکرار يک حادثه تلخ و ديگر هيچ».
اين گزارش در ادامه افزود: «نيمه شب جمعه اتوبوس حامل دختران دانش آموزان مدارس فرزانگان هرمزگان در مسير بندرعباس به سمت داراب واژگون شد و ٧ دانش آموز، يك سرپرست و كمك راننده در اين حادثه جان باختند. ٢ دانش آموز از ناحيه مهره كمر آسيب ديدند و ٢ دانش آموز ديگر نيز قطع عضو شدند. همچنين در اين حادثه ٣٤ نفر نيز مجروح شدند. خبر واژگوني را ساعت ٧ صبح در شبكه هاي تلويزيوني زيرنويس كردند.»
زماني که در دوران پسابرجام دولت مي خواست مانوري از فتح الفتوح خويش به نمايش بگذارد سراغ خريد هواپيماهاي مسافربري رفت. اعداد و ارقامي که از قرارداد با شرکت هاي هواپيماسازي بزرگ جهان منتشر مي شد تعجب آور بود. منتقدان به اين موضوع از زواياي مختلفي پرداخته و آن را به نقد کشيدند.
حرف منتقدان اين بود که در اين شرايط دولت اولويت بندي نکرده و براساس اولويت هاي واقعي مسيرش را مشخص نساخته است. چرا که با وجود اين همه آمار تصادف و مرگ و مير در جاده ها آيا اولويت قراردادهاي سنگين با شرکت هاي هواپيماسازي بود؟ آيا نمي شد دولت در هر دو مسير به صورت معقول حرکت کند؟ البته ممکن بود در اين حالت ديگر نشود از خبر قراردادهاي خريد هواپيما با اعداد و ارقامي مانند 118 فروند يا نظير آن استفاده تبليغاتي کرد و مانور داد.
پس از مرگ دلخراش 13سرباز در سانحه جاده اي باشگاه خبرنگاران نيز در گزارشي با عنوان «وزير راه پول تجهيز جاده ها را خرج خريد هواپيما کرد» به موضوع وضعيت جاده ها و عملکرد وزير راه و شهرسازي پرداخته و نوشته بود: «شواهد نشان مي دهد پافشاري عباس آخوندي در خريد هواپيما، جاده ها را به قربانگاه تبديل کرده؛ طي سه سال اخير آخوندي هيچ کاري براي ترميم حمل ونقل جاده اي نکرده است»!
اين گزارش در ادامه به سهم 90درصدي حمل ونقل جاده اي در کشور اشاره کرد و نوشت: «به طور متوسط، سالانه 13 هزار نفر در حوادث جاده اي جان خود را از دست مي دهند... از قرار معلوم، در حال حاضر، 25 هزار کيلومتر راه اصلي در کشور وجود داشته که يکي از مهم ترين دست اندازهاي آن، وجود نقاط حادثه خيز درجاده هاي کشور است... »
قصه است!
روزنامه وقايع اتفاقيه در يادداشتي با عنوان «جوانگرايي با کدام جوانان» نوشت : «کسي مثل وزير محترم ارتباطات وقتي در اين سن و سال وزير مي شود در جريان کار وزارت بايد متکي به جاهايي و افرادي باشد تا بتواند کارهايش را پيش ببرد. اگر او از خانواده هزار فاميل... نيست پس از کجا وارد گردونه وزارت شده است ؟ خيلي ها را با مدرک دکترا نگهباني وزارتخانه به داخل راه نمي دهد اما يکي اينطوري وزير مي شود.»
در ادامه اين گزارش با اشاره به احزاب اصلاح طلب آمده است « اينکه حسن روحاني بخشنامه کرده که هر وزير دو يا سه نفر جوان را در سطح عالي وزارت به مسئوليت بسپارد اين قصه است. مادام که مکانيسم انتخاب آن مشخص نشده باشد... آقاي روحاني و همکاران او در فرايند جوانگرايي تا چه حد مي خواهند از امثال اين احزاب بهره بگيرند؟ يا که از همان روش سنتي حاکم ، آقا زاده ژن خوب ، خواهر زاده ژن برتر ، ته تغاري هزار فاميل و... هنر دولت بايد اين باشد که سياست کشور را به سمت ساختارهاي درست هدايت کند، به جاي نمايش بازي کردن هاي شعارگونه.»
گفتني است عوام فريبي مدعيان اصلاحات و تصميم گيران دولتي و استفاده ابزاري از مفاهيمي همچون جوانگرايي و از سوي ديگر انحصارطلبي و آقا زاده بازي و بي توجهي به اصل شايسته سالاري به هنگام رسيدن به قدرت از سوي مدعيان اين جريان به قدري مشمئز کننده و تلخ بوده است که حتي صداي روزنامه هاي زنجيره اي که تبليغاتچي اين جريان نيز محسوب مي شوند را در آورده است.
