تصاویرکودکانی که در سوز سرمای زمستان مشغول کارند

گزارش تسنیم از ‌کودکان کار در ارومیه| کودکانی که در سوز سرمای زمستان مشغول کارند / آرزوهای بزرگ کودکان کار+تصاویر  14 – بهمن  -98
جای کودکان آنهم دز زمستان و سرما کجاست؟ چزا باید به جای مدرسه وپشت میز کلاس گرم بودن تبدیل به کودکان کارخیابانی شوند ودر سوز سرمای زمستان توی خیابان ها وچهارراه هاحیران وسرگردان باشند؟
درحالی که بسیاری از مسئولان استانی تاکید می‌کنند برای جلوگیری از کار کودکان برنامه‌ریزی‌های مناسبی انجام شده باز می‌بینیم، گوشه گوشه شهر همچنان کودکان کار در سوز سرمای زمستان مشغول کارند.
    گزارش تسنیم از ‌کودکان کار در ارومیه| کودکانی که در سوز سرمای زمستان مشغول کارند / آرزوهای بزرگ کودکان کار
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه٬ وقتی در خیابان‌ها و مکان‌های عمومی  پرازدحام  شهر قدم می‌زنیم کودکانی را می‌بینیم که ظاهرشان، رفتارشان و حتی نوع نگاه و درخواست‌هایشان با دیگر کودکان تفاوت دارد٬ تفاوتی از جنس تناقض  دو واژه کودک و کار که ترکیب ناسازگاری تشکیل داده است.
 در کلان‌شهرها این مسئله بیشتر از هر جای دیگری خودنمایی می‌کند ارومیه نیز در سال‌های اخیر گرفتار این معضل اجتماعی بوده و البته به اذعان مسئولان امر٬ امسال 135 کودک کار و خیابانی در این شهر شناسایی‌ شده است.
خبرنگار تسنیم ، سری به آرزوهای چند تن از کودکان کار در ارومیه زده که از نزدیک با بزرگ‌مردان و زنان کوچکی که گاه در کنار خیابان و اتوبوس و پشت چراغ قرمز نگاهمان با نگاهشان گره می‌خورد گفت‌وگویی داشته باشد.
علی که پشت چراغ‌قرمز در حال فروختن دستمال‌کاغذی است می‌گوید: از اینکه بیکار نیستم و می‌توانم در کنار مادرم کمک‌خرج زندگی‌مان باشم خوشحالم، مادرم قبلاً خیلی کار می‌کرد اما همیشه برای کرایه‌خانه مشکل داشتیم و من حالا خرج خانه را می‌دهم و مادرم کرایه‌خانه را تأمین می‌کند.
وی در تصریح کارش می‌افزاید: دستمال و جوراب به قیمت مناسب خریداری می‌کنم  و آنها را به مردم می‌فروشم٬ علاوه بر آن ترازویی دارم که روزهای فرد در مکان‌های پر رفت و آمد عابران با آن وزنشان را می‌سنجند.
ثنا که در  چراغ‌قرمز بعدی، در حال فروختن گل نرگس و رز قرمز است و صورتش از سوز سرما سرخ‌شده است  می‌گوید: هوا سرد است به‌سختی می‌توانم تحمل‌کنم٬ اکثر ماشین‌هایی که پشت چراغ ایستاده‌اند بدون توجه از من  عبور می‌کنند امیدوارم تا شب این گل‌های باقی‌مانده را از من بخرند وگرنه کارم زار است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا تحت نظر بهزیستی است یا نه می‌افزاید: از زمانی که یادم هست کار می‌کردم، سه سالی است که  زیرپوشش بهزیستی هستم شرایطم نسبت به گذشته  خوب شده، هرچند که پول زیادی نمی‌گیرم، اما همین‌که می‌دانم هرماه مبلغی دستم را می‌گیرد خیالم راحت است.
