زلزله هرمزگان را به لرزه درآوردزلزله ۳.۲ ریشتری حوالی کنگ را لرزاند

 زلزله هرمزگان را به لرزه درآوردزلزله ۳.۲ ریشتری حوالی کنگ را لرزاند۲۸-آذر-۱۴۰۴

به گزارش تابناک به نقل از مهر، زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۳.۲ ریشتر ساعت ۰۵:۴۶:۰۱ دقیقه صبح امروز حوالی بندرکنگ هرمزگان را لرزاند.بر اساس اعلام مراکز لرزه‌نگاری، این زمین‌لرزه در عمق ۱٠ کیلومتری زمین رخ داده است.طول جغرافیایی: ۵۴.۹۷-عرض جغرافیایی: ۲۶.۹۳-نزدیک‌ترین شهرها:۳۶ کیلومتری کنگ (هرمزگان)-۴۱ کیلومتری بندر لنگه (هرمزگان)-۵۰ کیلومتری کوخرد (هرمزگان)-نزدیکترین مراکز استان:-۳۲ کیلومتری بندرعباس-۳۸۳ کیلومتری شیراز-تاکنون گزارشی از خسارات جانی یا مالی احتمالی این زلزله اعلام نشده است.

بانک مرکزی: ۱۵ نفر ۶ میلیارد دلار را ناپدید کردند

 بانک مرکزی: ۱۵ نفر ۶ میلیارد دلار را ناپدید کردند۲۸-آذر-۱۴۰۴

معاون ارزی بانک مرکزی آمار ارزهایی که به واسطه ۹۰۰ کارت بازرگانی یکبار مصرف از چرخه رسمی خارج شده را اعلام کرد و گفت فقط ۱۵ نفر ۶ میلیارد دلار ارز را برنگردانده‌اند.معاون ارزی بانک مرکزی علیرضا گچ‌پززاده امروز پنجشنبه اعلام کرد که طبق بررسی‌های انجام شده «حدود ۹۰۰ کارت بازرگانی اجاره‌ای» ثبت شده است که بیش از ۱۵ میلیارد دلار ارز را به چرخه رسمی برنگردانده‌اند.به گزارش فارس، این رقم به اندازه کل ارز ترجیحی ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی است که دولت در بودجه امسال برای کالاهای ضروری مردم اختصاص داده است.به گفته معاون ارزی بانک مرکزی «۱۵ نفر از این افراد به‌تنهایی حدود ۶ میلیارد دلار تعهد ارزی دارند» که آدرس بسیاری از آن‌ها در روستاهای دورافتاده و شهرهای مرزی ثبت شده است.آبان ماه امسال معاون سازمان توسعه تجارت مرتضی احمدی گفته بود که برخی افراد برای اینکه ارز را برنگردانند از «کارت‌هایی به نام افراد بی‌بضاعت استفاده می‌کنند» و پس از پایان مهلت اعتبار، کارت را دور می‌اندازند.طبق آمارهای اعلامی معاون ارزی بانک مرکزی سال ۱۴۰۳ حدود ۱۸ میلیارد دلار ارز برگشت داده نشده و در سال جاری تاکنون این رقم به ۹ میلیارد دلار رسیده است.

لرستان/ محکومیت دو خبرنگار به حبس و اقامت اجباری به دلیل انتقاد از استاندار

 لرستان/ محکومیت دو خبرنگار به حبس و اقامت اجباری به دلیل انتقاد از استاندار۲۸-آذر-۱۴۰۴

بر اساس اطلاعات موجود، این حکم در پی انتشار یکی از کارزارهای ثبت‌شده در پلتفرم رسمی «سایت کارزار» در کانال تلگرامی «صدای لرستان» صادر شده است.دو خبرنگار لرستانی به دلیل انتقاد از استاندار محکوم به حبس و اقامت اجباری شدند.به گزارش باشگاه روزنامه نگاران ایران، مجید بیرانوند و احسان مویدی کیا، دو خبرنگار لرستانی، به دنبال انتقاد از استاندار این استان، به یک سال حبس تعزیری و یک سال اقامت اجباری در شهرستان مروست از توابع استان یزد محکوم شدند.بر اساس اطلاعات موجود، این حکم در پی انتشار یکی از کارزارهای ثبت‌شده در پلتفرم رسمی «سایت کارزار» در کانال تلگرامی «صدای لرستان» صادر شده است.رضا سپهوند نماینده این شهر نیز به این حکم اعتراض کرده است.بیرانوند صاحب امتیاز و مدیرمسئول هفته‌نامه محلی «هُرو» بوده و مدیریت صفحات رسانه‌ای «صدای لرستان» در شبکه‌های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام را با بیش از ۴۰ هزار مخاطب بر عهده دارد.این دو خبرنگار تا پیش از صدور این حکم، فاقد هرگونه سابقه محکومیت کیفری بوده اند.طبق اصل ۲۴ قانون اساسی نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد.شکایت از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران توسط استاندار لرستان، مخالف شعارهای رئیس‌جمهور و محدود کردن اهالی رسانه است.

ناترازی اولویت‌ها در کیش؛وقتی بودجه برای فساد جلوتر از زیرساخت می‌دود!

ناترازی اولویت‌ها در کیش؛وقتی بودجه برای فساد جلوتر از زیرساخت می‌دود! ۲۸ -آذر-۱۴۰۴

سبقت گرفتن فساداززیرساخت ها نه فقط مختص جزیره کیش نیست چون پدیده ای نهادینه شده سراسری درکشوراست .زیرا ناشی ازساختار فسادزا وجنگ افروزبودن رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه ورهبر ام الفسادخامنه ای رمال می باشد.برای همین طی ۴۷ سال به جای سازندگی وپیشرفت وتوسعه کشور وحل مشکلات ومبارزه با فساد وتبعیض ولی برعکس اقدام شده است .چون بادستآویز سیاست جنگ افروزی وبرنامه هسته ای وموشکی  موازی  آن تخریب زیر ساخت ها و ایجاد بحران های زنجیره ای لاینحل  مکمل بستر رایج شدن فساد ورانت واختلاس شده است .البته ضریب فساد درنهادهای زیر کنترل رهبرام الفساد خامنه ای رمال خیلی شدیدترمی باشد.

سالن ترانزیت فرودگاه کیش پس از بارش باران دچار آب‌گرفتگی شد؛ رخدادی که ضعف زیرساخت‌ها و اولویت‌بندی اشتباه بودجه‌ها را عیان می‌کند.خبرگزاری مهر - مجله مهر: آنچه در سالن ترانزیت فرودگاه کیش رخ داد، در نگاه اول نشان از آب‌گرفتگی در فضای عمومی بود ولی این حادثه، نمایشی عینی از شکاف ساختاری میان مدیریت، بودجه و اولویت‌گذاری‌هاست. جایی که با یک بارش باران جدی، یکی از حساس‌ترین نقاط ورود و خروج مسافران به وضعیتی رسید که نه تنها با استانداردهای یک منطقه آزاد همخوانی ندارد، بلکه نمی‌توان آن را هم صرفاً به عنوان «حادثه طبیعی» توجیه کرد. این رخداد زنگ هشداری است درباره ضعف نظارت، کم‌توجهی به زیرساخت‌ها و ناکارآمدی در تخصیص منابع؛ نمونه‌ای تلخ از جایی که شعارهای توسعه و گردشگری، با واقعیت عملیاتی فاصله‌ای آشکار دارند.فرودگاه؛ خط قرمز زیرساختی که نادیده گرفته شد-فرودگاه، آخرین حلقه زنجیره خدمات شهری نیست که کاستی‌های موجود را نادیده گرفت؛ بلکه نخستین مواجهه مسافر با یک شهر و معیار سنجش کیفیت مدیریت آن است. وقتی این فضا با باران چند ساعته از کار می‌افتد دیگر این معضل فراتر از نقص فنی دیده می‌شود؛ چون مسئله به نبود نگاه زیرساخت‌محور در سیاست‌گذاری برمی‌گردد. در حالی که همین چند وقت پیش بود که فعالان اقتصادی از تجلی واقعی اجرای سیاست همدلی و وفاق دولت ابراز خرسندی کردند اما ظاهراً حمایت رئیس جمهور و عنایت ویژه به کیش هم کافی نبود تا معضلات زمستانی و نقص‌های زیرساختی را کنار بزند.بودجه هست ولی اولویت نیست-این رخداد در شرایطی اتفاق می‌افتد که خطابه‌های مدیران و متولیان امر با ادبیات رسمی و حتی مملو از تأکید بر تقویت زیرساخت‌ها، تاب‌آوری شهری و هزینه‌کرد هدفمند منابع است در حالی که واقعیت میدانی چیز دیگری می‌گوید. کیش شهری نیست که باران پدیده‌ای نادر در آن باشد و یا آب‌گرفتگی مسئله‌ای غیرقابل پیش‌بینی؛ آنچه در این میان غیرقابل فهم است، تکرار چنین بحران‌هایی در منطقه‌ای است که از مزیت درآمد و استقلال مالی برخوردار است.مدیریت نمایشی-در مقابل این ضعف‌های عیان، نوع هزینه‌کرد بودجه‌ها قابل تأمل است. منابعی که می‌توانند صرف اصلاح شبکه‌های دفع آب، نگهداری اصولی فضاهای عمومی و ارتقای استانداردهای شهری شوند، به سمت برگزاری رویدادهایی عجیب و غریب هدایت می‌شوند که بیش از آنکه پاسخگوی نیاز واقعی در شهر باشند، کارکرد تبلیغاتی دارند.ماراتن پیش از شهر؛ جابه‌جایی خطرناک اولویت‌ها-مسابقات ماراتن و برنامه‌هایی از این دست، با پوشش رسانه‌ای گسترده، گسترش بی‌بند و باری و تولید رپورتاژ، قرار است تصویر شهری پویا و بی مسئله بسازند؛ تصویری که با اولین بارش باران فرو می‌ریزد. مسئله در این میان زیر سوال بردن نفس ورزش نیست و این هدف را هم نداریم مسئله تقدم و تأخر اولویت اصلی جامعه است. وقتی زیرساخت‌های پایه‌ای شهر دچار اختلال هستند و اولویت‌دادن به چنین رویدادهایی آن هم با حاشیه‌های فرهنگی و اجتماعی و گسترش بی‌بندوباری نشان می‌دهد هدف، اصلاً پرداخت به مشکلات مردم و حل مسئله نیست؛ بلکه ساخت تصویر پوشالی و ویترین پر زرق و برق است.رپورتاژ برای نمایش-در این میان، آنچه کمتر دیده می‌شود، پاسخ روشن به افکار عمومی است. به جای شفاف‌سازی درباره چرایی ضعف زیرساخت‌ها، ماشین تبلیغات به کار می‌افتد؛ گزارش‌های سفارشی منتشر می‌شوند و واقعیت، زیر لایه‌ای از بزک رسانه‌ای پنهان می‌ماند و اختلال در تردد، سردرگمی مسافران، نارضایتی و احساس بی‌توجهی، هزینه‌هایی هستند که در هیچ جدول بودجه‌ای ثبت نمی‌شوند، اما مستقیماً اعتماد عمومی را با فرسایشی عمیق مواجه می‌کند. اگر به این امر واقف باشیم که شهر برای زندگی و نفس کشیدن مردم است، نه برای قاب دوربین‌ها و تیترهای نمایشی شاید نصف مسیر مسئولیت پذیری را رفته باشیم.اول زیرساخت، بعد رویداد-آب‌گرفتگی سالن ترانزیت فرودگاه کیش، یک هشدار مدیریتی برای مسئولان است؛ هشداری درباره اینکه تا زمانی که منابع به جای حل مسئله، صرف نمایش و فساد شوند، بحران‌ها نه‌تنها حل نمی‌شوند، بلکه تکرار و عادی‌سازی می‌شوند. پس این را بدانید پیش از هر ماراتن پر هزینه یا جشنواره و برنامه‌های نمایشی و ویترینی، باید شهر را برای زندگی مردم آماده کنید. اگر این اصل بدیهی نادیده گرفته شود، با هر معضل و حادثه به اصلاح طبیعی، دوباره همین واقعیت‌ها را یادآوری خواهد کرد.

