عذرخواهي پيشكش! مسير خسارت بار را رها كنيد

 اوین نامه ی کیهان 11 مهر -96
عذرخواهي پيشكش! مسير خسارت بار را رها كنيد
هشدارهايي كه در توافق هسته اي شنيده نشد

اوین نامه ی کیهان وپاسداران که به خاطر منافع بسیار کلانی که از پیگیری برنامه هسته ای وتحریم ها عایدشان شده است  بهمین خاطر بابرجام نه مخالفت شدید می کنند که تلاش می کنند به بن بست برسد شاید به توانند به سلاح هسته ای دست یابند . غافل ازآنکه  نه شرایط کنونی همچون 39 سال گذشته است ونه امکان سیاست مماشات همچون گذشته  ازسوی آمریکا امکان ادامه اش وجوددارد .مهمتراینکه بقای ارگان فاشیستی پاسداران بستگی به سیاست جنگ افروزی برون مرزی اش داردکه به نظرمی رسد این سیاست بدون هزینه  دادن امکان ادامه اش برایش میسر نیست . به خصوص که رابطه رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه با کشور های همسایه و منطقه بحرانی وتنش زا شده است . ازسوی دیگر سیاست تهدید به نابودی اسراییل ازسوی پاسداران هم تبدیل به استخوان توگلوگیر کرده برایش شده است .زیرا نه شهامت درگیرشدن نظامی بااسراییل دارد ونه توان عقب نشینی ازشعار نابودی اسراییل رادارد چون در صورت اتفاق  سکه یک پول می شودو ماهیت خالی بندی اش فاش می شود . بهرحال بازهم تأکید می شود بن بست یا لغو برجام محال است چیز مهم ودندان گیری عاید پاسداران منفور وغارتگر وجنگ افروز کند.

سرويس سياسي- در حالي که خسارت آفرين بودن مسير توافق هسته اي و عدم پايبندي آمريکا به تعهدات خود بيش از پيش آشکار شده است، به نظر مي رسد بهترين گزينه پيش روي دولت براي جبران وضعيت فعلي و جلوگيري از افزايش خسارت، بازگشت از اين راه بن بست است.
    «
تحريم ها به تاريخ پيوست»، «کليد تدبير قفل تحريم ها را گشود»، «فتح الفتوح ديپلماسي ايران»، «غروب تحريم، ساحل توافق» ، «مهر تدبير بر پيشاني تحريم»، «صبح بدون تحريم»، «فروپاشي تحريم»، «اينک بدون تحريم»، «تحريم رفت»، «پيروزي، بدون جنگ»، «گل طلايي ظريف به 1+5» و...اينها تنها بخشي از تيترهاي روزنامه هاي زنجيره اي مدعي اصلاحات در سال 94 است.
    
براساس تبليغات گسترده برخي از دولتمردان و رسانه هاي به ظاهر حامي دولت قرار بر اين بود که برجام دو دستاورد عمده داشته باشد؛ اول «لغو تمامي تحريم ها» و دوم «گشايش اقتصادي براي عموم مردم».
    
آقاي روحاني پس از اعلام جمع بندي و توافق نهايي در مذاکرات هسته اي در گفت وگوي زنده تلويزيوني در سالن اجلاس سران- 23 تير 94- با هيجان و افتخار اعلام کرد که همه تحريم هاي بانکي و مالي و موشکي و نظامي بالمّره در روز اجراي توافق- دي ماه 94- لغو خواهد شد و نه تعليق.
    
در همان ايام برخي دولتمردان به بيان وعده و وعيدهاي رنگارنگ پرداختند.از جمله:«تحريم هاي ظالمانه بايد از بين برود تا سرمايه بيايد و مشکل محيط زيست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبي زياد شده و بانک ها احيا شوند»،«با توافق هسته اي بذر اقتصاد ايران به ثمر مي نشيند»،«امسال اقتصاد ايران بعد از توافق هسته اي شکوفا خواهد شد»،«منتظر هجوم سرمايه هاي خارجي بعد از توافق هسته اي باشيد»،« اکنون کشور از بيکاري رنج مي برد، جوانان مشکل عدم استطاعت مالي براي ازدواج دارند و دولت وظيفه دارد اين مشکلات را برطرف کند و اميدوارم با لغو تحريم ها اين مشکلات برطرف شده و کارهاي عمراني نيز با سرعت بيشتري انجام شود». 
    