سرانجام الگوگيري اشتباه
روزنامه زنجيره اي اعتماد در شماره ديروز خود در حالي که رئيس جمهور چندين بار در همين مدت زمان کوتاه تاکيد کرده است که در مورد انتخاب وزرا تحت فشار نبوده است در صدد اين بود که اثبات کند رئيس جمهور خلاف واقع گفته و در انتخاب اعضاي کابينه تحت فشار بوده است!
در بخشي از اين يادداشت آمده است «در همين موضوع انتخاب وزير زن به نظر مي رسد آقاي روحاني به حساب نجابتش گفت كه تحت فشار نبوده و يك كار اخلاقي انجام داد! كه مسئوليت را به گردن ديگران نيندازد اما بهتر بود با شفافيت اعلام مي كرد.»
نويسنده در ادامه ضمن توصيه به رئيس جمهور براي اجراي برجام در داخل کشور آورده است: «دولت دوازدهم بايد انتخابات مجلس يازدهم را برگزار كند و قابل پيش بيني است كه چالش هاي انتخابات از يك سال قبل شروع شود. دولت بايد اين مسئله لاينحل نظارت بر انتخابات را به سروسامان برساند چرا كه اگر قرار باشد همچنان نظارت استصوابي به حذف يك جناح و سليقه منجر شود با مشكل مواجه خواهيم شد!»
مشخص نيست که نويسنده چه چيزهايي را در برجام مدنظر قرار داده که آن را براي الگو شدن در داخل کشور مناسب مي داند؟! مگر جز اين بود که در برجام ملت ايران از حقوق خود که قوانين آژانس بين المللي انرژي اتمي بر آن تاکيد دارد محروم شد و کشورهاي غربي در برجام حتي به آن حداقل هايي که تعهد کرده بودند به درستي عمل نکردند و چوب لاي چرخ گذاشتند؟!
ديگر اينکه چه زماني نظارت استصوابي منجر به حذف يک جناح شده است؟ تاکنون چندين دولت در اختيار اصلاح طلبان بوده يا از فردي که آنها از او حمايت مي کردند شکل گرفته است؟ انتخابات مجلس نيز اين حکايت را دارد، از سوي ديگر شوراي نگهبان از ابتداي انقلاب بنا به وظيفه قانوني افراد فاقد صلاحيت را رد کرده است و انجام اين وظيفه ربطي به جناح خاصي نداشته است.
مير اث؛ زير تيغ خصولتي ها
سرويس سياسي - روزنامه هاي زنجيره اي در شماره هاي ديروز خود با اشاره به گزارش اخير آژانس بين المللي انرژي اتمي که به پايبندي ايران به تعهدات خود تاکيد کرده است نوشته اند آمريکا در مخمصه عجيبي قرار گرفته و به انزوا رفته است!
روزنامه زنجيره اي شرق در اين رابطه نوشت : همان طور که انتظار مي رفت، آژانس بين المللي انرژي اتمي در آخرين گزارش خود به روشني نشان داده که ايران در همه موارد به همه تعهداتش ذيل برجام عمل کرده است.
بر اساس گزارش شرق « ضمنا قابل توجه است که هم ايران (از زبان نماينده اش نزد آژانس) و هم آمريکا (از طريق يک مقام وزارت خارجه آمريکا) از «کار حرفه اي و بي طرفانه» آژانس تمجيد کرده اند. به اين ترتيب، آژانس که تنها مرجع بازرسي و راستي آزمايي درباره برجام است، همه ادعاهاي پيشين جريان هاي تندرو در آمريکا درباره نقض برجام از سوي ايران را بي اعتبار کرده است.»
شرق در ادامه تصريح کرده است؛ « اگرچه برجام يک موافقت نامه داوطلبانه است و آمريکا مي تواند هر زمان به ميل خود از آن خارج شود، اما ترامپ براي غلبه بر مخالفان کناره گيري از برجام در داخل آمريکا و احتراز از انزوا در سطح بين المللي به دلايل و مدارکي براي خروج از برجام نياز دارد. در چنين شرايطي، گزارش جديد آژانس را که حدود يک ماه ونيم قبل از ضرب الاجل بعدي براي گزارش دولت آمريکا به کنگره انتشار يافته، مي توان ضربه اي مهم به برنامه ريزي هاي ترامپ دراين باره دانست.»
