ناگفتههاي تكاندهنده ی دیگر از ريشههاي تصادف اتوبان
جاده قم – تهران ! 29 شهریور - 92
خانه از پای بست ویران است . خواجه در فکر نقش ایوان است . چون در رژیم دزد
بازار با اوضاع آشفته ی خرت وخر حاکم که خر صاحبش را بنده نیست ومکمل و تشدید کننده اش جنگ قدرت و ثروت
شده است . مشکل مرگ آفرین بودن جاده های کشور که رتبه ی بی رقیب جهانی مرگ و میر دارد فقط جمعع کردن مراکز معاینه ی فنی خود رو های سنگین برون شهری یا استفاده کردن از خودروهای زمان شاه نیست ، بلکه
عدم مدیریت ونا کار آمدی رژیم نا متعارف ا صلاح نا پذیر قرون و سطایی می باشد که
هیچگونه سازگاری با دنیای مدرن کنونی ندارد. برای اینکه حاکمان رژیم ضدبشری ایران به جز حفظ قدرت
و انباشت هر چه بیشتر ثروت به چیز دیگری فکر نمی کنند وجان شهروندان ایرانی برای شان هیچ ارزشی ندارد . ولی منتقد سئوال کرده آقايي كه همه
چيز در مراكز معاينه فني خودروهاي سنگين برونشهري را ميخواست با كدخدامنشي حل
كند، كجاست؟وحید نوروزی منتقددر بیان درد دل انتقادی که در دفاع از قالیباف و منتقدان وی است در وبلاگش نوشته چقدر ما را تحت فشار
گذاشتيد كه چرا سه مركز مكانيزه معاينه فني خودروهاي سنگين شهرداري تهران بعضي وقتها
اتوبوسهاي برونشهري را هم معاينه ميكند؟ سه مركز ما را به حالت نيمهتعطيل در
آورديد. خودتان چه كرديد؟ چه جوابي داريد؟ ودر مورد فاجعه ی اتوبان
تهران-قم بدون آنکه به ریشه ی اصلی مرگ آفرین بودن جاده های کشوربه پردازد و سخنی از بازداشت ها وشکنجه و اعدام ها بگوید اما بطور احساسی توضیح داده وقتي حكايت پسربچهاي
را خواندم كه ساليان قبل پدرش را از دست داده بود و در اين فاجعه مادرش او را به
بيرون از اتوبوس پرتاب كرد و خودش در شعلههاي آتش سوخت، جگرم كباب شد. او چه
گناهي كرده بود؟ كدام تان ميدانيد كه شايد او در آينده يك پروفسور حسابي براي
ايرانزمين نميشد؟ آيا ميارزيد كه با لج و لجبازي نگذاشتيد معاينه فني مكانيزه
هر اتوبوس قبل از حركت در پايانههاي مسافربري و يا حتي شهر مبداء عملياتي شود؟
در اددامه افزوده قلبم مالامال از درد است و خداوند را
شاهد ميگيرم كه بغض مرا رها نميكند. راه حلها آنقدر ساده هستند كه گاهي متعجب
ميشويم كه چرا نميگذارند! عجب دنياي سخيفي شده است. بگذاريد ديگر در مورد پشت
پردههاي معاينه فني مكانيزه خودرو و بيراهه رفتن آن و نقش برخي از آقايان در سطح
ملي سخن نگويم كه اين قصه سر دراز دارد! بگذاريد به همين چند خط بسنده كنم .
