گزیده ها 7 شهریور - 97

گزیده ها 7 شهریور - 97
اعترافات مادر زن: با چاقو به جان دامادم افتادم، بعدش هم او راخفه کردم
 جسد مقتول در حالی به پزشکی قانونی منتقل شد که هیچ سرنخی از این جنایت در اختیار کارآگاهان نبود. متخصصان پزشکی قانونی بعد از انجام آزمایش‌های اولیه اعلام کردند مقتول بر اثر خفگی جان باخته و جراحات روی دست او که با جسمی تیز مانند چاقو ایجاد شده، کشنده نبوده است. زنی که متهم است در پی اختلافات خانوادگی داماد خود را به قتل رسانده است، به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود. به گزارش شرق، تحقیقات درباره این پرونده زمانی آغاز شد که به کارآگاهان پلیس آگاهی شیراز خبر دادند جنازه مردی جوان در خارج از شهر پیدا شده است. مأموران وقتی به محل رفتند خود را در برابر پیکر بی‌جان مردی دیدند که روی دستانش زخم چاقو وجود داشت و کبودی دور گردنش نشان می‌داد او خفه شده است. مقتول هیچ برگه هویتی همراه نداشت و همه شواهد نشان می‌داد او در محل دیگری کشته شده و سپس جنازه‌اش به آنجا انتقال یافته است. جسد مقتول در حالی به پزشکی قانونی منتقل شد که هیچ سرنخی از این جنایت در اختیار کارآگاهان نبود. متخصصان پزشکی قانونی بعد از انجام آزمایش‌های اولیه اعلام کردند مقتول بر اثر خفگی جان باخته و جراحات روی دست او که با جسمی تیز مانند چاقو ایجاد شده، کشنده نبوده است. این نظریه در آن زمان کمک چندانی به پلیس نکرد و مأموران همچنان درصدد بودند هویت قربانی را فاش کنند، اما مشخصات این فرد با هیچ‌یک از اشخاصی که گم‌شدن آنها به پلیس اطلاع داده و در این‌باره پرونده تشکیل شده بود، هم‌خوانی نداشت. درحالی‌که به نظر می‌رسید قرار نیست راز این جنایت فاش شود، سرانجام کارآگاهان با انگشت‌نگاری از مرد ناشناس توانستند هویت او را به نام مجید فاش کنند. پس از آن بود که اعضای خانواده این مرد در مظان قرار گرفتند زیرا آنها مفقودشدن او را به پلیس گزارش نداده بودند. نخستین کسی که در این مرحله تحت بازجویی قرار گرفت، همسر مجید بود. زن جوان که وانمود می‌کرد از شنیدن خبر مرگ شوهرش شوکه شده است، به پلیس گفت: من و مجید با هم به‌شدت اختلاف داشتیم. او همیشه من را اذیت می‌کرد و حتی کتکم می‌زد. کارهایش باعث شده بود زندگی‌ام تیره‌وتار شود و اصلا از روزگاری که داشتم راضی نبودم، اما دلم هم نمی‌خواست او کشته شود. او در پاسخ به این سؤال که چرا مفقودشدن شوهرش را به پلیس گزارش نداده بود، گفت: مجید اخلاق‌های بد زیادی داشت و یکی از آنها این بود که بدون هیچ توضیحی خانه را ترک می‌کرد و برای چند روز خبری از او نمی‌شد. این بار هم من فکر کردم مثل همیشه دنبال کارهای خودش رفته است و دوباره برمی‌گردد. به همین دلیل اصلا به چیزی مشکوک نشدم. هیچ مدرکی که نشان دهد این زن در قتل شوهرش دست داشته است، وجود نداشت به همین دلیل کارآگاهان ترجیح دادند تحقیقات خود را روی افراد دیگر متمرکز کنند تا اینکه در نهایت مادرشوهر مجید مورد ظن قرار گرفت و وقتی بازجویی شد، به کشتن دامادش اعتراف کرد. او گفت: مجید دخترم را خیلی اذیت می‌کرد. من از این موضوع به‌شدت ناراحت بودم و کینه زیادی نسبت به دامادم داشتم. به همین دلیل یک روز وقتی در خانه ما خواب بود با چاقو به او حمله کردم و چند ضربه زدم. دامادم بی‌هوش شد و بعد از آن من با استفاده از فرصت او را خفه کردم البته برادرشوهرم هم در این ماجرا نقش داشت. من برای نجات دخترم از آن زندگی فلاکت‌بار مجید را کشتم و بعد هم برای اینکه دستم رو نشود، جسد را به خارج از شهر منتقل کردم». متهم و همدستش از سوی بازپرس جنایی تحت بازجویی قرار گرفتند و بعد از توضیح جزئیات قتل به بازسازی صحنه جرم پرداختند. پس از آن کیفرخواست علیه این افراد صادر شد و آنها به‌زودی در دادگاه کیفری استان فارس پای میز محاکمه می‌روند.