روزنامه مردم سالاري نيز در شماره ديروز خود گزارشي با عنوان «برجام؛ اهرم ايران براي انزواي آمريکا» منتشر کرد.
اگر از تيتر اين گزارش که جاي بحث بسيار دارد بگذريم در متن اين نوشتار مسائل حيرت انگيزي مطرح شده است. در اين نوشتار آمده است: «گزارش اخير آژانس پايبندي ايران به توافق برجام را در محورهاي گوناگون فعاليت هاي هسته اي تاييد کرده است... کارشناسان با اشاره به دست برتر ايران اعتقاد دارند ترامپ هزينه هاي اشتباه خود را با انزوا مي پردازد...»
گفتني است روزنامه هاي زنجيره اي بارها به اين مسئله تاکيد کرده بودند که امضاي کري وزير خارجه سابق آمريکا پاي برجام سند و تضمين کننده است ولي امروز برجام را يک موافقتنامه داوطلبانه مي خوانند که آمريکا هر لحظه بخواهد مي تواند از آن خارج شود، سوال اينجا است که ايران بنا به چه استدلالي همه تعهدات خود ذيل يک موافقتنامه اختياري را عملي کرده است که طرف مقابل هر آن اختيار دارد از اين توافق خارج شده و به هيچ يک از تعهداتش عمل نکند؟!
کابينه دوازدهم حاصل زدو بند است!
احمد نقيب زاده از فعالين مدعي اصلاحات در مصاحبه با آفتاب يزد گفت: «نه کابينه دولت يازدهم و نه کابينه دولت دوازدهم هيچ کدام فراجناحي نبودند بلکه کابينه اضطراري بودند. يعني روحاني با تنگناهايي که وجود داشت افرادي را در آخرين لحظات انتخاب کرده است. مقصود من از فراجناحي بودن اين است که افراد تکنوکرات غير ايدئولوژيک را روي کار بياوريد و شروع به کار کردن کنيد و محکم پيش رويد. در چنين شرايطي موفق هستيد ولي اگر بخواهيد يک نوع کابينه «زد و بندي» سرهم کنيد و هر گروهي را راضي نگه داريد، در چنين شرايطي کارکرد خوبي هم نخواهيد داشت».
لازم به ذکر است که کابينه دوازدهم با اندکي تغيير همان کابينه دولت يازدهم است و تقريبا تمامي اعضاي کابينه از جبهه اصلاحات مي باشد.
مدعيان اصلاحات يک حرکت دوسويه را در برخورد با دولت دوازدهم تدارک ديده و در پي اجراي آن هستند. يک سوي اين برخورد، ادامه راهي است که برخي از اعضاي همين جبهه در دولت يازدهم دنبال کردند و نتيجه آن، ناکارآمدي اقتصادي و بر زمين ماندن بسياري از وعده ها بود. سوي ديگر برخورد ياد شده، ابراز مخالفت با دولت است تا ناکارآمدي احتمالي آن به حساب مدعيان اصلاحات نوشته نشود و مردم از آنان انتظار پاسخگويي نداشته باشند و اين در حالي است که تقريبا تمامي اعضاي کابينه متعلق به جبهه اصلاح طلبان مي باشد.
اين فعال مدعي اصلاحات تاکيد کرده است که بايد «افراد تکنوکرات غير ايدئولوژيک» در کابينه حضور يابند. چندي پيش محمدرضا تاجيک مشاور رئيس دولت اصلاحات گفته بود: «من به صورت خيلي جدي تکنوکرات ها و بروکرات هاي جامعه خودم را مانعي در روند طبيعي دموکراسي در جامعه ام مي دانم. دل مشغولي و دل آشوبي تکنوکرات ها و بروکرات ها اصلاً دموکراسي و گفتمان نيست. بحث هاي نظري و انديشگي هم نيست. دغدغه و دل آشوبي چنين افرادي قدرت و ثروت است».
فراموشي جاده ها در سر به هوايي مسئولان
روزنامه زنجيره اي اعتماد عکس يک صفحه نخست خود را به تصاوير دختران هرمزگاني که با نهايت تاسف در حادثه اي در جاده شيراز جان خود را از دست داده اند، اختصاص داد.
اعتماد، در گزارش مربوط به اين موضوع نوشته است: «خبر مرگ در جاده ها دائما تكرار مي شود، پيام همدردي و قول پيگيري مي دهيم و دوباره تکرار يک حادثه تلخ و ديگر هيچ».