"در سال 2013 ميلادي خندهدار است كه سيستم تعليق و ترمز خودرو
را به دست يك انسان بسپاريم و تاييديه او را آن هم از راه دور و صرفا با يك نگاه
بگيريم." به گزارش ايسنا، "وحيد نوروزي" دانشجوي دكتري مديريت محيط زيست و
بنيانگذار اولين تشكل زيستمحيطي دانشجويي كشور در وبلاگ خود نوشت: "وقتي از
طريق پيامك متوجه شدم بيش از 40 نفر از هموطنانمان در آزادراه تهران قم بر اثر نقص
فني اتوبوس مسافربري جان خود را از دست دادهاند، دقايقي مات و مبهوت در جاي خود
ميخكوب شدم. هنوز كه هنوز است شايد از شوك خارج نشدهام و مهمترين نشانهاش هم
اين است كه تا امروز نتوانستم كلمهاي راجع به اين فاجعه بزرگ چيزي بگويم و
بنويسم. يادم ميآيد حدود
سه سال قبل و در اواخر مسئوليتم در ستاد معاينه فني خودروي تهران، مراسم افتتاحيه
مركز معاينه فني خودروهاي سنگين در پاركسوار آزادي بود. با موافقت آقاي قاليباف و
زحمات آقاي مهندس تشكري چند مركز مكانيزه معاينه فني خودرو سنگين توسط شهرداري
تهران راهاندازي شده بود و آن روز افتتاحيه يكي از آنها بود. مراكزي كه هيچگاه
دوستان دولتي اجازه ندادند رونق بگيرد چون توسط شهرداري ساخته شده بود كه نامش
قاليباف بود. آن موقع تدبير شهردار تهران و معاون حمل و نقل و ترافيك ايشان اين
ايده بود كه هر اتوبوس قبل از حركت، معاينه فني شود و براي همين يكي از اين مراكز
را به دستور آقاي قاليباف در پايانه آزادي راهاندازي كرديم اما دريغ كه دوستان آن
موقع دولتي بگذارند عملياتي شود. آن روز، آقاي قاليباف، آقاي چمران و خيليهاي ديگر هم بودند. آنجا در
صحبتهايم خطاب به شهردار تهران گفتم در حادثه سقوط هواپيماي حامل خبرنگاران
خودتان را با موتورسيكلت رسانديد و كمك كرديد اما آيا ميدانيد در همين يك ساعتي
كه اينجا دور هم نشستهايم سه نفر از هموطنانمان بر اثر تصادف كشته شدند. بله،
ساعتي سه نفر به همين راحتي در تصادفات كشور ميميرند. آن روز در صحبتهايم خطاب به جناب قاليباف
گفتم شما خودتان خلبان هستيد و خوب ميدانم اگر هواپيما كوچكترين نقصي داشته باشد
اجازه پرواز نميدهيد. از ايشان پرسيدم به نظر شما كه يك خلبان هستيد آيا جان
مسافران بينوايي كه وسعشان نميرسد با هواپيما پرواز كنند با جان كساني كه در
هواپيما نشستهاند فرقي ميكند؟ آيا خون آنها رنگينتر است؟ خوب يادم هست كه آقاي
قاليباف به هنگام بازديد مركز معاينه فني، چقدر تاكيد بر بازديد مكانيزه هر اتوبوس
قبل از حركت داشتند و آن را براي سلامتي شهروندان مهم ميدانستند ولي حيف... اين
مقدمه را به اين دليل بيان كردم كه بيش از پنج سال است ميگويم هر اتوبوسي كه از
پايانه ميخواهد خارج شود و مسافر را جابهجا كند بايد الزاما همانند هواپيما مورد
بازرسي دقيق فني قرار گيرد. دهها بار گفتم آن فردي كه نام مدير فني را روي خود
گذاشته و از اتاقش تاييديه فني اتوبوس را امضا ميكند، چاره كار نيست. در سال 2013
خندهدار است كه سيستم تعليق و ترمز خودرو را به دست يك انسان بسپاريم و تاييديه
او را آن هم از راه دور و صرفا با يك نگاه بگيريم. آنهايي كه نسبت به واژه
معاينه فني حساسيت دارند و با شنيدن اين واژه كهير ميزنند، كجا رفتهاند؟ آن
