دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 16 آذر ماه سال 1390

نقدوبررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان " اين خط به عاشورا مي رسد "

"برای پوشش شکست اشغال سفارت انگلیس وماستمالی کردن بی اعتباری ولی وقیح منفور ونا مشروع و بستن دهان منتقدان وتهدید معترضان به ابزاری کردن دین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری وارد صحنه شده و با نقل قول ساختگی دست به منتقدان سیاسی کردن محرم زده است . در صورتی که دفاع کردن این عنصر پلید شکنجه گر وارونه گوی از خمینی شیاد وجانشین منفور ونامشروع وی مهر تأکید بر بیش از حد بحرانی ونابسامان بودن رژیم فاشیستی مذهبی می باشد"

سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با رند وهنرورزی پاسداری و بازجویی دست به هنرنمایی خود گویی وخود خندی ، عجب مردهنرمندی ! زده است تا ثابت کند در این مورد چقدر هنرمند خبره ای می باشد. برای اینکه این نماینده ی ویژه ی ولی وقیح منفور و نامشروع در دخمه ودروغ نامه ی کیهان مثل همیشه با یک تیر چند نشان زده است. چونکه نمی تواند همچون مولا وسرورش پیوسته از ابتدا خود نچیند وتعریف و تمجید وتحسین نکند و در پایان ختم به چگونه دسته گل بی لام به خودش نکند و محور سناریو پردازی جعلی کردنش آنگونه فاش نسازد که عجب این منفور بد نام سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری آنتنی یا تابلو ومعروف شده است که حتی روز عاشورا به جای اینکه در صحنه ی عزاداری عاشورا حضور داشته باشد ترجیح داده است که در دخمه ی دروغ نامه ی کیهان حضور یابد و انجام وظیفه یا پرونده سازی و تهیه وتنظیم کیفرخواست برای این وآن کند . البته قبل از آنکه در دخمه اش حضور یابد در ایستگاه صلواتی حاضرشده و مفت خوری کرده است . مهمتر اینکه متوجه شده که یک ساندیس خور حضور داشته که وی را شناخته است وبا وجود اینکه بخش هایی از این دروغ نامه بی امضاء ونام ونشان را وی تهیه و تنظیم می کند اما می داند که نویسنده اش وی می باشد . به خصوص اینکه ابتدا گفته است که مگر تو نمی نویسی که امام زمان است ظاهر نیست ولی حاضر است. پس برای چه محرم سیاسی شده است؟ همین نقل قول از یک بینام ونشان بهانه شده است تا که با اغراض خاص نسبت به مخاطبان ومنتقدان جدایی دین از حکومت این چنین داستان سرایی کند تا که به خمینی شیاد وجانشین وی برسد:

"بعدازظهر عاشوراي سال گذشته بود. راهي كيهان بودم- براي روزنامه فردا- كنار يكي از ايستگاه هاي صلواتي ايستادم تا از چاي نذري امام حسين(ع) بركتي گرفته باشم. مرد ميان سالي گفت؛ مگر شما در سركليشه ستون «چشم به راه سپيده» نمي نويسيد كه امام زمان(عج) اگرچه ظاهر نيست ولي حاضر است؟ پاسخم مثبت بود. پرسيد آيا ايشان امور جهان اسلام را بهتر و شايسته تر از ديگران اداره نمي كنند؟ باز هم جواب مثبت بود. گفت؛ پس ديگر چه نيازي به نايب دارد؟! پرسيدم؛ امور جهان را امام زمان عليه السلام، بهتر و شايسته تر اداره مي كنند يا خداوند تبارك و تعالي؟ در جوابم گفت؛ اين چه سوالي است؟ البته كه خدا بهتر و شايسته تر از مخلوقات خويش، امور عالم را اداره مي فرمايد. پرسيدم؛ پس چه نيازي به ارسال پيامبران است؟ چند ثانيه اي سكوت كرد و اندكي بعد، ماجرا پي گرفته شد كه شرح آن بيرون از حوصله اين نوشته محدود است اما ايشان در ادامه بحث به نكته اي اشاره كرد كه موضوع يادداشت پيش روي است. مي گفت؛ مراسم عزاداري امام حسين(ع) نبايد به مسائل سياسي آميخته شود! پرسيدم؛ سياست بازي يا سياسي؟ گفت؛ اساسا اين مراسم بايد از مسائل سياسي دور باشد! گفته شد؛ مگر امام حسين عليه السلام و يارانش در تصادف اتومبيل و يا در سانحه سيل و زلزله كشته شده اند؟ سياست به مفهوم واقعي آن اداره امور جامعه است و بني اميه براي پيشگيري از حاكميت حضرت كه عدالت پرور و در تضاد با حاكميت ظالمانه و اشرافي آنان بود، آن حضرت را به شهادت رساندند، بنابراين، اگر در عزاي آن بزرگوار بر ضرورت مبارزه با سلطه گران تاكيد نشود و از نياز به حاكميت اسلام كه خواسته حضرت بود سخني به ميان نيايد، مراسم و مجالس سوگواري و عزاداري آن امام مظلوم و شهيد آنگونه كه بايد، برپا نشده است. نداي آشناي «هل من ناصر» آن روز حسين بن علي(ع) را در دعوت خميني(ره) به انقلاب يافتند، با پاي جان به سوي او شتافتند، سقف ظلماني نظام سلطه جهاني را شكافتند و طرحي نو درانداختند كه مي بينيم و مي بينند امروزه سراسر جهان اسلام را فرا گرفته و ملت ها در آن سوي آب هاي دوردست را نيز به مقابله با حاكمان جور برانگيخته است. آيا اين واقعيت قابل انكار است؟ دشمنان هميشه اهل انكار هم، انكار نمي كنند. نه اين كه نخواهند، نمي توانند"

