روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی  3 شنبه 26 اردیبهشت ماه سال 1391
نقد و بررسی :  سرمقاله  ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری " نمايشگاه خدمت و سؤال‌هاي بي‌جواب"
"غافل از آنکه ادعای اصلاح طلبی در این رژیم بربرمنش وتاریک اندیش نا متعارف داشتن همچون جن وبسم الله یا کوسه وریش پهن می باشد .برای اینکه  نه بساط ادعای اصلاح طلبی وکار گزارانی بسته وکرکره ی آن پایین کشیده شد ، بلکه اکنون مصطفی تاج زاده و دوستان همفکرش در زندان می باشند و کرباسچی وحسین مرعشی دو مهره ی کارگزارن هم فراموش شده اند . مهمتر اینکه طرح های نیمه کاره یا به حال خود رها شده ی دولت ساده زیست عدالت محور وپاک ترین دولت تاریخ که  جانشین دولت های کارگزاران و سازندگی واصلاح طلب مدعی توسعه ی سیاسی  هم بالغ بر تعداد 50 هزار رسیده است"
سر انگشتی تعداد 100 سفر استانی رئیس جمهور که با هیأت همراه دولت  که بیش از 3 ماه می شود که با آب وتاب فراوان تبلیغاتی همراه بود و ادعا می شد که پاسدارا حمدی نژاد رجایی دوم  است که برای ایجاد پیوند  نا گسستنی با مردم از کاخ ریاست جمهوری بیرون می شود و دست به سفر  استانی می زند چون از جنس مردم می باشد . برای همین دست به این ابتکار بی نظیر تاریخی زده شده  است . البته ابتدا این سفر ها از مشهد یا زادگاه رهبر سید علی خامنه ای شروع شد که در دفاع آشکار از اهداف هسته ای و نوید  فعال شدن سانتریفیوژ ها بود .البته در بدو ورود رئیس جمهور به مشهد از سوی نیروی انتظامی وشهرداری مشهد یورش یا شبیخون شبانه به 1000 آلونک نشینان اطراف این شهر زده شد و آلونک ها بر سر آلونک نشینان آوار شد تا چهر ی شهر زیبا شود . اکنون وبرای اینکه ثابت شود زمین گرد است در صدمین سفر استانی رئیس جمهور به سفر مشهد وشهرهای اطراف آن ختم شده و برایش جشن صدمین سفر گرفته شده است . حال سئوال است که چرا  از سوی دولت بیلان داده نمی شود که اینگونه سفر های استانی تا کنون چه میزان هزینه در بر داشته است؟ به جز دفاع وتبلیغات گسترده از پروژه ی هسته ای واهداف آن که در الویت  این سفرهابود. تا جایی که مصوبه های شورای امنیت سازمان ملل به ریشخند گرفته می شد که ورق پاره های بی ارزشی بیش نیستند . همچنین  گزارش نشده است که چه نوع طرح هایی در این سفر های تصویب یا چه قول هایی به مردمان شهرهای استان ها داده شد ومقابل آن چگونه اقدام شده یا دستآورد آن چه بوده است؟ بهرحال اگر چه دولت بیلان عملکرد نداده است .ولی سرمقاله نویس از موضع انتقادی برگزاری جشن صدمین سفرهای استانی نمایشگاه های پر هزینه ی تشریفاتی ونمایشی بورواتیک دولتی در استان ها را این چنین بررسی وتحلیل کرده است :
"دولت صدمين سفر استاني خود را در مكاني جشن گرفته است كه نخستين آن را آغاز كرده بود؛ استان خراسان رضوي و شهر مقدس مشهد. رسيدن تعداد سفرهاي استاني دولت طي دو دوره تقريبا چهار ساله و در آستانه ورود به آخرين سال فعاليت دولت دهم به عدد 100، اين امكان را فراهم مي‌آورد تا با مقايسه‌اي بين آنچه طي اين سال‌ها و در اين سفرهاي بعضا پرحاشيه وعده انجامش داده شده و در نهايت انجام شده، عملكرد دولت را در سفرهاي استاني ارزيابي كنيم. موضوع انتقاد در نمايشگاه‌هاي