شهرام شکیبا نوشت:بیش از صد روز است که در سایت خبرآنلاین مطلب
نداشتهام و اساساً دست از نوشتن کشیده بودم و مشغول تهیه این گزارش برای آقای
روحانی بودم.
... و
اما گزارش صدروزه من به رئیس جمهور:
- 2920 روز
بلاتشبیه بودیم، حالا 100 روز است که بلاتکلیفیم.
- 100 روز
است که قاضی مرتضوی روزی دو هزار تومان پسانداز میکند برای پرداخت جریمه 200
هزار تومانیاش.
- قبلاً وقتی از خواب بیدار
میشدم، نگران بودم و میدانستم برای چه. الان 100 روز است که وقتی از خواب میپرم،
نگرانم ولی نمیدانم برای چه؟
- 100 روز
است که مثل گذشته هر روز به تلویزیون تلفن میزنم برای طلبهای معوقهام و آنها هم
همان چیزهایی را میگویند که قبل از 100 روز پیش میگفتند.
- 100 روز
است که پستهای فیسبوک محمدجواد ظریف را لایک میکنم.
- 100 روز
است که دیشب صدای تیشه از بیستون نیامد، فلذا شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد.
- 100 روز
است که دارم فکر میکنم با توجه به اینکه دولت قبل اساساً شوخی بود، آیا دولت شما
جنبه شوخی دارد یا نه؟
- 100 روز
است که دارم فکر میکنم آیا قاتل بروسلی در این دوره پیدا میشود یا نه؟
- 100 روز
است که نمیدانم آیا واقعاً مچکریم یا حدوداً مچکریم یا... اما چون 100 روز است که
تچکّر (!) مد شده، ما هم هستیم.
- 100 روز
است که «متشکر»، «مچکر» و «تشکر»، «تچکر» شده است در مملکت. به هر حال ما راضی
هستیم خدا را چُکر!
- 100 روز
است که مدیرمسئول سابقمان شده است رئیس دفتر اطلاعرسانی ریاست جمهوری. فلذا 100
روز است که هیچ اطلاعی از وی در دست نیست. شما اگر اطلاعی دارید، دیگران را از
نگرانی درآورید.
- 100 روز
است که صبحها با هراس از خواب میپرم چون بابت خوابهایی که دیدهام، فکر میکنم
خاتمی رئیسجمهور است. ظهرها که گرسنگی فشار میآورد غشغش میخندم چون فکر میکنم
احمدینژاد رئیسجمهور است. شبها میخ مینشینم جلوی تلویزیون و اخبار تأکید میکند
که شما رئیسجمهورید.
- 100 روز
است که: من که خندم نه بر اوضاع کنون میخندم/ من بدین گنبد بیسقف و ستون میخندم.
- 100 روز
است که اصلاحطلبان فکر میکنند کاملاً دوم خرداد شده است. اصولگرایان فکر میکنند
تا حدودی سوم تیر شده است. در حالی که 100 روز است که هر روز، روز دیگری است و
«صوفی ابنالوقت باشد ای رفیق.»
- 100 روز
است که همه مدت را به تهیه این گزارش پرداختهام بنابراین نتوانستهام کار دیگری
انجام بدهم. درست مثل خیلیهای دیگر.
- 100 روز
است که بوی مواد شوینده همه مملکت را برداشته. نمیدانم چه گذشته که همه لازم
میدانند همه جا و همه چیز را بشویند.
- 100 روز
است که منتظریم روز صدم فرا برسد.
- 100 روز
است که دوره میکنیم شب را و روز را، هنوز را.
غریب آشنا
میگویند یک «نلسون ماندلا» نامی به رحمت خدا رفته است. گویا نامبرده
در الباقی جهان شناخته شده است. میگویند شخص مزبور سیاهپوست بوده و بابت رنگ
پوست خودش مبارزات سیاسی کرده و قریب 27 سال هم زندانی سیاسی بوده است. بعد از
زندان آمده و رئیسجمهور شده و نه بگیر و ببندی به راه انداخته، نه انتقامی گرفته
از آنها که 27 سال تسمه از گردهاش کشیدهاند.
