نگاه بازجویانه اوین نامه ی به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب

نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب 11 مهر-96
مسئولين اصلاح طلب به اصلاح و تدبير منزل شخصي و نزديکان سببي و نسبي خود مشغولند
    روزنامه اعتماد در شماره ديروز مصاحبه اي را پيرامون حال و هواي جريان مدعي اصلاح طلبي با يکي از فعالان اين جريان انجام داده است.

    سرويس سياسي- در ابتداي اين مصاحبه پيرامون شرايط طيف موسوم به اصلاح طلب آمده است: «حكايت حال و احوال اصلاح طلبان حكايت ديگري است. بسياري از اصلاح طلبان اين روزها به همه چيز و همه كس حال! مي دهند به جز جريان و گفتمان اصلاح طلبي. نوش شان شامل حال ديگران، و نيش شان شامل حال خودي هاست. اين عده كه سخت مشغول بازي ها و بازيگوشي هاي قدرت و سياست و منفعت و مصلحتند، دو دسته اند: نخست آنان كه بعد از تمهيدات و تدبيرهاي فراوان، بازِ قدرت را تهييج و تحريك كردند تا دمي بر دوش آنان بنشيند و حالي هم به آنان بدهد. از حال و هواي اينان اگر بپرسيد، الحمدلله چپق شان چاق است و كبك شان خروس مي خواند و قند تو دل شان آب مي شود و بي خيال اصلاحات و اصلاح طلبي، سخت به اصلاح و تدبير منزل شخصي و نزديكان سببي و نسبي خود مشغولند... و شتابان پله هاي نردبان برج بابل قدرت را بالا مي روند

    در ادامه پيرامون ديگر دسته هاي اصلاح طلبان گفته شده است: «دوم، اصلاح طلباني هستند كه دويدند و دويدند تا سر كوه قدرت برسند، و در اين مسير به هر كسي كه سر راه شان بود هم نان دادند و هم آب (چك سفيد)، اكنون كه در دامنه كوه قدرت هم جاي شان ندادند و نان و آب را هم از دست رفته مي بينند، حال و احوال خوشي ندارند و به زمين و زمان ناسزا مي گويند و از بي وفايي ها و بدعهدي ها و نارفيقي ها و بي مهري ها در آه و فغانند. گروه ديگر، اصلاح طلباني هستند كه به تماشاي بازي اين دو گروه نشسته اند. اينان خود دو دسته اند: نخست، تماشاگران منفعل و دوم، تماشاگران فعال. گروه نخست، اساسا فاقد حال است، اما گروه دوم نيز از ديدن حال و احوال سه گروه ديگر، حال و هوايي برايشان باقي نمانده و تمامي تلاش خود را معطوف زير سايه پا ك كن قرار دادن نام و نشان اين نوع اصلاح طلبان از در و ديوار جريان و گفتمان اصلاح طلبي است. اين عده از فقر فرهنگ اصلاح طلبي در ميان اصلاح طلبان سخت دررنجند، از مصادره ابزاري جريان اصلاح طلبي و بزرگان آن توسط اصلاح طلبان خودخوانده در عذابند»

    
    
سوءاستفاده سياسي از شهدا
    روزنامه زنجيره اي شرق در تحليلي عجيب و در عين حال خنده دار از حضور حماسي مردم در تشييع جنازه شهيد حججي در نجف آباد اين حضور را به آيت الله منتظري مرتبط دانست!

    در بخشي از اين يادداشت آمده است: «پنجشنبه اي که گذشت در ديار علم و ايثار، در شهر آيت الله منتظري و با فراخوان گروه ها و ارگان هاي فعال، انبوه مردمي که نزديک به ٤٠ روز منتظر پيکر بي سر شهيد محسن حججي بودند، به خيابان ها آمدند تا آن شهيد عزيز را به سوي آرامستان جنت الشهدا بدرقه کنند و به خاک بسپارند. نجف آباد، شهر هزاران شهيد، اعم از بسيجي و جهادگر و پاسدار، يک بار ديگر خروشيد تا در امتداد استقبالي که مردم مشهد، تهران و اصفهان از شهيد حججي کرده بودند، فرزند خويش را بر دوش گيرد و به شهيدان دفاع مقدس تحويل دهد

    اين يادداشت سپس افزوده است: «شهري که شهروندانش تحت تاثير آموزه هاي ديني و آزادي خواهانه علماي بزرگ و در راس آنها مرحوم آيت الله العظمي منتظري بود، چنان فرزنداني را در خود پرورش داده که مي توانند بر حسب ضرورت به ميدان هاي سخت مبارزه بيايند و از ميان مسئوليت هايي که پذيرفته اند، سرافرازانه بيرون آيند و هر کدام افتخار جديدي به نام زادگاهشان بر جاي گذارند

    اينکه شرق در ابتداي اين يادداشت نجف آباد را که به گفته و اذعان نويسنده شهر هزاران شهيد بسيجي است به يک نفر که رويکرد و نظرات او در تقابل با امام و انقلاب بخصوص در بيش از دو دهه پاياني عمر او بر همگان عيان مي باشد متصل و مرتبط کرده است از عجايب روزگار است.