اين گزارش در ادامه افزود: «نيمه شب جمعه اتوبوس حامل دختران دانش آموزان مدارس فرزانگان هرمزگان در مسير بندرعباس به سمت داراب واژگون شد و ٧ دانش آموز، يك سرپرست و كمك راننده در اين حادثه جان باختند. ٢ دانش آموز از ناحيه مهره كمر آسيب ديدند و ٢ دانش آموز ديگر نيز قطع عضو شدند. همچنين در اين حادثه ٣٤ نفر نيز مجروح شدند. خبر واژگوني را ساعت ٧ صبح در شبكه هاي تلويزيوني زيرنويس كردند.»
زماني که در دوران پسابرجام دولت مي خواست مانوري از فتح الفتوح خويش به نمايش بگذارد سراغ خريد هواپيماهاي مسافربري رفت. اعداد و ارقامي که از قرارداد با شرکت هاي هواپيماسازي بزرگ جهان منتشر مي شد تعجب آور بود. منتقدان به اين موضوع از زواياي مختلفي پرداخته و آن را به نقد کشيدند.
حرف منتقدان اين بود که در اين شرايط دولت اولويت بندي نکرده و براساس اولويت هاي واقعي مسيرش را مشخص نساخته است. چرا که با وجود اين همه آمار تصادف و مرگ و مير در جاده ها آيا اولويت قراردادهاي سنگين با شرکت هاي هواپيماسازي بود؟ آيا نمي شد دولت در هر دو مسير به صورت معقول حرکت کند؟ البته ممکن بود در اين حالت ديگر نشود از خبر قراردادهاي خريد هواپيما با اعداد و ارقامي مانند 118 فروند يا نظير آن استفاده تبليغاتي کرد و مانور داد.
پس از مرگ دلخراش 13سرباز در سانحه جاده اي باشگاه خبرنگاران نيز در گزارشي با عنوان «وزير راه پول تجهيز جاده ها را خرج خريد هواپيما کرد» به موضوع وضعيت جاده ها و عملکرد وزير راه و شهرسازي پرداخته و نوشته بود: «شواهد نشان مي دهد پافشاري عباس آخوندي در خريد هواپيما، جاده ها را به قربانگاه تبديل کرده؛ طي سه سال اخير آخوندي هيچ کاري براي ترميم حمل ونقل جاده اي نکرده است»!
اين گزارش در ادامه به سهم 90درصدي حمل ونقل جاده اي در کشور اشاره کرد و نوشت: «به طور متوسط، سالانه 13 هزار نفر در حوادث جاده اي جان خود را از دست مي دهند... از قرار معلوم، در حال حاضر، 25 هزار کيلومتر راه اصلي در کشور وجود داشته که يکي از مهم ترين دست اندازهاي آن، وجود نقاط حادثه خيز درجاده هاي کشور است... »
قصه است!
روزنامه وقايع اتفاقيه در يادداشتي با عنوان «جوانگرايي با کدام جوانان» نوشت : «کسي مثل وزير محترم ارتباطات وقتي در اين سن و سال وزير مي شود در جريان کار وزارت بايد متکي به جاهايي و افرادي باشد تا بتواند کارهايش را پيش ببرد. اگر او از خانواده هزار فاميل... نيست پس از کجا وارد گردونه وزارت شده است ؟ خيلي ها را با مدرک دکترا نگهباني وزارتخانه به داخل راه نمي دهد اما يکي اينطوري وزير مي شود.»
در ادامه اين گزارش با اشاره به احزاب اصلاح طلب آمده است « اينکه حسن روحاني بخشنامه کرده که هر وزير دو يا سه نفر جوان را در سطح عالي وزارت به مسئوليت بسپارد اين قصه است. مادام که مکانيسم انتخاب آن مشخص نشده باشد... آقاي روحاني و همکاران او در فرايند جوانگرايي تا چه حد مي خواهند از امثال اين احزاب بهره بگيرند؟ يا که از همان روش سنتي حاکم ، آقا زاده ژن خوب ، خواهر زاده ژن برتر ، ته تغاري هزار فاميل و... هنر دولت بايد اين باشد که سياست کشور را به سمت ساختارهاي درست هدايت کند، به جاي نمايش بازي کردن هاي شعارگونه.»
گفتني است عوام فريبي مدعيان اصلاحات و تصميم گيران دولتي و استفاده ابزاري از مفاهيمي همچون جوانگرايي و از سوي ديگر انحصارطلبي و آقا زاده بازي و بي توجهي به اصل شايسته سالاري به هنگام رسيدن به قدرت از سوي مدعيان اين جريان به قدري مشمئز کننده و تلخ بوده است که حتي صداي روزنامه هاي زنجيره اي که تبليغاتچي اين جريان نيز محسوب مي شوند را در آورده است.
