روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه  24 مرداد ماه سال 1391
نقد وبررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی جمهوری "  با اصحاب سفره‌هاي رنگارنگ "
"اينجانب دكتر..... پزشك عمومي متولد 1325.... با افتخار حضور 180 روزه در جبهه‌هاي جنگ تحميلي در سال 1385 از سازمان خدمات درماني تهران با حقوق 000/400 تومان بازنشسته شدم كه اكنون به 000/860 تومان ترميم شده است. مطب و درآمد ديگري ندارم. مسئوليت تأمين معاش و حق و حقوق بنده به عنوان يك شهروند پزشك (با بالاترين مدرك - دكترا - در اجتماع كه فقط اسم دهان پركن آن براي من مانده و با 30 سال خدمت صادقانه براي مردم عزيز اين مرز و بوم) به عهده كيست؟ البته وجدانم راحت است. ولي آيا به نظر مي‌رسد كه با اين حرف‌ها مي‌شود شكم 6 سر عائله كه اكنون به 10 نفر افزايش يافته‌اند (با عروس و داماد و نوه) را سير كرد؟ و يا از عهده مخارج كمرشكن تورم‌زاي رو به انفجار مانند شهريه دانشگاه آزاد اسلامي و غيره برآمد؟ هر چه پس‌انداز از قبل داشتم خرج جهيزيه دو دخترم و عروسي پسرم كردم، حتي ماشيني كه با ليزينگ اداره خريده بودم فروختم... خواستم درد دلي كرده باشم و حقايق تلخي را كه دامن‌گير همكاران بخصوص پزشكان عمومي، بازنشسته است كه تعدادشان هم كم نيست را بازگو نمايم"

گرچه زمان زیادی از قول خمینی شیاد سپری شده است که قول حکومت مستضعفان وپا برهنگان داده بود و اقتصاد را  به خر حواله داد و از معنویت به جای مادیگرایی گفت . اما هنوز زمان زیادی از نمایش فرمایش دادگاه متهمان 3 هزار میلیارد تومان بانکی نگذشته است .چونکه 4 حکم اعدام که برای 4 متهم این  اختلاس صادر شده اجرا نشده است .موازی آن فراموش نشده است که چگونه محمد رضا رحیمی  که معاون اول رییس جمهور است . البته پرونده گشوده  شده اختلاس میلیارد ها تومانی دارد . ولی وی گفت که دکترهایی هستند که قانع به در آمد ماهیانه 200 میلیون تومانی نیستند . در صورتی که وقتی رهبر در دفاع  از اهداف نظامی هسته ای مدعی شده است که تحریم ها ربطی به تورم وگرانی ندارد . اما اکنون بخش هایی  از نامه یک پزشک با مدرک دکترا و 30 سال سابقه کار و بازنشسته  با سابقه ی حضور در جبهه ی جنگ خانمان بر اندازانه ی ایران و عراق دارد در این سرمقاله  بازتاب داده  شده است  که چنین است "اينجانب دكتر..... پزشك عمومي متولد 1325.... با افتخار حضور 180 روزه در جبهه‌هاي جنگ تحميلي در سال 1385 از سازمان خدمات درماني تهران با حقوق 000/400 تومان بازنشسته شدم كه اكنون به 000/860 تومان ترميم شده است. مطب و درآمد ديگري ندارم. مسئوليت تأمين معاش و حق و حقوق بنده به عنوان يك شهروند پزشك (با بالاترين مدرك - دكترا - در اجتماع كه فقط اسم دهان پركن آن براي من مانده و با 30 سال خدمت صادقانه براي مردم عزيز اين مرز و بوم) به عهده كيست؟ البته وجدانم راحت است. ولي آيا به نظر مي‌رسد كه با اين حرف‌ها مي‌شود شكم 6 سر عائله كه اكنون به 10 نفر افزايش يافته‌اند (با عروس و داماد و نوه) را سير كرد؟ و يا از عهده مخارج كمرشكن تورم‌زاي رو به انفجار مانند شهريه دانشگاه آزاد اسلامي و غيره برآمد؟ هر چه پس‌انداز از قبل داشتم خرج جهيزيه دو دخترم و عروسي پسرم كردم، حتي ماشيني كه با ليزينگ اداره خريده بودم فروختم... خواستم درد دلي كرده باشم و حقايق تلخي را كه دامن‌گير همكاران بخصوص پزشكان عمومي، بازنشسته است كه تعدادشان هم كم نيست را بازگو نمايم" آنگاه سرمقاله نویس در ادامه ی این نامه   سئوالات همراه با رهنمود هایی  پیشنهاد داده است که هم جنبه ی مقایسه ای با سفره های ر نگین در ماه رمضان دارد .هم انتقادی می باشد . مثلاً گفته است رقمی که دکتر باز نشسته دریافت می کند رقم تعیین شده نرخ دستمزد زیر خط فقرا قتصادی است با توجه به اینکه رشد تورم وگرانی همچنان ادامه دارد معلوم است که پیوسته  از قدرت خرید کاسته می شود . بهر حال درپایان سر مقاله نویس خطاب به مسئولان و دارندگان سفره های رنگین این چنین سئوال کرده است . اكنون سئوال اساسي اينست كه اصحاب اين سفره‌هاي رنگارنگ آيا براي حل مشكل آن پزشك بازنشسته و امثال او كه بسيارند، كاري خواهند كرد؟ مشخص است که جواب منفی است. زیرا که با بودن این رژیم ضد بشری عوامفریب وتبعیض آمیز تغییر ناپذیر و33 سال آزمون پس داده امکان پذیر نیست جواب سئوال مثبت باشد .چون گفته می شود آزموده را آزمودن خطاست:
ماه مبارك رمضان در حال سپري شدن است و در حالي كه برگزاري مهماني‌هاي بزرگ و مكرر با سفره‌هاي رنگارنگ ادامه دارد، نامه يك پزشك بازنشسته كه از كمبود حقوق بازنشستگي و سنگيني مخارج شاكي است، روي ميز كار بعضي از مسئولين و بعضي از مديران روزنامه‌ها خودنمائي مي‌كند"اينجانب دكتر..... پزشك عمومي متولد 1325.... با افتخار حضور 180 روزه در جبهه‌هاي جنگ تحميلي در سال 1385 از سازمان خدمات درماني تهران با حقوق 000/400 تومان بازنشسته شدم كه اكنون به 000/860 تومان ترميم شده است. مطب و درآمد ديگري ندارم. مسئوليت تأمين معاش و حق و حقوق بنده به عنوان يك شهروند پزشك (با بالاترين مدرك - دكترا - در اجتماع كه فقط اسم دهان پركن آن براي من مانده و با 30 سال خدمت صادقانه براي مردم عزيز اين مرز و بوم) به عهده كيست؟ البته وجدانم راحت است ولي آيا به نظر مي‌رسد كه با اين حرف‌ها مي‌شود شكم 6 سر عائله كه اكنون به 10 نفر افزايش يافته‌اند (با عروس و داماد و نوه) را سير كرد؟ و يا از عهده مخارج كمرشكن تورم‌زاي رو به انفجار مانند شهريه دانشگاه آزاد اسلامي و غيره برآمد؟ هر چه پس‌انداز از قبل داشتم خرج جهيزيه دو دخترم و عروسي پسرم كردم، حتي ماشيني كه با ليزينگ اداره خريده بودم فروختم... خواستم درد دلي كرده باشم و حقايق تلخي را كه دامن‌گير همكاران بخصوص پزشكان عمومي، بازنشسته است كه تعدادشان هم كم نيست را بازگو نمايم..." اول آنكه گلايه اين پزشك از كمبود حقوق بازنشستگي با توجه به سنگيني مخارج زندگي، كاملاً وارد و درست است. مبلغي كه فيش حقوقي اين پزشك بازنشسته نشان مي‌دهد رقمي است كه مسئولان و صاحب‌نظران اقثصادي كشورمان به عنوان خط فقر براي يك خانواده كوچك بين سه تا چهار نفره اعلام كرده‌اند. با اين حقوق، يك خانواده با ويژگي‌هائي كه اين پزشك در نامه خود يادآور شده چه مي‌تواند بكند؟ نكته دوم آنكه حتي اگر مسئول يك خانواده با چنين درآمد كمي با اعمال مديريت دقيق و نهايت قناعت و در پيش گرفتن روشي زاهدانه بخواهد زندگي كند، نوسانات موجود در قيمت‌ها مانع موفقيت او مي‌شود. عدم ثبات قيمت‌ها و رشد روزافزون هزينه‌ها اعم از نرخ كالاها و دستمزد خدمات، به هيچكس اجازه نمي‌دهد براي زندگي خود برنامه‌اي داشته باشد و بتواند براساس محاسبات به پيش برود. مشاهده پيرمردان و پيرزناني كه در مغازه‌ها و بازارهاي ميوه بارها قيمت‌ها را مي‌پرسند يا برچسب‌ها را نگاه مي‌كنند و سرانجام دست خالي برمي‌گردند و يا در اثر اجبار به خريدن بي‌كيفيت‌ترين اجناس و يا كمترين مقدار آن رضايت مي‌دهند، هر انسان با وجداني را آزار مي‌دهد. واقعاً جاي مسئولاني كه نفسشان از جاي گرمي در ميآيد و در اظهاراتشان از بي‌مشكل بودن مردم سخن مي‌گويند و كساني كه از واقعيت‌هاي تلخ زندگي مردم مي‌گويند و مي‌نويسند را به سياه‌نمائي متهم مي‌كنند، در اين مغازه‌ها و بازارهاي ميوه خالي است. آنها در اين متهم ساختن‌ها شايد تقصيري نداشته باشند، زيرا خود در ميان مردم حضور ندارند و به گزارش‌هاي اطرافياني كه نميخواهند خاطر مباركشان مكدر شود اكتفا مي‌كنند. ايكاش كليه مسئولان همچون عموم مردم با واقعيت‌هاي روزمره زندگي سر و كار داشتند و مستقيماً در جريان قيمت‌ها قرار مي‌گرفتند تا اگر به هر دليل براي حل مشكلات، كاري از دستشان بر نميآيد، لااقل با اين خوش خيالي اظهارنظر نمي‌كردندآنچه ميخواهيم مورد تأكيد قرار دهيم اينست كه تا ديرتر نشده از تجربه‌هاي مديريتي گذشته بايد استفاده شود و با جلوگيري از ادامه روش‌هاي غلط و شكست خورده، اوضاع به حالت عادي برگردد. اين، كاري است شدني همانگونه كه در دوران دفاع مقدس بدون آنكه ذره‌اي از آرمان‌هايمان كوتاه بيائيم انجام شد و در طول دهه‌هاي گذشته نيز عليرغم انواع فشارهاي سياسي و تحريم‌هاي اقتصادي توانستيم بر مشكلات غلبه كنيم. مردم نيز اگر شاهد عدالت و صداقت و كفايت باشند، با تمام وجود همراهي مي‌كنند و مسئولان را تنها نمي‌گذارندنكته چهارم آنكه مسئولان فقط توصيه به صرفه‌جوئي نكنند بلكه خودشان نيز در هزينه كردن بيت‌المال صرفه‌جوئي نمايند. تعداد سفره‌هاي چند ده نفره و چند صد نفره‌اي كه در همين ماه مبارك رمضان در ادارات دولتي و با هزينه بيت‌المال گسترده شده را خدا ميداند كه چقدر زياد بوده. پيدا كردن رقم هزينه‌هاي اين سفره‌ها براي مسئولان آسان است. محتواي سفره‌ها را هم ميدانيم كه در شرايط حاد گراني مرغ و گوشت و ميوه، پر از همين اقلام و بسيار رنگارنگ و خوش عطر و بو بودند. آنچه رنج‌آور است اينكه دعوت شدگان به اين مهماني‌ها بدون استثنا كساني بودند كه شكم‌هايشان سير، جيب‌هايشان پر و چشم‌هايشان با اين سفره‌هاي رنگارنگ آشنا بود. محرومان در كنار اين سفره‌ها جائي نداشتند، درست برخلاف سيره اميرالمؤمنين عليه‌السلام كه در اين ماه براي حضرتش عزاداري كرديم اما در رسيدگي به محرومان و سير كردن شكم يتيمان از او پيروي نكرديم. شايد كثرت اشتغال به اختلافات و نقشه‌كشيدن‌ها براي انتخابات رياست جمهوري آينده مجال و فرصتي براي چنين كارهائي باقي نگذاشته باشد و خدا نكند مزه قدرت، ذائقه‌ها را چنان تغيير داده باشد كه ديگر انديشيدن به راه و روش مولا در فرهنگ صاحبان قدرت، محلي از اعراب نداشته باشداكنون سئوال اساسي اينست كه اصحاب اين سفره‌هاي رنگارنگ آيا براي حل مشكل آن پزشك بازنشسته و امثال او كه بسيارند، كاري خواهند كرد؟ "
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه  24 مرداد ماه سال 1391
با اصحاب سفره‌هاي رنگارنگ