هر جلسه شورا ۷ میلیارد تومان هزینه دارد!

هر جلسه شورا ۷ میلیارد تومان هزینه دارد!۲۸-آذر-۱۴۰۴

 احمدصادقی عضو شورای شهر تهران اشاره به هزینه سنگین برگزاری جلسات شورا کرده است که هرجلسه این شورا ۷ میلیاردتومان  هزینه دارد و تأکید نموده استفاده تبلیغاتی و انتخاباتی کردن از تریبون شورا، تضییع حقوق مردم است.حال سئوال است تاحال این شورا چند جلسه تشریفاتی- تبلیغاتی داشته وجمع هزینه اش چقدر بوده است؟ مهمتر خروجی عملکردش برای  حل بحران های کلان شهر تهران همچون پایداربودن آلودگی هوا وترافیک سنگین وتصادفات و انباشت  زباله ها... همراه با حل مشکلات شهروندان تهرانی چگونه بوده است؟

عضو شورای شهر تهران با اشاره به هزینه سنگین برگزاری جلسات شورا تأکید کرد که استفاده تبلیغاتی و انتخاباتی از تریبون شورا، تضییع حقوق مردم است.به گزارش مشرق، احمد صادقی با اشاره به حاشیه‌های مطرح‌شده درباره هزینه هر جلسه شورای شهر تهران گفت: موضوع اصلی، عدد و رقم نیست، بلکه مسئولیت‌پذیری در قبال زمان و منابعی است که مستقیماً از جیب مردم پرداخت می‌شود.وی با بیان اینکه کارشناس مالی نیست، توضیح داد: مبنای اظهاراتم شاخص کارشناسی «قیمت تمام‌شده» جلسات شورا بوده که نخستین‌بار در سال ۱۳۹۷ توسط پژوهشگران اقتصادی طراحی و رسانه‌ای شد و در سال‌های بعد نیز مورد استناد برخی اعضای شورا قرار گرفت.صادقی افزود: با به‌روزرسانی این شاخص بر اساس نرخ تورم، هزینه هر جلسه شورای شهر در سال ۱۴۰۴ بیش از ۷ میلیارد تومان برآورد می‌شود؛ رقمی که اهمیت مدیریت زمان و کارآمدی جلسات را دوچندان می‌کند.این عضو شورای شهر تهران تأکید کرد: شورا با هر میزان هزینه‌ای که اداره شود، متعلق به مردم است و ما حق نداریم وقت آن را صرف نطق‌های انتخاباتی، سیاه‌نمایی یا اقدامات نمایشی برای دیده شدن خودمان کنیم.او با اشاره به وظیفه نظارتی اعضای شورا گفت: نظارت واقعی با حضور میدانی، سرکشی به مناطق و همراهی با مدیران اجرایی محقق می‌شود، نه صرفاً با شعار دادن در صحن شورا.صادقی در پایان خاطرنشان کرد: عملکرد شورا قابل ارزیابی است و در نهایت این مردم هستند که درباره کارنامه مدیران و اعضای شورا قضاوت خواهند کرد.

حکم قصاص «بهزاد» متهم به قتل پلیس امیر کیوانلو اجراشد

حکم قصاص «بهزاد» متهم به قتل  پلیس امیر کیوانلو اجراشد ۲۸-آذر-۱۴۰۴

به دلیل زده شدن زیرآب قدرت نمایی پوشالی نظامی-موشکی رژیم فاسد وعوامفریب وجنگ افروزو لایت فقیه که پس ازجنگ خفت باروتحقیرآمیز ۱۲ روزه برجسته گردید وضعف رژیم فاسد وعوامفریب وجنگ افروزو لایت فقیه  نمایان شد .موازی آن تشدید تحریم ها که موجب شدت گرفتن رشد تورم وافزایش قیمت ارز ودلار وسکه وطلا وکالاهاونارضایتی عمومی شده است .بنابراین برای مهار فضای انفجاری جامعه لذا برای تشدید جوامنیتی قوه فاسد وقاتل قضاییه مأمورشده است تاآمار صدور احکام اعدام واجرای آن را به شدت افزایش دهد.

پرونده شهادت یکی از مأموران پلیس که پنج سال پیش در راه تأمین امنیت جان خود را از دست داده بود، با اجرای حکم قصاص به پایان رسید. سحرگاه امروز حکم قصاص «بهزاد» ـ سارق مسلحی که در جریان یک سرقت نافرجام، استوار امیر کیوانلو را به شهادت رسانده بود ـ اجرا شد و این پرونده برای همیشه بسته شد.ماجرا به پنج سال قبل بازمی‌گردد؛ زمانی که متهم با هدف سرقت، وارد منزل زنی تنها در یکی از محله‌های تهران شد. صاحبخانه با حفظ خونسردی، موضوع را به برادرش اطلاع داد و دقایقی بعد او به همراه مأمور پلیس کلانتری، استوار امیر کیوانلو، وارد ساختمان شدند.سارق که در حال جمع‌آوری طلا، پول نقد و وسایل الکترونیکی بود، با شنیدن صدای ورود تلاش کرد فرار کند اما در راه‌پله با مأمور پلیس روبه‌رو شد. امیر کیوانلو با دستور ایست و برای جلوگیری از فرار، قصد دستبند زدن به متهم را داشت که در این لحظه، سارق با چاقوی آشپزخانه به مأمور حمله‌ور شد و ضربات مهلکی به قفسه سینه او وارد کرد.استوار کیوانلو به‌شدت مجروح شد و با وجود انتقال فوری به بیمارستان، در مسیر جان باخت و به شهادت رسید. متهم نیز از محل گریخت اما با پیگیری کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ و بررسی دوربین‌های مداربسته، چند روز بعد دستگیر شد.بهزاد در جریان بازجویی‌ها ضمن اعتراف به جرم خود مدعی شد که با انگیزه تأمین مواد مخدر سرقت می‌کرده و قصد قتل نداشته است، اما دادگاه با توجه به شواهد و مدارک، قتل را عمدی تشخیص داد.در نهایت، قضات دادگاه کیفری استان تهران با درخواست اولیای دم، حکم قصاص نفس را صادر کردند؛ حکمی که پس از طی مراحل قانونی، سحرگاه امروز به اجرا درآمد.

پزشکیان: دولت را در اوج مشکلات تحویل گرفتیم

پزشکیان: دولت را در اوج مشکلات تحویل گرفتیم/ تلاش می کنیم از بحران عبور کنیم۲۸-آذر-۱۴۰۴

اعتراف پزشکیان که دولت را در اوج مشکلات تحویل گرفتیم واکنش به توصیه انتقادی-پیشنهادی اوین نامه کیهان سربازشریعت نداری است که تأکید کرده برای عبور ازبحران افزایش قیمت ارز وسکه وطلا باید  الگوی عملکرد دولت دژخیم رئیسی حذف شده با اختلاس چای دبش ۴ میلیارد دلاری را برای عبورازبحران ومشکلات پیگیری کند.

رئیس‌جمهور با اشاره به شرایط دشوار آغاز به کار دولت، گفت از نخستین روزهای پذیرش مسئولیت، کشور با موجی از مشکلات و بحران‌های پی‌درپی روبه‌رو بوده است.مسعود پزشکیان در نشست با سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی خراسان جنوبی اظهار کرد: از همان روز اولی که مسئولیت را بر عهده گرفتیم، با اتفاقات سختی مواجه شدیم؛ ابتدا شهادت اسماعیل هنیه و پس از آن، هر روز چالش تازه‌ای پیش روی ما قرار گرفت.وی با اشاره به مشکلات اقلیمی کشور افزود: در آن مقطع حتی بارندگی هم نداشتیم و مسئله کم‌آبی فشار مضاعفی ایجاد کرده بود، اما خوشبختانه به‌تازگی با نزول باران، بخشی از این نگرانی‌ها برطرف شده است.رئیس‌جمهور تأکید کرد: با وجود انبوه مشکلاتی که از چپ و راست بر سر دولت باریده، تلاش می‌کنیم با همراهی مردم و فعالان اقتصادی، مسیر عبور از بحران‌ها را هموار کنیم.