در کنار اين وعده و وعيدها، براي تحت فشار قرار دادن نهادهاي تصميم گير و همچنين ايجاد نگراني در افکار عمومي،هشدارهايي نيز داده مي شد.براي مثال ادعا شد که هر روز تاخير در رسيدن به توافق و اجراي آن بيش از 100 ميليون دلار ضرر به کشور وارد مي کند.
    
    
کيهان(فروردين 94):هسته اي رفت تحريم ها ماند
    
پس از امضاي برجام، پيام تبريک ها فرستادند و شادباش ها گفتند و 165 خاصيت محيرالعقول! براي اين مولود تازه رديف کردند و جار زدند که دور باشيد و کور باشيد که قدرت هاي بزرگ دنيا را پشت ميز مذاکره شکست داده ايم و اين هم سندش!
    
در هياهوي جشن آن روزها و سيل تبريک ها و تقديرها، تيترهاي کيهان وصله ناجور مي نمود. انگار جشن و شادماني پر سر و صدايي در منزلي برپا باشد و همه مشغول بزن و بکوب و در همان زمان دزدان مشغول جمع کردن اثاث منزل باشند و يکي داد بزند؛ چه نشسته ايد که دزدان همه اموالتان را به غارت بردند!
    
روزنامه کيهان-15 فروردين 94- چند ماه پيش از امضاي برجام، در مطلبي با عنوان «برد- برد نتيجه داد هسته اي مي رود تحريم ها مي ماند!» نوشت:«با توجه به محتويات توافق، اين نتيجه به دست مي آيد که آنچه طرف غربي در اين مذاکرات به دست آورد، شفاف، قابل شمارش و الزام آور است و در مقابل آنچه ما به دست آورديم مبهم و قابل تفسير است».
    
در اين گزارش تاکيد شد:«معماري تحريم هاي مرتبط با هسته اي ايالات متحده در بخش اعظم دوره توافق حفظ شده و امکان بازگشت فوري آنها درصورت بروز مورد جدي عدم کارايي را فراهم مي کند».
    
گزارش فوق تصريح کرد که با اين رويکرد، در نهايت ضمن از دست رفتن توانايي هاي هسته اي کشورمان، تحريم ها پابرجا خواهد ماند.
    
کيهان در طول مذاکرات و همچنين پس از امضاي برجام با تيترهايي همچون «180 درجه اختلاف، دو روايت از يک توافق»،«کلاه تعليق 10 ساله، گشادتر از توافق دومرحله اي»،«آمريکا براي عمل به تعهداتش هيچ تلاشي نکرده است»،«فاجعه برجام نتيجه غفلت از هشدارهاي رهبري است»،«تقريبا هيچ يکساله شد، هسته اي رفت تحريم ها ماند» و...درخصوص تبعات خسارت محض برجام هشدار داد.
    
    
اسب زين شده داديم افسار پاره تحويل گرفتيم!
    
در همان ايام-فروردين 94- «حسين شريعتمداري» مدير مسئول روزنامه کيهان با اشاره به بيانيه مشترک قرائت شده در پايان مذاکرات ايران و 1+5 که از سوي محمد جواد ظريف وزير امور خارجه و فدريکا موگريني مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا، تاکيد کرد:«در يک کلمه بايد گفت که اسب زين شده را داده ايم و افسار پاره تحويل گرفته ايم». 
    
کيهان و ديگر منتقدان دلسوز تاکيد داشتند که در متن برجام به بديهيئت هر قرارداد مانند «توازن»،«همزماني اجرا»، «برگشت پذيري تعهدات» (در صورت نقض عهد طرف مقابل) و «اخذ تضمين و ضمانت اجرا» و «مکانيسم حقوقي معتبر در صورت اختلاف و شکايت» توجهي نشده است.
    
اما متاسفانه در سوي مقابل، برخي دولتمردان و حاميان دولت که هيچ پاسخ قانع کننده اي به انتقادات دقيق و کارشناسي منتقدان نداشتند با اجراي عمليات رواني عليه منتقدين از يک طرف آنها را به جهنم حواله داده و از طرف ديگر مدعي شدند که مخالفان برجام در داخل کشور با اسرائيل همنوا شده اند! و شعار مي دادند که «کيهان، اسرائيل، پيوندتان مبارک!».اين در حالي است که مقامات رژيم صهيونيستي به دفعات از برجام دفاع کردند. براي نمونه در تيرماه سال جاري، در دوسالگي برجام مقام ارشد امنيتي رژيم صهيونيستي (کارمي گيلون رئيس اسبق شين بت) در فارن پاليسي نوشت:«برجام براي تل آويو يک موهبت بود و به همين دليل، حتي سرسخت ترين منتقدين برجام از جمله ترامپ، نتانياهو و تعدادي از همکاران من در مراکز نظامي و امنيتي اسرائيل نيز امروز علنا يا تلويحا به نتايج مثبت آن اذعان دارند يا اينکه دستکم برخلاف گذشته در برابر آن سکوت کرده اند».
    
