روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 25 آذر ماه سال 1391
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهوری
" اگر آژانس مستقل باشد"
"سرمقاله نویس در دفاع از اهداف پروژه هسته ای وانتقاد به آماتو که تأکید بر بازدید از سایت پارچین می کند .پس ادعای علی اصغر سلطانیه سفیر
ونماینده رژیم فاشیستی مذهبی در مذاکره با هیأت ا عزامی آژانس بین المللی انژی
اتمی به تهران را زیر سئوال برده است که ادعا نموده این مذاکره سازنده بوده است .زیرا که روند مذاکرات پیشرفت داشته است . بنابراین برای زدن زیرآب این
ادعا سرمقاله نویس گفته است با جرأت و قاطعيت بايد گفت كه آژانس بينالمللي
انرژي اتمي هرگز رويكردي مستقل نسبت به فعاليتهاي هستهاي رژیم فاشیستی مذهبی ايران نداشته است . چون
همواره زیر مستقيم آمريكا بوده و رفتار كرده است . برای
اینکه دو مدير كل اخير اين سازمان همواره
در جهت سياستها و خواستههاي آمريكا عمل كرده و پيوسته با مسأله هستهاي رژیم
بربرمنش عوامفریب و وارونه گوی ايران بازي كرده و به عنوان نماينده آمريكا با حاکمان ايران دست و پنجه نرم نمودهاند. بنابراین سرمقاله نویس از موضع ضد آمریکایی
آژانس بین المللی انرژی اتمی متهم کرده
است که به جای اینکه کمک با اعضایش کند واز منافع جمعی دفاع نماید فقط فرمان
وخواست ومنافع آمریکا را دنبال کرده است"
سرمقاله نویس در دفاع از اهداف پروژه هسته ای وانتقاد به آماتو که تأکید بر بازدید از سایت پارچین می کند .پس ادعای علی اصغر سلطانیه سفیر
ونماینده رژیم فاشیستی مذهبی در مذاکره با هیأت ا عزامی آژانس بین المللی انژی
اتمی به تهران را زیر سئوال برده است که ادعا نموده این مذاکره سازنده بوده است .زیرا که روند مذاکرات پیشرفت داشته است . بنابراین برای زدن زیرآب این
ادعا سرمقاله نویس گفته است با جرأت و قاطعيت بايد گفت كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي
هرگز رويكردي مستقل نسبت به فعاليتهاي هستهاي رژیم فاشیستی مذهبی ايران نداشته است . چون
همواره زیر مستقيم آمريكا بوده و رفتار كرده است . برای
اینکه دو مدير كل اخير اين سازمان همواره
در جهت سياستها و خواستههاي آمريكا عمل كرده و پيوسته با مسأله هستهاي رژیم
بربرمنش عوامفریب و وارونه گوی ايران بازي كرده و به عنوان نماينده آمريكا با حاکمان ايران دست و پنجه نرم نمودهاند. بنابراین سرمقاله نویس از موضع ضد آمریکایی
آژانس بین المللی انرژی اتمی متهم کرده
است که به جای اینکه کمک با اعضایش کند واز منافع جمعی دفاع نماید فقط فرمان
وخواست ومنافع آمریکا را دنبال کرده است . همچنین سرمقاله نویس بدون آنکه توضیح
دهد که دلیل کشدار شدن بیش از 10 سال مذاکرات هسته ای با آژانس اتمی و گروه 5+1 ناشی از چیست؟
همچنین وقتی که هوار زده می شودکه آژانس اتمی آلت دست آمریکا می باشد که سر ستیز
با رژیم فاشیستی مذهبی دارد . زیرا که خمینی شیاد گفته بود آمریکا ام الفساد قرن
است و ایجاد رابطه با آمریکا همچون رابطه گرگ ومیش می باشد . مشخص نیست بر خلاف