فیلم برخی نهادها دارند از پول گرفتن، خفه می‌شوند

حرف‌های قابل تأمل استاد دانشگاه علامه

 فیلم برخی نهادها دارند از پول گرفتن، خفه می‌شوند۲۷-آذر-۱۴۰۴

نهادهایی که فاش شده که به دلیل دریافت پول دلار ویورو ناشی از فروش  نفت خفه می شوند .چون این پول به جای وارد خزانه دولت ورشکسته شدن که مواجه با رشد کسری بودجه می باشد سهم این نهادهای انگل غیر مولد مفت خورمی شود . چون بطور دربست زیر کنترل خامنه ای رمال می باشند ودرحاشیه امن قراردارند. در مقابل به دلیل رشد تورم وگرانی ها هزینه اش را شهروندان و سفره های درحال کوچک وخالی ترشدن می دهند.


مهدی پازوکی اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: برخی از نهادها بدون هیچ توجیح منطقی از ردیف های مختلف بودجه برخوردار می‌شوند.

دام سکوهای آنلاین فروش طلا برای سرمایه‌های مردم

 اوین نامه کیهان ۲۷ آذر۱۴۰۴

اوین نامه کیهان بررسی می‌کند

دام سکوهای آنلاین فروش طلا برای سرمایه‌های مردم

بدون آنکه گفته شود دلیل کاهش ارزش ریال واحدپول کشور طی  ۴۷ سال که ناشی از عدم مدیریت وبحران اقتصادی و ادامه رشد تورم بوده غیر قابل مهار بوده است .هم چنین  بدون آنکه هرگز ریشه یابی شود که علت رشد تصاعدی تورم وگرانی طی ۴۷ سال چه بوده است؟بطور مثال اشاره شود نقش عدم مدیریت ومکمل آن فساد ورانت واختلاس همراه با اعمال سیاست  های  انحرافی  که دستآوردش ضد مردمی وضدمنافع ملی بوده است .همچون شعارهای نابودی اسراییل و مبارزه باآمریکا وموازی آن تأکید برصدور انقلاب که دواقع صدور ارتجاع وبحران  وجنگ افروزی ومداخله جویی درامور داخلی کشورهای همسایه ومنطقه  بوده است که منجر به جنگ خانمانسوز ۸ ساله باعراق و۱۰۰۰ میلیارددلار خسارات ونابودی زیرساخت ها وچندین استان جنگ زده گردید. سپس این ترفند جنگ افروزی ازطریق گروه های مسلح نیابتی درمنقطه  برای ایجاد دیوار امنیتی برنامه های هسته ای وموشکی تاحال  دنبال شده است که  دستآوردخروجی  اش تحریم ها و رشد تورم وگرانی های به ویژه افزایش قیمت ارز ودلار وسکه وطلا وکالاهاشده است . ولی اوین نامه کیهان سانسورچی سربازجو شریعت نداری برای متهم کردن پزشکیان و اعضای کابینه غیرخودی اش  با کتمان بیان واقعیت وتوجیه نقش عامان اصلی بررسی محور دام سکوهای آنلاین فروش طلا برای سرمایه های مردم کرده است وافزوده است که  برخی از سکوهای آنلاین فروش طلا با جذب هزاران سرمایه‌گذار خرد از طریق وعده‌های جذاب، در معرض ریسک‌های جدی مانند خالی‌فروشی، تقلب در عیار، خروج سریع سرمایه به خارج و بحران‌های اجتماعی ناشی از ورشکستگی هستند که بدون نظارت دقیق بانک مرکزی، می‌توانند به تله‌ای بزرگ برای از دست رفتن دارایی‌های مردم  تبدیل شوند.چون  در سال‌های اخیر، با تشدید نوسانات اقتصادی و جهش تورم، طلا بار دیگر به عنوان یکی از مطمئن‌ترین پناهگاه‌های سرمایه‌گذاری برای حفظ ارزش دارایی‌ها مطرح شده است. این فلز گران‌بها نه تنها به عنوان ابزاری سنتی برای سرمایه‌گذاری شناخته می‌شود، بلکه با ورود فناوری‌های نوین مالی یا همان فین‌تک‌ها، دسترسی به آن برای عموم مردم آسان‌تر از همیشه شده. سکوهای آنلاین خرید و فروش طلا، با وعده سرمایه‌گذاری حتی با مبالغ خرد و بدون نیاز به حضور فیزیکی، جذابیت زیادی برای مردم به‌ویژه طبقات کم‌درآمد ایجاد کرده‌اند. اما پشت این سهولت ظاهری، لایه‌های پنهانی از ریسک‌ها و تهدیدها نهفته است که می‌تواند سرمایه‌های مردم را در معرض خطر جدی قرار دهد. زیراکارشناسان اقتصادی و متخصصان بازار طلا در گفت‌وگوهای تخصصی، نسبت به گسترش بی‌رویه این سکوها هشدار می‌دهند. برای نمونه، سکوهایی که پیش از صدور دستورالعمل جدید بانک مرکزی ارثیه دولت قبلی  فعال بوده‌اند و خود را با مقررات تازه تطبیق نداده‌اند، به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و ممکن است زمینه‌ساز کلاهبرداری‌های گسترده شوندلذاکارشناسان تأکید دارند که ریسک سیستماتیک این بازار می‌تواند کل سرمایه افراد را تهدید کند و شکست یک سکو، تبعات اجتماعی گسترده‌ای مانند نارضایتی عمومی و بحران‌های اجتماعی به بار آورد. در خریدهای خرد، تحویل فیزیکی طلا اغلب غیرممکن یا باحدنصاب‌های بالا همراه است، و نقدشوندگی پایین طلای آب‌شده خریداری‌شده از این بسترها، در مقایسه با سکه و مصنوعات طلا با فاکتور رسمی، ریسک دیگری است که نباید نادیده گرفت.با این حال، دستورالعمل جدید بانک مرکزی خودی ارثیه دولت قبلی که نقش کلیدی در افزایش قیمت ارز ودلار وسکه وطلا دارد نقاط قوتی مانند الزام به ذخیره‌سازی طلا در بانک معادل فروش، رعایت مقررات مبارزه با پولشویی و نظارت دقیق نهادها دارد، که می‌تواند تا حدی امنیت را افزایش دهد. اما کارشناسان پیشنهاد می‌کنند برای جلوگیری از تضییع حقوق مردم، سکو‌ها باید معادل گردش مالی یک هفته یا ده روز خود را به عنوان وثیقه نزد بانک مرکزی بسپارند و از تخصص صنف طلا برای تأیید اصالت و اهلیت استفاده کنندمحمد کشتی‌آرای» عضو هیئت‌رئیسه کمیسیون تخصصی طلا و جواهر اتاق اصناف ایران و از کارشناسان باسابقه بازار طلا، با بیان اینکه در یک سال اخیر با انبوهی از تبلیغات فروش طلا از سوی سکوهای مختلف رو‌به‌رو بودیم، گفت: در شرایط تورمی بخشی از مردم برای جلوگیری از کاهش ارزش پول خود دنبال خرید طلا هستند. افرادی که پول اندک داشته و جزو قشر آسیب‌پذیر هستند از سکو‌های طلا مقادیر خیلی کم طلا خریداری می‌کنند.وی افزود: یعنی مخاطب این سکو‌ها در واقع مردم طبقه ضعیف هستند که در صورت کلاهبرداری کردن، این طبقه ضعیف آسیب بیشتری می‌بیند. همین موضوع باعث شد که نهادهای نظارتی به این موضوع ورود کنند و عملکرد آن‌‌ها را زیر نظر داشته باشند تا از اقدامات غیرقانونی جلوگیری شود.کشتی‌آرای با بیان اینکه صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا در بورس با مبالغ اندک هم به مردم خدمات می‌دهند، گفت: پیشنهاد ما این است که مردم به‌جای سکوهای طلافروش از صندوق‌های بورسی طلا استفاده کنند. این صندوق‌ها توسط افرادی متخصص مدیریت می‌شود که ریسک سوء مدیریت را کاهش می‌دهد.وی ادامه داد: صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا به‌راحتی از طریق کارگزاری‌های بورسی به‌صورت آنلاین خرید و فروش می‌شوند و نیاز به حضور فیزیکی نیست. همچنین هر صندوق طلا دارای بازارگردان است که وظیفه آن حفظ نقدشوندگی است. بدون اشاره به اوضاع خزت وخر بازار مکاره ناشی ازعدم مدیریت وبرنامه ریزی وفساد نهادینه شده وشتاب غیر قابل رشد تورم وداغ شدن بازار شیادی وچپاول وغارتگری کشتی آرای با هشدار نسبت به خرید طلای غیرمجازداده و اظهار کرده است : وقتی قیمت طلا بالا می‌رود، خلافکارها هم یک پله جلوتر هستند تا نهایت استفاده از فرصت موجود را ببرند. برای همین اکنون با عرضه طلاهای تقلبی، کم عیار و همچنین سکه‌های جعلی رو‌به‌رو هستیم.وی گفت: در گذشته هم مواردی بود که مثلا درون برخی از قطعات طلای آبشده فلز آهن قرار داشته و روی آن طلای آبشده کار شده بود. هرچند که که با آنها برخورد شد ولی همیشه هشدار می‌دهیم. با این وجود باز هم مردم به هشدارها توجه نمی‌کنند و طلای آبشده از سکو‌های غیرقانونی خریداری می‌کنند.عضو هیئت‌رئیسه کمیسیون تخصصی طلا و جواهر اتاق اصناف در نهایت تأکید کرد: با افزایش قیمت طلا در هفته‌های گذشته، برخی از مردم به واسطه ایجاد موج هیجانی خرید طلا،  به معامله طلای آب شده روی آوردند. این دسته از افراد باید هوشیار باشند که خرید از سکو یا مغازه بدون مجوز باعث می‌شود بعدا در موقع فروش با مشکلاتی جدی مثل تفاوت در عیار طلا و حتی جعلی بودن طلا مواجه شوند.

