حضور مردم در صحنه، تحلیل‌ها را عوض کرد


یادداشت علی ربیعی/
چیزی تغییر نکرده  جز  مانور تبلیغات گسترده  و شامورتی  بازی  محور  رخداد کشته شدن پاسدار تروریست قاسم سلیمانی  درفرودگاه  بغداد برپاشدچون برخی ازموضع ناسیونالیستی سمپاتی منفی نسبت به عراق دارند . بنابراین  موجب موج سواری تبلیغاتی  پاسداران و خامنه ای رمال  وقاتل وحشت زده  ومتزلزل شده  شد تااقدام به بسیج  گردآوری نیرو با ترفندجابه جایی شان ازمکانی به مکان  دیگر  کردند بستر ساز تبلیغات   همراه با عربده کشی ولغزخوانی  های عجیب و غریب مقطعی  شد .ازجمله نیروی کارکشته امنیتی علی ربیعی سخنگوی دولت  مدعی شده حضور مردم درصحنه تحلیل هاراعوض کرد . درحالی که اگر فرصت حضوربه مردم داده شود تا آزادانه و بدون تهدید درصحنه حضور داشته باشند آنگاه مشخص می شود که از منظر کمیت قابل مقایسه  با حضور نمایشی  مراسم پاسدار تروریست کشته شده  قاسم  سلیمانی  نخواهد بود و عوض کردن تحلیل  ها واقعی جایگزین ادعای علی ربیعی  می شود . برای اینکه ایران 85 میلیونی  چنانچه 5% جمعیت  کشور درصحنه  حضورداشته باشند بیش از 4 میلیون نفرمی شود که حتی نیمی از این رقم  درمراسم چندشهر ایران برای مراسم پاسدار تروریست قاسم سلیمانی حضور نداشتند که اینها هم  جزو نیروهای  نظامی وانتظامی و پاسداری و بسیجی و اطلاعاتی و امنیتی و اعضای خانواده های شان همراه با ساندیس خوران می باشند.
علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «انسجام داخلی، قدرت خارجی» نوشت: سردار سلیمانی نماد داعش زدایی و پاک کردن چهره‌ تکفیری‌ها از منطقه با اتکاء به نیروهای محلی بود.
متن یادداشت علی ربیعی که در اختیار ایلنا قرار گرفت، به شرح زیر است:
معتقدم انتخاب سردار سپهبد قاسم سلیمانی برای ترور خائنانه  توسط نیروهای آمریکایی در خاک عراق  از چند جهت برای دولت این کشور حیاتی بوده است، آنان از یک جهت می‌خواستند علامتی به ایران بدهند و ایجاد ترس و واهمه کنند تا ایران تن به سازش دهد و از جهتی دیگر می‌خواستند  استراتژی حضور  آمریکا را در منطقه نفت خیز خلیج فارس با فلسفه ایجاد ترس از حضور نیروهای تکفیری قوت بخشند و آن را  با به  وجود آوردن  امنیت متکی بر آمریکا مشروع نشان دهند.
 سردار سلیمانی نماد داعش زدایی و پاک کردن چهره‌ تکفیری‌ها  از منطقه با اتکاء به نیروهای محلی بود که همن امر  فلسفه وجودی آمریکا را در منطقه زیر سوال برد، رخ دادها حکایت از آن داشت که دولت‌های مستقل در منطقه درحال شکل گیری بودند، بنابراین ترور سلیمانی توسط آمریکا برای این بود که خود را ناجی نشان دهد.
از این رو انتخاب این زمان برای ترور به نیازمندی آمریکا برای حل مسائل داخلی آن‌ها نیز بازمی‌گردد؛ زیرا آمریکایی‌ها معمولاً هر وقت خواستند مسائل داخلی‌شان را حل کنند عده‌ای را در دنیا به خاک و خون کشیدند،  ترور سردار سلیمانی هم از این قاعده مستنثی‌ نیست و ترامپ برای خریدن مشروعیت در داخل آمریکا دست به این کار زد.
حضور مردم در تشییع پیکر سردار سلیمانی به خصوص در اهواز که معنادار و غیرقابل پیش بینی بود، هنگامی که ۲ میلیون نفر در عرض یک مدت کوتاه در یک شهر جمع می‌شوند علاوه بر آثار داخلی حتما آثار گسترده خارجی هم دارد. علامت داخلی این است که  حضور مردم لطف خداوند و به برکت خون شهید سلیمانی است و معتقدم خون شهید سردار سلیمانی مانند خون شهید بهشتی که در برهه‌ای عامل وحدت شد، عمل کرد و باید امروز این خون باعث خود باوری ما شد.
اما آثار خارجی این حضور باید گفت، اطرافیان ترامپ به او تحلیل غلط داده بودند که ایران نظام سیاسی‌اش ضعیف شده است؛ اما باید بگویم اگر رئیس جمهور آمریکا جمعیت میلیونی تشییع سردار سلیمانی را ببیند تحلیل‌هایش بهم خواهد خورد. تصمیم گیران آمریکا فکر می‌کردند با ترور یک نظامی و بلوای داخلی فاتحه ایران خوانده خواهد شد اما بودن مردم در صحنه تحلیل‌ها را عوض کرد و در همین مدت کم ترامپ موضع‌اش را تغییر داد و گفت ما دنبال تغییر رژیم نیستیم.
اعتقادم بر این است که اگر پاسخ ترامپ را ندهیم جری‌تر می‌شود هر بار می‌خواهد با زدن ما به طریقی باج بگیرد،بنابراین ساده اندیشی است اگر امروز فکر کنیم که ما پاسخ آمریکایی‌ها را ندهیم با یک تعقل عمل کنند؛ زیرا ترامپ با عقل و منطق بازی نمی‌کند پس باید اقدامی انجام دهیم که بازدارندگی ایجاد کند که نظام این کار را انجام خواهد داد.
و در آخر روی سخنم با مردم آمریکاست؛ آنان باید بدانند این رئیس جمهور که برای مسائل داخلی علیه کشورها می‌کند قطعا منافع ملی آنان را در نظر نگرفته و در نهایت این جامعه آمریکا است که متضرر خواهد شد.