بکرات تهدید به خروج از عضویت آژانس بین المللی انرژی اتمی شده است .ولی چرا
همچنان بازی سیاست با دست پس زدن وبا پا
پیش کشیدن دنبال شده است تا همچون گذشته
سیاست وقت کشی لو رفته دنبال شود تا در
خلال این بازی فرصت دست یابی به سلاح هسته ای میسر گردد . پس در راستای این سیاست
می باشد که سرمقاله نویس در پاسخ به خوش بینی صوری علی اصغر سلطانیه گفته است اينكه گفته شود طرفين در مذاكرات روز پنجشنبه
توافق كردند دور بعدي مذاكرات را در 27 دي در تهران برگزار كنند، به خودي خود نميتواند
دليلي بر توافق كلي براي حل و فصل مسائل اختلافي ايران و آژانس باشد، چرا كه پيش
از اين نيز مذاكراتي از اين دست، در دورهاي بعدي به دليل عدم حسن نيت آژانس و
تحريكات آمريكا و هم پيمانانش بينتيجه پايان يافت. بهرحال
سرمقاله نویس همچون همتایش پاسدار
شریعتمداری در دروغ نامه ی کیهان تأکید کرده است که بازدید از پارچین خارج ازو
ظایف آژانس بین المللی انرژی اتمی
است و در ادامه افزوده براساس همين سابقه منفي از آژانس است که اين نگراني وجود داشته است كه اطلاعات مربوط به فعاليت سايت نظامي پارچين
كه كاملاً غيرمرتبط با فعاليتهاي هستهاي است، از سوي آژانس محرمانه باقي نماند و
مانند بسياري ديگر از موارد مشابه، از دبيرخانه اين نهاد به مأموران اطلاعاتي
كشورهاي بيگانه و حتي رسانههاي غربي درز پيدا كرد و اين موضوعي است كه هنوز هم
مسئولان آژانس نتوانستهاند پاسخ قانع كنندهاي در اين زمينه ارائه دهند. جالب اینکه
برای رفع ابهام مبنی بر اینکه
اقداماتی که در سایت نظامی پارچین
هدف نظامی هسته ای دنبال نمی شود که
مدیر کل آژانس تأکید بر باز دید از این سایت پارچین می کند .ولی
سرمقاله نویس مدعی است این اصرار برای
بازدید از این سایت پارچین در راستای هدف
جاسوسیی است . پس دستور داده آژانس براساس آنچه در اساسنامه اين نهاد آمده،
با نگاهي كاملاً فني به فعاليتهاي هستهاي پا بگذارد و از اينكه به عنوان
"جاسوس" مورد استفاده قرار گيرد به شدت پرهيز كند. زیرا که تأکید بر باز
دید از تأسيسات پارچين، صرفاً بهانهاي براي زياده خواهيها و ادامه دشمنيهاي
آمريكا با ملت ايران است . چونکه اگر به
فرض اينكه ايران، مقر آژانس را از وين به پارچين منتقل كند و شخص آقاي آمانو نيز
در اين مكان ساكن شود تا هر وقت هوس كرد از هر نقطه پارچين بازديد نمايد، چه بسا
موضوع جديدي براي جنجال آفريني عليه ايران ايجاد شود. حال بماند که سرمقاله نویس
همچون رهبر و سایر مسئولان که نماینده مردم ایران می شوند و ادعا می کنند که ملت
ایران مدافع پروژ ه ی هسته ای واهداف آن می باشند هرگزبه خود زحمت نمی دهند تا
بگویند کجا نظر سنجی آزاد شده که ملت ایران چنین نظری داده وحق وکالت به اینان داده تا از اهداف نظامی هسته ای دفاع
کنند:
"اگر بتوان اظهارات علي اصغر سلطانيه، سفير و نماينده ايران در مذاكره با هيات اعزامي آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تهران را كه مذاكرات يك روزه با آژانس را سازنده و مثبت توصيف كرده، واقعي و دور از تعارفات ديپلماتيك ارزيابي نمود و توافقات به دست آمده را به معناي پيشرفت خوب در روند مذاكرات توصيف كرد، بايد ديد كه گفتگوهاي روز پنجشنبه در تهران، چه دستور كاري را دنبال ميكرده است و اصولاً ماهيت و رويكرد آژانس در دستيابي به توافق و حل و فصل موضوع هستهاي ايران تا چه اندازه مستقل، كارشناسانه و دور از برخوردهاي سياسي است. با جرأت و قاطعيت بايد گفت كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي هرگز رويكردي مستقل نسبت به فعاليتهاي هستهاي ايران نداشته و همواره تحت تأثير مستقيم آمريكا رفتار كرده است. دو مدير كل اخير اين سازمان همواره در جهت سياستها و خواستههاي آمريكا عمل كرده و به جاي تلاش براي انجام وظايف قانوني و حل و فصل مشكلات، پيوسته با مسأله هستهاي ايران بازي كرده و به عنوان نماينده آمريكا با جمهوري اسلامي ايران دست و پنجه نرم نمودهاند. آژانس بينالمللي انرژي اتمي به ادعاي خويش همواره به دنبال آن بوده كه ايران به تكاليف و تعهدات بينالمللي خود عمل كند درحالي كه هيچگاه به اين مسأله توجه نداشته كه آيا خود به وظايف خويش در برابر حقوق قانوني ايران توجه نموده و تا چه حد به آن عمل كرده است؟ آژانس وظيفه دارد ايران و كليه كشورهاي عضو "ان. پي. تي" را در دستيابي به انرژي صلح آميز هستهاي ياري كند ولي متأسفانه تاكنون نه تنها هيچ گامي در اين راه برنداشته بلكه مزاحمتهاي زيادي در مسير فعاليتهاي قانوني جمهوري اسلامي ايران پديد آورده است. عملكرد آژانس در قبال حقوق قانوني آن دسته از اعضاء كه حاضر نيستند در برابر اراده قدرتهاي سلطه گر خاضع و تسليم شوند نشان داده است اين نهاد بينالمللي كه بايد براساس منافع و مصالح كليه اعضا گام بردارد، تنها در مسير منافع قدرتهاي بزرگ غربي عمل ميكند.. "تا وقتي كه رويكرد آمريكا نسبت به جمهوري اسلامي ايران، موضعي خصمانه است، نميتوان اميدي به بهبود موضع آژانس در موضوع پرونده هستهاي ايران داشت و اصولاً نوع نگاه آژانس و بهانه جوييهاي آن نسبت به ايران، تابعي از رويكرد واشنگتن در قبال تهران است. حتي ديپلماتهاي شاغل در اين نهاد به اصطلاح بينالمللي به صراحت اعلام ميدارند كه تحريكات آمريكا، شاخص و راهنماي عمل مدير كل آژانس بوده و براساس همين دستورالعملهاي پشت پرده است كه موضوع مطالعات ادعايي كه مسأله آن در زمان مديريت البرادعي تقريباً مختومه شده بود، از سوي دبيركل جديد سازمان به نيابت از غربيها زنده ميشود.
البرادعي مدير كل سابق آژانس در خاطرات خود فاش ميكند كه چگونه از سوي آمريكاييها و برخي ديگر از كشورهاي غربي تحت فشار بوده تا در مورد ايران گزارشهاي تندتري تهيه و منتشر كند. البرادعي در خاطرات خود مدعي شده كه زير بار فشارها نرفته و در برابر آنها ايستادگي كرده كه بررسي عملكرد او و آمانو چيزي خلاف اين ادعا را نشان ميدهد. - اينكه گفته شود طرفين در مذاكرات روز پنجشنبه توافق كردند دور بعدي مذاكرات را در 27 دي در تهران برگزار كنند، به خودي خود نميتواند