یادداشت روز اوین نامه "درس ونزوئلا!"

 دروغ نامه کیهان  ۵ شنبه ۲۷- آذرماه سال-۱۴۰۴

یادداشت روز اوین نامه "درس ونزوئلا!"

هرمهره امنیتی- پاسداری که قلم زن وهمکار یادداشت نویس اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری می شود. نه باید  مواضع قلم زنی وسمت وسوی تحلیل گری اش کتمان  واقعیت و سانسور علت وریشه یابی وبرجسته کردن  معلول گرایی برای توجیه گری باشد. حتی باید  به سبک و الگوی سربازجوشریعت نداری  تهیه وتنظیم کننده  چند بند بالا بلند کیفرخواست اتهامی درراستای هدف باشد. که شامل برجسته کردن موضع ضدآمریکایی همراه با  متهم منتقدان مدعی اصلاح طلب با پسوند غربگرامی شود. برای همین یادداشت نویس  عنوان یادداشت خودرا  "درس ونزوئلا!"کرده  است . چون مادرو رئیس جمهور ونزوئلا از سوی ترامپ تهدید جدی برای برکناری شده است .طوری که احتمال حمله نظامی آمریکا به ونزوئلا بالاگرفته است. ناگفته نماند که ونزوئلا هم پیمان رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه می باشد. بهرحال یادداشت نویس بدون آنکه بگوید. مگر ونزووئلا رابطه نزدیک با روسیه  باج گیر وچین فرصت طلب ندارد؟ چرا این دو کشور به خاطر منافع خود حاضر نیستند از هم پیمان وهم سنگر خود مادرو مقابل تهدیدجدی ترامپ حمایت کنند؟ درحالی که مشابه همین شرایط  ونزوئلاشامل حال رژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه هم می شود. اما یادداشت نویس پس از ۵بندکیفرخواست ضد آمریکایی  در بند ۶و۷ پایانی که شامل متهم کردن مدعیان اصلاح طلب می شود .چون برای عبور ازبحران اقتصادی پیشنهاد مذاکره با آمریکا داده اند . همین طور  برای  توجیه عدم حمایت روسیه وچین از ونزوئلا ورژیم تروریست وجنگ افروز ولایت فقیه  چنین دربند ششم کیفرخواست اتهامی خود واکنش نشان داده است: - در چنین دنیایی و در مقابل چنین کشوری فقط و فقط یک راه مقابله وجود دارد: باید قوی و متحد بود و این قدرت و اتحاد را به رخ کشید. دلیل کرنش همین آمریکا در مقابل روسیه و چین (به راهبرد امنیت ملی آمریکا که چندی پیش منتشر شد رجوع شود) اقتدار آنهاست. مخاطب این بخش، برخی جریان‌های سیاسی و مدیران دولتی هستند که، درست عکس این رویکرد عمل می‌کنند. در حالی که مسئولیت اداره کشور بر عهده‌شان است و باید پاسخگوی عملکردشان باشند، خود را کنار کشیده و در قامت یک اپوزیسیون، از شرایطی که خود به وجود آورده‌اند انتقاد می‌کنند. مشکلاتی را که خود مستقیما مسئول یا عامل بروز آنند، چند برابر بزرگ‌تر نشان داده و در نهایت نیز به عنوان راه‌حل، آدرس مذاکره با همین آمریکا را می‌دهند! برخی آن‌قدر وقیح اند که می‌گویند، با نزدیکی به چنین کشوری نه تنها می‌شود تحریم‌ها را برداشت و به اقتصاد سر و سامانی داد، حتی می‌توان 1000 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرد! دروغی بزرگ‌تر از دروغ‌های ترامپ درباره ونزوئلا! با کشوری که بدون کوچک‌ترین شرم و خجالتی، اتهام دزدی «سرزمین» را به کشوری در آن سوی اقیانوس می‌زند نمی‌توان پای میز مذاکره نشست و 1000 میلیارد دلار از کنارش به جیب زد. ودربندآخر کیفرخواست اینگونه  یقه گیری ازیکی از چهره‌های سیاسی نزدیک به مدعیان اصلاحات شده که جریان سیاسی مطلوبش در راس امور است و باید پاسخگوی عملکرد افتضاح اقتصادی این جریان سیاسی در این روزها باشد  چون نوشته است: «ایران با بحرانی بی‌سابقه روبه‌رو است.... مدیریت اقتصادی و اجرائی کشور وارد مرحله‌ای شده که نیازمند اقدامات اضطراری است.» او و امثال او در نهایت نتیجه می‌گیرند باید رفت و با آمریکا و ترامپ به طور مستقیم مذاکره کرد! آنها با این موضع‌گیری‌ها دنبال چه هدفی هستند؟ آیا وقتی می‌گویند «دچار بحران بی‌سابقه شده‌ایم و وارد وضعیت اضطراریم» در حال ارسال پیام قدرت به دشمن هستند؟! این کشور چند بار باید تقاص ارسال پیام ضعف و در نتیجه، اشتباه محاسباتی دشمن را بدهد؟! آیا این طیف که بلافاصله و فردای جنگ 12 روزه، همان خواسته و آرزوی ترامپ و نتانیاهو را در قالب «لزوم تغییر پارادایم» دنبال می‌کردند، پس از شکست در آن جنگ، جنگ را از عرصه سخت به عرصه معیشت و اقتصاد و جنگ نرم نکشیده‌اند؟ به نظر می‌رسد کشیده‌اند!