    
هدف مشترک ترامپ و اوباما 
    
در ماههاي اخير دو طيف «سهل انديش» و «ماموريت دار براي بزک آمريکا» در ايران موج ترامپ ستيزي به راه انداختند تا به موجب آن «باراک اوباما» رئيس جمهور مودب! و باهوش! آمريکا- به اذعان مقامات ارشد دولت- را به طور خاص و سيستم حاکمه آمريکا را به طور عام تبرئه نمايند
    
اين در حالي است که تصميم سازان (انديشکده ها) و تصميم گيران (سياستمداران) آمريکايي از بيان اين موضوع هيچ ابايي ندارند که برجام تنها قطعه اي از پازل رويارويي آنان با جمهوري اسلامي است و هدف نهايي آنان تغيير رفتار و در نهايت تغيير ساختار يا همان براندازي است.در حقيقت جمهوريخواهان و دموکرات ها در هر مسئله اي اختلاف داشته باشند، در دشمني با جمهوري اسلامي ايران اختلاف نظري ندارند.
    
برجام محصول همفکري هر دو حزب جمهوري خواه و دموکرات ها است و هر دو حزب سرمايه گذاري زيادي براي امضاي آن کردند. آمريکايي ها مي دانند که توافق بهتري نمي توانند با ايران به دست بياورند، چراکه تمام اهداف و نيات هسته اي آنها در برجام تحقق يافته بدون اينکه دستاوردي براي طرف مقابل يعني ايران داشته باشد.
    
در حال حاضر مقامات دولت ترامپ در پي آن هستند تا با فشار بر دولت ايران براي تن دادن به برجام هاي دو و سه در قضاياي موشکي و محور مقاومت، خسارت محض برجام را به ديگر مولفه هاي قدرت ايران تعميم دهند.
    «
جان کري» وزير خارجه سابق آمريکا- دي ماه 95- تاکيد کرد:«مذاکرات با تهران براي عقب نشاندن ايران از برنامه هسته اي به نتيجه رسيد و حالا دولت بعدي آمريکا بايد ضمن ادامه اعمال فشار بر ايراني ها، براي عقب نشاندن برنامه موشکي ايران تلاش کند».
    
گفتني است عليرغم کارنامه سياه آمريکا در اجراي تعهدات بين المللي و نقض عهدهاي مکرر در تعهدات مختلف و عهد شکني هاي مکرر پس از برجام ، مقامات ارشد دولت و اعضاي تيم مذاکره کننده هسته اي همچنان از لزوم اعتماد به قول آمريکايي ها سخن مي گفتند و روزنامه هاي زنجيره اي نيز که ماموريت بزک برجام و چهره خبيث آمريکا را داشتند با ذوق زدگي خاصي تاکيد مي کردند که بايد به قول آمريکايي ها در اجراي برجام اعتماد کرد. براي نمونه، روزنامه زنجيره اي شرق- دي ماه ۹۴- در تيتر يک نوشت: «اطمينان تهران از اجراي برجام، امضاي کري تضمين است».
    
جان کري در روزهاي گذشته در يادداشتي در روزنامه واشنگتن پست نوشت:«برخلاف برخي گزارش ها، اين ايران بود که مجبور بود پيشاپيش، [امتيازاتش را] پرداخت کند. قبل از برخورداري ايران از اولين دلار تخفيف تحريم ها، آژانس تاييد کرد که اين کشور ۹۷ درصد از ذخاير اورانيوم خود را نابود، قلب رآکتور اراک را تخريب و غني سازي اورانيوم در سايت فردو را متوقف کرده است و بيش از ۱۳۰۰۰ سانتريفيوژ را برچيده، و برنامه اش را در معرض نظارت شديد قرار داده است».
    
    
چرخ معيشت مردم و چرخ سانتريفيوژها!
    