دليلي بر توافق كلي براي حل و فصل مسائل اختلافي ايران و آژانس باشد، چرا كه پيش از اين نيز مذاكراتي از اين دست، در دورهاي بعدي به دليل عدم حسن نيت آژانس و تحريكات آمريكا و هم پيمانانش بينتيجه پايان يافت. منابع مطلع، سفر پنجشنبه معاون مدير كل آژانس به تهران و گفتگوهاي وي را براي دور جديد مذاكرات، حول سه موضوع تعيين چارچوب براي مداليته، درخواست آژانس براي بازديد از پارچين و نيز انتظار ايران براي رويت اسناد ادعايي مورد استناد اين نهاد ميدانند. پرواضح است كه آژانس از سالها قبل براساس تحريكات سياسي و امور غيرفني و خارج از موضوع از جمله بازرسي تأسيسات غيرهستهاي كه از شمول بازرسيهاي آژانس خارج است، خواستار گنجاندن موضوع بازرسي از سايت نظامي پارچين در مداليته است كه پيش از اين نيز دوبار در سالهاي 83 و 84 با حسن نيت مضاعف ايران اجازه بازديد از پارچين به بازرسان آژانس داده شده ولي اكنون بار ديگر و پس از همكاريهاي برخي عوامل آژانس و درز پيدا كردن اطلاعات در جهت ترور دانشمندان هستهاي كشورمان، درخواست بازديد از اين سايت نظامي بسيار حساسيتبرانگيز شده است. ايران براساس همين سابقه منفي از آژانس، اين نگراني را داشته كه اطلاعات مربوط به فعاليت سايت نظامي پارچين كه كاملاً غيرمرتبط با فعاليتهاي هستهاي است، از سوي آژانس محرمانه باقي نماند و مانند بسياري ديگر از موارد مشابه، از دبيرخانه اين نهاد به مأموران اطلاعاتي كشورهاي بيگانه و حتي رسانههاي غربي درز پيدا كند و اين موضوعي است كه هنوز هم مسئولان آژانس نتوانستهاند پاسخ قانع كنندهاي در اين زمينه ارائه دهند. اين مشكل تنها درصورتي قابل حل است كه آژانس براساس آنچه در اساسنامه اين نهاد آمده، با نگاهي كاملاً فني به فعاليتهاي هستهاي پا بگذارد و از اينكه به عنوان "جاسوس" مورد استفاده قرار گيرد به شدت پرهيز كند. طبعاً در شرايطي كه ايران همواره بر همكاريهاي هستهاي با آژانس بينالمللي انرژي اتمي براساس "ان. پي. تي" تاكيد داشته و حتي فراتر از تعهدات قانوني اجازه بازرسي به بازرسان آژانس داده، انتظار ندارد كه گزارشهاي مدير كل آژانس همچنان بر انتظارات خارج از تعهد ايران اصرار كند و خود را در اين زمينه صاحب حق بداند. آژانس بيش و پيش از همه به اين نكته واقف است كه براساس معاهده "ان. پي. تي"، بازرسان تنها مجاز به بازديد و بازرسي از تاسيسات هستهاي هستند و اين نهاد بينالمللي نميتواند هر لحظه به بهانه جويي پرداخته و به عنوان ابزاري در جهت دشمني دشمنان ملت ايران عمل كند. تأسيسات پارچين، صرفاً بهانهاي براي زياده خواهيها و ادامه دشمنيهاي آمريكا با ملت ايران است و حتي اگر به فرض اينكه ايران، مقر آژانس را از وين به پارچين منتقل كند و شخص آقاي آمانو نيز در اين مكان ساكن شود تا هر وقت هوس كرد از هر نقطه پارچين بازديد نمايد، چه بسا موضوع جديدي براي جنجال آفريني عليه ايران ايجاد شود. شايد به همين علت است كه "كنت والتز" نظريه پرداز غربي نيز گفته است: "رويكرد آژانس نسبت به ايران، ربط چنداني به عملكرد ايران ندارد. بلكه وابستگي تام و تمام به موضوع ايستادگي ايران در مقابل سياستهاي آمريكا دارد." عملكرد نامقبول آژانس به دليل تحت فرمان آمريكا بودن آن است، در حالي كه اگر مستقل باشد به راحتي ميتواند وظايف قانوني خود را انجام دهد و حقوق ملتها را رعايت كند"
