دو شيفته ! (گفت و شنود)
گفتم : چرا سربازجو با دریدگی وکلاشی؟هوار زده به کاهدان زده این دزد ناشی
گفت : میگه  داره  یه خاطره یادگاری ،   از آن روزی که رفته بودخواستگاری
ازش  کرده بودند سئوال چکاره ای؟  گفته بود صبح ها هستم بیکاره ای
پرسیدند بعداز ظهرها می کنی چکار؟  گفته بعداز ظهر ها می گردم دنبال کار
گفت: يكي از كاربران سايت ضد انقلابي بالاترين خطاب به دوستان اپوزيسيون خود نوشته است؛ بايد باور كنيم كه رژيم براي مخالفت ما تره هم خرد نمي كند.
گفتم: خوب فهميده، اما يك كمي دير متوجه شده.
گفت: نوشته است؛ در حالي كه رژيم يك تنه با آمريكا و اسرائيل و اتحاديه اروپا و سران كشورهاي عربي منطقه درگير است، ديگر دليلي ندارد كه ما را هم به حساب بياورد. مگر از دست ما چه كاري برمي آيد؟!
گفتم: يارو رفته بود خواستگاري، ازش پرسيدند چه كاره اي؟ گفت؛ صبح ها بيكارم، پرسيدند خب! بعدازظهرها چيكار مي كني؟ گفت؛ دنبال كار مي گردم!
گفت : سربازجو زیادی خورده جو ، روش آب خورده مست کرده خود داده لو
گفتم : چگونه سربازجوی نادان؟ این شکنجه گر  بدنام زندان
مگر چه گفته این کلاش؟تا ماهیت پلیدش شده فاش
گفت : سربازجوی زندان اوین ،لو داده فعال است در بالاترین
در آنچا می کنه  چرند گویی ، تا با نقل کردنش کنه پرگویی
یعنی محورش مانور میده وتحلیل ، رژیم درگیره با آمریکا واروپا واسراییل
بالاخره نتیجه  میگیره این زنگی مست ،معلومه برابر اپوزیسیون داره بالادست
گفتم : چرا سربازجو با دریدگی وکلاشی؟هوار زده به کاهدان زده این دزد ناشی
گفت : میگه  داره یه خاطره یادگاری ،   از آن روزی که رفته بودخواستگاری
ازش  کرده بودند سئوال چکاره ای؟  گفته بود صبح ها هستم بیکاره ای
پرسیدند بعداز ظهرها می کنی چکار؟  گفته بعداز ظهر ها می گردم دنبال کار