نقد و بررسی :  (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان لطفاً منفجر نشويد!
"نظم نوین جهانی دیگر نیازی به دمکراسی وآزادی وعدالت مشابه ی اوباما و نوری مالکی و خامنه ای وهم پیمان شان ندارد تاکه منابع وذخایر وسرمایه وامکانات همراه با مردم کشور ها جزو ابزار تبلیغاتی و تأمین وتضمین کننده ی قدرت گیری اینان شود تا به شیوه وترفند های گوناگون نه حقوق بشر رعایت نشود که با خون  انسان ها آشکارا تجارت می شود"
 طلبه هم لهجه  وهم قلم سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری شمشیر چوبی از رو بستخ ی  خود رااز غلاف بیرون کشیده ش وبه چرخش در آورده  است تا با آن برای آمریکا لغز و رجز خوانی کرده باشد و در ادامه  توانسته باشد سیاست توبره و آخور خوری آخوندهای به قدرت رسیده  را به تصویر  بکشاند. آنگاه با تصویر مار کشی ومار قالب کردن برای پاک کردن صورت مسأله  تلاش کرده  تا که  بطور شفاف تابلوی آن  ترسیم  و به نمایش گذاشته باشد . آنگونه که با کمال پررویی وآی دزد فرار به جلو کرده است تا که  وانمود کند که  اعتراف رفسنجانی در خطبه نماز جمعه ی تهران فراموش  یا تحریف  وارونه شده است که چگونه پس از اشغال نظامی افغانستان خطاب به بوش گفت که وی می داند اگر چنانچه همکاری ما نبود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود . همچین با فراموش کردن نقش جاسوس چند جانبه احمد چلبی  که چگونه نش کلیدی در مقدمه سازی تهاجم نظامی به عراق واشغال نظامی عراق  داشت که در ادامه ی این سیاست اشغال گرایانه طرح مشترک 3 جانبه تهران – لندن – واشنگتن برای بمباران هوایی پایگاه های نظامی مجاهدین در عراق دنبال شد که منتهی به خلع سلاح کردن شان شد و شرایط  حیاط خلوت شدن عراق برای حاکمان ایران ویکه تازی سپاه قدس شبه نظامیان شیعه در عراق هموار شد . چونکه مقامات آمریکایی  با پیش بینی خطا آمیز تصور می کردند با اشغال نظامی عراق با خلع سلاح کردن مجاهدین ونگهداشتن نام شان بر توی لیست سیاه تروریستی از سوی وزارت امور خارجه  آمریکا و  امتیاز دادن به حاکمان ایران  می تواند بر چاه های نفت چنگ اندازی کند و سرازیرشدن کمپانی های نفتی و غیرو آمریکایی به عراق آسان وبی هزینه می شود. همینطورباحذف دشمن مشترک آمریکا وحاکمان ایران  صدام حسین شرایط از طریق تسلط برچاه های نفتی عراق بستر ناسب بر تسلط منابع و ذخایر نفتی خلیج فارس و انحصاری  کردنش می شود .  بابراین اینجا را پیش بینی نکرده بودند که نه اینکه در عراق می بایست محتمل هزینه های بس سنگین  نظامی ومالی همراه باتلفات جانی  خواهند شد ، بلکه مکمل آن در افغانستان هم با مشکل مشابه مواجه می شوند . چونکه  مقامات اشغال گران آمریکایی عاجز از درک این واقعیت بودند  که هم پیمانی اعلام ناشده با رژیم فاشیستی مذهبی غیر متعارف مهار و اصلاح پذیر  در اشغال افغانستان وعراق  چگونه شرایط مناسب برای  حضور پاسداران در عراق و همکاری شان با اعضای القاعده در این کشور ودر افغانستان باطالبان تبدیل به مشکل جدی برای شان  می شود . برای اینکه واکنش تهدید وتحقیر آمیز حاکمان ایران و پادو وجارچیان تبلیغاتی شان  بازده ی  همان سیاست مماشات گری و زد وبند های پشت پرده است که هنوز هم ادامه دارد .