روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 16 شهریور ماه سال 1389
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری "انفعال جبهه عربي در برابر صهيونيست ها"
" چون فلسفه ی وجودی رژیم ضد بشری جنگ افروزی است . زیرا که جنگ برایش موهبت الهی است. بنابراین هرگز نمی تواند موافق مذاکرات صلح و ثبات امنیت و صلح در منطقه ی خاور میانه باشد"
جای هیچگونه ابهامی نیست که هرچه خبر های مربوط به تحرکات دیپلماسی مذاکرات صلح و خاورمیانه باز تاب داده می شود بدون چون وچرا موجب افزایش ضریب حساسیت و بالا رفتن فشار خون تا مرز احتمال آنفاکتوس رهبران و مسئولان و قلم بر دستان و جارچیان تبلیغاتی رژیم ضد بشری می شود . زیرا که تنها کشور منطقه که دشمن جدی مذاکرات صلح و امنیت و ثبات سیاسی و عدم تنش و بحران در منطقه ی خاور میانه است، حاکمان رژیم ضد بشری ایران می باشند. زیرا که بقای ننگین شان به بحران آفرینی و جنگ افروزی هرچه بیشتر منطقه پیوند زده شده است . چون در غیر اینصورت آنگونه در چنبره ی بحران های گوناگون خود ساخته غوطه ورمی شوند که در آن غرق و نا بود خواهند شد. بنابراین بی جهت نیست که اینان پیوسته از موضع طلبکاران و آمرانه نماینده ملت های کشور عرب به خصوص ملت فلسطین می شوند و یک ریز امر ونهی می کنند و فتوا صادر می نمایند که به جای ادامه ی پیگیری مذاکرات صلح می بایست بر تنور جنگ افروزی و فریاد اسرائیل نابود باید گردد دمیده شود . به ویژه در شرایط کنونی که بحران آزار دهنده ی تحریم ها مکمل بحران هسته ای شده است و دارد تبدیل به طناب دار آویزان شده بر دور گردن متهمان حاکم می شودکه لحظه به لحظه دارد تنگ تر می شود و ضریب احتمال مسدود کردن راه تنفس و خفگی را افزایش می دهد.
اگر نه مشکل بحران خاورمیانه و مذاکرات صلح خاورمیانه چه ار تباطی می تواند به مطالبات مردم ایران داشته باشد که در 32 سال گذشته به تعویق افتاده و مدام انباشته شده است؟ البته این بدان معنی نیست که تعبیر وتفسیر شودکه منظور نادیده انگاشتن حق و حقوق پایمال شده ی همراه با درد و رنج ملت فلسطین است . همچنین فراموش کردن سابقه ی طولانی مبارزه ی آزادیخواهانه شان نمی باشد. بلکه فاش کردن ماهیت عوامفریب حاکمان ایران است که ابتدا می بایست حاکمان عوامفریب ایران برادری شان را اثبات نمایند . آنگاه ادعای ارث کنند .چونکه در غیر اینصورت بر اساس تجربه ی 32 ساله ی سیاست سرکوب و خفقان و سانسور وحق کشی مردم ایران که دنبال شده است . چگونه می توان انتظار از حاکمان شیاد داشت که در 32 سال گذشته بموازات جنایت و خیانت که نسبت به مردم ایران روا داشته اند، اینان می توانند دلسوز مردم فلسطین و ادعاده کننده ی حق و حقوق ضایع و پایمال شده شان باشند؟ زیرا گذشته از تاریخ ننگین خیانت آمیز خنجر از پشت زنی که حاکمان تهران به جنبش آزادیبخش ملی فلسطین دارند به خصوص توطئه های زنجیره ای که علیه ی زنده یاد یاسر عرفات تعقیب نمودند. از سوی دیگر کار نامه ی ننگین و جنایت آمیز شان برای مردم عراق آنگونه گشوده است که جای هیچگونه ابهامی باقی نمی گذارد که پشت توطئه ی تاکتیکی تبلیغاتی اشک تمساح برای ملت فلسطین ریختن و ادعای شعاری نابود ساختن اسرائیل داشتن حاکمان تهران ،چه اهداف شوم وپلید ضد انسانی علیه ی ملت فلسطین و سایر ملت های منطقه تدارک دیده شده است که برای عبور از بحران تحریم ها و ایزولگی و عدم مشروعیت و به خصوص بحران هسته ای، با سیاست گروگان گرفته شدن ملت ی فلسطین همچون ملت عراق و ایران می بایست قربانی شوند. لذا برای اثبات این اهداف پلید ضد انسانی و با رها کردن مردم ایران و عدم پیگیری مطالبات شان و بدون اشاره به رشد دامنه ی سگ دعواهای جناحی و باندی میان کودتا گران غالب و مغلوب در ایران و پس از شکست افتضاح آمیز نمایش خیمه شب بازی تظاهرات جهانی روز قدس . همچنین بموازات دشمنی کردن با ادامه ی گفتگوی مذاکرات صلح خاورمیانه در کاخ سفید، اکنون سرمقاله نویس در سرمقاله ی خود پرخاشگرانه و اهانت آمیز از موضع فرافکنی اینگونه به بهانه ی دیدار رئیس جمهور اسرائیل و دبیر کل اتحادیه ی عرب در ایتالیا موضع کینه ورزانه و فحاشانه با دشمنی مذاکرات صلح پیرامون این دیدار در پیش گرفته است :
