گزارشی
دیگر از سوغاتی عملکرد 35 ساله ی رژیم غارتگر وعوامفریب مدعی مدافع مستضعفان و پا
برهنگان به ویژه به این کودک محروم کرد شوخانه یا شادی از طریق آمپول پنی سیلین درمانگاه دیواندره داده
شده است !
"شوخان" به كردي يعني شادي. اين معني اسم دختركي است كه
ديگر "شادي" كودكانه را در چشمانش مدتهاست نميشود ديد. آرام كناري
نشسته بود. فهميده بود كه ميخواهند حقش را بگيرند اما نميدانست كدام حق. خودش ميگفت
"شب بود سرما خورده بودم رفتم كه خوب بشم اما خوب نشدم يك روز ديدم كه همه
دنيا تاريك شد". كلافه ميشد. بلند شد كه برود اما چون نميديد سرش محكم با
ميز جلوي پايش برخورد كرد، دوباره نشست. سكوت اطرافيانش بر جسم كوچكش سنگيني ميكرد.
سرش را پايين انداخت. پدرش ميگفت " 2 سال است كه تمام زندگيام را براي
شوخان گذاشتم". ناراحت بود. از راه كشاورزي امرار معاش ميكرد. شوخان دختر
اولش بود آرزوهاي زيادي برايش داشت؛ دختر باهوشي كه ميتوانست تمام آرزوهاي پدرش
را برآورده كند. "2 تا خواهر ديگرش خيلي دوستش دارند هر لحظه زنگ ميزنند و
حال خواهرشان را ميپرسند. مادرش از زجري كه شوخان ميكشد اشك از چشمانش پاك نميشود"
از او ميخواهيم بگويد دقيقا چه اتفاقي براي دخترش افتاد.
به گزارش ايسنا، پدر شوخان ميگويد:
"زمستان 90 بود. دخترم سرما خورده بود بردمش درمانگاه ديواندره.
دكتر برايش پنيسيلين تجويز كرد. به كسي كه ميخواست آمپول را تزريق كند گفتم كه
شوخان تا حالا پنيسيلين نزده فكر كنم بايد از دخترم تست بگيريد اول، اما او گفت
كه احتياجي به تست نيست و تزريق كرد. درست يادم نيست كه چه ساعتي بود. "شوخان
ميان حرف پدرش ميپرد " بابا شب بود من يادمه." بعد از تزريق پنيسيلين
التهابات پوستي دخترك شروع ميشود. در ابتدا فكر ميكنند براي سرماخوردگي و ناشي
از حساسيت است اما اين التهابات تا آنجا پيش ميرود كه دانههاي درشت روي صورت و
بدن دخترك منجر به اين ميشود كه پوستش بتركد. هزينهها را خودش داده. زير بار قرض
هم رفته بود. مردي كه انگار از آشنايانش بود گفت تمام زندگياش را فروخته. "عباسعلي
براخاسي"، پدر شوخان بعد از بروز علايم دخترش را پيش دكتر ميبرد و دكترها
اين علامتها را ناشي از حساسيت پنيسيلين تشخيص ميدهند. پدر شوخان ميافزايد: "بعد از اينكه بدنش زخم
شد و تاولهايش تركيد، دخترم را برديم بيمارستان بعثت سنندج و 12 روز در آي. سي. يو
بستري بود. دكتر چشمپزشك در مراقبتهاي ويژه مدام چشمهاي دخترم را معاينه ميكرد.
آن موقع چشمهايش كوچك شده و افتاده بود و روشنايي اذيتش ميكرد.
شوخان هم ميگويد ديگر بين دوستانش جايي ندارد: "با من بازي نميكنند ميگويند تو نميتواني ديگر ببيني و بازي
ما را خراب ميكني. برو از اينجا"
پدر "شوخان" ادامه ماجرا را اينگونه شرح ميدهد:
"زماني كه نزد رئيس شبكه بهداشت ديواندره رفتم بار اول از من استقبال كردند
اما بار دوم گفتند "چرا ناراحتي ما آنقدر در دنيا دانشمند كور داريم".