در ادامه ی مجیز گویی وتملق گویی سربازجو شریعتمداری که از خمینی شیاد کرده است و برای اینکه بیشتر خود ستایی برای خودش کرده باشد چشمه ای با نقل قول کردن از آخوند محلاتی ازمبارزات نوجوانی اش گفته است تا که دشمنی اش را با نهضت آزادی و مجاهدین را برجسته کرده باشد که از همان موقع چگونه با اینان دشمنی و مرزبندی داشته است.چونکه بقول خودش سر وی توی آخور خمینی شیاد بوده است . بعلاوه با وارونه گویی از مردمی بودن رژیم فاشیستی مذهبی گفته که چگونه انقابش به منطقه و اروپا و آمریکا صادر شده است. آنگاه آویزان به راوی ساختگی ساندیس خور ایستگاه صلواتی مفت خوری عاشورا شده است که چرا وی گفته بود برای چه عاشورا را سیاسی کرده اید تا توانسته باشد با پاچه گیری مجدد از مجاهدین یقه ی منتقدان و رقیب مغلوب متهم به فتنه را گرفته است همینطور بدون نام بردن از رئیس جمهور و رفسنجانی به اینان هم چنین گیر داده است:

"خدا بر درجات شهيد حجت الاسلام والمسلمين فضل الله محلاتي نماينده حضرت امام(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بيفزايد. نگارنده از دوران نوجواني و سال هاي قبل از انقلاب به خاطر دارد كه آن بزرگوار در سخنراني هاي خود، به مناسبت يا- ظاهرا- بدون مناسبت بهانه اي پيش كشيده و با عنوان «مرجع عاليقدر و يار سفر كرده، حضرت آيت الله العظمي حاج آقا روح الله خميني» نامي از حضرت امام(ره) به ميان مي آورد. روزي از ايشان، علت را جويا شديم و آن شهيد گرانقدر در پاسخ گفت؛ آيت الله خميني- آن روزها واژه امام به كار برده نمي شد- پرچمي است كه هويت ما را نشان مي دهد. بايد اين پرچم را همواره بر فراز سر خود برافراشته نگاه داريم تا وقتي از مبارزه سخن مي گوئيم، خط مبارزاتي ما با منافقين و ليبرال ها اشتباه نشود» (نقل به مضمون).-هر چند گذرا- به اطراف بيندازيد. انقلاب هاي اسلامي در جهان اسلام را مي بينيد كه نه فقط به گفته انقلابيون بلكه به اعتراف دشمنان بيروني، از انقلاب اسلامي ايران الگو گرفته اند و سه ويژگي، اسلامي بودن، ضداستكباري بودن و مردمي بودن را كه ويژگي هاي انقلاب اسلامي در ايران است با خود دارند. موج بيداري به قلب آمريكا و اروپا رسيده است. معترضان جنبش فراگير وال استريت، نظام سرمايه داري را به چالش كشيده اند و اين چالش در 1200 شهر بزرگ از 82 كشور جهان با جديت ادامه دارداگرچه قد و قواره اي برايش باقي نمانده- به مقابله با ايران اسلامي برخاسته است و اصحاب فتنه و منافقين جديد را كه چكمه آمريكايي ها و اسرائيلي ها و انگليسي ها را واكس مي زنند! آن عده اندك و كم شمار از مداحان و سخنرانان مذهبي كه مراسم و مجالس عزاداري سيدالشهداء عليه السلام را غيرسياسي مي پسندند بايد به اين نكته بديهي توجه داشته باشند كه برخلاف آنچه تصور مي كنند نه فقط از ورود به مسائل سياسي روز پرهيز نكرده اند، بلكه با عرض پوزش بايد گفت با سكوت خود نسبت به چالش سرنوشت ساز كنوني ميان نظام اسلامي و نظام سلطه جهاني، چه بخواهند و بدانند و چه نخواهند و ندانند، به نفع دشمنان اسلام وارد سياست شده اند. چرا كه امروزه دشمن با تمام توان به مقابله با اسلام آمده است و نظام اسلامي را به عنوان پرچمدار اسلام در جهان امروز مورد هجوم قرار داده است، بنابراين، راه ميانه اي وجود ندارد.بايد پرسيد مگر عبدالله بن عمر كه ماندن در مدينه و تفسير آياتي از قرآن كريم را برگزيد و بدون آن كه با يزيد بيعت كند، قرآن ناطق را در كربلا تنها گذاشته بود، در سياست دخالت نكرده بود؟! عبدالله بن زبير نيز در مكه چنين بود. نبود؟! مگر تفسير آيات قرآن و مسئله گويي كه عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبير به آن بسنده كرده بودند ظاهر اسلامي نداشت؟!"

