گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 13 بهمن ماه سال 1388

خيال (گفت و شنود)

چند روز بعد، بمنزل زنگ زد دکتر

پرسیدحال پدرت هست چطور؟

پسر به دکتر اینگونه داد جواب

خیال میکنه مرده ،رفته به خواب

چند روزه نخورده مثل امام عدس

پس از صحبت شما نکشیده نفس

گفت: روزنامه آمريكايي نشنال نوشته است؛ ما آمريكايي ها احمق بوديم كه به آشوب هاي ايران دل خوش كرده بوديم. بايد بپذيريم كه موسوي و خاتمي و كروبي به مرده سياسي تبديل شده اند.
گفتم: سران فتنه هم مدتهاست متوجه شده اند كه تا حالا زور الكي زده اند و با آبكش، آب كشيده اند!
گفت: ولي سازمان هاي «سيا» و «موساد» و «اينتلجنت سرويس» هنوز فرمان آشوب صادر مي كنند!
گفتم: در عوض گروه هاي داخلي با هزار زبان در سايت هاي خود به آنها گوشزد مي كنند كه ديگر كاري از دستشان ساخته نيست.
گفت: با اين همه، سايت وزارت خارجه اسرائيل خطاب به آشوبگران نوشته است كه نبايد نااميد شويد، دچار خيالات شده ايد كه فكر مي كنيد كارتان تمام شده!
گفتم: يارو به دكتر پدرش زنگ زد و گفت؛ دكتر جان! پدرم بد جوري مريضه، دكتر گفت؛ چيزيش نيست، خيال مي كنه كه مريض شده. سه روز بعد دكتر زنگ زد و پرسيد؛ حال پدرت چطوره؟ و يارو جواب داد، چيزيش نيست، فقط دو سه روزه كه خيال ميكنه مرده و نفس نمي كشه!

گفت : یک روزنامه آمریکائی نشنال

با اعتراف گری، زده است به خال

گفته ما احمق بودیم دل بستیم به آشوب

چون ما غافل بودیم از ضریب بالای سرکوب

چگونه میکنه موسوی کروبی خاتمی مرعوب

به مرده سیاسی تبدیل می شوندو نا محبوب

گفتم : اگر این سربازجو نیست مشنگ؟

چرا نمی داند این مبلغ رژیم آلوده به ننگ؟

مرده سیاسی که ندارد اعتبار و ارزش

تا این سربازجو وا دارد به خارش و لرزش

تاهر روز علیه اشان با بهانه و عشوه گری

پرونده سازی کند، هم اینکه توطئه گری

متهم شان کند به فتنه گری و چاپلوسی

برای سیا و موساد، می کنند جاسوسی

گفت :البته درسایت های شان می دهند پیشنهاد

می گویند مرگ بر دیکتاتور تو خیابان بزنند فریاد

تا تواند اسرائیل و آمریکا حمایت کنند از آشوبگران

تشویق نمایند تاناامید نشوند از مبارزه باکودتاگران

گفتم : اینگونه که سربازجو داده گاف

باخود زنی وی کرده است اعتراف

شده مثل آن یارو که به دکتر زد زنگ

گفتحال پدر م خوب نیست بیدرنگ

بیا منزل چک کن وضعیت حال پدر

دکتر گفت چیزیش نیست ای پسر

من از وی دارم پرونده ی عریض

وی خیال میکنه که شده مریض

چند روز بعد، بمنزل زنگ زد دکتر

پرسیدحال پدرت هست چطور؟

پسر به دکتر اینگونه داد جواب

خیال میکنه مرده ،رفته به خواب

چند روزه نخورده مثل امام عدس

پس از صحبت شما نکشیده نفس