اشتباه عجیب شهرداری در جابجا کردن دو جسد
خبری تحت عنوان جسد یاسوجی سر از روستای «قلعه بنی» دهستان جاورده بخش چاروسا از توابع شهرستان کهگیلویه درآورد، در فضای مجازی منتشر شد و گفته شد که در روز تشییع جنازه بانویی از روستای قلعه بنی، جسد مردی از یاسوج با جسد این بانو با اشتباه مسئولان غسالخانه شهرداری یاسوج جابه جا شد. خراسان نوشت: جابه جایی جسد دو زن در یاسوج ماجرای عجیبی را رقم زد.غلامحسین عبدی‌پور، مدیرعامل سازمان آرامستان‌های شهرداری یاسوج دیروز، پنجم شهریورماه ضمن تأیید جابه جایی جسدها، گفت: این قضیه طی اشتباهی در روز یک شنبه، چهارم شهریورماه صورت گرفت و جسد دو زن جابه جا شد، این که گفته شده جسد یک زن با یک مرد جابه جا شده کذب است و صحت ندارد. وی افزود: مجموعه آرامستان پس از اشتباه پیش آمده این موضوع را متوجه شدند که طی تماس در بین راه با خانواده متوفی به آن ها اطلاع داده شد و جسد به نماز میت نرسیده بود و برگشت داده شد. مدیرعامل سازمان آرامستان‌های شهرداری یاسوج بیان کرد: اصلاح این جابه جایی حدود یک ساعت طول کشید و با حضور شهردار، برخی از اعضای شورای شهر و مجموعه نیروی انتظامی جسد‌ها رد و بدل شدند و موضوع پایان یافت. عبدی‌پور با بیان این که انسان جایز الخطاست و همه هم اشتباه می‌کنند، تصریح کرد: بنده خود از خانواده متوفیان عذرخواهی کردم و دستشان را هم بوسیدم. یادآور می‌شود، (یک شنبه، چهارم شهریورماه) خبری تحت عنوان جسد یاسوجی سر از روستای «قلعه بنی» دهستان جاورده بخش چاروسا از توابع شهرستان کهگیلویه درآورد، در فضای مجازی منتشر شد و گفته شد که در روز تشییع جنازه بانویی از روستای قلعه بنی، جسد مردی از یاسوج با جسد این بانو با اشتباه مسئولان غسالخانه شهرداری یاسوج جابه جا شد. بعد از تاخیر و انتظار مردم برای شروع مراسم بانو هنگام اقامه نماز میت بود که بستگان میت با تماسی از مسئولان غسالخانه یاسوج متوجه شدند که جسد در تابوت متعلق به آن ها نیست و متعلق به مردی از یاسوج است، مراسم تشییع ناتمام ماند و جنازه به یاسوج انتقال داده شد و مردم روستای قلعه بنی در انتظار جسد بانوی خود هستند.
محمدعلی ابطحی: به این دلایل با حرف‌های ازغدی مخالفم
 آنان مباني فقهي و اصولي خود را دارند.وقتي از رسالت تدريس متد فقهي با ابواب متعارف حوزوي عدول كنند، الزاما به نتايجي نمي‌رسند كه در آن حل مشكلات اجتماعي مورد نياز جامعه امروزي باشد. محمد علی ابطحی در روزنامه اعتماد نوشت: ماجرای زیرزمین فیضیه و سکولار خواندن حوزه و تولید انبوه رساله‌ها و مسائل فقهی مشابه از سوی آقای رحیم پورازغدی به سرعت تبدیل به یک مساله مهم سیاسی شد واز دو نگاه مورد توجه قرار گرفت که هردو فرعی بود؛یکی تابلویی که به استخر فرح معروف شد و اشاره به ازبین بردن مرحوم هاشمی و تهدید دکتر روحانی به همان سرنوشت بود و دیگری به بحث دفاع از حوزه که متهم به سکولار بودن شده بود و خشم دوتن از مراجع حامی نظام و حاکمیت را در پی داشت. اين دو موضوع باعث شد كه متهمان به برگزاري اين مراسم كه از نظر محتوا كم سابقه در حوزه نبود واين جنس افراطي‌گري‌ها دودهه سابقه داشت، اين‌بارحتي از سوي متهمان به برگزاري مورد تبري قرار گيرد. اما نقد من به اين مراسم به اين دو دليل نيست.نقد من به محتواي سخنراني آقاي رحيم‌ پورازغدي است كه بعضا از ايشان به عنوان تئوريسين نظام و انقلاب ياد مي‌شود.اين نقد نه از آن جهت است كه چرا حوزه را سكولار ناميده است؛گرچه سكولار به معناي فلسفي‌اش احتمالا مورد نظر نبوده است. چون حوزه بذاته نمي‌تواند طرفدار حاكميت دين نباشد كه خود بحث مفصلي مي‌طلبد. گمان مي‌كنم مقصود اين بوده است كه بسياري از مراجع، فضلا و درس‌ها و تحقيقات فقهي ناظر به مسائل اجتماعي نيست وتكرار همان ابواب فقهي است كه هزار سال است در حوزه‌ها تدريس مي‌شود و از حوزه‌ها مطالبه مي‌شود كه بحث‌هاي اجتماعي و سياسي را از زاويه فقهي مورد توجه قرار دهند. همچنان كه بزرگاني مثل امام خميني و مرحوم مطهري و رهبري معظم انقلاب و نحله فقهاي انقلابي چنين كرده‌اند.