    نويسنده به اين سوال پاسخ نداده است که ارتباط شهيد حججي که براي دفاع از حرم اهل بيت به ميدان جنگ رفته و به شهادت رسيده است با فردي که نام او در ابتداي يادداشت منتشره در شرق آمده و بخشي از عمر او در تقابل با ارزش هايي که شهداي مدافع حرم براي زنده نگاه داشتن آنها به ميانه ميدان رفته اند چيست؟ اينها در حالي است که خيل مدعيان اصلاح طلبي همواره شعار سياسي نکردن شهدا را سر داده اند اما در مقاطع مختلف نشان داده اند که به راحتي از اين شعار عبور کرده و از نام شهدا استفاده ابزاري مي کنند. در همين فقره تلاش کرده اند تا از احساسات خروشان مردمي که همين چند روز پيش شهيدي را که نمونه ولايتمداري است تشييع کردند براي مطرح کردن برخي نام ها سوءاستفاده کنند

    
    
اصلاح طلبان نماينده اي در مجلس دهم ندارند!
    قدرت عليخاني از فعالين مدعي اصلاح طلبي در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«بنده خيلي شفاف و بي پرده عنوان کنم که اصلاح طلبان به صورت اسمي در مجلس دهم حضور دارند و در عمل اصلاح طلبان نماينده اي در مجلس ندارند. به همين دليل سر جريان اصلاحات کلاه رفته است. اصلاح طلبان نسبت به عملکرد ضعيف فراکسيون اميد بي اعتماد شده اند. وضعيت به شکلي است که اعضاي فراکسيون اميد به آقاي کدخدايي راي مي دهند اما حاضر نيستند از آقاي بي طرف حمايت کنند».

    حمله به فراکسيون اميد از سوي مدعيان اصلاحات در حالي است که نمايندگان عضو اين فراکسيون را همين جماعت برگزيده و با تعريف و تمجيدهاي آنچناني همگان را به انتخاب آنان تشويق و ترغيب کرده بودند. در شرايط فعلي و به دليل واکنش منفي افکار عمومي به عملکرد فراکسيون اميد، مدعيان اصلاحات به گونه اي با اين فراکسيون برخورد مي کنند که انگار با اعضاي آن هيچ گونه آشنايي ندارند!

    شوراي عالي سياست گذاري اصلاح طلبان به رياست عارف تاکنون دو ليست براي انتخابات معرفي کرده است. ليست اميد در انتخابات مجلس دهم و همچنين ليست اميد در انتخابات شوراي شهر پنجم. نکته قابل توجه اينجاست که هر دو ليست مذکور تاکنون حواشي بسياري داشته است.«سلفي حقارت»، «افشاگري الهه کولايي درباره ليست رانتي اميد در انتخابات مجلس»، «افشاگري فاطمه دانشور درخصوص ليست رانتي اميد در شوراي شهر پنجم»، «اظهارات متعدد درباره زد و بند ليست اميد با وزراي پيشنهادي کابينه دوازدهم» و... بخشي از نتايج «تَکرار اميد»! توسط سران اصلاحات است.

    
    
روش مواجهه با ترامپ، تکيه بر درون
    روزنامه شرق در يادداشتي به اظهارات اخير وزير امور خارجه کشورمان مبني بر اينکه احتمال مي دهد ترامپ پايبندي ايران به برجام را تائيد نکنداشاره کرده و روش مواجهه با رويکرد دولت آمريکا را تکيه بر درون دانست

    در بخشي از اين يادداشت آمده است: «يک روش مواجهه با اين سياست احتمالي ترامپ، توسل به استراتژي «نگاه به درون» است که از يک دهه گذشته هم به نوعي زمينه هاي آن در سياست خارجي کشورمان پديدار شده است

