تبلیغ چلو کباب بختياري در افطاری
دولت و منع مرغ یا مکروه بودن خوردنش ! 12 مرداد 91
سئوال است اکنون باید یقه چه کس
یا مرجعی را گرفت؟ باید رفت سراغ مرغ یا
مر غداری. یا نه اینکه باید گلوی ِ صاحب رستوران وآشپز را دو دستی گرفت که چرا مرغ وجوجه کباب می پزند
وتبلیغ هم می کنند؟ یا اینکه باید یقه ی
آخوند هفت خط پالان ساییده وارد کننده شکر مکارم شیرازی را گرفت که چرا دروغین فتوا داده که مرغ نمی خورد وتحریم می کند و بقیه هم اینکار را بکنند؟یا باید یقه شیخ گردن کلفت زن ستیز علم الهدا امام
جمعه مشهد را گرفت که چرا فتوا داده است
که مردم اشکنه وپیاز به جای مرغ مصرف
کنند؟یاانه اینکه باید یقه یا ریش آخوند عبادی امام جمعه ی خرم آباد چسبیده شود که
چرا فتوای تناقض آمیز داده وگوشت مرغ وخوردنش را مکروه اعلام کرده است؟ البته وقتی
33 سال دین ابزار قدرت وثروت وجنگ افروزی وعوامفریب یو غارتگری شده باشد .اوضاع
بهتر از این نمی تواند باشد؟
مردمسالاری
: دو روز بعد از آنکه نمايندگان مجلس در نشست موسوم به «تعامل دولت و مجلس »
در نهاد رياست جمهوري شرکت کردند و در آنجا افطاري، چلو کباب بختياري (مخلوطی از
گوشت بره و جوجه با برنج ایرانی ) خوردند و حتي بنا به نوشته سايتهاي مختلف، زماني
که نمايندگان مشاهده کردند که شام بختياري است، با مزاح و با اشاره به گراني مرغ
گفتند که «مرغ اينجا هم پيدا ميشود»، روز گذشته مرتضي آقا تهراني، دبيرکل جبهه
پايداري، معلم اخلاق دولت و از شاگردان برجسته آيت الله مصباح که همچنان ميتوان
او را در زمره حاميان دولت احمدي نژاد به شمار آورد،اعلام کرد: اگر الان به هر
دليل تحريم پيش آمده، يا با بيتدبيري يا اشتباه دولت و مجلس، مرغ در بازار نيست،
ملت به دشمن علامت منفي نشان ندهند. اگر يك هفته مرغ نخوريم زمين به آسمان نميآيد.
غذاي اصلي ما هم نان يا برنج است و ميتوانيم غذاي ديگري بخوريم تا موضوع حل شود و
حل هم خواهد شد.البته واضح و مبرهن است که اين
توصيههاي حکيمانه برادر آقا تهراني، براي مردم عزيز است والادولتمردان و همکاران
وي که دو روز پيش مرغ خورده بودندو آسمان هم به زمين نيامده بود! يعني در واقع چه
مسئولان هر روز مرغ و گوشت بخورند و چه مردم يک هفته مرغ و گوشت نخورند، در هر دو
حالت آسمان به زمين نميآيد و چه چيزي بهتر از اين! آفرين به اين معلم اخلاق!اما
خوب بود آقا تهراني صبر ميکرد يک هفته از تناول بختياري توسط دولتمردان و
نمايندگان مجلس در ميهماني شان ميگذشت و از اين حرفها ميزد تا لااقل مصداق رطب
خورده و منع رطب نشوند.اين برادر البته حرفهاي مهم
ديگري هم زده اند. مثلا در بخش ديگري از همين سخنان مهم و رطب خورده گونه، گفته :«
دولت ميتواند براي مبارزه با بيحجابي، كساني كه در مجموعه دولت كار ميكنند و
نانخورهاي خود را كنترل كند».اين سخن کاملا درست و منطقي است ولي نميشد اين
برادر، اين توصيه را در مورد «خوردن مرغ» هم به کار ميبرد و مثلا ميگفت:« دولت
ميتواند براي مبارزه با گراني مرغ، ميهمانيهايي كه در مجموعه دولت برگزار ميكنند
و نانخورهاي خود را كنترل كند»؟! چرا در اينجا که نانخورها، نماينده مجلس هستند
از اين توصيهها نميشود و توصيهها تغيير ميکند؟!...اين چيزي است که ما که معلم
اخلاق نيستيم از آن سر درنميآوريم و معلمهاي اخلاق فقط از فلسفه آن سر در ميآورند!