"عمرو موسي دبيركل اتحاديه عرب روز جمعه در ايتاليا با شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي ديدار كرد. اين ديدار يك روز پس از برگزاري دور نخست مذاكرات سازش ميان تشكيلات خودگردان فلسطين و رژيم صهيونيستي در واشنگتن صورت گرفت. ديدار عمروموسي با پرز بدون ارتباط با تلاش تازه براي احياي روند سازش نمي‌باشد و بيانگر آن است كه پشت پرده، تحركات وفشارهاي زيادي در جريان است تا اين مذاكرات تداوم يابد. حمايت اتحاديه عرب از مذاكرات سازش در شرايط كنوني، كه عمده ناظران بر بي نتيجه بودن و شكست آن تاكيد دارند، حاكم بودن سياستمداران وابسته و مرعوب و خيانتكار بر اين تشكيلات را ثابت مي‌كند، چرا كه اين حكام منفعل و سازش طلب نمي‌توانند منكر اين واقعيت شوند كه خيمه شب بازي اخير موسوم به مذاكرات صلح، با هدف كمك به موقعيت شديداً متزلزل رژيم صهيونيستي طراحي و سازماندهي شده است و هرگونه مشاركت اعراب در اين ماجرا، به مثابه خدمت به منافع صهيونيستها و كمك به بقاي رژيم صهيونيستي مي‌باشد. ديدار عمروموسي با پرز بدون ارتباط با تلاش تازه براي احياي روند سازش نمي‌باشد و بيانگر آن است كه پشت پرده، تحركات وفشارهاي زيادي در جريان است تا اين مذاكرات تداوم يابد. حمايت اتحاديه عرب از مذاكرات سازش در شرايط كنوني، كه عمده ناظران بر بي نتيجه بودن و شكست آن تاكيد دارند، حاكم بودن سياستمداران وابسته و مرعوب و خيانتكار بر اين تشكيلات را ثابت مي‌كند، چرا كه اين حكام منفعل و سازش طلب نمي‌توانند منكر اين واقعيت شوند كه خيمه شب بازي اخير موسوم به مذاكرات صلح، با هدف كمك به موقعيت شديداً متزلزل رژيم صهيونيستي طراحي و سازماندهي شده است و هرگونه مشاركت اعراب در اين ماجرا، به مثابه خدمت به منافع صهيونيستها و كمك به بقاي رژيم صهيونيستي مي‌باشد"
انکار کردنی نیست که سرمقاله نویس از موضعی بالاتر از دبیر کل سازمان ملل و سخنگوی اتحادیه ی کشور های عرب و نماینده ی ویژه ی انتخابی ملت فلسطین و قاضی بر گزیده ی ذینفوذ مدافع حق و حقوق فلسطین با دسته گل بی لام به خود دادن ظاهر شده است و از موضع طلبکارانه و مغرورانه و آمرانه بر خورد نموده است و باد شمنی کردن شفاف و تمام عیار علیه ی هرگونه تلاش مذاکرات صلح خاور میانه و صد البته برای رد گم کردن از موضع ضد اسرائیلی و بشدت دایه ی مهربانتر از مادر و دلسوز شدن برای ملت فلسطین اینگونه کیفر خواست توهین و تهدید آمیز برای فعالان مذاکرات صلح خاورمیانه ورهبران کشور های عربی بقول وی سازشکار صادر نموده است :
" در چنين شرايطي، روشن است كه برقراري مذاكرات با اعراب تا چه حد براي رژيم صهيونيستي نياز اساسي و ضرورت حياتي محسوب مي‌شود. با توجه به اين واقعيات، مسلم است كه صهيونيستها اين بار نيز در صدد خريدن وقت براي نجات خود مي‌باشند و كمترين اعتقادي به صلح عادلانه ندارند. تأسف بار اينكه، اعراب عليرغم در اختيار داشتن تجربه‌هاي گذشته و پشت سر گذاشتن، مذاكرات مادريد، اسلو، كمپ ديويد و آناپوليس، اين بار نيز فريب خدعه و نيرنگ صهيونيستها را خورده و خود را در دامي كه اين رژيم و متحدين غربيش پهن كرده اند، مي‌اندازند. با اينحال، بايد در نظر داشت كه تحولات منطقه برخلاف خواسته و نظر صهيونيست‌ها به پيش مي‌رود و سازش طلبان روز به روز در