انتقاد روزنامه هممیهن از بازگشت صدیقی به نمازجمعه: تندروها به خودشان هم رحم نمیکنند؛ اصطلاحاً دچار زیلوخوری شدهاند۲۹-تیر-۱۴۰۴
خامنه ای رمال منفور ورهبرانتصابی ولی فقیه مطلقه همه کاره چون رهبر ام الفساد است بنابراین برای حفظ جایگاه فاسد ضدمردمی وضدمنافع ملی خود بنابراین حامیانش جزو فاسدان ورانت خواران واختلاس گران وکاسبان تحریم ها می باشند .برای همین روزی نامه هم میهن رانت خواری را به نقش مواد مخدر تشبیه کرده وتوضیح داده است رانت در جامعه چنین نقشی دارد و نمونه روشن آن تندروها هستند که از سال۱۳۸۴ با سوار شدن بر رانت درآمدهای نفت، سپس حضور بدون صلاحیت در مدیریتهای دولتی، بهرهمندیهای ناشی از فساد و تحریم در اقتصاد و در ادامه رانتهای رسانهای یک زندگی سراسر رانتی برای خود درست کردند وآنچنان افراطی رانت خواری می کنند که دچار زیلوخوری شدهاند وهر چه دم دست شان باشد را میخورند. بنابراین زیلوخوری به معنی پرخوری افراطی و بدون کنترل در مدت کوتاه است درادامه افزوده شده همین جمله کافی است که عمق فاجعه نیروهای رانتی چنان بوده است که یک مورد ۴۰۰۰متر به قیمت دههزار میلیارد تومان داشته جابجا شد و پسر و عروس آخوندفاسد وزمین خوارهمیشه گریان کاظم صدیقی که آنجا همهکاره بودند، محکوم شدند و خودش هم حرفهای متناقض زد درحالی که وی یک سیلی هم برای انقلاب نخورده و حالا چنین فردی نماد روحانیت انقلابی شده است! لذااین انقلاب نیست؛ ارتجاع محض است زیرا انقلاب منحرف شده پوستین فساد به تن آن شد و عبور از مردم در دستور کارش، قرارگرفت پس همان بهتر که در برابر مدعیان دروغین انقلابی ضدانقلابی بود.چون آوردن دوباره آخوند زمین خوار صدیقی به نمازجمعهای که هر روز خلوتتر و بیمحتواتر میشود، هیچ معنایی جز تقابل با خواست مردم ندارد.

بازگشت آقای صدیقی به نمازجمعه را فقط از این حیث میتوان دید که آنان حتی به خودشان هم رحم نمیکنند. این راهی است که تندروها آمدهاند و ادامه میدهند. آنان اصطلاحاً دچار زیلوخوری شدهاند و کارشان به جایی رسیده که انتقاد از صدیقی را ناشی از انگیزه حمله به روحانیون انقلابی میدانند.مهرداد خدیرروزنامه هممیهن-برخی بهدرستی رانت را به مواد مخدر تشبیه میکنند. عملکرد مصرف موادمخدر این گونه است که در کنار ترشحات ضددرد مغز مینشیند و درد را بسیار کم میکند. ولی عملکرد مغز را هم در تولید این مواد مختل میکند. لذا فرد برای کاهش درد به مصرف این مواد معتاد و وابسته میشود و به مرور هم باید مقدار مصرف را بالا ببرد تا درد نکشد. رانت در جامعه چنین نقشی دارد و نمونه روشن آن تندروها هستند که از سال۱۳۸۴ با سوار شدن بر رانت درآمدهای نفت، سپس حضور بدون صلاحیت در مدیریتهای دولتی، بهرهمندیهای ناشی از فساد و تحریم در اقتصاد و در ادامه رانتهای رسانهای یک زندگی سراسر رانتی برای خود درست کردند. در آخرین مراحل این رفتار به جاهای باریک هم کشیده شده است. چون کفگیر بقیه رانتها به ته دیگ خورده است. ماجرای بازگشت