1- «ونزوئلا کاملاً توسط بزرگ‌ترین ناوگان دریایی که تاکنون در تاریخ آمریکای جنوبی تشکیل شده است، محاصره شده است...این ناوگان بزرگ‌تر خواهد شد و شوکی که به آنها وارد می‌شود، چیزی نخواهد بود که قبلاً دیده باشند؛ تا زمانی که تمام نفت، زمین و سایر دارایی‌هایی را که قبلاً از ما دزدیده بودند، به ایالات متحده آمریکا بازگردانند. به دلیل سرقت دارایی‌های ما و دلایل بسیار دیگری از جمله تروریسم، قاچاق مواد مخدر و قاچاق انسان، رژیم ونزوئلا به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی تعیین شده است.» این‌ها اظهارات دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکاست که روز سه‌شنبه در شبکه اجتماعی «سوشال تروث»، ضمن «تروریستی نامیدن دولت مادورو» منتشر کرده است. دیروز صبح نیز اعلام شد او چهارشنبه ساعت 9 شب به وقت واشنگتن (صبح پنجشنبه به وقت تهران) سخنرانی می‌کند که وقتی شما در حال مطالعه این یادداشت هستید، احتمالا آن سخنرانی نیز-که ما فکر می‌کنیم درباره ونزوئلا است- ایراد شده است. 2- ترامپ پیش از این بارها اعلام کرده بود، قصد دارد به ونزوئلا حمله زمینی کند. حالا هم می‌گوید که ونزوئلا را با بزرگ‌ترین ناوگان دریایی تاریخ آمریکا محاصره کرده است. «دلیل» یا به عبارت بهتر «بهانه‌ای» که او برای محاصره یا حتی حمله احتمالی به ونزوئلا بیان کرده است را، بالا عینا از او نقل قول کردیم. ولی توصیه می‌کنیم بازگردید و این دلایل را یک بار دیگر با دقت بخوانید. ترامپ می‌گوید ونزوئلا زمین‌ها، نفت‌ها و دارایی‌های آمریکا را دزدیده است! این اظهارات واقعا چقدر صحت دارند؟ مادورو کدام سرزمین آمریکا و کدام چاه‌های نفت این کشور را کِی و با کدام نیروی نظامی و.... دزدیده است؟ بخوانید:3- ونزوئلا و آمریکا مرز زمینی ندارند و فاصله بین نزدیک‌‌ترین نقاط مرزی دو کشور (از طریق دریا) حدود 2هزار و 200 کیلومتر است (از سواحل ونزوئلا تا جنوبی‌‌ترین جزایر آمریکا مانند پورتو‌ریکو). بین این دو کشور، اقیانوس اطلس و دریای کارائیب قرار دارد! حالا شما بفرمایید، ونزوئلا چگونه می‌تواند زمین‌ها و نفت‌های آمریکا را دزدیده باشد؟! این دو کشور، اختلاف مرزی و سرزمینی - مثل آنچه مثلا بین هند و پاکستان بر سر کشمیر وجود دارد- هم ندارند. نتیجه‌ای که می‌خواهیم از این توضیحات بگیریم، موضوع این یادداشت است: «آمریکا برای دشمنی یا تجاوز به یک کشور، لزوما نیاز به دلیل نمی‌بیند؛ اما تا دلتان بخواهد بهانه می‌آورد و این بهانه‌ها گاهی به مسخرگی جملات است که ابتدای این یادداشت از او نقل قول کردیم.» لذا دوستانی که می‌گویند، «باید بهانه را از دشمن گرفت» تا نتیجه بگیرند «برویم و با آمریکا مشکلاتمان را حل کنیم» نه شناختی از آمریکا دارند و نه شناختی از سیاست دارند و نه حتی روابط بین‌الملل را می‌فهمند. البته این، خوش‌بینانه‌ترین حالت نگاه به این دوستان است!4- آنچه بین ونزوئلا و آمریکا می‌گذرد، خیلی شفاف، واضح‌ و گویا است. دلیل دشمنی آمریکا با ونزوئلا مزخرفاتی که ترامپ می‌گوید نیست. ونزوئلا یک کشور مملو از نفت و عضو اوپک است و طبق اظهارات مقامات آمریکایی، نفت این کشور می‌تواند نیاز 100 سال آینده آمریکا را تامین کند. ونزوئلا یکی از بزرگ‌ترین ذخایر طلای جهان را دارد که میزان آن تا 7 هزار تُن تخمین زده شده است. ونزوئلا الماس، و ذخایر عظیم «بوکسیت» دارد که برای تولید آلومینیوم ضروری است. ونزوئلا مملو از آهن، زغال سنگ، نیکل، فسفات و مس است. این کشور آمریکای لاتین صاحب هشتمین ذخایر گاز جهان است و در یک کلام «ونزوئلا معدن طلای منابع طبیعی است» و آمریکا چنین کشوری را در موضع «ضعف» دیده فلذا، به دنبال این ثروت تمام ناشدنی است. کشوری مثل آمریکا برای حمله یا محاصره کشوری مثل ونزوئلا نیازی به «دلیل» ندارد! فقط کافی است مثل  آب خوردن و به دروغ بگوید ونزوئلا نفت و سرزمین‌های آمریکا را دزدیده و واشنگتن قصد دارد آنها را پس بگیرد! 5- ونزوئلا یک کشور سکولار با تنوع مذهبی است. اکثر جمعیت آن مسیحی (عمدتاً کاتولیک) هستند و بر اساس قانون اساسی، دولت هیچ دینی را به رسمیت نمی‌‌شناسد و آزادی ادیان را نیز کاملا پذیرفته است. این کشور در قانون اساسی خود (به ویژه ماده ۵۹) بر جدایی دین از سیاست تأکید دارد یعنی یک کشور صد در صد سکولار! همان که غربی‌ها می‌خواهند. ونزوئلا در واقع، یک نمونه زنده و جلوی چشمی برای فهم این امر بدیهی است که، مسئله آمریکا با دیگر کشورها، مسئله هسته‌ای، مذهبی، حقوق‌بشری، تروریسم، ایدئولوژی و... نیست و نمی‌شود از شر چنین کشوری از طریق گفت‌و‌گو، مذاکره و عقب‌نشینی و... در امان ماند و خلاص شد. تجربه جنگ اوکراین و اتحادیه اروپا نیز نشان داد، برای کشوری مثل آمریکا تفاوتی بین ونزوئلا و ایران و اوکراین و آلمان و اتحادیه اروپا وجود ندارد. هرکشوری را در موضع ضعف ببیند- نه که لزوما ضعیف باشد- علیه آن به شکلی ورود می‌کند. اوکراینِ ضعیف شده را به شکل خفت‌باری وادار به تسلیم می‌کند و سرزمین‌هایش را به روسیه می‌بخشد تا روسیه جنگ را متوقف کند و ترامپ در دنیا بگویند «من باعث صلح در اوکراین شدم» و معادن ارزشمندش را هم به بهانه‌ای غارت می‌کند! حتی اگر لازم ببیند، در پیش‌نویس راهبرد امنیت ملی‌اش، علیه نزدیک‌ترین متحدان غربی‌اش اقدام کرده و می‌نویسد باید برای تجزیه اتحادیه اروپا از طریق بیرون کشیدن ایتالیا، اتریش، لهستان و مجارستان از این اتحادیه تلاش کرد!6- در چنین دنیایی و در مقابل چنین کشوری فقط و فقط یک راه مقابله وجود دارد: باید قوی و متحد بود و این قدرت و اتحاد را به رخ کشید. دلیل کرنش همین آمریکا در مقابل روسیه و چین (به راهبرد امنیت ملی آمریکا که چندی پیش منتشر شد رجوع شود) اقتدار آنهاست. مخاطب این بخش، برخی جریان‌های سیاسی و مدیران دولتی هستند که، درست عکس این رویکرد عمل می‌کنند. در حالی که مسئولیت اداره کشور بر عهده‌شان است و باید پاسخگوی عملکردشان باشند، خود را کنار کشیده و در قامت یک اپوزیسیون، از شرایطی که خود به وجود آورده‌اند انتقاد می‌کنند. مشکلاتی را که خود مستقیما مسئول یا عامل بروز آنند، چند برابر بزرگ‌تر نشان داده و در نهایت نیز به عنوان راه‌حل، آدرس مذاکره با همین آمریکا را می‌دهند! برخی آن‌قدر وقیحند که می‌گویند، با نزدیکی به چنین کشوری نه تنها می‌شود تحریم‌ها را برداشت و به اقتصاد سر و سامانی داد، حتی می‌توان 1000 میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرد! دروغی بزرگ‌تر از دروغ‌های ترامپ درباره ونزوئلا! با کشوری که بدون کوچک‌ترین شرم و خجالتی، اتهام دزدی «سرزمین» را به کشوری در آن سوی اقیانوس می‌زند نمی‌توان پای میز مذاکره نشست و 1000 میلیارد دلار از کنارش به جیب زد.7- اما کلام آخر. یکی از چهره‌های سیاسی نزدیک به مدعیان اصلاحات که جریان سیاسی مطلوبش در راس امور است و باید پاسخگوی عملکرد افتضاح اقتصادی این جریان سیاسی در این روزها باشد نوشته است: «ایران با بحرانی بی‌سابقه روبه‌رو است.... مدیریت اقتصادی و اجرائی کشور وارد مرحله‌ای شده که نیازمند اقدامات اضطراری است.» او و امثال او در نهایت نتیجه می‌گیرند باید رفت و با آمریکا و ترامپ به طور مستقیم مذاکره کرد! آنها با این موضع‌گیری‌ها دنبال چه هدفی هستند؟ آیا وقتی می‌گویند «دچار بحران بی‌سابقه شده‌ایم و وارد وضعیت اضطراریم» در حال ارسال پیام قدرت به دشمن هستند؟! این کشور چند بار باید تقاص ارسال پیام ضعف و در نتیجه، اشتباه محاسباتی دشمن را بدهد؟! آیا این طیف که بلافاصله و فردای جنگ 12 روزه، همان خواسته و آرزوی ترامپ و نتانیاهو را در قالب «لزوم تغییر پارادایم» دنبال می‌کردند، پس از شکست در آن جنگ، جنگ را از عرصه سخت به عرصه معیشت و اقتصاد و جنگ نرم نکشیده‌اند؟ به نظر می‌رسد کشیده‌اند!جعفر بلوری

فلان زیادی!(گفت و شنود)

 دروغ نامه کیهان ۲۷-آذر- ۱۴۰۴

فلان زیادی!(گفت و شنود)

پس ازجنگ ۱۲ روزه پرکشته

که برروی هم شدند ا نباشته

بس خفت بار بود وتحقیرآمیز

 رهبرزبون دست وپاکرددستاویز

چون این منفور وترسوی روسیاه

سریع خودش را کشاندبه پناهگاه

سربازجوواقعیت کرده وارونه

تا بتونه سرهم کنه  بهونه

 چون این عنصر منفور شیاد

نقل کرده موضع رهبر موساد

 که اشاره کرده باتحقیق وبررسی

رژیم نبایدداشته باشه دسترسی

 چه نیمه پنهانی  چه در بسته ای

 بتونه پیگیری کنه برنامه هسته ای

سپس سربازجوبرای قدرت نمایی

ازشکست اسراییل کرده رونمایی

 چون خودش و رهبرش کرده توپوزی

جنگ ۱۲ روزه تبدیل کرده به  پیروزی

ادا واطور درآورده  سربازجوی الدنگ

درجلدخرگوش درجنگل تهدیدکرده پلنگ

ناگهان چشمش می افته به شیر

تغییرلهجه میده سریع این حقیر

با صدای بلند می زنه  فریاد

فلان گ ....هم می خورم زیاد

گفت: دیوید بارنیا، رئیس موساد گفته است؛«وظیفه داریم که نگذاریم ایران برنامه هسته‌ای خود را از سر بگیرد‌»‌!
گفتم: شبکه اسکای‌نیوز در یک گزارش مستند، گفته است «‌اگر آمریکا نبود، ایران اسرائیل را محو کرده بود‌».
گفت: سی‌ان‌ان هم با پخش یک گزارش تصویری از تل‌آویو، آورده است «ترس، هرج و مرج و اضطراب، خیابان‌‌های تل‌آویو را پر کرده. خیابان‌ها مملو از آوار است. موشک‌‌های جدید ایران بسیار دقیق عمل کردند و قادر به مانور پیچیده هستند‌».
گفتم: صدها کارشناس بین‌المللی نیز اعلام کرده‌اند که اسرائیل در جنگ
۱۲ روزه شکست سنگینی را متحمل شده است و اگر آتش‌بس نشده بود، این رژیم کمترین شانسی برای ادامه وجود نداشت.
گفت: با این قمپز درکردن‌ها، آرزوهای برباد رفته خود را به خبر تبدیل می‌کنند!
گفتم: خرگوش توی جنگل راه افتاده و قُمپز در می‌کرد و عربده می‌کشید که؛ پلنگ تکه‌تکه می‌کنم‌(!) فیل از وسط نصف می‌کنم‌(!) نهنگ شکار می‌کنم‌(!) و‌... ناگهان چشمش به شیر افتاد که داشت او را زیرچشمی نگاه می‌کرد، مستی از سرش پرید و گفت؛ از شما 
چه پنهان که فلان زیادی هم می‌خورم!

