سرمقاله روزی نامه جمهوری " توصيه‌اي به اصحاب افراط "

روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 29 خرداد ماه سال 1392
نقد و بررسی : سرمقاله روزی نامه حکومتی جمهوری " توصيه‌اي به اصحاب افراط "
"بالاخره با دلایل خاص  توافقات پشت پرده و اوضاع بشدت نابسامان اقتصادی  که ناشی از تأکید ادامه غنی سازی اورانیوم وتحریم های ناشی از آنست که ولی فقیه و پاسداران مدافعش بوده اند منتهی به جا به جایی در قوه مجریه شد و یار نزدیک رفسنجانی جای مهره خامنه ای شد به امید آنکه تحریم ها کاهش یابد و راه عبور از وضع فلاکت بار اقتصادی به وجود آید وخطر خیزش عمومی ناشی از نارضایتی رشد لجام گسیخته تورم و گرانی و فقرو بیکاری دفع گردد. بنابراین فرصت مناسب برای  سرمقاله نویس  مشاور رفسنجانی و منتقد  دولت  بدست آمده است تا در دفاع از سیاست  میانه یا اعتدال رفسنجانی  به تندروهای دو ده اخیر  بتازد . در صورتیکه خودش  بشدت مدافع پروژه ی هسته ای بوده وسهم در بحران اقتصادی  کنونی دارد . بهرحال به نظر می رسد که از برنده شدن روحانی بیش از حد ذوق زده و خشنود شده است . زیرا که این مشاور رفسنجانی بدلیل اینکه با رئیس جمهور شدن روحانی متمایل به رفسنجانی دریچه ای به رویش گشوده شده است که به اتکای آن بتواند دست به عقده گشایی  وکالبد شکافی علیه رقبا بزند تا انتقام  رفسنجانی متهم به عالی جناب سرخ پوش  بودن دوران مدعیان اصلاح طلبان خاتمی و بی بصیرت بودنش  در دوره مدعیان اصول گرایان  احمدی نژاد را  گرفته باشد . لذا در ابتدای سرمقاله خود در مورد اینان گفته است چند روزي لازم بود تا افراطيون از سرگيجه‌اي كه در اثر شكست در انتخابات 24 خرداد به سراغ شان آمده بود نجات پيدا كنند. اكنون وقت آنست كه چشم هاي شان را باز و گوش هاي شان را تيز كنند تا به درستي دريابند كه در چگونه جامعه‌اي زندگي مي‌كنند و با اين جامعه چگونه بايد تعامل داشت؟ "
بالاخره با دلایل خاص  توافقات پشت پرده و اوضاع بشدت نابسامان اقتصادی  که ناشی از تأکید ادامه غنی سازی اورانیوم وتحریم های ناشی از آنست که ولی فقیه و پاسداران مدافعش بوده اند منتهی به جا به جایی در قوه مجریه شد و یار نزدیک رفسنجانی جای مهره خامنه ای شد به امید آنکه تحریم ها کاهش یابد و راه عبور از وضع فلاکت بار اقتصادی به وجود آید وخطر خیزش عمومی ناشی از نارضایتی رشد لجام گسیخته تورم و گرانی و فقرو بیکاری دفع گردد. بنابراین فرصت مناسب برای  سرمقاله نویس  مشاور رفسنجانی و منتقد  دولت  بدست آمده است تا در دفاع از سیاست  میانه یا اعتدال رفسنجانی  به تندروهای دو ده اخیر  بتازد . در صورتیکه خودش  بشدت مدافع پروژه ی هسته ای بوده وسهم در بحران اقتصادی  کنونی دارد . بهرحال به نظر می رسد که از برنده شدن روحانی بیش از حد ذوق زده و خشنود شده است . زیرا که این مشاور رفسنجانی بدلیل اینکه با رئیس جمهور شدن روحانی متمایل به رفسنجانی دریچه ای به رویش گشوده شده است که به اتکای آن بتواند دست به عقده گشایی  وکالبد شکافی علیه رقبا بزند تا انتقام  رفسنجانی متهم به عالی جناب سرخ پوش  بودن دوران مدعیان اصلاح طلبان خاتمی و