مطالبه اين مطلب به دو دليل از حوزه علميه نادرست است. اول اينكه بدنه حوزه قبل و بعد انقلاب چنين نبوده‌اند. قبل از انقلاب امام خميني استثنا بود وشاگردان و همراهانش غريبان حوزه بودند.از كوزه فرزند امام آب نمي‌خوردند چون فرزند خميني بودو شاگردان و همراهانش مثل آيت‌الله منتظري و مشكيني وخامنه‌اي و بقيه در حوزه خون‌دل‌ها خوردند. نكته دوم هم اينكه فقه حكومتي مصالح زياد و عناوين ثانويه و اطلاعات همه‌جانبه‌اي را مي‌طلبد. به همين دليل براي شرعي بودن و اسلامي بودن حكومت، نظريه ولايت فقيه مطرح شد و در راس حاكميت، ولي فقيه قرار گرفت كه بتواند به جاي شوراي فقها تمشيت امور را بر اساس مباني شرعي انجام دهد. دعوت از مراجع تقليد يا مدرسان فقهي براي تغيير ريل مباحثات خود به تدريس مسائل اجتماعي، مشكلات زيادي براي حاكميت اسلامي درست مي‌كند. نمي‌توان به فقيه گفت كه نتيجه بحث چه باشد. آنان مباني فقهي و اصولي خود را دارند.وقتي از رسالت تدريس متد فقهي با ابواب متعارف حوزوي عدول كنند، الزاما به نتايجي نمي‌رسند كه در آن حل مشكلات اجتماعي مورد نياز جامعه امروزي باشد. چه بسا اگر اين اتفاق بيفتد و خيل فتاوايي صادر شود كه هر كدام صرفا به دليل نگاه فقهي و نه عناوين ثانويه يا مصالح اجتماع يا عدم اطلاع از واقعيت‌ها و تغييراتي كه در دنيا باشد، بحران مشروعيت براي حاكميت درست شود و نظرات ولي‌فقيه كه علاوه بر فقاهت، رسالت اداره كشور را هم بر عهده دارد در برابرآنان قرار گيرد و ضرورت پيدا كند كه همه از مدرسان فقه وبزرگان مرجعيت بخواهند كه روال گذشته خود را ادامه دهند. كار اساسي حوزه علميه آشنا كردن طلاب اهل فضل به متد فقه و اصول است. اين پايبندي به روش ديرين كه در تعابير امام به فقه جواهري اشتهار دارد، نبايد تغيير كند.
نگرانی اوین نامه کیهان از شفاف سخن گفتن روحانی در مجلس
 علی مطهری، نایب رئیس مجلس در گفت‌وگویی با هدف برآشفتن رئیس جمهور گفت: «اگر آقای روحانی همه حقایق را در مجلس مطرح کند، حضور وی مفید خواهد بود. البته من این شجاعت را در ایشان نمی‌بینم که همه موانع را بگویند، باز به بهانه مصالح کشور، بخشی از آنها را مکتوم نگاه می‌دارند»! روزنامه کیهان نوشت: امروز حجت‌الاسلام حسن روحانی، رئیس محترم جمهور به مجلس می آید تا به سوالات نمایندگان پاسخ دهد. برای انجام این مهم دست کم دو طریق پیش روی رئیس جمهور قرار دارد: نخست پاسخی شفاف و بایسته به سوال های نمایندگان و بیان اقدامات دولت در ماه های گذشته و تشریح برنامه های دولت برای آینده. دومین روش آن است که رئیس جمهور در زمینی که تندروهای طیف موسوم به اصلاح طلب تدارک دیده اند قرار بگیرد و به اصطلاح روی پوست خربزه اصلاح طلبان بخواهد حرکت کند. این طیف چه خوابی برای روحانی دیده اند و از او چه می‌خواهند؟ سوال حق نمایندگان است و رئیس محترم جمهور به مجلس می آید تا در فضایی کاملا منطقی مشکلات را بررسی کنند و برای آینده تدبیری بیندیشند. اما در این میان وقتی نایب رئیس مجلس با نادیده گرفتن حق نمایندگان خود به خیل کسانی می پیوندد که پوست خربزه زیرپای رئیس جمهور می اندازند از نکات تاسف برانگیز است. علی مطهری، نایب رئیس مجلس در گفت‌وگویی با هدف برآشفتن رئیس جمهور گفت: «اگر آقای روحانی همه حقایق را در مجلس مطرح کند، حضور وی مفید خواهد بود. البته من این شجاعت را در ایشان نمی‌بینم که همه موانع را بگویند، باز به بهانه مصالح کشور، بخشی از آنها را مکتوم نگاه می‌دارند»!