"اگر بتوان اظهارات علي اصغر سلطانيه، سفير و نماينده ايران در مذاكره با هيات اعزامي آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تهران را كه مذاكرات يك روزه با آژانس را سازنده و مثبت توصيف كرده، واقعي و دور از تعارفات ديپلماتيك ارزيابي نمود و توافقات به دست آمده را به معناي پيشرفت خوب در روند مذاكرات توصيف كرد، بايد ديد كه گفتگوهاي روز پنجشنبه در تهران، چه دستور كاري را دنبال ميكرده است و اصولاً ماهيت و رويكرد آژانس در دستيابي به توافق و حل و فصل موضوع هستهاي ايران تا چه اندازه مستقل، كارشناسانه و دور از برخوردهاي سياسي است. با جرأت و قاطعيت بايد گفت كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي هرگز رويكردي مستقل نسبت به فعاليتهاي هستهاي ايران نداشته و همواره تحت تأثير مستقيم آمريكا رفتار كرده است. دو مدير كل اخير اين سازمان همواره در جهت سياستها و خواستههاي آمريكا عمل كرده و به جاي تلاش براي انجام وظايف قانوني و حل و فصل مشكلات، پيوسته با مسأله هستهاي ايران بازي كرده و به عنوان نماينده آمريكا با جمهوري اسلامي ايران دست و پنجه نرم نمودهاند. آژانس بينالمللي انرژي اتمي به ادعاي خويش همواره به دنبال آن بوده كه ايران به تكاليف و تعهدات بينالمللي خود عمل كند درحالي كه هيچگاه به اين مسأله توجه نداشته كه آيا خود به وظايف خويش در برابر حقوق قانوني ايران توجه نموده و تا چه حد به آن عمل كرده است؟ آژانس وظيفه دارد ايران و كليه كشورهاي عضو "ان. پي. تي" را در دستيابي به انرژي صلح آميز هستهاي ياري كند ولي متأسفانه تاكنون نه تنها هيچ گامي در اين راه برنداشته بلكه مزاحمتهاي زيادي در مسير فعاليتهاي قانوني جمهوري اسلامي ايران پديد آورده است. عملكرد آژانس در قبال حقوق قانوني آن دسته از اعضاء كه حاضر نيستند در برابر اراده قدرتهاي سلطه گر خاضع و تسليم شوند نشان داده است اين نهاد بينالمللي كه بايد براساس منافع و مصالح كليه اعضا گام بردارد، تنها در مسير منافع قدرتهاي بزرگ غربي عمل ميكند.. "تا وقتي كه رويكرد آمريكا نسبت به جمهوري اسلامي ايران، موضعي خصمانه است، نميتوان اميدي به بهبود موضع آژانس در موضوع پرونده هستهاي ايران داشت و اصولاً نوع نگاه آژانس و بهانه جوييهاي آن نسبت به ايران، تابعي از رويكرد واشنگتن در قبال تهران است. حتي ديپلماتهاي شاغل در اين نهاد به اصطلاح بينالمللي به صراحت اعلام ميدارند كه تحريكات آمريكا، شاخص و راهنماي عمل مدير كل آژانس بوده و براساس همين دستورالعملهاي پشت پرده است كه موضوع مطالعات ادعايي كه مسأله آن در زمان مديريت البرادعي تقريباً مختومه شده بود، از سوي دبيركل جديد سازمان به نيابت از غربيها زنده ميشود.