تنگنا و تنهايي بيشتري قرار مي‌گيرند. پيروزي جنبش ضد صهيونيستي حماس در انتخابات گذشته فلسطيني اشغالي مويد ا ين واقعيت است كه مردم فلسطين به سازش با رژيم صهيونيستي اعتقادي ندارند وسازش طلبان را طرد مي‌كنند. اين واقعيت در مورد ساير كشورهاي منطقه نيز وجود دارد. مردم اين كشورها از رهبران خود كه به رفتار و سياست خفت بار سازش طلبي روي آورده‌اند خشمگين هستند هر چند به دليل فضاي بسته سياسي حاكم بر اكثر اين كشور مجال ابراز نظر ندارند. اكنون روز به روز تفكر معتقد بر مبارزه با رژيم صهيونيستي در درون فلسطين اشغالي و در ميان ساير مسلمانان قوت مي‌گيرد و اين تفكر رو به رشد، محاسبات صهيونيستها را به هم ريخته است و طولي نخواهد كشيد كه با تبديل شدن به يك طوفان، تومار رژيم اشغالگر قدس را در هم خواهد پيچيد. در آن هنگام، براي اين سردمداران عرب سازشكار، تنها ننگ و رسوايي باقي خواهد ماند"
در خاتمه اینکه بدون آنکه گفته شود که این رژیم چگونه نماینده ملت که تمام برنامه هایش ضد ملت و ضدملی می باشد؟ اما از سوی دیگر مگر گفته نمی شود آزموده را آزمودن خطاست . یا اینکه گفته نمی شود مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد ؟ همینطور مگر تجربه ی جنگ خانمان بر انداز 8 ساله ی ایران و عراق در دسترس نیست که چگونه به ویران شدن دو کشور و کشته و مجروح و آواره و بی خانمان شدن میلیون ها نفر ایرانی و عراقی منتهی شد که از سوی خمینی شیاد موهبت الهی نامیده شد؟ در صورتیکه اگر پس از باز پس گیری خر مشهر که نظامیان عراقی دیگر درون خاک ایران نبودند و صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق با وساطت کشور های منطقه و یک کشور آفریقائی پیشنهاد آتش بس و صلح داد و تقبل یک صد میلیارد دلار غرامت را پذیرفت. اگر چنانچه این پیشنهاد پذیرفته می شد نه نیاز به 7 سال ادامه ی جنگ ضد ملی و ضد میهنی میان ایران وعراق بود که بنا بر اعتراف رفسنجانی که در خطبه ی نماز جمعه ی تهران اعتراف کرد فقط مبلغ هزار میلیارد دلار خسارات مالی این جنگ برای ایران در بر داشت وعاقبت منتهی به شکست و سر کشی جام زهر از سوی خمینی شیاد شد. زیرا که اشاره شد خمینی شیاد گفته بود که جنگ موهبت الهی می باشد . یعنی بر گردان این واقعیت که جنگ و جنگ افروزی کردن کلید رمز بقای رژیم ضد بشری بوده است . لذا مشخص است که دفاع تاکتیکی از فلسطین کردن حاکمان تهران و مانور با جنگ 33 و 22 روزه با اسرائیل دادن نه بمنزله ی دفاع از حق و حقوق ملت فلسطین است ، بلکه نیاز به شدت به بحران آفرینی و جنگ افروزی در منطقه ی خاور میانه است که بوسیله ی سیاست دشمنی با هرگونه مذاکرات صلح و حمایت تا کتیکی از حماس و جهاد اسلامی دنبال می شود که اکنون پس از اینگونه تجربه ی سیاست جنگ افروزانه ی 32 ساله حاکمان تهران که در دسترس می باشد. هم اسرائیل هم فلسطینیان و هم رهبران کشورهای عربی و اتحاد عرب و هم کاخ سفید باید در کنار اروپا تلاش وقفه ناپذیر برای به کرسی نشاندن مذاکرات عادلانه ی صلح کنند تا کشور مستقل دمکراتیک فلسطین شکل گیرد تا که توطئه های جنایت آمیز و جنگ افروزانه ی حاکمان تهران خنثی شود وهشیار باشند که بیش از این در دام توطئه ها و تهدیدهای حاکمان تهران نیفتند . صد البته که می بایست برای تضمین صلح پایدار در منطقه کوشش خستگی نا پذیر برای تغییر دمکراتیک در ایران نمایند که با پشتیبانی و حمایت اینان از مقاومت و مبارزه ی مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک در ایران امکان پذیر شدنی است.
هوشنگ بهداد
http://www.jomhourieslami.com/1389/13890616/13890616_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی سه شنبه 16 شهریور ماه سال 1389
انفعال جبهه عربي در برابر صهيونيست ها