آقايي كه با سوء استفاده از لباس و عنوان خود چشمانش را بر پنج ساله شدن معاينه
فني بست و در حقيقت خودش عامل تصويب شد، شبها خوابش ميبرد؟! آن آقايي كه راه سوء
استفاده و نان حرام خوردن را در مراكز معاينه فني برخي شهرستانها هموار كرد
كجاست؟ آن آقايي كه 10 سال پيش در وزارت كشور با من درگير شد تا سواد خواندن و
نوشتن را براي متقاضيان احداث مراكز معاينه فني سنگين به تصويب برساند كجاست؟ مگر
ما چه ميگفتيم؟ تنها اصرار من اين بود كه مهندسي كه 16 سال درس خوانده بتواند
مجوز بگيرد كه با علم خود نگذارد اين راه به ناكجاآباد ختم شود. آنهايي كه با بيتدبيري و سوء استفاده از اختيارات
خويش و نيز از بياطلاعي تصويبكنندگان توانستند پاي افسران بازنشسته پليس
راهنمايي و رانندگي را كه به عنوان كارشناس احراز اصالت در مراكز معاينه فني خودرو
مستقر بودند كوتاه كنند، حرفي براي گفتن ندارند؟ آقايي كه همه چيز در مراكز معاينه فني خودروهاي سنگين برونشهري را ميخواست
با كدخدامنشي حل كند، كجاست؟ چقدر ما را تحت فشار گذاشتيد كه چرا سه مركز مكانيزه
معاينه فني خودروهاي سنگين شهرداري تهران بعضي وقتها اتوبوسهاي برونشهري را هم
معاينه ميكند؟ سه مركز ما را به حالت نيمهتعطيل در آورديد. خودتان چه كرديد؟ چه
جوابي داريد؟ وقتي حكايت پسربچهاي را خواندم كه ساليان قبل پدرش را از دست
داده بود و در اين فاجعه مادرش او را به بيرون از اتوبوس پرتاب كرد و خودش در شعلههاي
آتش سوخت، جگرم كباب شد. او چه گناهي كرده بود؟ كدامتان ميدانيد كه شايد او در
آينده يك پروفسور حسابي براي ايرانزمين نميشد؟ آيا ميارزيد كه با لج و لجبازي
نگذاشتيد معاينه فني مكانيزه هر اتوبوس قبل از حركت در پايانههاي مسافربري و يا
حتي شهر مبداء عملياتي شود؟ آن آقاياني كه ميگفتند معاينه فني براي عدهاي نانداني شده است،
كجا هستند؟ خب حالا كه زحمت كشيديد و معاينه فني را نابود كرديد و موفق شديد با
قدرت تمام جلوي نانداني شدن معاينه فني را بگيريد، خوشحال هستيد؟ آن وقت ميرويد
و از صحنه تصادف در آزادراه تهران قم بازديد ميكنيد و با افتخار، نقص فني و
تركيدگي لاستيك را عامل فاجعه اعلام ميكنيد؟ اينهمه گفتيم آقايان نگوييد عامل
انساني اولين عامل تصادفات جادهاي و مرگ شهروندان است. طبق كدام پژوهش و تحقيقات
اينگونه سخن ميگوييد؟ عامل جاده و عامل راه را آنقدر بياهميت جلوه ميدهيد كه
گويي همه چيز طبق استانداردهاي روز دنياست. قلبم مالامال از درد است و خداوند را شاهد ميگيرم
كه بغض مرا رها نميكند. راه حلها آنقدر ساده هستند كه گاهي متعجب ميشويم كه چرا
نميگذارند! عجب دنياي سخيفي شده است. بگذاريد ديگر در مورد پشت پردههاي معاينه
فني مكانيزه خودرو و بيراهه رفتن آن و نقش برخي از آقايان در سطح ملي سخن نگويم كه
اين قصه سر دراز دارد! بگذاريد به همين چند خط بسنده كنم و از خداوند بزرگ بخواهيم
كه هر كسي در هر موقعيتي اگر به خداوند و خلق خدا خدمت ميكند پايدار و پيروز باشد
و آنهايي را هم كه راهي به جز اين ميروند انشاءالله تلنگري بخورند و به راه راست
هدايت شوند."