تا جایی که ادامه ی این سیاست منتهی به کانون صدور تروریسم وبحران آفرینی وجنگ  افروزی شدن عراق به خاور میانه شد ه است . انچنانکه برای عبور از بحران هسته ای سپاه قدس از طریق حزب الله لبنان وحماس دو جنگ 33 و 22 روزه باا سراییل را بر پا نمود و سبب نا امنی وبی ثباتی منطقه شد . طوریکه در ادامه منتهی به تغییر وتحولات منطقه وقدرت گیری اسلام گرایی شده است که عاقبت خطر این قدرت گیری  به همان جایی خواهد رسید که اکنون رژیم فاشیستی مذهبی قرار دارد . زیرا که غرب  33 سال پیش  با حمایت رژیم فاشیستی مذهبی در ایران چون هدف  مقابله کردن با اتحاد جماهیر شوروی بود  حمایت همه جانبه کردند . تازه  این رژیم ضد بشری قرون وسطایی ایران هنوز اعلام نکرده است که سلاح هسته ای در اختیار دارد که چنین منطقه را بحرانی وناامن وبی ثبات کرده است .مشخص است که دست یابی اش به سلاح هسته ای آش چگونه  قادر است صلح وامنیت جهان را با خطر جدی مواجه نماید. آری در راستای اعمال سیاست مماشات گری غرب به خصوص آمریکا با رژیم بربرمنش وتاریک اندیش اصلاح ناپذیر اکنون که اوباما مجبور شده است نیروی نظامی شکست خورده ی آمریکا در عراق را بیرون بکشاند تا دیکتاتوری جانشین صدام شده آلت دست حاکمان ایران را  تحویل سپاه قدس دهد وزمینه تمسخر وتحقیر کردن آمریکا پس از خروج نظامیانش از عراق را این چنین از سوی طلبه هم لهجه ی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری فراهم نماید:
"پرچم آمريكا روز پنج شنبه گذشته در بغداد پايين كشيده شد و به «غلاف» رفت. نظاميان آمريكايي در حضور لئون پانه تا وزير دفاع، پرچم آمريكا را در جعبه مخصوص كه آن را غلاف مي خوانند گذاشتند و با خود بردند. مثل همان 4500 كشته اي كه در اين 9 سال، جعبه زدند و با خود بردند. 1500 ميليارد دلار، كمترين رقمي است كه مقامات رسمي به عنوان هزينه اردوكشي به عراق عنوان كرده اند، يعني يك دهم كل كسري بودجه و بدهكاري 15 هزار ميليارد دلاري دولت آمريكا به عنوان بدهكارترين دولت دنيا. برخي محافل مجموعه هزينه هاي دو جنگ شكست خورده عراق و افغانستان را تا 5 هزار ميليارد دلار برآورد مي كنند. خروج بي سروصدا از خاك عراق با بي سرو ساماني كم نظير اقتصاد و سياست داخلي آمريكا مقارن شده است. در اين ميان، دو حزب اصلي حاكم بر كاخ سفيد و كنگره در وضعيت «آچمز» به سر مي برند و هر يك ديگري را مسبب وضعيت بغرنجي مي دانند كه در طول 66 ساله پس از جنگ جهاني دوم بلكه از يكصد سال پيش نظير نداشته است. كدام ديوانه در آمريكا، ابرقدرت دنيا را از بلنداي قدرتي كه در شروع قرن جديد ميلادي (سال 2001) ايستاده بود، به اين حضيض هل داد؟اما پرسش ها يكي دو تا نيست. جاي سوال دارد كه چرا «پانه تا» وزير دفاع آمريكا (رئيس سابق سازمان سيا) بي سرو صدا و بدون اعلام رسمي به بغداد رفت تا در مراسم غلاف گذاري پرچم آمريكا شركت كند؟ چرا با سرافرازي و افتخار نه؟! نه تنها مردم عراق براي فرستاده ويژه اوباما هورا نكشيدند بلكه نظاميان عراقي پس از تحويل گرفتن يكي از 505 پايگاه نظامي تحت اشغال تفنگداران پنتاگون، پايكوبي هم كردند. حاصل ياغي گري اعتبارسوز براي آمريكا و گسيل 170 هزار نظامي به عراق چه بود؟ روي كار آمدن دوستان اسلامگراي ايران در پارلمان و دولت عراق براي دومين بار؟! ماجراي عراق چه قدر اعتماد به نفس آمريكايي ها را پودر كرد و در بيابان هاي بغداد به خاك سپرد؟ اين كدام اراده است كه قدرت و فناوري برتر آمريكا را يكي پس از ديگري در كشورهاي منطقه دفن مي كند؟ تركي الفيصل رئيس وقت استخبارات سعودي دو سال پيش عنوان كرد كه «آمريكا، عراق را در سيني طلايي به ايران هديه كرد». يعني آنها اين همه راه را كوبيده و آمده بودند تا پس از تحمل انبوه فلاكت ها، صدام -دشمن خبيث و جنايتكار ملت ايران- را به زير بكشند و دستاورد نهايي را تقديم ملت ايران كنند يا به قول جرج بوش، آمده بودند تا بعد از افغانستان و عراق، سروقت دشمني با ملت ايران بروند؟ چي فكر مي كردند و چي شد؟!"