برخي دولتمردان و رسانه هاي به ظاهر حامي دولت مدعي بودند که برجام ابزاري در دست ايران براي لغو تحريم هاست، وليکن همان طور که منتقدان نيز با دلايل متقن تاکيد داشتند، در حال حاضر برجام صرفا ابزاري در دست آمريکا براي افزايش فشار بر ايران است.
    
پس از اجراي يکطرفه و نامتوازن تعهدات ايران،روز اجراي تعهدات 1+5 ذيل برجام فرا رسيد. آمريکا در اولين روز اجراي تعهدات- دي ماه 94- با تصويب تحريم هاي ضدايراني، برجام را پاره کرد و نقض توافق هسته اي را کليد زد.
    
غارت 2 ميليارد دلاري اموال ايران، تمديد قانون تحريمي آيسا، تصويب قانون محدوديت ويزا، تصويب بيش از 80 طرح ضدايراني در کنگره آمريکا، پابرجا ماندن تحريم سوئيفت، تمديد وضعيت اضطراري عليه ايران و در نهايت تصويب طرح سياه چاله تحريم. تحريمي که کارشناسان آن را جامع ترين بسته تحريمي آمريکا عليه ايران در طول تاريخ ناميدند.
    
قرار بود با اجرائي شدن برجام، صدها ميليارد دلار از دارايي هاي کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، تمامي تحريم ها آنگونه که آقاي رئيس جمهور به صراحت اعلام کرده بود، لغو شود، فروش هواپيما و قطعات آن از تحريم خارج شود، گشايش اقتصادي ايجاد شود، روابط تجاري که لازمه آن گشايش «ال سي» در بانک هاي خارجي است از بن بست خارج شود، چرخ معيشت مردم همراه با سانتريفيوژها به چرخش درآيد، سرمايه گذاري خارجي صورت پذيرد، تورم از ميان برداشته شود و توليد از رکود خارج شود ولي طرف مقابل ما يعني 6 کشور 1+5 و مخصوصاً آمريکا به هيچ يک از اين تعهدات خود عمل نکرده است و اين واقعيت تلخ را مقامات ارشد دولت نيز انکار نمي کنند.
    
    
پاسخ نقض عملي برجام، حرف نيست!
    
اين روزها با اقدامات واشنگتن و اعترافات مقامات ارشد دولت، نقد برجام کاري سهل است و البته بي هزينه اما در تابستان دو سال پيش، گفتن اينکه بالاي چشم برجام ابروست، چشمي تيزبين مي خواست و البته جگر شير! اما هر چه زمان گذشت حقانيت اين تک صداي به ظاهر در اقليت، روشن تر شد و کار به جايي رسيد که صداي مقامات ارشد دستگاه ديپلماسي نيز از بدعهدي ها و کارشکني هاي دشمن درآمد.
    
محمد جواد ظريف وزير امور خارجه در روزهاي گذشته در مصاحبه با شبکه «الجزيره» گفت:«اگر واشنگتن تصميم بگيرد از توافق هسته اي خارج شود، خروج از برجام يکي از گزينه هاي ايران خواهد بود».
    
ظريف همچنين در مصاحبه با دو روزنامه «فايننشال تايمز» و «گاردين» گفت در صورت فروپاشي برجام، ايران الزامي به پايبندي به محدوديت هاي مندرج در اين توافق هسته اي نخواهد داشت.
    
وي تاکيد کرد:«ترامپ متن، روح و همه جوانب توافق هسته اي را نقض کرده است».
    
به گزارش فارس، وزير امور خارجه همچنين در مصاحبه با نشريه «پالتيکو» گفت:«آمريکا طرف قابل اعتمادي براي مذاکره مجدد نيست».
    
در ماه هاي گذشته «عباس عراقچي» رئيس ستاد پيگيري برجام گفته بود:«به اعتقاد ما حرکت هايي که در طول يک سال ونيم گذشته چه توسط دولت قبلي آمريکا و چه توسط دولت جديد آن صورت مي گيرد، در موارد بسياري برخلاف تعهدات آمريکا در اجراي برجام است».
    
در هفته ها و روزهاي اخير مقامات ارشد دولت به دفعات از بدعهدي ها و نقض تعهدات برجام از سوي طرف آمريکايي گفته اند اما تجربه ثابت کرده است که اين گونه مواضع کلامي کافي نبوده و چاره ماجرا برخورد قاطع و متقابل است.
    