رودربایستی یا احساس تکلیف!؟

رودربایستی یا احساس تکلیف!؟ ۲۷-آذر-۱۴۰۴

اولاً این مهره فاسد ورانت خوار امنیتی باید بگو یدچه شناختی از دنیادارد که یک عنصر امنیتی فاسد ورانت خوار که برادرش رئیس  سازمان اطلاعات ارگان سرکوبگر پاسداران است  توانسته است وزیرآموزش وپرورش  شود تا وی ازموضع انتقادی  گفته است : : کجای دنیا، کار وزیر [آموزش و پرورش] ساختن مدرسه است!؟ زیرا مأموریت اصلی وی  مخالفت کردن باهوش مصنوعی  و استخدام طلبه های حوزه علمیه دینی همراه با بسیجیان سرکوبگر به عنوان معلم می باشد؟

وزیر محترم آموزش و پرورش اخیراً در بیاناتی مبسوط، از جمله اظهار داشته‌اند:«کجای دنیا، کار وزیر [آموزش و پرورش] ساختن مدرسه است!؟»به گزارش ایسنا، روزنامه اطلاعات نوشت: وزیر محترم آموزش و پرورش اخیراً در بیاناتی مبسوط، از جمله اظهار داشته‌اند:«کجای دنیا، کار وزیر [آموزش و پرورش] ساختن مدرسه است!؟»قاعدتاً فردی از منصب وزارت، باید با علم و اطلاع از «کجاهای دنیا» مطلبی را با این قاطعیت بیان کند، زیرا حتی یک مورد نقض، می‌تواند سنجیدگی اظهار ایشان را مخدوش کند؛ چه رسد به آن‌که در زمینه‌ای که ایشان بیان کرده‌اند موارد نقض بسیاری وجود دارد؛ بگذریم... . و اما:ـ کجای دنیا کار وزیر آموزش‌وپرورش، سخنرانی‌های ایدئولوژیک و فرانشاندن تعلیمات عقیدتی بر آموزش‌های معمولِ مدرسه‌ای است؟ـ کجای دنیا کار وزیر، فراخوانی و  استخدام خارج از تخصص در مدارس، از میان نهادهای گوناگون   است؟؛ نهادهایی که ذاتاً وظیفه‌مند خدمات فرهنگی خود در مراکز مشخص و با انتخابِ خودِ مخاطب باید باشند.-کجای دنیا وزیر مربوط، همزمان، هم از مافیای کنکور شاکی است و هم از برخی همکاران متنفّذ و قدیمی خود در این وزارتخانه بی‌خبر، که خود سهم و سهامی و ردّ و نشانی در این به اصطلاح مافیاها دارند؟چگونه است که وقتی نوبت مدرسه‌سازی و تبدیل کلاس‌های کپری و آلونک‌های آغلی به چهار دیواری مناسب و آبرومند می‌رسد، از وظایف جناب وزیر بیرون می‌رود؛ اما یک شادی و پایکوبی ساده در یک مدرسه در صف صبحگاه، تا ارتعاش عرش الهی پیش می‌رود و جنابشان را وادار می‌کند تا به یاد استراتژی(!)های آموزشی و پرورشی در «مکان مقدس مدرسه» بیفتند.نکته‌  پایانی این که:جناب وزیر! لااقل بنده شخصاً جنابعالی را درک می‌کنم اما یک سؤال:هنگام انتخاب به این سِمت حیاتی و سرنوشت‌ساز، اگر دیگران ملاحظاتی در «شبکه‌  انتخاب» داشتند و قرعه به نام زدند، شما با توجه به توانایی‌ها و نوع تجربیات گذشته‌، چه‌طور شد که پذیرفتید؟ رودربایستی بود یا احساس تکلیف!؟

زلزله ۴.۲ ریشتری هجدک از توابع شهرستان راور استان کرمان

کرمان - ایرنا - مدیرکل مدیریت بحران استانداری کرمان گفت: تاکنون خسارتی از زلزله ۴.۲ ریشتری صبح امروز (پنجشنبه) منطقه هجدک از توابع شهرستان راور گزارش نشده است.غلامرضا نژادخالقی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه کانون زلزله صبح امروز هجدک خارج از محدوده مسکونی بوده است افزود: تیم های ارزیاب به حوالی مناطق زلزله زده هجدک از توابع شهرستان راور اعزام شده اند.وی با اشاره به اینکه این زمین لرزه خسارتی نداشته است تصریح کرد: مقاوم سازی انجام شده در مناطق مختلف استان کرمان مقاومت بناها را در مقابل زلزله بالا برده است.صبح امروز پنجشنبه زلزله‌ای به بزرگی ۴.۲ ریشتر هجدک از توابع شهرستان راور در استان کرمان را لرزاند.به گزارش ایرنا و به نقل از موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، زمین لرزه هجدک کرمان در ساعت ۹ و ۲۰ دقیقه و ۳۵ ثانیه رخ داد.کانون این زلزله در موقعیت ۵۷.۳۳ طول جغرافیایی و ۳۰.۷ عرض جغرافیایی و در عمق ۱۰ کیلومتری زمین ثبت شده است.هجدک از توابع شهرستان راور در ۱۴۰ کیلومتری شمال کرمان قرار دارد.این منطقه از جمله مناطق زلزله خیز کشور بشمار می رود.

جمهوری اسلامی: دولت رئیسی چشمش را بر حمایت چین و روسیه از ادعای مالکیت اعراب بر جزایر سه گانه بست.....

جمهوری اسلامی: دولت رئیسی چشمش را بر حمایت چین و روسیه از ادعای مالکیت اعراب بر جزایر سه گانه بست/ دولت چهاردهم هم برخورد جدی نمی کند۲۷-آذر-۱۴۰۴

مشکل نه دولت رئیسی حذف شده و پزشکیان ودولت وی وحتی رسانه های خبری هم چون اوین نامه کیهان سربازجوشریعت نداری نیست  که چرا چشمان شان را برروی اعمال سیاست متضاد وفرصت طلبانه وباج گیرانه وبدترخائنانه چین و روسیه بسته اند که حمایت  هم می کنند، بلکه عامل اصلی نقش خائنانه ووطن فروشانه رهبر ام الفساد زبون ودرمانده خامنه ای رمال است که برای حفظ جایگاه و ادامه بقای خود نیاز شدید به این دو کشور برای پشتوانه روضه خوانی های  دشمن شناسانه شعار نابودی  اسراییل ومبارزه با آمریکا با حمایت ازگروه های مسلح مقاومت اسلامی درمنطقه وسرکوب شدید منتقدان ومعترضان باا تهام جاسوسان نفوذی دشمن داشته است.

وزارت خارجه کشورمان دچار رخوت و ناکارآمدی شدید است و به همین دلیل نمی‌تواند در سطح بین‌المللی از حق مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه ایرانی به درستی دفاع کند و مانع اقداماتی از قبیل هماوائی رئیس ‌جمهور و وزیر خارجه چین با شیوخ امارات در ادعای موهوم مالکیتشان بر این جزایر شود.روزنامه جمهوری اسلامی-سرمقاله-در آرزوی سیاست خارجی کارآمد-معاون وزیر امور خارجه چین، روز یکشنبه در تهران با وزیر خارجه ایران پالوده خورده و روز دوشنبه یعنی فردای آن روز وزیر خارجه چین در ابوظبی با وزیر خارجه شیخ‌نشین امارات پای برگه‌ای را امضاء کرد که در آن تمامیت ارضی ایران زیر سؤال رفت و تأکید شد که امارات حق دارد درباره جزایر سه‌گانه ایرانی تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی ادعای ارضی داشته باشد!در یک ارزیابی فرافکنانه می‌توان تقصیر را به گردن دولت چین انداخت که ظرف دو سال اخیر اکنون سومین بار است که در ماجرای جزایر سه‌گانه ایرانی طرف امارات را می‌گیرد و ادعای موهوم این شیخ‌نشین را تأیید می‌کند، دو بار توسط رئیس ‌جمهور چین و سومین بار توسط وزیر خارجه این کشور. این ارزیابی را نمی‌توان مردود دانست، زیرا ماجرای جزایر سه‌گانه جیزی نیست که دولتمردان چینی از آن بی‌اطلاع باشند و مثلاً سهواً مرتکب چنین خطائی شوند. حتی اگر این فرضیه را درباره رئیس ‌جمهور چین در اولین‌بار که مرتکب این خطا شد بپذیریم، با توجه به اعتراض رسانه‌ها و وزارت خارجه ایران، خطای بار دوم او و حالا اقدام وزیر خارجه‌اش را نمی‌توان با چنین فرضی توجیه کرد. بنابراین، راهی غیر از این وجود ندارد که گفته شود دولت چین با بی‌اعتنائی به روابط خود با ایران، حق مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را نادیده می‌گیرد و برای گرفتن امتیازات بیشتر از امارات مرتکب این خطای فاحش می‌شود.ارزیابی دیگر که واقع‌بینانه و غیرفرافکنانه است اینست که وزارت خارجه کشورمان دچار رخوت و ناکارآمدی شدید است و به همین دلیل نمی‌تواند در سطح بین‌المللی از حق مالکیت ایران بر جزایر سه‌گانه ایرانی به درستی دفاع کند و مانع اقداماتی از قبیل هماوائی رئیس ‌جمهور و وزیر خارجه چین با شیوخ امارات در ادعای موهوم مالکیتشان بر این جزایر شود.این ناکارآمدی در برابر اقدام مشابهی که روسیه مرتکب آن شد نیز خود را نشان داد. وزیر خارجه روسیه هم در اجلاسی که با وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس داشت ادعای موهوم امارات درباره مالکیت بر جزایر سه‌گانه ایرانی خلیج فارس را تأیید کرد. این اقدام نیز با عکس‌العمل اعتراضی رسانه‌های ایرانی مواجه شد و روس‌ها هم مانند چینی‌ها با توجیهات غیرموجه از کنار این ماجرا گذشتند.تکرار این قبیل دهن‌کجی‌ها نسبت به تمامیت ارضی ایران توسط مقامات چینی و روسی به تدریج منجر به اقدامات مشابه توسط غربی‌ها شد و کار به جائی رسید که وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در اجلاس اخیر بحرین بر جسارت خود افزودند و عبارت «آخرین هشدار» را بکار بردند و تهدید کردند که اگر ایران حاضر به مذاکره درباره جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک نشود، موضوع را به دیوان بین‌المللی دادگستری خواهند کشاند. از دولت‌های غربی انتظاری غیر از این نیست چرا که آنها خود عوامل پشت پرده تحریک اعراب برای مطرح ساختن ادعای موهوم مالکیت بر جزایر، ماجرای میدان گازی آرش و نام جعلی خلیج عربی برای خلیج فارس هستند و استمرار این قبیل ادعاها را به نفع خود و نوعی خرید فرصت برای رژیم صهیونیستی جهت تنفس بیشتر در منطقه می‌دانند. آنچه غیرعادی است حمایت چین و روسیه از ادعای موهوم مالکیت امارات بر جزایر ایرانی است که در سال‌های اخیر تکرار می‌شود.علیرغم هشدارهای مکرر رسانه‌ها به دولت سیزدهم که اقدامات خلاف مقامات چینی و روسی در زمان استقرار آن دولت رخ داد، برخورد متناسب با اهمیت موضوع در آن زمان صورت نگرفت و به مقداری گلایه و اقدامات انفعالی اکتفا شد. وزارت خارجه در دولت سیزدهم نشان داد اقتدار لازم برای جلوگیری از خطای چین و روسیه از طریق دیپلماسی فعال را ندارد. این فقدان اقتدار و کارآمدی وزارت خارجه در دولت چهاردهم نیز ادامه یافت. درست در زمانی که مقامات چینی و روسی مکرراً از ادعای موهوم شیوخ امارات درباره جزایر سه‌گانه ایرانی حمایت می‌کردند، وزارت خارجه کشورمان مشغول فراهم ساختن مقدمات امضای قراردادهای 20 ساله و 25 ساله همکاری راهبردی با این دو کشور بود بدون آنکه در این قراردادها ماده یا تبصره‌ای درباره خودداری طرف‌های مقابل از نادیده گرفتن تمامیت ارضی ایران بگنجاند. نتیجه این شد که در جنگ 12روزه، روس‌ها نه‌تنها کوچک‌ترین اقدامی برای حمایت از کشورمان نکردند بلکه در جواب سؤال مرتبط با همین موضوع گفتند چون بیش از 5/2 میلیون روس‌تبار در اسرائیل زندگی می‌کنند ما نسبت به آنها احساس مسئولیت می‌کنیم! و حالا از یکطرف معاون وزیر خارجه چین روز یکشنبه چای وزیر خارجه ایران را خورد و از طرف دیگر مسئول مافوق او روز دوشنبه بعد از سر کشیدن قهوه عربی وزیر خارجه امارات بر ادعای موهوم او علیه تمامیت ارضی کشورمان نیز مهر تأیید زد.این واقعه و اجلاس بی‌دستاورد روز یکشنبه تهران درباره افغانستان به روشنی نشان دادند وزارت خارجه کشورمان فاقد کارآمدی لازم برای برخورداری از دیپلماسی فعال است. ایران در شرایط خاص کنونی به یک دیپلماسی فعال و هوشمند نیاز دارد. این نیاز چه وقت برآورده خواهد شد؟