سرانجام الگوگيري اشتباه
روزنامه زنجيره اي اعتماد در شماره ديروز خود در حالي که رئيس جمهور چندين بار در همين مدت زمان کوتاه تاکيد کرده است که در مورد انتخاب وزرا تحت فشار نبوده است در صدد اين بود که اثبات کند رئيس جمهور خلاف واقع گفته و در انتخاب اعضاي کابينه تحت فشار بوده است!
در بخشي از اين يادداشت آمده است «در همين موضوع انتخاب وزير زن به نظر مي رسد آقاي روحاني به حساب نجابتش گفت كه تحت فشار نبوده و يك كار اخلاقي انجام داد! كه مسئوليت را به گردن ديگران نيندازد اما بهتر بود با شفافيت اعلام مي كرد.»
نويسنده در ادامه ضمن توصيه به رئيس جمهور براي اجراي برجام در داخل کشور آورده است: «دولت دوازدهم بايد انتخابات مجلس يازدهم را برگزار كند و قابل پيش بيني است كه چالش هاي انتخابات از يك سال قبل شروع شود. دولت بايد اين مسئله لاينحل نظارت بر انتخابات را به سروسامان برساند چرا كه اگر قرار باشد همچنان نظارت استصوابي به حذف يك جناح و سليقه منجر شود با مشكل مواجه خواهيم شد!»
مشخص نيست که نويسنده چه چيزهايي را در برجام مدنظر قرار داده که آن را براي الگو شدن در داخل کشور مناسب مي داند؟! مگر جز اين بود که در برجام ملت ايران از حقوق خود که قوانين آژانس بين المللي انرژي اتمي بر آن تاکيد دارد محروم شد و کشورهاي غربي در برجام حتي به آن حداقل هايي که تعهد کرده بودند به درستي عمل نکردند و چوب لاي چرخ گذاشتند؟!
ديگر اينکه چه زماني نظارت استصوابي منجر به حذف يک جناح شده است؟ تاکنون چندين دولت در اختيار اصلاح طلبان بوده يا از فردي که آنها از او حمايت مي کردند شکل گرفته است؟ انتخابات مجلس نيز اين حکايت را دارد، از سوي ديگر شوراي نگهبان از ابتداي انقلاب بنا به وظيفه قانوني افراد فاقد صلاحيت را رد کرده است و انجام اين وظيفه ربطي به جناح خاصي نداشته است.
مير اث؛ زير تيغ خصولتي ها
روزنامه حامي دولت قانون در گزارشي با عنوان «ميراث زير تيغ
خصولتي ها » تاکيد کرد « آيين نامه ايجاد، اصلاح، تکميل، نرخ گذاري و نظارت بر
تاسيسات گردشگري، يکي از مناقشه برانگيز ترين آيين نامه ها در حوزه گردشگري بود».
بر اساس گزارش قانون « با ورود خانه مسافرها به عنوان بخشي از مراکز اقامتي، شايعاتي درخصوص دخيل بودن يکي از معاونان رئيس جمهور در اين بخش منتشر شد... رانت در ساختار معاونت رياست جمهوري نفوذ کرده و سبب شده تا کانون جهانگردي و اتومبيلراني تبديل به حياط خلوت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري شود.»
قانون مي افزايد « فعاليت نمايندگي هاي اطلاع رساني با حاشيه هايي مانند صوري بودن برخي از آنها و فعاليت در حوزه تورهاي خروجي که منجر به مهاجرت ايراني ها به خارج از کشور شده، همراه بوده است... بخش ميراث فرهنگي اين سازمان نيز از چنين اموري مستثني نيست چنانکه شاهد حضور مديران و معاونان اين سازمان در راس شرکت هاي خصوصي هستيم».
بر اساس گزارش قانون « با ورود خانه مسافرها به عنوان بخشي از مراکز اقامتي، شايعاتي درخصوص دخيل بودن يکي از معاونان رئيس جمهور در اين بخش منتشر شد... رانت در ساختار معاونت رياست جمهوري نفوذ کرده و سبب شده تا کانون جهانگردي و اتومبيلراني تبديل به حياط خلوت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري شود.»
قانون مي افزايد « فعاليت نمايندگي هاي اطلاع رساني با حاشيه هايي مانند صوري بودن برخي از آنها و فعاليت در حوزه تورهاي خروجي که منجر به مهاجرت ايراني ها به خارج از کشور شده، همراه بوده است... بخش ميراث فرهنگي اين سازمان نيز از چنين اموري مستثني نيست چنانکه شاهد حضور مديران و معاونان اين سازمان در راس شرکت هاي خصوصي هستيم».
