س. هاکوپیان
صنعت پوشاک و اهریمن
قاچاق 12بهمن-96
س. هاکوپیان*؛ در روزگاری زیست
اقتصادی و اجتماعی را تجربه می کنیم که جهان برای ساختن، برپا کردن و ایجاد فعالیت
های مولد با تعجیلی هر چه بیشتر و بزرگتر به سمت آینده حرکت می کند. در واقع مولد
بودن، شناسه دوران امروز شده است که همه کشورها، حتی کشورهایی که سالیان دراز در
حاشیه خلیج فارس به نفت خوارگی شهره بوده اند نیز سعی می کنند تا سهم خود را در
قاعده و قواره این مولفه افزایش دهند.
اما باید این واقعیت تلخ را پذیرفت که
درست در چنین بساطی و در این تجربه بی نظیر جهانی، در ایران، تولیدکنندگان برای آن
که بتوانند مولد بودن را سرپا نگه دارند، چاره ای ندارند جز این که جهد، تلاش و
سراسیمگی را در هر لحظه از حیات خود جاری و ساری سازند. این تکاپو، سخت ترین شرایط
را برای تولید به وجود آورده است و اقتصاد ایرانی را با محتوای اقتصاد حاکم بر
عقلانیت جهانی در تضادی بزرگ قرار داده است.
امروز به وضوح می بینیم که در بسیاری از
کشورها، تولیدکننده بودن یک امتیاز، مزیت و آزادی کامل برای حیات اقتصادی است ولی
در ایران، تولید کننده بودن یک دردسر، گرفتاری و جنگ با اهریمن های وارداتی است که
به طرق غیر قانونی می آیند و به اقتصاد ملی ضربه می زنند.
البته «ما» سختی ها و دشواری های زیادی
را تجربه کرده ایم و همواره خواسته ایم و در خیلی از مواقع نیز توانسته ایم که روی
پای خود بایستیم و برای همیشه تلاش و همتی بزرگ را در تاریخ جاودانه کنیم. این
«ما»یی که می گویم نشانه و شناسه ملت بزرگ ایران است که تولیدکنندگان تنها بخشی از
آن را تشکیل می دهند.
زمانی نه چنان دور در این سرزمین، 8 سال
دشمنی که بزرگترین حمایت های جهانی را در اختیار داشت به سرزمین ما یورش آورد و
جنگی بزرگ را به ایران و دلاوران آن تحمیل کرد. در آن سال ها و در شروع این یورش
بزرگ، خرمشهر به نماد مظلومیت تاریخی ایران و رزمندگان میهن نیزبه نماد مقاومت،
شهامت و شهادت تبدیل شدند.
حالا از آن همه حماسه، خاطرات با شکوهی
برجای مانده است که می تواند سالیان دراز و حتی به اندازه همیشه تاریخ، روح یک ملت
را از نیاز به خود اتکایی، جوشش ملی و وابستگی های میهنی و عقیدتی سیراب کند. اما
نکته اینجاست که وقتی از قاموس صنعت در این سرزمین سخن به میان می آید، تولید با
همه تلخی هایی که بر شریان آن تزریق شده است، تنها منطقه ای از اقتصاد محسوب می
شود که یکبار دیگر به طور جدی نما و تصاویر دوران دفاع مقدس را زنده می کند و تشبیهی
بزرگ برای آن دوران به وجود می آورد. درواقع دردسرهایی که بر شانه های تولید هموار
شده است، تولیدکنندگان ایرانی را به تمثیلی از دوران با شکوه دفاع مقدس تبدیل کرده
است.
بگذارید برای مشخص تر شدن بحث و یا
تبیین این موضوع به صنعت پوشاک رجوع کنیم. این صنعت امروز در قله «تراز صنعتی
جهان» ایستاده است. این را ما تولید کنندگان پوشاک در ایران نمی گوییم، بلکه
مختصات جهانی نشان می دهند که صنعت پوشاک به دلیل گستردگی بازار مصرف در جهان، حجم
بالای اشتغالی که ایجاد می کند و نزدیکی ویژه ای که به پدیده هایی نظیر محیط زیست دارد،
صنعتی بکر و بدون رقیب محسوب می شود. برای همین کشورهایی نظیر چین و ترکیه با
تجمیع قوای خود در این صنایع و سعی در به دست گرفتن بازار کشورهای مختلف، یکه تازی
در بازار جهانی پوشاک را به عنوان هدف و چشم انداز آتی خود تعریف کرده اند و در
کنار کشورهای توسعه یافته می خواهند از طریق اتکا به صنعت پوشاک، جایگاه خود را در
نمودار اقتصاد جهانی تغییر دهند.
