دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه 16 دی ماه 1388

نقد و بررسی (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " سال طلايي انقلاب "

" این چگونه سال طلائی انقلاب است که زندان شکنجه و قتل و تجاوز قتل و فقر و بیکاری و تورم و گرانی فقط به مردم وتهدید با اتهام به رقیب داده است؟!

داشته باشید که پرسش است که مگر در سالیان 3 دهه گذشته چه اندازه اوضاع به گند کشیده و گلاب زده شده بود که سال 88 که سال انقلاب طلائی وآغاز دهه چهارم رژیم فاشیستی مذهبی تروریستی و کودتائی نا مشروع می باشد. دلیل هم این است که چون تا حال دوام آورده و فرو نپاشیده خودش انقلاب است . بنابراین از سوی قلم بر دست یادداشت روز نویس همکار وهم قلم سرباز جو حسین شریعتمداری سال 88 انقلاب سال طلائی انقلاب نامیده شده است . البته پاسدار مدعی و مخترع و مبتکر سال طلائی انقلاب با این ادعای کمدی تلاش کرده ضمن سور زدن به خالی بندی های پاسدار گماشته احمدی نژاد برروی دست ادعای مضحک سال گذشته شکوفائی اقتصادی و نو آوری لوطی جماران نیز بلند شود . آنگونه که به جز روند لجام گیسخته ی تورم و گرانی و فقر و بیکاری و رشدعمیق شکاف طبقاتی که حاکم شده است از سوی دیگر در این سال انقلاب طلائی نامیده شده بموازت همه گیر شدن فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه که حاصل 31 سال عملکرد رهبران و دولت مردان عوامفریب و غارتگر و دین فروش و جنگ افروز سر کوبگر می باشد شکاف عمیق اختلاف از پائین به بدنه و رأس سرایت کرده و آنچنان آشکارا علنی شده است که هر گز نه پنهان کردنی و نه انکار کردنی می باشد بطوریکه اکنون قلم بر دست همکار سر باز جو حسین شریعتمداری مجبور به وارونه گوئی کمدی شده و با توهین به فهم و شعور و درک و تجربه ی مردم کردن سال رو در روئی آشکار نا راضیان خشمگین علیه ی کل نظام ضد بشری و نا مشروع و کودتائی را طلائی نامیده است .

البته این مدعی هذیان گوی ضمن جوک ووارونه بودن این ادعا یش که تازگی ندارد، زیرا که اینگونه ادعای مضحک ووارونه کردن تاریخچه و کار نامه ی 31 ساله دارد که همزاد وعده و قول های دروغ و معکوس داده شده در 3 دهه ی گذشته می باشد که اکنون پاسدار مأمور و معذور و مداح معرکه گیر بدون آنکه توضیح دهد که 30 سال پیش برای چه انقلاب شد؟ مردم در دوران انقلاب بر توی خیابان ها و کارخانه و مدارس و دانشگاه ها چه می گفتند وچه طلب و دنبال و آرزو می کردند؟سپس خمینی شیاد چه به اینا ن قول داد؟ پس از آن تاکنون چگونه بقول های داده شده جامه ی عمل پوشانیده شده است ؟ کنون اوضاع معیشتی مردم ایران در چه شرایطی است و مردم در چه وضعیتی به سر می برند و در خیابان ها و پشت بام خانه ها و دانشگاه ها و پارک ها و جلوی درب زندان اوین و بهشت زهرا چگونه فر یاد می زنند و چه می گویند؟ به خصوص اعضای خانواده های داغدار و عزا دار و زندانیان چه می گویند؟

اما در عوض این قلم بر دست یادداشت روز نویس هرچه توانسته لغز خوانی کرده و بدون اینکه بگوید که چرا ادعای 86 % لوطی جماران را کاهش به 85% کرده است؟ و در دنباله پیرامون کودتای تقلباتی 22 خرداد مانور تقلباتی دروغین ووارونه از پیشرفت گفته که منظور تورم و گرانی و فقر بیکاری است و عدالت مورد نظرش نیز منظور شکاف عمیق طبقاتی با پشتوانه ی بیش از 30 ساله ی اعدام آزادیخواهان و دار زدن آفتابه دزدان از سوی دستگاه آلوده به فساد و رشوه ی و تبعیض قضائیه است و یا ادعای اندوخته سر مایه بزرگ مورد ادعایش همان 330 میلیارد دلار در آمد 4 سال گذشته است که هنوز مشخص نشده کجا رفته است ؟ به خصوص اینکه پویائی اقتصادی 4 صفر کاهش ارزش ریال وجود دارد که چاشنی واردات 3 برابر بیش از صادرات و تعطیلی کار خانجان و اخراج کار گران وتعویق حقوق شان است که حاصلش جمعیت 80% کشور است که بر زیر خط فر اقتصادی بسر می برند ولی این مدعی این چنین آمار و بیلان عملکرد سال 88 انقلاب طلائی داده است :