    
تغيير ادراک خطا درباره فروشنده بدهکار!
    
با تاسف بايد گفت در برخي مذاکرات يا مواجهات ديپلماتيک مقابل آمريکا و غرب، موقعيت منحصر به فرد قدرت جمهوري اسلامي از سوي برخي نمايندگان ما ناشناخته ماند و در تراز آن رفتار نشد. دقيقا از همين نقطه بود که مثلا برجام در تدوين و اجرا برخلاف منافع ما رقم خورد. طرف مقابل با پالس هايي که از برخي سطوح سياسي يا ديپلماتيک ما دريافت مي کرد، به اين ادراک خطا رسيد که طرف ايراني خود را دست کم گرفته و در موضع ضعف مي بيند؛ چنانکه به عنوان يکي از صدها سند ، وبسايت راديو فرانسه-مهرماه 92- نوشت: «ارزيابي غرب از دولت روحاني، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقي است که خود را ناگزير از فروش حقوق ملي مي بيند. بر پايه اين جمع بندي اگر خريدار صبور باشد، شرايط فروشنده را دشوارتر مي کند و در همان حال قيمت فروش را کمتر خواهد کرد!».
    
متاسفانه آمريکايي ها اعم از دموکرات و جمهوريخواه و دولت و کنگره، با تست هاي متعدد دريافته اند که هر بلايي هم سر برجام بياورند و هر نوع دشمني مرتکب شوند، با کمترين واکنش عملي از سوي دولت آقاي روحاني مواجه نخواهند شد.
    
اکنون آمريکا هيچ مانع بازدارنده يا هيچ سپرده اي در دست دولت روحاني نمي بيند که خود را در مضيقه بپندارد. بنابراين بدعهدي و تحريم ها را تشديد خواهد کرد و به هيچ کدام از تعهداتش نيز پايبند نيست.
    
بنابراين در شرايط فعلي و با توجه به گستاخي روزافزون آمريکا لازم و ضروري است که دستگاه ديپلماسي، ريل گذاري خود را در موضوع برجام تغيير دهد. فلسفه اصلي اقدام متقابل، تاثيرگذاري بر رفتار طرف مقابل و وادار کردن آن به عقب نشيني و يا حداقل منصرف کردن آن از زياده خواهي هاي بيشتر است، اقدامي که متاسفانه تاکنون در رفتار دولت مشاهده نشده است.
    
اين در حالي است که اجراي برجام از سوي دولت، به 29 شرط ابلاغ شده از طرف رهبرمعظم انقلاب، شوراي عالي امنيت ملي و مجلس شوراي اسلامي مشروط شده است
    
در قانون «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوري اسلامي ايران در اجراي برجام» مصوب مجلس شوراي اسلامي تاکيد شده است که«دولت موظف است هرگونه عدم پايبندي طرف مقابل در زمينه لغو موثر تحريم ها يا بازگرداندن تحريم هاي لغو شده و يا وضع تحريم تحت هر عنوان ديگر را به دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ايران انجام دهد و همکاري داوطلبانه را متوقف نمايد و توسعه سريع برنامه هسته اي صلح آميز جمهوري اسلامي ايران را سامان دهد به طوري که ظرف مدت دو سال ظرفيت غني سازي کشور به يکصد و نود هزار سو افزايش يابد».
    
    
جبران خسارت محض
    
مقامات ارشد دولت آقاي روحاني در حالي که مديران قبل از خود را ملامت مي کردند و تاکيد داشتند که «10 تا 30 درصد مشکلات اقتصادي مربوط به تحريم هاست و 70 تا 90 درصد بقيه، مربوط به سوء مديريت و معطلي ظرفيت هاست»، 4 سال ظرفيت هاي عظيم داخلي را به واسطه «توافق به هر قيمت» و سپس «حفظ برجام به هر قيمت» معطل گذاشتند.
    
در حال حاضر با توجه به عيان شدن چندين باره خسارت محض برجام و به عينيت رسيدن هشدارها و انتقادهاي دلسوزان نسبت به دستاورد تقريبا هيچ، لازم است تا دولت آقاي روحاني در گام اول با اجراي 29 شرط ابلاغي، به گستاخي هاي آمريکا پاسخ قاطع و متقابل دهد و در گام دوم با تکيه بر اقتدار دروني و ظرفيت هاي عظيم داخلي، ريل گذاري خود را در جهت پيشرفت روزافزون کشور تغيير دهد.