البرادعي مدير كل سابق آژانس در خاطرات خود فاش ميكند كه چگونه از سوي آمريكاييها و برخي ديگر از كشورهاي غربي تحت فشار بوده تا در مورد ايران گزارشهاي تندتري تهيه و منتشر كند. البرادعي در خاطرات خود مدعي شده كه زير بار فشارها نرفته و در برابر آنها ايستادگي كرده كه بررسي عملكرد او و آمانو چيزي خلاف اين ادعا را نشان ميدهد. - اينكه گفته شود طرفين در مذاكرات روز پنجشنبه توافق كردند دور بعدي مذاكرات را در 27 دي در تهران برگزار كنند، به خودي خود نميتواند دليلي بر توافق كلي براي حل و فصل مسائل اختلافي ايران و آژانس باشد، چرا كه پيش از اين نيز مذاكراتي از اين دست، در دورهاي بعدي به دليل عدم حسن نيت آژانس و تحريكات آمريكا و هم پيمانانش بينتيجه پايان يافت. منابع مطلع، سفر پنجشنبه معاون مدير كل آژانس به تهران و گفتگوهاي وي را براي دور جديد مذاكرات، حول سه موضوع تعيين چارچوب براي مداليته، درخواست آژانس براي بازديد از پارچين و نيز انتظار ايران براي رويت اسناد ادعايي مورد استناد اين نهاد ميدانند. پرواضح است كه آژانس از سالها قبل براساس تحريكات سياسي و امور غيرفني و خارج از موضوع از جمله بازرسي تأسيسات غيرهستهاي كه از شمول بازرسيهاي آژانس خارج است، خواستار گنجاندن موضوع بازرسي از سايت نظامي پارچين در مداليته است كه پيش از اين نيز دوبار در سالهاي 83 و 84 با حسن نيت مضاعف ايران اجازه بازديد از پارچين به بازرسان آژانس داده شده ولي اكنون بار ديگر و پس از همكاريهاي برخي عوامل آژانس و درز پيدا كردن اطلاعات در جهت ترور دانشمندان هستهاي كشورمان، درخواست بازديد از اين سايت نظامي بسيار حساسيتبرانگيز شده است. ايران براساس همين سابقه منفي از آژانس، اين نگراني را داشته كه اطلاعات مربوط به فعاليت سايت نظامي پارچين كه كاملاً غيرمرتبط با فعاليتهاي هستهاي است، از سوي آژانس محرمانه باقي نماند و مانند بسياري ديگر از موارد مشابه، از دبيرخانه اين نهاد به مأموران اطلاعاتي كشورهاي بيگانه و حتي رسانههاي غربي درز پيدا كند و اين موضوعي است كه هنوز هم مسئولان آژانس نتوانستهاند پاسخ قانع كنندهاي در اين زمينه ارائه دهند. اين مشكل تنها درصورتي قابل حل است كه آژانس براساس آنچه در اساسنامه اين نهاد آمده، با نگاهي كاملاً فني به فعاليتهاي هستهاي پا بگذارد و از اينكه به عنوان "جاسوس" مورد استفاده قرار گيرد به شدت پرهيز كند. طبعاً در شرايطي كه ايران همواره بر همكاريهاي هستهاي با آژانس بينالمللي انرژي اتمي براساس "ان. پي. تي" تاكيد داشته و حتي فراتر از تعهدات قانوني اجازه بازرسي به بازرسان آژانس داده، انتظار ندارد كه گزارشهاي مدير كل آژانس همچنان بر انتظارات خارج از تعهد ايران اصرار كند و خود را در اين زمينه صاحب حق بداند. آژانس بيش و پيش از همه به اين نكته واقف است كه براساس معاهده "ان. پي. تي"، بازرسان تنها مجاز به بازديد و بازرسي از تاسيسات هستهاي هستند و اين نهاد بينالمللي نميتواند هر لحظه به بهانه جويي پرداخته و به عنوان ابزاري در جهت دشمني دشمنان ملت ايران عمل كند. تأسيسات پارچين، صرفاً بهانهاي براي زياده خواهيها و ادامه دشمنيهاي آمريكا با ملت ايران است و حتي اگر به فرض اينكه ايران، مقر آژانس را از وين به پارچين منتقل كند و شخص آقاي آمانو نيز در اين مكان ساكن شود تا هر وقت هوس كرد از هر نقطه پارچين بازديد نمايد، چه بسا موضوع جديدي براي جنجال آفريني عليه ايران ايجاد شود. شايد به همين علت است كه "كنت والتز" نظريه پرداز غربي نيز گفته است: "رويكرد آژانس نسبت به ايران، ربط چنداني به عملكرد ايران ندارد. بلكه وابستگي تام و تمام به موضوع ايستادگي ايران در مقابل سياستهاي آمريكا دارد." عملكرد نامقبول آژانس به دليل تحت فرمان آمريكا بودن آن است، در حالي كه اگر مستقل باشد به راحتي ميتواند وظايف قانوني خود را انجام دهد و حقوق ملتها را رعايت كند"
هوشنگ بهداد
روزی
نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 25 آذر ماه سال 1391
اگر آژانس مستقل باشد