"سال88 سال طلايي انقلاب بود. اولين سال دهه «عدالت» و «پيشرفت» - با سرمايه هاي بزرگي كه اندوخته شده بود- آغاز شد. طراوت انقلاب بود كه 40ميليون ايراني- 85درصد واجدين شرايط- را مشتاقانه پاي صندوق انتخابات كشاند. 2رقيب اصلي بيش از ديگران دم از انقلاب و امام مي زدند و توانستند قريب 38ميليون رأي را به خود جلب كنند. انتخابات به تنهايي شاهدي بر طراوت انقلاب بود. اما طراوت انقلاب به همين جا ختم نمي شد. تفاوت موجود زنده و بالنده با موجود بي رمق و از پا افتاده در آن است كه اولي به موازات رويش، سموم را دفع مي كند و عفونت را پس مي زند، برخلاف دومي كه از رويش باز مي ماند، سموم را در خويش نگه مي دارد و عفونت تمام وجود او را فرامي گيرد. تحولات 7ماهه پس از انتخابات تا به امروز، شاهدي است بر طراوت و بالندگي انقلاب. از اين زاويه، سال 88 به طور مضاعف سال انقلاب بود، سال نهضت و جنبش، سال دگرگوني ها براي پالايش سموم و آفات. تحولات مهم امسال، جريان و جنبشي شد در رگ هاي انقلاب. سموم بيرون ريخت و خون تازه در رگ هاي انقلاب دويد. يك شاهد از هزاران، همين قيام عاشورايي چهارشنبه هفته گذشته در شاهراه «امام حسين(ع)، انقلاب و آزادي» كه صداي امواج خروشان اقيانوس ملت در آن، خاطرات عاشوراي 57 را تازه مي كرد".

معلوم نیست که چگونه سالگرد طلائی انقلاب است که اعتراف شده برخی از انقلابیون سابق از انقلاب روی بر تافته ومی خواهند طبق اعتراف و اذعان پاسدار وارونه گوی انقلاب اندر انقلاب کنند؟ همینطور در دنباله پس از بد و بیراه و توهین کردن به رقبای رقیب مغلوب و معترضان نا راضی نا خشنودی و نارضایتی و گزیدگی خودش ناشی از 6 دی یا قیام عاشورا را مطرح و پس از آن به گرد آوری شدگان زوری از طریق صدور بخشنامه ی دولتی که می بایست در نمایش خیمه شب بازی 9 دی حضور اجباری داشته باشند . از سوی دیگر گرسنگان گرد آوری شده بخاطر دریافت ساندویج و آب انگور از ایستگاه های صلواتی معرکه گیری رجز خوانی و مانور تبلیغاتی کرده و از حضور بیش از 40 میلیون در چند شهر ایران در 9 دی گفته است که بیش از جمعیت کل استانی این شهر ها می باشد تا که این پا سدار قلم بر دست توانسته باشد این چنین از خنجر زنی رقیب مغلوب بگوید و گزارش دهد :