یکی دیگر از این کودکان از گفتن نامش سرباز می‌زند و  با لبخندی تلخ می‌گوید: مشکلات ما به اندازه‌ای زیاد است که نمی‌دانم کدام را بگویم٬ مادرم چند سالی فوت کرده و از پدرم نیز خبری ندارم نمی‌توانم کاپشن نو بخرم کفش‌هایم پاره است پاهایم تاول زده شیشه ماشین‌ها را تمیز می‌کنم اما حالا دیگر زمستان است و شیشه‌ها را مه می‌گیرد مجبورم ذرت بفروشم اما اگر کسی بخرد.
لطیفه دختری 8 ساله  که در یکی از خیابان‌ها مشغول کاسبی است، با وجود جثه کوچکش در هوای سرد دومین  ماه فصل زمستان نیز دست از کار برنداشته است و می‌گوید: تو رو خدا فال بخر به دوستانت نیز بگو فال بخرند تا فال نگیری جواب سؤال‌هایت را نمی‌دهم.
وی که سئوال‌ها را نصف و نیمه جواب می‌دهد و  بیشتر چشمش به این  است تا پول فالش را بگیرد و برود، می‌افزاید: من باید تمام فال‌هایم را تا شب بفروشم وگرنه نمی‌توانم برای شام مادر و برادرم خرید کنم.
در مورد مشکلات و مسائل کودکان کار، به سراغ مدیرکل بهزیستی آذربایجان‌غربی می‌رویم وی می‌گوید: بیشتر کودکان کار جمع‌آوری‌شده در سنین 7 تا 14 سال هستند و 55 درصد آن‌ها دانش‌آموز مقطع ابتدایی و 25 درصد نیز ترک تحصیل‌کرده‌اند که سال گذشته برای تحصیل 55 میلیون تومان صرف هزینه‌های تحصیل و درمان این کودکان شده است.
سعید فریور  تاکید می‌کند: بهتر است در قانون سازوکارهایی مثل سرپرست موقت و یا تحت حضانت تعریف شده و در ضوابط فرزندخواندگی نیز تسهیلاتی قائل شوند تا از این طریق بخشی از این کودکان به این صورت ساماندهی شوند و به خانواده‌هایی سپرده شوند که این توانایی برای نگهداری و فرزندخواندگی آنها را دارند و این تسهیل قطعا می‌تواند کارساز واقع شود.
بیشتر بخوانید
محمدمهدی شهریاری استاندار آذربایجان‌غربی نیز با بیان اینکه دستگاه‌های متولی باید شناسایی این کودکان را در اولویت کاری خود قرار دهند می‌گوید: بخش فرهنگی شهرداری باید بودجه‌ای را برای این کودکان مشخص کند و اگر ساختمانی را در اختیار دارد به سازمان بهزیستی تحویل دهد تا شرایط برای نگهداری کودکان کار و خیابانی تسهیل شود.
با این وجود ارومیه شاید کمی کمرنگ‌تر از گذشته اما همچنان با پدیده کودکان کار روبه‌روست٬ رسانه‌ها و مطبوعات ارومیه به فراخور توانشان این موضوع و معضلات مبتلا به آن را مورد توجه خود قرار داده و شروح کشاف خود را از این معضل مطرح می کنند،متولیان این امر همیشه اعلام کرده‌اندکه به‌زودی کارهایی برای حل مشکل این کودکان انجام می‌شود اما فقط در رسانه های مختلف تاریخ این وعده‌ها عوض می‌شود و خبری از اقدام جدی و اساسی برای رفع این معضل نیست.

کودکان کار، صبح جمعه و شنبه، زمستان و تابستان ندارد انگار سرنوشتشان این است که همیشه در گوشه و کنار خیابان‌ها و چهارراه‌ها به‌جای تحصیل یا تفریحات بچه‌گانه مشغول کار باشند.

امید که روزی فرا برسد که به جای دیده شدن پشت چراغ قرمزها زمینه‌ای فراهم شود که هرکدام از آنان توانمندی‌ها و استعدادهای درونی و پنهان خود را بروز بدهند و در پیشرفت جامعه سالم و کشور سهیم باشند.
گزارش از راضیه محمودپور