هیچی ! (گفت و شنود)
گفتم : خامنه ای که خواب
وحشت دیده ، از ترس در حال یبوست بخود ش ریده
چرا وارد میدان کرده
سربازجوی دریده؟، تا هزینه ی هنگفت هسته ای
کنه مالیده
چرا برای ماستمالی روحانی
کنه لجن مال؟ خبر ازدیدار با اوباما داده،
کرده سئوال
گفت : سربازجوی نا قلا ،
مفتخوری بدتر از ملا
این شکنجه گر زندان ، گفته
از یارویی باچمدان
می خواست تا طبقه 7 ببره بالا، صدا زد رهگذری این بلا
رهگذر از یارو کرد سئوال ،
مزد بعداً میدی
یا حالا؟
یارو گفت هیچی در جواب ، بهرحال رهگذر چمدان برد با رنج وعذاب
آنگاه گفت بده هیچی ، به یارو ، یارو گفت کنج فرش راکن پشت رو
تا بدانی دستمزدت چیست ؟
رهگذر گفت اینجا هیچی نیست
یارو گفت خب ، همان را بردار و برو ، مثل روحانی از عقب
اوباما از جلو
گفت: سخنگوی کاخسفید از احتمال دیدار روحانی با اوباما در نیویورک
خبر داده است.
گفتم: آقای روحانی هم در پاسخ به خبرنگار ان.بی.سی که پرسیده بود آیا در نیویورک
با اوباما ملاقات میکنید؟ گفته بود«در عالم سیاست هر چیزی امکان دارد»!
گفت: آمریکا به خاطر شکستهای پی در پی 10 سال اخیر از ایران و جبهه مقاومت به
این ملاقات احتیاج دارد تا وانمود کند که ایران از مواضع انقلابی خود کوتاه آمده
است! ولی این ملاقات برای ایران اسلامی چه سودی خواهد داشت؟
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو به رهگذری گفت؛ میتوانی این چمدان سنگین را تا طبقه هفتم
برای من حمل کنی؟ رهگذر پرسید؛ در مقابل چه میدهی؟ و یارو جواب داد هیچی! رهگذر
بعد از آن که چمدان را به سختی حمل کرد، منتظر مزدش بود و گفت؛ حالا همان هیچی را
بده! و یارو گفت؛ گوشه آن فرش را بالا بزن! چه میبینی؟ رهگذر گفت؛ هیچی! و یارو
گفت؛ همان را بردار و برو!
گفت
: نماینده ی ویزه رهبر ، قبل از روحانی به آمریکا کنه سفر
محور
دیدارش با اوباما داده خبر ،این دیدار نه
مزایا که داره ضرر
گفتم
: سربازجو چه خبر داده و تحلیل؟ در مورد ضرر چه ارائه داده دلیل؟
گفت
: سربازجو از طریق شنود ، گفته آمریکا تلاش داره تا کنه وانمود
پس
از 10 سال از رژیم خورده شکست ، برای برون رفت از این بن بست
گوید
رژیم فهمیده کرده اشتباه ، میخواد از
موضعش بیاد کوتاه
گفتم
: خامنه ای که خواب وحشت دیده، از ترس در
حال یبوست بخود ش ریده
چرا وارد میدان کرده سربازجوی دریده؟، تا هزینه ی
هنگفت هسته ای کنه مالیده
چرا
برای ماستمالی روحانی کنه لجن مال؟ خبر
ازدیدار با اوباما داده، کرده سئوال
گفت
: سربازجوی نا قلا ، مفتخوری بدتر از ملا
این
شکنجه گر زندان ، گفته از یارویی باچمدان
می
خواست تا طبقه 7 ببره بالا، صدا زد رهگذری این
بلا
رهگذر از یارو کرد سئوال ، مزد بعداً میدی
یا حالا؟
یارو
گفت هیچی در جواب ، بهرحال رهگذر چمدان برد بالا با رنج و عذاب
آنگاه گفت بده هیچی ، به یارو ، یارو گفت کنج فرش راکن پشت رو
تا
بدانی دستمزدت چیست ؟ رهگذر گفت اینجا هیچی نیست
یارو گفت خب ، همان را بردار و برو ، مثل روحانی از عقب
اوباما از جلو