شناسایی پیکر زن پناهجوی ایرانی در بوسنی؛ پایان تلخ جست‌وجو در رودخانه «ساوا»

 شناسایی پیکر زن پناهجوی ایرانی در بوسنی؛ پایان تلخ جست‌وجو در رودخانه «ساوا»۲۷-آذر-۱۴۰۴

با تلاش اداره کل همکاری‌های بین‌المللی حقوقی و قضایی و تعامل دیپلماتیک با مراجع قضایی بوسنی و هرزگوین، هویت پیکر یک زن ایرانی که در مسیر مهاجرت غیرقانونی جان خود را از دست داده بود، رسماً شناسایی شد.اداره کل همکاری های بین المللی حقوقی و قضایی اعلام کرد؛ پیکر یک شهروند زن ایرانی در بوسنی و هرزگوین با همکاری قضایی بین المللی شناسایی شد.به گزارش مهر، اداره کل همکاری‌های بین المللی حقوقی و قضائی اعلام کرد: پیکر یک شهروند زن ایرانی در بوسنی و هرزگوین با همکاری قضائی بین المللی شناسایی شد.این فرد قصد خروج غیر قانونی از کشور را داشته و آخرین بار از مرز صربستان پیام صوتی ارسال کرده بود. همراهان وی نیز گزارش دادند که او به داخل رودخانه افتاده و احتمالاً در کشور بوسنی و هرزگوین جان خود را از دست داده است. با دریافت این گزارش و با توجه به اعلام سفارت بوسنی مبنی بر کشف چند جسد در همان منطقه، آزمایش DNA برای شناسایی قطعی شد.در نهایت بررسی‌ها و تطبیق نتایج نشان داد جسد کشف شده در ساحل رودخانه ساوا، متعلق به همان فردی است که اداره کل همکاری‌های بین المللی حقوقی و قضائی درخواست شناسایی آن را ارسال کرده بود. به این ترتیب، پرونده با تلاش مشترک قضائی دو کشور به سرانجام رسید.

کشف جسد نوجوان ۱۴ ساله در باغ‌های نهاوند

 کشف جسد نوجوان ۱۴ ساله در باغ‌های نهاوند۲۷-آذر-۱۴۰۴

سرهنگ «محرم خوش‌روش» روز چهارشنبه در تشریح این خبر گفت: در پی اعلام مفقودی نوجوان ۱۴ ساله نهاوندی به پاسگاه انتظامی بخش گیان توسط خانواده وی، موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس قرار گرفت.فرمانده انتظامی شهرستان نهاوند از کشف جسد نوجوان ۱۴ ساله مفقود شده پس از چهار روز جستجو در باغ های بخش گیان این شهرستان خبر داد.به گزارش ایلنا، سرهنگ «محرم خوش‌روش» روز چهارشنبه در تشریح این خبر گفت: در پی اعلام مفقودی نوجوان ۱۴ ساله نهاوندی به پاسگاه انتظامی بخش گیان توسط خانواده وی، موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس قرار گرفت.وی افزود: در ادامه تیم ویژه پلیس تشکیل و به همراه گروه های جستجوی مردمی و مشارکت عوامل بسیج و هلال احمر پس از چهار روز جستجو در نهایت جسد این نوجوان در باغ های گیان کشف شد.فرمانده انتظامی شهرستان نهاوند بیان کرد: تحقیقات تکمیلی پلیس برای مشخص شدن ابعاد موضوع در حال پیگیری و انجام است.

جان باختن ۲ کودک در سیل استان‌های فارس، هرمزگان و خوزستان

 جان باختن ۲ کودک در سیل استان‌های فارس، هرمزگان و خوزستان۲۷-آذر-۱۴۰۴

در این بازه زمانی، ۳۶ هموطن در معرض خطر، به مناطق امن منتقل شدند اما ۲ کودک ۹ ساله در استان‌های فارس و هرمزگان بر اثر سیل جان خود را از دست دادندهلال احمر جمهوری اسلامی ایران از ۲ فوتی و یک مفقودی در سیل استان‌های فارس، هرمزگان و خوزستان خبر داد و هشدار داد: موج جدید بارشی در راه جنوب کشور است.به گزارش ایسنا به نقل از سازمان هلال احمر، از عصر روز ۲۴ آذرماه تا ساعت ۱۸ امروز ۲۶ آذرماه در استان‌های هرمزگان، بوشهر، فارس، کرمان، یزد، اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، خوزستان، مازندران، زنجان، قزوین، اردبیل و آذربایجان شرقی به ۵۷۶۴ نفر از هموطنان حادثه‌دیده امدادرسانی و اقلام زیستی مورد نیاز در میان آسیب‌دیدگان توزیع شده است.از آغاز بارش‌ها، ۴۱۱ دستگاه خودرو گرفتار در برف و کولاک و سیلاب با تلاش امدادگران هلال‌احمر رهاسازی و ۱۲۸ مورد عملیات تخلیه آب از منازل آب‌گرفته، انجام شده است.در این بازه زمانی، ۳۶ هموطن در معرض خطر، به مناطق امن منتقل شدند اما ۲ کودک ۹ ساله در استان‌های فارس و هرمزگان بر اثر سیل جان خود را از دست دادند، یک هموطن حدودا ۴۰ ساله نیز در مسجد سلیمان استان خوزستان مفقود شده است.

20 سال قبل در این روزها؛ سنگی که احمدی‌نژاد در چاه هولوکاست انداخت

20 سال قبل در این روزها؛ سنگی که احمدی‌نژاد در چاه هولوکاست انداخت۲۷-آذر-۱۴۰۴

سئوال کلیدی این است که حامی احمدی نژاد چه نهاد ومقامی بود که باطرح مهندسی- امنیتی وی نامزد ریاست جمهوری ۸۴ شد تابا پس زدن رفسنجانی رئیس جمهور شود؟ سپس موازی دروغ نامیدن هولوکاست در طول سفرهای ماراتونی خود شعار انرژی هسته ای حق مسلم ماست سربدهد؟  ازسوی دیگرچه رابطه ای میان شعار نابودی اسراییل و دروغ نامیدن هولوکاست وجودداشت؟ مهمتر چرا خامنه ای رمال درحمایت از احمدی نژاد اعتراف کرد که  احمدی نژاد ازمنظر باورهای دینی –سیاسی نسبت به سایر رؤسای جمهورقبلی نزدیک تر است؟ عجیب ترآنکه چرا  با آمار سازی  تقلباتی  وحذف موسوی وکروبی برای ریاست جمهور کردن دور دوم احمدی نژاد کلید اعتراضات گسترده وادامه دار خونین و پرتلفات همراه با هزاران دستگیری چندین ماهه ۸۸ زده شد؟ 