" در سال طلايي انقلاب، سياست بازاني خواستند انقلاب در انقلاب كنند. چون خود از انقلاب برگشته بودند، خواستند انقلاب را نيز دگرگون، وارونه و معكوس كنند..»دگرگون شدگان خواستند و غربال انقلاب به حركت درآمد. وارونگان خواستند انقلاب را وارونه بنمايانند غافل از اينكه «فتنه» تاريخ مصرف دارد. به سرعت «گريم» و آرايش خود را از دست مي دهد و باطن خويش را نمايان مي كند. آنها زيان كردند و قطب هاي استكبار و عناد در دنيا نيز كه بر سر آنها سرمايه و آبرو گذاشتند، دوچندان زيان ديدند. زخمي كه مستكبران دنيا به واسطه «وارونگان» و زير و رو شدگان بر پيكر انقلاب زدند، به جاي آن كه از پاي درآورد، نيشتري ناخواسته شد براي بيرون ريختن آلودگي ها و ناخالصي ها. عقده اي كه دشمن در اين 7ماهه به واسطه منافقين جديد عليه انقلاب اسلامي گشود، خون غيرت را در رگ هاي ملت ايران به جوش آورد و روح تازه در كالبد ملت ايران دميد. اما چه محاسبه احمقانه اي! پس از 7ماه جولان فتنه، روز يكشنبه 6دي ماه در آن روز عاشورا، كارد به حلقوم يك ملت رسيد. آيا مي شد درد خنجر بر حنجر را پنهان كرد و دم برنياورد؟ قيام 9دي و فرياد عاشورايي آن، برآمده از زخم خنجر بني اميه بود. خلاصه كنم آمريكا و اسرائيل و انگليس و كارگزاران آنها در داخل، تن يزيد و معاويه و ابوسفيان را در گور لرزاندند، آن روز كه انقلاب عاشورا را با پروژه حماقت آلود خود زنده كردند. سران و بانيان فتنه با «انقلاب و ارتجاع به عقب» نقش انرژي و حرارتي را بازي كردند كه از موتورهاي هواپيما خارج مي شود و هواپيما را با شتاب به پيش مي راند. انقلاب با تحولات سال 88 شتاب انفجاري گرفت.. اين را نهضت ملي- اسلامي 9دي نشان داد، آنجا كه مرز تصنعي حاميان نامزدها شكست و رود تا رود آن 40ميليون در اقيانوس تبرّا و تولاي عاشورايي به هم رسيدند. معلوم شد غبار فرو نشسته و فتنه با حقيقت خود شناخته شده است. اما «بعضي از منافقين اولياي بعضي ديگر هستند. امر به منكر و نهي از معروف مي كنند و دست خويش را مي بندند. خدا را فراموش كردند پس خدا نيز آنها را فراموش كرد. يقينا منافقين همان فاسقانند» (آيه 67 سوره توبه). صدق الله العلي العظيم. راست گفت خداوند بزرگ و بلند مرتبه. ما در سال طلايي انقلاب ديديم منافقان وارونه شده اي را كه در قول و فعل به منكر خواندند و از معروف بازداشتند. سكوت و فريادهاي آنان را ديدگان متحير يك ملت ديد كه چه نابهنگام و نامربوط بود.حرمت شكنان يزيدي در روز عاشورا- مشتي محارب و منافق و تروريست و بهايي و سلطنت طلب و چپ آمريكايي- را «مردم خداجو» توصيف كند. از عدالت و حكمت خدا دور است، نمي شود به پول حرام شهرام جزايري آلوده شد و در جبهه حسين(ع) ايستاد. نمي شود چشم بر فساد و انحراف نزديكان بست و بر توسن غرور و جاه طلبي نشست و تعصب جاهلي را جانشين روحيه انقلابي كرد و پس از اين همه سكوت را شكست و بر فتنه گران شوريد. نمي شود حق را با باطل پوشاند و كتمان كرد و باز از فتنه رست"

بهر حال پاسدار قلم بر دست بدون توجه به این واقعیت که فریاد اعتراضی 7 ماه گذشته معترضان که با پذیرش انواع و اقسام خطر و تهدید ضرب و شتم و سرکوب و قتل و باز داشت و شکنجه و تجاوز و حتی محکوم به اعدام بودنمگر جز بدلیل عاصی شدن و شوریدن علیه ی شیادی و حقه بازی و دروغ و نیرنگ و فریبکاری و عوامفریبی و غارتگری و جنگ افروزی و به خصوص ابزاری کردن حاکمان دین فروش در بستر جنگ قدرت و ثروت و سر کوب و خفقان بوده است که مکمل آن جنگ قدرت و ثروت برای حذف رقیب و خفه کردن صدای معترضین و منتقدان بوده است که منجر شده است که اینک صدای خفه شده در گلوی بیش از 30 ساله مردم ایران مبدل به ی رسای فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت فقیه شود وهمه جا به نگایش گذاشته شود بطوریکه در 6 دی یا قیام عاشورا همه حیله های 31 ساله را معتر ضان بر سر یزیدیان حاکم خود علی و حسین جا زده آوار و خراب کردند و دیگر جائی برای حقه بازی و شیاد گری مفت خوران و دین فروشان کودتائی حاکم باقی نگذاشتند . ولی با زهم قلم بر دست هذیان ووارونه گوی مأمور و معذور در پایان یادداشت روز خود اینگونه عربده کشی علیه ی رقیب مغلوب کرده و از جشن سال طلائی گفته و مانور تبلیغاتی دروغین داده است:


" سال طلايي انقلاب درحالي به جشن پيروزي نزديك مي شود كه اوباما در آمريكا و برخي سران فتنه در داخل- اجاره دهندگان شانه و پشت خود به بيگانگان- از نقطه اعلان جنگ با انقلاب و صف آرايي خياباني، به نقطه دعوت به مسالمت و مذاكره و آشتي رسيده اند! رجز جنگ و آشوب خياباني- از كاخ سفيد تا خانه هاي تيمي در ايران- جاي خود را به زنده باد مسالمت و مذاكره و حكميت داده است. لاجرم صحنه صفين جلو چشم زنده مي شود آنجا كه معاويه در جنگي خودساخته گرفتار آمده و عمروعاص تا آستانه كشف عورت رفته بود. رسيد آنجا كه جنگ افروزان، قرآن سر نيزه كرده و شعار حكميت و صلح سر دادند. يعني در قيافه حتي يكي از آن ده ها ميليون نفري كه قيام 9 دي را در يك روز وسط هفته رقم زدند، اثري از تسليم در برابر فريب فتنه گران به چشم مي خورد؟! يعني مي شود جنگ برافروخت و هزينه نداد و به قول برخي منافقين خارج كشور، مفت و بي هزينه به «تسخير عرصه عمومي» پرداخت و يك انقلاب را در نقطه طلايي و شكوه آن ربود؟! و پس از اين همه رسوايي، مثل فرماندهاني بي لشكر، قبضه شمشير تيغ شكسته را بر ميز مذاكره و چانه زني كوبيد؟! آيا جنگ طلبان منهزم، جايي هم براي مسالمت يا برگ برنده اي براي مذاكره باقي گذاشته اند؟ جهان عرصه عمل و عكس العمل است. سران استكبار و دنباله داخلي آنها آنچه در خشاب داشتند، خالي كردند. حالا حق دارند از تلافي ملت و نظام اسلامي وحشت زده باشند. حق دارند همديگر را لعنت كنند درحالي كه اين طرف در جبهه انقلاب، امت يكپارچه و مشتاق و پاكباخته در ركاب امام و مقتداي خويش ايستاده است. 9 دي فقط يك مانور و رزمايش بود. پس از اين منتظر ضرب شست ملت و نظام جمهوري اسلامي باشند"

در خاتمه اینکه اگر اینگونه جارچیان و مداحان و پاسداران قلم بر دست شده ارزنی صداقت دارند و به اندازه ی یک گنجشک شهامت پریدن و خیز بر داشتن دارند نیاز نیست که ادا و اطوار عقاب در آورند واز برج عاج نشینی برای مردم زمینی رجز و روضه و مصیبت خوانی سال طلائی انقلاب به خوانند و از حمایت اعداد و ارقام نجومی چندین ده مییلیونی حامی وپشتیبان بسبک منارو گنجشکی بگویند تا که بخواهند باضرب زور و تهدید و توهین و ارعاب ووحشت بقول اندیشه ی قرن و فر زند ناخلف خمینی شیاد ابولی خان بنی صدر زور چپان کنند . آری اگر چنانچه ریگی بر کفش ندارند. چر ا به جای آسمان و ریسمان بهم دوختن و گریز به صحرای کربلازدن و عربده کشی برای رقیب مغلوب و منتقدان و مخالفان با جیغ بنفش کشیدن که رژیم کودتائی نامشروع و ضد مردمی دارای آنچنان پایگان مردمی می باشد که پس از 30 سال قادراست هنوزدر آستانه ی شروع دهه ی چهارم انقلاب 85% جمعیت کشور حامی اش را برروی صحنه ی نمایش خیمه شب بازی کودتای تقلباتی در 22 خرداد آورد و بسیج کند و مدعی شود که منتقدان و مخالفان ومعترضان رقم قابل قبولی نمی باشند چرا به جای اینهمه گرده بر زمین سائیدن ها و گرد و خاک بر پا کردن ها ، همچنین به جای نماز شک دار خواندن تلاش نمی کنند تا که یک فراخوان نظر پرسی آزاد با نظارت ناظران بی طرف بین المللی بدهند تا بقول معروف رسوا شود هر که دراوغش با شد .

هوشنگ - بهداد

http://www.kayhannews.ir/881016/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان چهار شنبه 16 دی ماه 1388