برپا شده، بلايي است كه بروكراسي منحرف حاكم بر بدنه دستگاه‌هاي دولتي بر سر اهداف كلان دولت از برپايي اين قبيل نمايشگاه‌ها مي‌آورد و با كمال تأسف اين بار هم آورده استكافي است نگاهي گذرا بر آنچه در همين نمايشگاه مي‌گذرد، داشته باشيم؛ غرفه‌هايي با هزينه‌هاي نه چندان كم، حضور پر تعداد مسئولان پاسخگويي كه كمترين اطلاعي از آنچه بايد در اين قبيل نمايشگاه‌ها عرضه شود، ندارند و ريخت و پاشهاي كلاني كه در قالب چاپ بروشورهاي تبليغاتي، بنرها و كاتالوگ‌ها صورت مي‌گيرد، عمده‌ترين تصاويري است كه مي‌توان مشاهده كردتقريبا معدود موردي را مي‌توان سراغ گرفت كه مردم عادي و بدنه جامعه در نمايشگاه حضور يابند آن هم با هدف اطلاع و آگاهي از آنچه دولتشان در سفر به استانشان برايشان انجام داده است. عمده بازديد كنندگان را مديران لايه‌هاي مياني تشكيل مي‌دهند براي اطمينان از اينكه همه چيز سرجاي خودش قرار گرفته باشد تا زماني كه مديران ارشد سري به غرفه سازمان و اداره متبوعشان زدند، توبيخي در كار نباشددر اين ميان هم بگذريم از هزينه‌هاي هنگفتي كه بسياري از دستگاه‌ها از بيت المال پرداخت مي‌كنند براي سفر، بخوانيد مأموريت كاري معاونان و مديران و... به مركز استاني كه نمايشگاه در آن برپاست و هزينه‌هاي گزافي كه براي اسكان همين معاونان و مديران و.... در هتل‌هاي نه چندان ارزان قيمت از جيب بيت المال پرداخت مي‌شود. بهترين و گوياترين عرصه براي ارائه و معرفي دستاوردهاي سفرهاي استاني، اجرا و تكميل طرح‌هايي بود كه وعده انجامش در سفرهاي پيشين داده شده بود و متاسفانه بخش عمده‌اي از آنها يا اساسا آغاز نشده يا نيمه كاره به حال خود رها شده استمديران و مسئولان دولتي اما به جاي اينكه هم و غم خود را بر تكميل و پيگيري اين طرح‌ها متمركز كنند، به رقابتي بي‌اساس و پر هزينه در غرفه آرايي دستگاه متبوع خود در نمايشگاه دستاوردهاي سفرهاي استاني اختصاص داده‌اند تا نهايتا همان وعده‌ها را به جاي نمود عيني، بر روي كاتالوگها و بروشورها و تيزرهاي تبليغاتي چند ده ميليوني به مردم و بازديد كنندگان تحويل دهند. انبوهي از طرح‌هاي آغاز شده كه به علت نبود كار كارشناسي، بررسي توجيه اقتصادي و ارزيابي علمي، پس از مدتي رها شده اند، از جمله اين پيامدها است. در حوزه صنعتي تنها كافي است نگاهي به 8 طرح فولادي معروف وزارت صنايع و معادن سابق بيندازيم؛ طرح‌هايي كه بدون جانمايي درست و تنها با شعار اشتغالزايي و رشد متوازن در جريان همين سفرها، مصوب شدند و امروز پس از گذشت چند سال و چندين بار پاسكاري ميان دولت و بخش خصوصي به علت عدم توجيه اقتصادي تنها به تلي از سرمايه‌هاي عمومي يا همان درآمدهاي  نفتي تبديل گرديده كه بي‌خاصيت رها شده‌اندامروز وزارت صنعت، معدن و تجارت با افتخار از اختصاص 14 هزار ميليارد تومان اعتبار به 300 طرح نيمه تمام صنعتي سخن مي‌گويد امروز ممكن است مسئولان دولتي به انبوه نامه‌هاي مردمي به رئيس‌ جمهور اشاره و اين نامه‌ها را نشان موفقيت دولت در برقراري ارتباط با بدنه جامعه آن هم در اقصي نقاط كشور ارزيابي كنند اما بايد نيم نگاهي هم به محتواي اين نامه‌ها انداخت كه به شهادت خود اين مسئولان عمدتا حامي درخواست وام و تسهيلات بانكي يا حتي كمك‌هاي بلا عوض است. دولت اما در برابر اين حجم انبوه چه كرده يا چه مي‌ توانست بكند؟ به جز اينكه در دور نخست سفرها به شهادت نمايندگان مجلس، پول نقد ميان مردم توزيع مي‌كرد يا تسهيلات 500 هزار توماني اختصاص مي‌داد؟ آيا بهتر نبود به جاي توزيع اينگونه نقدينگي كه بيشتر به پرداخت اعانه شبيه بود و در دور بعدي سفرها هم متوقف شد، به بازتعريف ساز و كار ارائه خدمات درماني و تحصيلي و اشتغالزايي همت مي‌گمارد تا كرامت مردم عزيز كشورمان هم حفظ شود؟ آيا بهتر نبود به جاي تعريف طرح‌هاي نسنجيده اقتصادي كه از كمترين مطالعات كارشناسي نيز محروم بودند، اعتبارات، به تكميل آنچه در قالب برنامه‌هاي چهارم و پنجم پيش‌بيني شده بود اختصاص داده مي‌شد؟"
 در خاتمه اینکه  اکنون که بیلان عملکرد سفرهای استانی نزدیک 7 ساله ی دولت مدعی اصول گرا داده شده  فقط مختص این دولت نیست . زیراکه فراموش نشده است که پس از پیروزی مدعیان اصلاح طلبان  در 2 خرداد 76 که کمی خط قرمز سانسور ترسیم شده ی محور مطبوعات کمرنگ شد  و امکان افشاگری قطره چکانی ونقش عالی جنابان سیاه وخاکستری وسرخ پوش مطرح شد .  پیرامون نقد کردن عملکرد دولت کار گزاران رفسنجانی هم شروع شد  که گذشته از اینکه انتقاد می شد که در دوران سازندگی کار گزاران  برخی از طرح ها  چندین بار از سوی رفسنجانی یا کلنگ آنان بر زمین زده ی افتتاح می شد. مکمل آن  گزارش بازتاب داده شد که تعداد 10 هزار طرح های نیم تمام در دو دوره ی کارگزاران بر جای مانده است . حال بماند که دولت جانشین اصلاح طلب چون مدعی توسعه سیاسی به جای توسعه ی ا قتصادی بود . این یکی دولت هم گذشته از اینکه قتل های ز نجیره ای وبسته شدن بیش از تعداد 80 نشریات ومطبوعات در یک شب داشت که از سوی سعید مرتضوی انجام گردید .از سوی دیگر دادگاه شهرام جزایری موازی دادگاه غلامحسین کرباسچی شهردار تهران در زمان رفسنجانی هم در دوران خاتمی بر گزار شد. زیرا که هدف متهم کردن دفاترر ئیس جمهوری ومجلس ششم وبرخی از اعضای مجلس یا بازار مکاره ششم به دریافت رشوه  بود تا زیرآب ادعای کاذب اصلاح طلبی در رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی نا متعارف اصلاح وتغییر نا پذیر زده شود . به ویژه اینکه ادعای امثال مصطفی تاج زاده زندانی که معاون سیاسی وزیر کشور دولت خاتمی بود وبا سایر همفکران مدعی اصلاح طلبانش ادعا وتأکید می کردند که شرایط محال است که به قبل از دوم خرداد 67 باز گردد . غافل از آنکه ادعای اصلاح طلبی در این رژیم بربرمنش وتاریک اندیش نا متعارف داشتن همچون جن وبسم الله یا کوسه وریش پهن می باشد .برای اینکه  نه بساط ادعای اصلاح طلبی وکار گزارانی بسته وکرکره ی آن پایین کشیده شد ، بلکه اکنون مصطفی تاج زاده و دوستان همفکرش در زندان می باشند و کرباسچی وحسین مرعشی دو مهره ی کارگزارن هم فراموش شده اند . مهمتر اینکه طرح های نیمه کاره یا به حال خود رها شده ی دولت ساده زیست عدالت محور وپاک ترین دولت تاریخ که  جانشین دولت های کارگزاران و سازندگی واصلاح طلب مدعی توسعه ی سیاسی  هم بالغ بر تعداد 50 هزار رسیده است .
هوشنگ بهداد  شد
روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی  3 شنبه 26 اردیبهشت ماه سال 1391
 نمايشگاه خدمت و سؤال‌هاي بي‌جواب