آیدین سیار سریع در قانون نوشت: ما هم
مثل هر ایرانی دیگری دوست داریم حتی به قیمت بدبختی خودمان هم که شده، پیش بینی
مان درست از آب دربیاید. برای همین وقتی بیلبوردهایی با مضمون تشویق شهروندان به
فرزندآوری بیشتر در سطح شهر نصب شده را دیدیم کلی ذوق کردیم و به دوستانمان گفتیم:
دیدید؟ دیدید ما بعد از نصب بیلبورد صداقت آمریکایی گفتیم امروز جنگ، جنگ
بیلبوردهاست؟! حالا با دیدن این بیلبورد از سر شوق چند نکته به ذهنمان رسید که آنها
را مطرح میکنیم:
1)
در
این خانواده پرجمعیت یک دانه مادر چرا نیست!؟ حالا مگر یک مادر چقدر جا اشغال میکرد؟
آیا این خانواده از اول مادر نداشت؟ آخه چطوری؟ پس این پدر مودب داخل تصویر این
همه بچه را از کجا آورده؟ کاشته؟ داشته؟ قلمه زده؟ توی فتوشاپ درست کرده؟ یا این
که نه. واقعا مادری وجود دارد ولی بنده خدا هیچ وقت نمیتواند در تفریح و گشت و
گذار خانواده حضور داشته باشد، چون اکثر اوقات در بیمارستان مشغول زایمان است!
2)
سوال
دیگری که مطرح میشود این است که این خانواده 6 نفری روی دوچرخه (بدون احتساب
مادر) چطوری با یک هندوانه سیر میشوند؟ قانع اند؟ کم مصرفند؟ گازسوزند؟ همدیگر را
میخورند؟ واقعا چگونه است!؟
3)
نکته
جالب دیگر این است که این بچهها با سه تا بادکنک و یک دوچرخه (اندازه کشتی
تایتانیک) نیازشان مرتفع شده. اینها نه ایکس باکس میخواهند، نه آی پد، نه آیفون،
نه سایفون ... خب تابلوست که این بچهها همه فتوشاپ اند!
4)
بعد
این چه قیافه ای است مرد کم جمعیت دارد!؟ با من روراست باشید. از ناتوانیای چیزی
رنج میبرد؟ یا از سخت بودن مسیر؟ آن بقچه پشت پدر و پسر هم معلوم نیست محتویاتش
چیست. احتمالا مادر خانواده است، برای این که ترویج دوچرخه سواری بانوان نشود، توی
کیسه گذاشته شده!
5)
پدر
خانواده پرجمعیت محاسن کاملی دارد در حالی که محاسن پدر خانواده کم جمعیت شبیه
مذاکره کنندگان هسته ای دولت یازدهم است و این طرح به روشنی نشان میدهد که مذاکرهکنندگان
سازشکار از طریق دادن امتیازات گوناگون از جمله کاهش تولید آب سنگین به دنبال کاهش
جمعیت کشور هستند.
6)
طراحان
عزیز و ایده دهندگان محترم و سیاستگذاران عزیزتر از جان! شما گویا غم نان ندارید.
بچه را که نمیشود گذاشت توی مایکروفر خودش بزرگ بشود، بعد که آماده شد تزویجش
بکنی برود پی کارش. آن هم بچههای این دوره زمانه که با آی پد و پی ام اسی (!) هم
راضی نمیشوند چه برسد به بادکنک و هندوانه! عزیز دلم! میگویی با یک گل بهار
نمیشه. لابد از دید تو باید گلهای بیشتری زد. ولی جیبت که خالی باشد با 10 تا گل
هم بهار نمیشود. فوقش بشود یک چیز بهاری مثل محمود احمدی نژاد. شما این فقر را
فعلا ریشهکن کن! من برایت هتتریک میکنم. اصلا میشوم آقای گل این فصل لالیگا.
دمت گرم. با تشکر.