تحرکی که این گونه کشورها در حوزه صنعت
پوشاک از خود نشان می دهند بهترین گواه برای این واقعیت است که در دنیای آینده نیز
صنعت پوشاک در «توسعه مدرن صنعتی» نقشی تعیین کننده ایفا می کند. اما درست در این
بزنگاه تاریخی، کشوری نظیر ایران که روزگاری نه چنان دور یکی از بزرگترین نام ها و
نشان های تولید پوشاک را در جهان از آن خود کرده بود، اکنون باید بنشیند و غبار
تحرک صنعتی کشوری نظیر ترکیه را در گلو فرو کند؛ آن هم ترکیه ای که سه دهه گذشته
آرزو داشت در صنعت پوشاک زیر سایه ایران بایستد. جالب اینجاست که ما هنوز هم
بهترین تولیدکنندگان، بهترین کیفیت و بهترین توان را برای تولید داریم که در
وانفسای اقتصاد ایران و در گرداب سیاست گذاری های اقتصادی به محاق رفته اند و به
اجبار زمین گیر شده اند.
کشوری نظیر ایران با بهترین پتانسیل های
صنعتی در حوزه تولید پوشاک که می تواند گره بیکاری را باز کند و صنعتی همزاد با
محیط زیست به وجود آورد، کارش به جایی رسیده است که باید دست و پا بسته بنشیند و
به مانور پوشاک قاچاق و فوج بزرگ محصولات وارداتی نگاه کند. برای همین می گویم
صنعت و شاید در راس آنها صنعت پوشاک تمثیلی برای دوران دفاع مقدس هستند.
برای یک کشور چه چیزی با ارزش تر از
تولید وجود دارد. تولید ضامن سرمایه گذاری، اشتغال نسل جوان، خود اتکایی اقتصادی و
سربلندی اقتصاد ملی محسوب می شود، اما وقتی در یک کشور، تولید و موقعیت های صنعتی،
فرش قرمز برای کالاهای خارجی می شوند و یا زیر پای کالاهای خارجی می افتند، به
وضوح و بدون لکنت می توان مدعی شد که خاک آن کشور مورد هجوم بیگانگان قرار گرفته
است.
این وضعیت اکنون صنعت پوشاک ایران را
تهدید می کند. بدون شک صنعت پوشاک شبیه خرمشهرعزیز و بزرگوار شده است. در پهنای
کشور شاهدیم که از یک سو، به رغم همه سختی ها، دشواری ها و باز بودن مسیر واردات
بی ضابطه پوشاک، تولیدکنندگان پوشاک ایرانی از سر ارادت به سر بلندی اقتصاد ملی
ایران، همچنان ایستاده اند و تابلوی تولید ملی را روی دست بلند کرده اند و از سوی
دیگر محصولات وارداتی یا در قامت قاچاق و یا از ترمینال واردات بی رویه می آیند و
با شرایطی به مراتب بهتر، پا روی بازار داخلی می گذارند و سرمایه های ملی را به
تاراج می برند. آیا در این حکمرانی محصولات خارجی بیراه است که بگوییم صنعت پوشاک
ما یادآور دوران دفاع مقدس است؟
اگر دیروز جان بر کفان میهن برای
سربلندی کشور سینه ستبر می کردند، امروز تولید کنندگان برای پاسداری از کیان توسعه
صنعتی همان نقش را ایفا می کنند. اگر خوب دقت کنید پازل این تشبیه نیز کامل است.
در قیاس صنعت با دوران دفاع مقدس، صنعتگران شبیه دلاورانی شده اند که از خرمشهر
پاسداری می کردند، کالاهای قاچاق شبیه سربازان دشمن هستند که سراسیمه می تازند و
کسانی هم که به شکل غیر قانونی مسیر این هجوم را هموار می کنند، چیزی کم از ستون
پنجم ندارند که دیروز جاده های خرمشهر را به دشمن می فروخت و امروز مسیر ویرانی
صنعت ملی را صاف می کند.
تشبیه تلخی است این استعاره سازی
دردناک، اما واقعیتی است که باید آن را باور کرد. البته شاید این رویارویی در نگاه
نخست کام انسان را تلخ کند ولی به طور قطع مملو از غرور و سربلندی برای حامیان
صنعت ملی است که این گونه به پای آرمان های توسعه ایرانی ایستاده اند. نسل آینده
حتما به این دلاوری مانند دلاوری های دوران جنگ، افتخار خواهد کرد و آن را ستایش
می کند. این رسم جانفشانی است که پابرجا می ماند و پیروزی را از آن خود می کند.
تولید، چنان پرچم کشور سربلند ایستاده است و دلش را به تمنای باد سپرده است تا
همیشه بر فراز جهان چرخ بزند. این روایتی است که نسل به نسل آمده است و تا ابد نیز
بر جای می ماند.
*رییس انجمن صنایع پوشاک ایران