20 سال پیش و در چنین روزهایی محمود احمدی‌نژاد در پنجمین ماه ریاست جمهوری خود و در حاشیه حضور در اجلاس کشورهای اسلامی در عربستان با انکار "هولوکاست" - نسل کشی یهودیان در جریان جنگ جهانگیر دوم- حساسیت غرب به ایران را تشدید و تحریک کرد   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- 20 سال پیش و در چنین روزهایی بود که محمود احمدی‌نژاد در پنجمین ماه ریاست جمهوری خود و در حاشیه حضور در اجلاس کشورهای اسلامی با انکار "هولوکاست" - نسل کشی یهودیان در جریان جنگ جهانگیر دوم- حساسیت غرب به ایران را تشدید و تحریک کرد.  هم او که بعد از عملیات طوفان الاقصی در نیمه مهر 1402 آن مواضع را تکرار نکرد و نگفت اسراییل در حال نسل کشی فلسطینی هاست در آذر 1384 درصدد برآمد در مقام رییس جمهوری متفاوت ایران بگوید دروغ است که نازی های آلمان یهودیان را در اتاق گاز خفه کرده اند در حالی که راست یا دروغ آن به ما ربطی نداشت و تنها غرب را علیه ایران تحریک کرد تا از ابزار پرونده هسته ای بیشتر استفاده کند.   سنگی که احمدی نژاد در چاه هولوکاست انداخت برای مردم ایران بسیار بسیار گران تمام شد و کافی است وضعیت اقتصادی و معیشتی را که در دولت دوم خاتمی بسیار بهبود یافته بود و نیز مراودات آن زمان را با اکنون و در وضعیت انزوا مقایسه کنیم که در مقابل اظهارات وزیر خارجه لبنان تنها دل خوشی این است که یک روزنامه نزدیک به حزب‌الله خبر داده نخست وزیر با این سخنان مخالف است.  در روزهای پایانی آذر 1384 و در آستانۀ اولین شب یلدایی که احمدی‌نژاد به جای خاتمی نشسته بود و در گرماگرم تنش با غرب بر سر پرونده هسته‌ای مهم‌ترین اصطلاح سیاسی که در محافل و اظهارنظرهای داخلی و خارجی شنیده و خوانده  شد واژه «هولوکاست» بود. واژه‌ای که محمد علی رامین مشاور رسانه‌ای او با سابقه سال ها اقامت در آلمان و آشنا با حساسیت های سیاسی اروپای بعد از جنگ  در دهان او گذاشت وگرنه احمدی‌نژاد سال 84 اطلاعات تاریخی قابل توجهی نداشت و نوشته‌های پراکندۀ او در هفته‌نامه جام (‌متعلق به جامعه اسلامی مهندسین به مدیریت محمد رضا باهنر) عاری از اشارات تاریخی بود و پیدا بود ناگهان با این قضیه آشنا و به شدت ذوق زده شده و درصدد جلب توجه رسانه ها برآمد و در نگاهی دیگر از هر کاری که او را وارونۀ خاتمی و آغازگر فصلی متفاوت نشان دهد ابا نداشت!   مراد از «هولوکاست»، نسل‌کشی یهودیان در اردوگاه‌های کار اجباری آلمان نازی در دوران جنگ جهانی دوم است. محمود احمدی‌نژاد در حاشیه حضور خود در اجلاس کشورهای اسلامی در عربستان گفت کشته شدن 6 میلیون یهودی در اتاق‌های گاز و نسل‌کشی آنان (هولوکاست) را مبتنی بر واقعیات تاریخی نمی‌داند اما اگر هم این ماجرا – که به اعتقاد او شماری دیگر داستانی جعلی است – واقعیت داشته باشد و دولت‌های غربی درصدد دل جویی از یهودیان هستند می‌توانند برای جبران این قتل عام، بخشی از خاک کشورهای خود مخصوصا یک یا چند ایالت از دو کشور آلمان و اتریش را برای تشکیل دولت یهود در اختیار آنها بگذارند و پرسید:  "چرا باید هزینه جنایت واقع شده در غرب علیه یهودیان را مردم مسلمان فلسطین بپردازند؟"   البته این نخسین بار نبود که به اسراییل می پرداخت و شاخک های غربی های تحت نفوذ صهیونیسم را حساس می کرد و به این فکر افتادند تا پروژه مظلوم نمایی را دوباره کلید بزنند و قبل تر هم  در همایش جهان بدون صهیونیسم آرزو کرده بود اسراییل از نقشه کشورهای دنیا حذف شود  اما آن سخنان آرمان گرایانه و شعاری تفسیر شد ولی این سخنان که نه در تهران که در ریاض بیان می‌شد از سوی حامیان و رسانه های خارجی به گونه‌ای جهت‌گیری شد که «واقع‌گرایانه» به نظر رسید.   با این مواضع تفاوت خود با اصول‌گرایان سنتی را هم نشان داد چرا که اصول‌گرایی رادیکال از رئالیستی کردن امور هراسی ندارد، کما این که به سرعت موضعی به شدت ایده‌آلیستی و رادیکال را رئالیستی و مبتنی بر تاریخ کرد.    پس از آن بود که دو کشور آلمان و اتریش سفیران ایران را فرا خواندند ولی احمدی‌نژاد که سابقۀ نمایندگی مجلس و وزارت را هم نداشت و حالا خود را رییس جمهوری ایران می دید مست قدرت و شادکام از پشت سر گذاشتن هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان و لاریجانی و قالیباف هر روز با اعتماد به نفس بیشتر مدعایی را مطرح می‌کرد و در پی آن و در سفر استانی و در  سخنرانی سیستان و بلوچستان موضوع انکار هولوکاست را گسترده‌تر و پیشنهاد کرد اسراییل به کانادا یا آلاسکا یا هر قطعه دیگری در مغرب زمین منتقل شود و قول داد در این صورت جمهوری اسلامی نیز از تشکیل دولت یهود حمایت خواهد کرد!    حساسیت‌ها بر سر این نبود که موضوعی تاریخی را طرح کرده به خاطر آن بود که در مقام رییس جمهوری موضع رسمی تلقی می‌شد و بر پرونده هسته‌ای و ادعای اسراییل که ایران به دنبال محو اسراییل با توان هسته ای است اثر منفی می‌گذاشت در حالی که در دولت خاتمی برای دور کردن اروپا از آمریکا تلاش شد و حاصل بهبود رابطه با فرانسه را در بخش انرژی با ورود توتال و در خودروسازی با سرمایه گذاری پژو و رنو دیده بودیم.    وگرنه کسی منکر نبود که «هولوکاست» یک واقعیت کاملا مسلم تاریخی نیست که اگر بود برخی در دنیای غرب هم در آن تردید نمی‌کردند. دست کم بر سر رقم 6 میلیون کشته اتفاق نظر وجود ندارد.    با این حال مشخص است که در ذهن بسیاری از جهانیان «هولوکاست» یک واقعیت است و حاضر به قبول هیچ تردیدی در آن نیستند. چنین موضوعی منحصر به «هولوکاست» هم نیست. کما این که در حالی که ارامنه همه ساله سالگرد قتل‌عام نیاکان خود به دست  اسلاف ترک‌های فعلی را گرامی می‌دارند و وسیع‌ترین تظاهرات را علیه دولت ترکیه برگزار می‌کنند که برخی هم آمار و ارقام ارایه شده درباره میزان تلفات را غیرواقعی می‌دانند. دولت ترکیه نیز به جای تبری جستن از آن یا انتساب به عثمانی، به گونه‌ای رفتار می‌کند که انگار ارامنه از یک افسانه سخن می‌گویند و دچار توهم شده‌اند.  سال‌ها پیش رونالد ریگان رییس جمهوری وقت آمریکا هم مطلقا حاضر به تایید این واقعه نشد.    در همین سال‌های اخیر و در خود آمریکا نیز کم نیستند که ماجرای 11 سپتامبر را ساختگی می‌دانند. یا در افغانستان وجود شخصی به نام «ملاعمر» را مورد تردید می‌دانستند اما هیچ یک از اینها زبان رهبران دولت‌ها بیان نشده بلکه  در سطح تحلیل‌های ژورنالیستی یا‌ پژوهش‌های نویسندگان باقی مانده بود و تفاوت احمدی‌نژاد با موارد دیگر به همین خاطر بود.    شگفتی سازی احمدی نژاد با انکار هولوکاست برای مردم ایران هزینه داشت و اگرچه نگفتند اما بعید نیست که بخشی از سخت گیری ها به خاطر پرونده هسته ای ناشی از همین کینه و بغض باشد کما این که برخی معتقدند تغییر موضع اروپا در قبال برجام در تابستان گذشته که با فعال‌سازی اسنپ‌بک در دقیقه 90 خود را نشان داد بی ارتباط  با شایعه ارسال پهپادها به روسیه در دولت مرحوم ابراهیم رییسی نبوده است. این اشاره هم خالی از لطف و تأمل نیست که سکوت احمدی نژاد بعد از حمله اسراییل به غزه خبرگزاری اصول گرای تسنیم را در سالگرد آن واداشت به ماجرای هولوکاست نقبی بزند و بنویسد:   "اظهارات احمدی‌نژاد علیه هولوکاست بود که از وی یک سیاستمدار متفاوت ساخت و عدم موضع‌گیری در برابر هولوکاستی که امروز در فلسطین و جنوب لبنان در حال رخ‌دادن است، تمام باقی‌مانده وجاهت او را نابود خواهد کرد.    سخنرانی او علیه هولوکاست در ابتدای دوران ریاست‌جمهوری یکی از جنجالی‌ترین اظهارات در آن سالها محسوب می‌شد (هرچند نحوه طرح آن هم محل تأمل و نقد بود) اما بسیاری در دنیا احمدی‌نژاد را با نفی هولوکاست می‌شناختند؛ برگزاری همایش بین‌المللی بررسی هولوکاست در سال 85، ارتباط با سران گروه‌های مقاومت فلسطینی یا سفر خاطره‌انگیز به لبنان در سال 89 و استقبال بی‌نظیر مردم این کشور، در ساخت یک چهره ضدصهیونیستی از او مؤثر بود  و در آخرین سخنرانی مراسم روز قدس در تاریخ 11 مرداد 92 (چند روز پیش از اتمام دوره ریاست‌جمهوری) باز هم هولوکاست را نفی و از عدم تحقیقات آزاد درباره این مسئله انتقاد کرد."