نامه (گفت و شنود)
گفت: سربازجو نماینده پشم و ریش ، نقل قول کرده از یک قطب دارویش
نامه ای دریافت کرده بود از یک مرید ،چگونه ثروتمند شدن به وی دهد نوید؟
تا تواند داشته باشد عمر طولانی 120 سال ، پس از ترک خانه قطب بود توی این حال
ناگهان تصادف کرد،  منتقل شد به بیمارستان ،به پسرش گفت برو نزد قطب بگو این داستان
چرا نامه ی ارسالی را خواندی از آخر؟رقابت کردی با رهبر و حامیان کله خر
گفت: يكي از ضد انقلابيون فراري در وبلاگ شخصي خود نوشته است؛ ادعاي تقلب دروغ بود و تاسف خورده كه چرا با طناب پوسيده اصلاح طلبان وارد چاه شده است!
گفتم: اصلاح طلبان اين طناب پوسيده را از آمريكا گرفته بودند و چه مي دانستند كه پوسيده است!
گفت: نوشته است؛ به ما گفته بودند بر اثر ناآرامي هاي داخلي رژيم كوتاه مي آيد و انتخابات باطل مي شود و بعد با فشار قدرت هاي خارجي اصلاح طلبان سر كار مي آيند ولي همه اينها خواب و خيال بود!
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: در وبلاگ نوشته؛ احساس مي كنم آن طناب پوسيده دور گردنمان پيچيده و دارد خفه مان مي كند!
گفتم: مريد ساده لوح يكي از قطب هاي دراويش نامه اي به او نوشته و از وي خواسته بود؛ ابتدا صاحب يك ماشين بشود، بعد خانه بخرد، بعد پول و ثروت فراوان به دست آورد و بعد از 120 سال بميرد. اما وقتي از خانه قطب خارج شد، تصادف كرد و در حالي كه او را با حال نزار به بيمارستان منتقل مي كردند به پسرش گفت؛ برو به قطب بگو؛ چرا نامه را از آخر مي خواني؟!
گفت: مترسک منفور سربازجو ،  عادت داره جلش را به پوشه پشت رو
دوباره این سربازجوی بد نام پر رو ، یقه رقیب گرفته ازپشت وهم روبرو
گفتم : چگونه سربازجوی بی آبرو؟ باز چشم کور کرده جای زیر ابرو
گفت : سربازجوی و یروس هر خانه ،در داخل وبرون هست دنبال بهانه
تا داشته باشد سوژه و ترفند ، تواندبه ریش خود و رهبر زندگند
تا  علیه ی رقیب سر دهد صدا ، هر جوری شده وی  دهد ندا
از موضع وارونه گویی و طلبکار ، مدعی شود این جنایتکار
در 22 خرداد تقلبی نبود درکار ، بنابراین این ادعا می شود انکار
گفتم : اگر چنانچه تقلب نشده بود؟ با کودتا  رقباحذف نشدند تا محمود
تا با حمایت پاسداران و  هم رهبر ،  رئیس جمهور شود تا رهبربره سرمنبر
از شکست رقبا و پیروزی محمود دهد خبر ،  سپس درسنگر منقل بشه دمر
چرا مردم معترض توخیابان شدند سرازیر؟ فریاد مرگ دیکتاتور دادند تا آن کشندبرزیر
گفت: سربازجو نماینده پشم و ریش ، نقل قول کرده از یک قطب دارویش
نامه ای دریافت کرده بود از یک مرید ،چگونه ثروتمند شدن به وی دهد نوید؟
تا تواند داشته باشد عمر طولانی 120 سال ، پس از ترک خانه قطب بود توی این حال
ناگهان تصادف کرد،  منتقل شد به بیمارستان ،به پسرش گفت برو نزد قطب بگو این داستان
چرا نامه ی ارسالی را خواندی از آخر؟رقابت کردی با رهبر و حامیان کله خر