    نويسنده پس از توضيح شرايط پيش آمده نتيجه گرفته است: «در اين شرايط، بهترين سياست براي ايران تمرکز بر استراتژي «نگاه به درون» است که با تکيه بر منابع قدرت ملي تلاش مي کند تا ظرفيت هاي مستقل اقتصادي و سياسي- امنيتي کشورمان را براي يک سياست خارجي فعال، تعاملي و چندجانبه گرا در جهت مواجهه با ترامپ فراهم کند.» با اين وجود شرق در بخش ديگري از اين نوشتار با اشاره به مذاکره با آمريکا مي نويسد: «پيش از اين ايران به اين تصميم درست و استراتژيک رسيده بود که حل معضل هسته اي با قدرت هاي جهاني به ويژه آمريکا بر ظرفيت قدرت ملي ايران به نفع توسعه و ثبات کشور مي افزايد. بر همين مبنا، زمينه هاي توافق هسته اي حتي قبل از دولت حسن روحاني و در يک روند چندساله فراهم شده بود. در واقع، اين روند مذاکرات هسته اي بود که گفتمان سياست داخلي را به سمت عمل گرايي و تعادل در سياست خارجي تغيير داد

    نويسنده به اين سوال پاسخ نمي دهد که به اصطلاح و ادعاي حاميان دولت حل معضل هسته اي با قدرت هاي جهاني از جمله آمريکا امروز به چه نتيجه اي منتهي شده است؟ آيا تحريم ها برداشته شده و يا آمد و رفت هيئت هاي اقتصادي و تجاري خارجي به ايران نيز توانسته است مشکلي از مشکلات موجود را برطرف سازد؟ و اصولا سياست تکيه بر درون چه ارتباطي مي تواند با اميدداشتن تحقيقا واهي به حل مشکلات در مذاکرات با قدرت هاي جهاني از جمله آمريکا داشته باشد؟

    
    
آمارهاي غيرواقعي دولت از بيکاري
    در حالي که تاکنون منتقدين و رسانه ها بارهانسبت به مشکل بيکاري در کشور اشاره کرده و خواستار حل آن از سوي دولت شده اند و روزنامه هاي زنجيره اي نيز نسبت به انتقادات دلسوزانه رسانه ها جبهه گرفته بودند روزنامه قانون در شماره ديروز خود اظهارات وزير کشور مبني بر اينکه بيکاري در برخي نقاط کشور به 60 درصد مي رسد را منتشر ساخت.

    روزنامه قانون در گزارش خود با اشاره به اظهارات رحماني فضلي آورده است : «بيكاري، واژه اي بود كه هفته هاي قبل از انتخابات، بيش از هر زمان ديگري به زبان آمد و از سياسيون تا مردم كوچه و بازار، از درد و رنج آن گفتند و شنيدند. اما در روزهاي تبليغات داغ انتخاباتي، بسياري منتقدان و فعالان اقتصادي و اجتماعي، از واقعي نبودن ميزان اعلام شده درباره بيكاري 10 و 11 درصدي سخن گفتند كه خود عاملي براي تشديد مشكلات اجتماعي است. نگاهي به اوضاع عمومي جامعه و اينكه در هر خانواده اي حداقل يك نفر بيكار است، خود گوياي واقعي نبودن ميزان بيكاري اعلام شده از سوي دولتمردان بود اما همچنان نرخ هاي بيكاري، پايين و غير واقعي عنوان مي شد تا سرپوشي بر مشكلات زاييده از آن باشد

    نويسنده گزارش افزوده است: «نبود فرصت هاي شغلي مناسب و تعطيلي هاي پي درپي بازارهاي كار در سال هاي اخير، به غده اي سرطاني در جامعه ايراني تبديل شده كه با همه وعده و وعيدها، راهكاري بر آن انديشيده نشده است. هرچه دولتمردان و صاحبان اقتصاد از تلاش براي ايجاد فرصت شغلي مي گويند، به در بسته مي خورد و روز به روز به ميزان متقاضيان صفحات استخدام نيازمندي هاي روزنامه ها، افزوده مي شود

    اين گزارش مي افزايد «فارغ التحصيلان دانشگاهي، هر ساله شمارشان بيشتر مي شود و اشتهاي سيري ناپذير بازار كار، آنها را سردرگم تر از هميشه كرده است. ناموفق بودن سياست هاي دولتي در ايجاد فرصت هاي شغلي از يك سو و مشكلات عديده فعالان اقتصادي و بخش خصوصي از سوي ديگر، سبب شده تا معضل بيكاري در سال توليد و اشتغال، بيشتر از هميشه آزار دهنده شود. آنچنان كه علاوه بر گزارش هاي غير رسمي و مشاهدات عيني از وضعيت بغرنج بيكاري، مقامات دولتي نيز از وخيم بودن بازار اشتغال در جامعه سخن مي گويند.عبدالرضا رحماني فضلي، وزير كشور در تازه ترين اظهار نظر درباره وضعيت بيكاري در كشور گفته است كه با وجود اعلام رقم ۱۲ درصد بيکاري در کل کشور به صورت ميانگين، شاهد هستيم که در برخي شهرها ميزان بيکاري به ۶۰ درصد رسيده است