یادداشت روز نویس  هم لهجه ی شریعتمداری سربازجو پس از نقل قول کردن همراه با رجز خوانی وتحقیر کردن  آمریکا برای اینکه  وانمود کند که  حمله نظامی به ایران می تواند فاجعه انگیز برای جهان باشد. در صورتیکه تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای ایران قرار نیست که مشابه افغانستان وعراف زمینی و با ورود نیروی نظامی باشد. همچنین تهاجم و اشغال به سفارت انگلیس که نشان داده شد مردم دیگر از اهداف جنگ افروزانه ی حاکمان حمایت نمی کنند ، بلکه  تهاجم نظامی به شیوه ای می باشد  که در پادگان موشکی مدرس پاسداران کرج وتأسیسات هسته ای در اصفهان  اتفاق افتاد  که چاشنی وموازی آن افزایش تحریم ها وگسترش لیست اسامی عاملان و آمران همراه با ارسال ویروس استارنک می باشد. البته برای پوشش دادن  وحشت ناشی از اشغال سفارت انگلیس تهران که منجر به سناریوی مفتضحانه شکست شد آویزان به راه اندازی جنگ روانی تبلیغاتی هواپیما ی جاسوسی بدون سر نشین آمریکایی شده است که مشخص نیست چگونه بدست پاسداران کودتا گر افتاده است و در نهایت با نماینده ملت شدن اینگونه از سپر دفاعی پیروزمندانه ملت گفته یا لغزخوانی کرده است:
" سپر و جوشن دفاعي ملت ايران با سپرهاي دفاعي و جوشن هاي تكنولوژيكي رايج در جهان تفاوت دارد. اين روزها كه اخبار خوش پيروزي و ظفرمندي و شكست دسيسه هاي تو در توي دشمنان به تواتر منتشر مي شود "
بالاخره  طلبه  یادداشت روز نویس وهم لهجه پاسدار شکنجه گر شریعتمداری موضع گیری علیه ی خاتمی  با افشای حامیان پناهنده شدگان وی به سر زمین شیطان بزرگ را نمایش داده است . چونکه در راستای ادامه ی جنگ قدرت وثروت  ورقابت واختلاف  نگرانی از حمایت این دار ودسته ی مدعیان اصلاح طلبان برای برگشت دوباره شان به قدرت از سوی آمریکا می باشد. برای همین در مورد این جماعت که ورشکسته نامیده شده و سیاست آمریکا چنین تحلیل  وتفسیر داده است:
"بماند كه اين جماعت در دوره ورشكستگي كامل آمريكا، خود را سر راه اجاره و بيگاري گذاشته اند و اعتنا كه نمي كني، خود را بيشتر به در و ديوار مي كوبند تا شايد كسي به آنها محل بگذارد! و اگر چنين نبود يكي مثل همين آقاي وارونه، سراغ آن رجل سياسي «تداركاتچي» نمي رفت و به او اقتدا نمي كرد، حال آن كه همان بازيگر فتنه، فروردين 88 در اسلامبول تركيه، دست راسموسن دبيركل ناتو (نخست وزير اسبق دانمارك) را به گرمي فشرد و عارش نيامد با كسي دست دوستي بدهد كه حامي كاريكاتورهاي اهانت آميز عليه پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله وسلم بوده است. امان از درندگي جاه طلبي و مال دوستي كه به تصريح امام محمد باقر عليه السلام، درنده تر از گرگ به ايمان انسان مي تازند و به غارت مي برند. جريان نفاق متظاهر به روشنفكري و اصلاح طلبي، ناتوان از مستوري دايمي است. دشمن كه تهديد به حمله نظامي مي كند، اينها به رسم «مرجفون» شروع به ارعاب و خالي كردن دلها مي كنند. دشمن كه تهديد به تحريم سياسي و اقتصادي