بی بصیرت بودنش  در دوره مدعیان اصول گرایان  احمدی نژاد را  گرفته باشد . لذا در ابتدای سرمقاله خود در مورد اینان گفته است چند روزي لازم بود تا افراطيون از سرگيجه‌اي كه در اثر شكست در انتخابات 24 خرداد به سراغ شان آمده بود نجات پيدا كنند. اكنون وقت آنست كه چشم هاي شان را باز و گوش هاي شان را تيز كنند تا به درستي دريابند كه در چگونه جامعه‌اي زندگي مي‌كنند و با اين جامعه چگونه بايد تعامل داشت؟  در ادامه خطاب به اینان افزوده ايران، در دو دهه اخير از تندروي‌هاي افرادي ضربه خورده است كه در بيان مطالب و پيگيري مطالبات شان از زبان بي‌مهار، قلم سركش، بداخلاقي، خشونت، بي‌حرمتي، مبالغه، تهمت و دروغ استفاده كردند. اين قبيل افراد، را مي‌توان در دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا يافت.  سرمقاله نویس بدون توجه به اینکه بی ترمز ودنده عقب کنده شدگان تندروهای مدعی اصول گرایی حامی شان بیت رهبری و سپاه پاسداران وزائده اش بسیج بوده است ولی  برای اینکه این منتقدان  سابق رفسنجانی را زیر سئوال برده و کوبیده باشد مسئولان دو دوره خاتمی و احمدی نژاد را  زیر ضرب انتقاد گرفته است  و گفته قدرت مداران   برای بقای قدرت خود حاضر به مهار تندروها نشدند.  برای همین گفته است نكته كليدي در اين مقوله اينست كه سران اصلاح طلب و اصولگرا نيز در دوران حاكميت خود، حاضر نشدند با افراطيون برخورد كنند و آنها را مهار نمايند.  چون آنها از افراطيون جناح خود به مثابه ابزاري براي پيشبرد اهداف حاكميتي و تقويت قدرت خود استفاده كردند و از قباحت بهره‌برداري از تز پوسيده و ماكياولي "هدف، وسيله را توجيه مي‌كند" هراسي به خود راه ندادند. افراطيون دو جناح نيز از همين فرصت و حمايت، حداكثر سوءاستفاده را كردند و بداخلاقي را به اوج رساندن. بداخلاقي‌هاي افراطيون، در عرصه‌هاي زبان و قلم و عمل به قدري بي‌مهار و افسارگسيخته بود كه مردم را نسبت به اين هر دو جناح بدبين كرد و گزينه "اعتدال" را به عنوان مطلوب مردم به حاكميت رساند. بهرحال سرمقاله نویس که تصور کرده دیگران همچون وی دچار فراموشی حافظه شده اند و از یاد برده اند  که قتل های زنجیره ای داخل وبرون مرز  چگونه  در زمان رفسنجانی  بوقوع پیوست . آنگونه که تعداد  90 تا 130 نفر نفر از نیروهای ملی و مذهبی بدلیل امضای نامه سر گشاده  انتقادی- اقتصادی مهندس عزت الله سحابی به رفسنجانی که رئیس جمهور بود بدستور رفسنجانی بازداشت ودر دادگاه های نمایشی محاکمه وزندانی شدند . یا اینکه اوضاع اقتصادی وتورم وشکاف عمیق طبقاتی در د وران رفسنجانی  با تز مشکل نه گرانی که ارزانی  است و سیاست تعدیل اقتصادی  شروع نشد وآنگونه موجب فشار طاقت فرسا به قشر محروم جامعه  وارد نشد که در شهرهای شیراز واراک وقزوین و مشهد واسلام شهر وعجب شیر و.... منتهی به تظاهرات گسترده خونین با فریاد مرگ بر اکبر شاه شد امااکنون از موضع اعتدال گرایی  رفسنجانی که ارثیه اش به نوچه اش روحانی رسیده است نسخه بر خورد با تندروهای   مدعی اصلاح طلبی و اصول گرایی تجویز نموده است  که باید مهار شوند چون سیاست شان را از طریق قلمی دنبال می کنند.