آقای صدیقی به نمازجمعه را فقط از این حیث میتوان دید که آنان حتی به خودشان هم رحم نمیکنند. از حدود ۱۵ماه پیش که ماجرای فرزند و عروس و شخص آقای صدیقی در پرونده مشهور به باغ ازگل مطرح شد، تقریباً واضح بود که حداقل رفتار در برابر وی این است که نهتنها دیگر به نمازجمعه نیاید، بلکه از حوزه علمیه نیز خلعید شود. چون یا خودش هم در ماجرا بوده که باید مثل فرزند و عروسش محکوم شود یا بر فرض که نبوده، باید به لحاظ صلاحیتی از این حوزه برکنار شود. گرچه در همان ایام مجبور به عذرخواهی شد و حرفهای متناقض هم زد که از نظر جامعه خلاف حقیقت محسوب میشود؛ ولی در نهایت تعجب دیدیم که دوباره به نمازجمعه بازگشت. نمازی که مرحوم طالقانی اولین امامجمعه آن بود، اکنون کسی میخواهد مردم را به تقوا توصیه کند که خودش بیش از همگان نیازمند به چنین توصیهای است. در واقع، این راهی است که تندروها آمدهاند و ادامه میدهند. آنان اصطلاحاً دچار زیلوخوری شدهاند. هر چه دم دستشان باشد را میخورند. زیلوخوری به معنی پرخوری افراطی و بدون کنترل در مدت کوتاه است. این رفتار به دلایل گوناگون از جمله استرس، اضطراب، یا بهعنوان یک مکانیسم مقابلهای برای احساسات منفی نزد معتادان رخ میدهد. آنان کارشان به جایی رسیده که انتقاد از صدیقی را ناشی از انگیزه حمله به روحانیون انقلابی میدانند. همین جمله کافی است که عمق فاجعه نیروهای رانتی را بفهمیم. ۴۰۰۰متر به قیمت دههزار میلیارد تومان داشته جابجا میشده و پسر و عروسش که آنجا همهکاره بودهاند، محکوم شدهاند و خودش هم حرفهای متناقض زده و یک سیلی هم برای انقلاب نخورده و حالا چنین فردی نماد روحانیت انقلابی شده است. این انقلاب نیست؛ ارتجاع محض است. انقلابی که پوستین وارونه فساد به تن آن شده و عبور از مردم در دستور کارش، قرار داشته باشد؛ همان بهتر که در برابرش ضدانقلابی بود. آوردن دوباره صدیقی به نمازجمعهای که هر روز خلوتتر و بیمحتواتر میشود، هیچ معنایی جز تقابل با خواست مردم ندارد. شاید بگویند آنان که به نمازجمعه نمیروند، چه فرقی برایشان دارد که چه کسی آنجا نماز بخواند؟ این نکته از جهتی درست است؛ ولی اقدام مذکور واجد پیامی روشن برای همه مردم است. این پیام که قرار نیست تغییری مثبت حتی در این اندازه داده شود. شاید تبرئه آقای صدیقی دور از انتظار نبود؛ چون محکومیت امامجمعه معنای تندی دارد. ولی بازگرداندن آن پس از شرایط بهوجود آمده، مطلقاً قابلتصور نبود؛ حتی برای بدبینترین افراد هم متصور نبود و نیست. چون چنین اقدامی نافی عقل سلیم است؛ عقلی که به دلیل مصرف بالای رانت بهکلی زائل شده است. آوردن او به نمازجمعه یک پیام دارد که بخواهد بگوید کت تن کیست. بله، درست است؛ ولی این کت نیست. همان پوستین وارونه است. افتخاری جز زیان ابدی برای پوشیدن آن نیست. پخش مستقیم سخنان آقای صدیقی از صداوسیما نیز در همین جهت قابل ارزیابی است. نیروی رانتی جز به منافع خویش و گروه خود به هیچ چیز دیگری پایبند نیست.