مي كند، همين ها طرفدار تحريم انتخابات و كارشكني اقتصادي مي شوند و به انواع التهاب هاي سياسي و اقتصادي براي سلب ثبات از كشور دست مي يازند. مستكبران كه در جنگ رواني كم مي آورند يا خدشه در اعتبار خود مي دانند كه هر خزعبل سست و بي پايه اي را بر زبان جاري كنند، جماعت نفاق جديد به خاطر عقده هاي ناگشوده و عقيده هاي آلوده، مي پذيرند تا جور دشمن را بكشند. نوبت جنگ فرسايشي با «ايمان» و «اميد» و «اتحاد» ملت ايران كه مي رسد، همين جماعت خو كرده به خيانت، در پياده نظام ناتوي فرهنگي به صف مي شوند و قباي اسلام آمريكايي را به تن مي كنند تا به قول شيمون پرز «به نيابت از اسرائيل با جمهوري اسلامي بجنگند."
در خاتمه اینکه تلاش برای حفظ  قدرت فقط مختص دیکتاتور های رنگارنگ  دست نشانده و یا کودتا گران نظامی وابسته نمی باشد  که دست به سیاست هدف وسیله را توجیه می کند می زنند، بلکه در کشور بزرگ جهانی که ادعای دمکراسی طلبی و آزادیخواهی می کند همین سیاست به شیوه ای دیگر دنبال می شود. تا جایی که می تواند بس مخاطره انگیز وپر هزینه ی همراه با تلفات جانی ومالی باشد .نمونه همین لشکر کشی واشغال نظامی افغانستان وعراق  از سوی آمریکا وهم پیمانانش می باشد که زیر پوشش شعار های آزادی خواهی واستقرار صلح و دمکراسی ومبارزه با دیکتاتوری انجام گرفت. در صورتی که هدف سلطه بر این دو کشور وتسلط بر آسیای میانه و منطقه نفت خیز خلیج فارس و بستر سازی دوباره رئیس جمهور شدن بوش بود. اکنون جانشین وی باراک اوباما  همان سیاست بوش را به روش دیگری دنبال می کند. چونکه با بیرون کشیدن نظامیان آمریکا از عراق و واگذار کردن سرنوشت مردم این کشور  بدست یک دیکتاتور حقیر و دست نشانده نوری مالکی ومأمور پیک واسطه گری در سوریه شده است البته موازی با سیاست شکستن تعهدات  اخلاقی وانسانی حفظ وحراست از مجاهدین اشرف وپایمال کردن ونادیده گرفتن قول آزادی ودمکراسی کاذب داده شده به مردم عراق از سوی آمریکا است. چونکه اوباما با این اقدام تبلیغاتی سیاسی تلاش می کند تا دوباره رئیس جمهور  آمریکاشود وبرایش مهم نیست که در عراق وافغانستان وسوریه و ایران  چه بر سر مردم این کشورها آورده  می شود وچه می گذرد؟ یا اینکه بگوید دستآورد حمله ی نظامی به عراق چه بوده است و برای چه به جای تضعیف دیکتاتوری موجب تقویت آن در این کشور ها شده است؟ بد تر اینکه منطقه خاورمیانه  وشمال آفریقا آشوب زده وبی ثبات وناامن شده است. بنابراین نظم نوین جهانی دیگر نیازی به دمکراسی وآزادی وعدالت مشابه ی اوباما و نوری مالکی و خامنه ای وهم پیمان شان ندارد تاکه منابع وذخایر وسرمایه وامکانات همراه با مردم کشور ها جزو ابزار تبلیغاتی و تأمین وتضمین کننده ی قدرت گیری اینان شود تا به شیوه وترفند های گوناگون نه حقوق بشر رعایت نشود که با خون  انسان ها آشکارا تجارت می شود.
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی  کیهان شنبه 26 آذر ماه سال 1390
لطفاً منفجر نشويد! (يادداشت روز)