"چند روزي لازم بود تا افراطيون از سرگيجه‌اي كه در اثر شكست در انتخابات 24 خرداد به سراغشان آمده بود نجات پيدا كنند. اكنون وقت آنست كه چشمهايشان را باز و گوشهايشان را تيز كنند تا به درستي دريابند كه در چگونه جامعه‌اي زندگي مي‌كنند و با اين جامعه چگونه بايد تعامل داشت. ايران، در دو دهه اخير از تندروي‌هاي افرادي ضربه خورده است كه در بيان مطالب و پيگيري مطالباتشان از زبان بي‌مهار، قلم سركش، بداخلاقي، خشونت، بي‌حرمتي، مبالغه، تهمت و دروغ استفاده كردند. اين قبيل افراد، را مي‌توان در دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا يافت. نكته كليدي در اين مقوله اينست كه سران اصلاح طلب و اصولگرا نيز در دوران حاكميت خود، حاضر نشدند با افراطيون برخورد كنند و آنها را مهار نمايند. به نظر مي‌رسد آنها از افراطيون جناح خود به مثابه ابزاري براي پيشبرد اهداف حاكميتي و تقويت قدرت خود استفاده كردند و از قباحت بهره‌برداري از تز پوسيده و ماكياولي "هدف، وسيله را توجيه مي‌كند" هراسي به خود راه ندادند. افراطيون دو جناح نيز از همين فرصت و حمايت، حداكثر سوءاستفاده را كردند و بداخلاقي را به اوج رساندن. بداخلاقي‌هاي افراطيون، در عرصه‌هاي زبان و قلم و عمل به قدري بي‌مهار و افسارگسيخته بود كه مردم را نسبت به اين هر دو جناح بدبين كرد و گزينه "اعتدال" را به عنوان مطلوب مردم به حاكميت رساند. اينك زمان آن فرا رسيده كه دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا به تجديدنظر در روش‌هاي خود همت كنند و پالايش محتوائي و مبنائي را محور اصلي اين تجديدنظر قرار دهند. كشور و نظام، هم به اصولگرائي نياز دارند و هم به اصلاح‌طلبي، لكن به عناصر افراطي اين دو جناح نه تنها نيازي نيست بلكه آنها براي منافع ملت و مصالح نظام مضر هستند. زبان‌ها و قلم‌هائي كه اصيل‌ترين شخصيت‌هاي نظام را به باد تهمت و افترا و حملات ناجوانمردانه مي‌گيرند و به هيچ مبنا و معياري پاي‌بند نيستند، بيشترين ضربه را به كشور و ملت و نظام وارد مي‌كنند. پالايش جناح‌ها از اين عناصر كافي نيست، جناح‌ها بايد نوع نگاهشان را تغيير دهند و اخلاق را مبناي موضعگيري‌ها و عملكردهاي خود قرار دهند. انتخابات رياست جمهوري 24 خرداد، هر چند پيروزي "اعتدال" بود، ولي شكست اصلاح طلبي و اصولگرائي نبود، بلكه شكست تفكر افراطي موجود در اين دو جناح بود. اكنون نيز همين عناصر دست به كار شده و درحال ادامه راه خود از طريق زبان و قلم هستند. عده‌اي سهم خواهي را شروع كرده و از همين حالا براي افراد مورد نظر خود پست و مقام مشخص مي‌كنند، عده‌اي نيز با تحليل‌هاي بي‌پايه خود تلاش مي‌كنند خود را تبرئه كنند و جناح مقابل خود را عامل نابساماني‌ها جلوه بدهند. واقعيت را نمي‌توان در هيچيك از اين دو تحليل يافت. هر دو جناح بايد بفهمند كه كشور و مردم از عملكردهاي افراطي آنها خسته شده‌اند و رويكرد مردم به "اعتدال" نشان دهنده همين واقعيت است. بازگشت از مسیر افراط براي جناح‌ها كار ساده‌ايست. كافي است ضوابط موضعگيري‌ها و اقدامات در تمام زمينه‌ها تغيير كند و برپايه اخلاق و انصاف استوار شود. گرفتاري امروز كشور كه به انزواي افراطيون منجر شد، بي‌اعتنائي به اخلاق و فرود آوردن شلاق بداخلاقي و بي‌انصافي بر گرده اين و آن با هدف رسيدن به قدرت و تحكيم پايه‌هاي آن است و اين كثيف‌ترين و نامشروع‌ترين ابزار براي رسيدن به حاكميت و افزودن بر قدرت است. پاي‌بندي به بازگشت از مسير افراط و روي آوردن به اخلاق و انصاف را جناح‌ها مي‌توانند در پرهيز از تحليل‌هاي انحرافي، بداخلاقي‌هاي زباني و قلمي وكارشكني در كار دولت منتخب ملت نشان دهند. منظور اين نيست كه دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا نبايد در دولت آينده حضور داشته باشند، بلكه هدف اينست كه مطالبه سهم نكنند و دست رئيس‌جمهور منتخب را براي انتخاب باز بگذارند. ماهيت اعتدال اقتضا مي‌كند در انتخاب اعضاء دولت فراجناحي عمل شود و محور انتخاب‌ها و انتصاب‌ها شايسته گزيني باشد. با چنين نگاهي، طبعاً از هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا در دولت آينده استفاده خواهد شد و طبعاً همين تركيب است كه مي‌تواند بر مشكلات فائق آيد. عناصر افراطي هر دو جناح بايد از انتخابات 24 خرداد اين درس بزرگ را بگيرند كه بداخلاقي‌هاي زباني، قلمي و عملي آنها عامل مهمي براي منزوي شدن خودشان بود و مردم با تجربه تلخي كه از افراطيون در ذهن دارند ديگر هرگز فريب آنها را نخواهند خورد. آيا بهتر نيست قلم‌ها و زبان‌ها از اين پس به جاي تهمت زدن و اهانت كردن، به خدمت اخلاق و تقويت نقاط قوت و مثبت در آيند و براي تحكيم مباني وحدت ملي تلاش نمايند؟ "
هوشنگ بهداد
روزی نامه حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 29 خرداد ماه سال 1392
توصيه‌اي به اصحاب افراط