در خاتمه اینکه مگر پس از 33 سال هنوز ابهامی باقی مانده است که کسی نداند چگونه ماهیت دین فروشان عوامفریب فاش و عریان شده است وعملکرد شان منتهی به آگاهی مردم از دین ابزار ثروت و قدرت شده است. طوری که با وجود اینکه طرح تهاجم و اشغال سفارت انگلیس در تهران در ماه محرم در دستور کار قرار گرفت وآخوند عضو بازار مکاره همراه با مداح به درون سفارت انگلیس برده شد تا با روضه خوانی ومداحی گری هم موجب تحریک وتشویق اراذل اوباشان بسیجی مهاجم شود . هم مقدمه ی ترغیب حمایت ساندیس خوران از مهاجمان گردد .ولی چون این طرح بمنتهی به شکست مفتضحانه شد .برای اینکه پس از 33 سال دیگر نیاز نبود که مردم آزمون شده را باز آزمون کنند وبا حضورشان در صحنه ی شوی نمایشی موجب شود که انقلاب سوم مشابه ی انقلاب دوم بزرگتر از انقلاب اول اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 58 برپا شود و با سند جاسوسی رو کردن و مردم سرکار گذاشتن مشروعیت کاذب ایجاد گردد وباز تیغ تیز بر کف زنگیان مست بی افتد تا دست به تیغ وقمه کشی بزنند . بلی چون این توطئه تهاجم واشغال سفارت انگلیس در تهران در ماه محرم منجر به شکست شد وفرصت منبر رفتن مفت خوران مظلوم نمای امام حسین کش گرفته شد ونتوانستند همراه با مداحان وجارچیان در خدمت دین فروشان عوامفریب مروج خرافات از موضع ضد انگلیسی مانور تبلیغاتی دهند . پس بناچار بازی کی بود کی بودمن نبودم شروع و تلاش شد وانمود شود این تهاجم اشغال گری سفارت انگلیس اراذل اوباشان بسیجی خودجوش بوده و سازمان دهی شده نبود .در صورتی که با روشن گری که سفیر انگلیس کرد پته ی صحنه گردانان پشت پرده برروی آب ریخته شد وترفند تبلیغاتی ازموضع فرار به جلوی توطئه گران خنثی و بر سرشان آوار شد. بهرحال چون تق این سناریو در آمد. به ویژه اینکه موج محکومیت های برون مرزی این حرکت با تصویب تحریم ها ولیست 180 نفره و شرکت ومؤسسات همراه شد .بنابراین برای فرار از این بحران با به صحنه آوردن کودکان ونوزادان روی به نمایش تعزیه گردانی های خیابانی آورده شد تا بیشتر نامشروع و ضد مردمی بودن حاکمان دین فروش عوامفریب فاش شود .بهمین دلیل است که برای پوشش شکست اشغال سفارت انگلیس وماستمالی کردن بی اعتباری ولی وقیح منفور ونا مشروع و بستن دهان منتقدان وتهدید معترضان به ابزاری کردن دین سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری وارد صحنه شده و با نقل قول ساختگی دست به منتقدان سیاسی کردن محرم زده است . در صورتی که دفاع کردن این عنصر پلید شکنجه گر وارونه گوی از خمینی شیاد وجانشین منفور ونامشروع وی مهر تأکید بر بیش از حد بحرانی ونابسامان بودن رژیم فاشیستی مذهبی می باشد.

هوشنگ بهداد

http://www.kayhannews.ir/900916/2.htm#other200

دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 16 آذر ماه سال 1390

اين خط به عاشورا مي رسد (يادداشت روز)