رئيس دانشگاه علوم پزشكي هم دست رد به سينهام زد و مجبور شدم به تهران بيايم؛
شهري كه نميشناختم و تا آن موقع نديده بودم. به تهران كه رسيديم با راهنمايي يكي
كه نميشناختمش آدرس جايي كه مركز چشم پزشكي است را گرفت و او بيمارستان فارابي را
معرفي كرد. دكتر بعد از معاينه و عفونت شديدي كه منجر به پاره شدن قرنيه چشم چپ
دخترم شده بود تشخيص فوري براي پيوند قرنيه داد. چشم شوخان پيوند اول را پس زد و
حتي پيوند دوم هم جوابگو نبود تا اينكه چشم راستش هم بينايياش را از دست داد و
كاملا نابينا شد. پدر 35 ساله شوخان تنها اميدش را پيوند چشم راست دخترش ميداند كه
دكترها قول آن را داده بودند و تنها خواستهاش اين است كه روشنايي را به چشمان
دخترش بازگردانند.
"حسين احمدي نياز"، وكيل شوخان كه وكالت او را رايگان قبول كرده در اين باره ميگويد: "استيون جانسون" همان بيمارياي است كه ناشي از حساسيت به پنيسيلين است. متاسفانه در شوخان ظهور پيدا كرد و هنوز بعد از 2 سال علاوه بر از دست دادن بينايياش و رنجهايي كه متحمل شد يكسري از غذاها را نميتواند بخورد زيرا آثار اين حساسيت در بدنش وجود دارد. بر اساس اصل 137 قانون اساسي تصريح ميكند كه وزير مسوول تمام اتفاقاتي است كه در حوزه زيرمجموعه خودش ميافتد. وكيل شوخان همچنين تاكيد ميكند: خطاب من بيشتر به رئيسجمهور محترم است كه بر اساس قانون 121 ايشان سوگند ياد كردهاند براي اجراي احسن مسووليتهاي خودشان و اجراي قانون اساسي و برابر اصل 127 ايشان ميتوانند نمايندهاي را تامين و پيگيري كنند.
حال اين اتفاق براي شوخان 6 ساله كه در شهري دورافتاده به نام "ديواندره" در كردستان زندگي ميكند، افتاده. پدر كودك به دليل آگاه نبودن از حقوق شهروندي خود و بياطلاع بودنش از چنين حقوقي متاسفانه اقدام خاصي نكرده است و تنها بهار سال گذشته به نظام پزشكي سنندج شكواييه تنظيم كرده كه رسيدگي نشده است. احمدي نياز وكيل اين دختر تاكيد ميكند: " اين اتفاق ممكن است براي هركسي بيفتد و اين موضوع را نبايد به يك امر عادي در پزشكي تبديل كنيم در حالي كه اين بيشتر ناشي از بيتدبيري مراكز علوم پزشكي در نظارت بر وظايف افرادي است كه در چنين مراكزي بايد به مردم خدمت كنند. وي همچنين توضيح ميدهد: " در وحله اول اميدواريم مسوولان به اين قضيه ورود پيدا كنند. اگر نه مجبورم از دادسراي "ديوان دره"، محل وقوع جرم، اقامه دعوي كنم و همچنين عليه دانشگاه علوم پزشكي اقامه دعوي براي جبران خسارت كنم. آن منطقه به علت اينكه دادسراي ويژه براي رسيدگي به اينگونه جرايم ندارد معمولا ارجاع داده ميشود به پزشكي قانوني و آنجا هم بر اساس ميزان درصد صدمه وارده كميسيون تشكيل ميدهند و بر اساس آن احراز ميكنند."
"حسين احمدي نياز"، وكيل شوخان كه وكالت او را رايگان قبول كرده در اين باره ميگويد: "استيون جانسون" همان بيمارياي است كه ناشي از حساسيت به پنيسيلين است. متاسفانه در شوخان ظهور پيدا كرد و هنوز بعد از 2 سال علاوه بر از دست دادن بينايياش و رنجهايي كه متحمل شد يكسري از غذاها را نميتواند بخورد زيرا آثار اين حساسيت در بدنش وجود دارد. بر اساس اصل 137 قانون اساسي تصريح ميكند كه وزير مسوول تمام اتفاقاتي است كه در حوزه زيرمجموعه خودش ميافتد. وكيل شوخان همچنين تاكيد ميكند: خطاب من بيشتر به رئيسجمهور محترم است كه بر اساس قانون 121 ايشان سوگند ياد كردهاند براي اجراي احسن مسووليتهاي خودشان و اجراي قانون اساسي و برابر اصل 127 ايشان ميتوانند نمايندهاي را تامين و پيگيري كنند.
حال اين اتفاق براي شوخان 6 ساله كه در شهري دورافتاده به نام "ديواندره" در كردستان زندگي ميكند، افتاده. پدر كودك به دليل آگاه نبودن از حقوق شهروندي خود و بياطلاع بودنش از چنين حقوقي متاسفانه اقدام خاصي نكرده است و تنها بهار سال گذشته به نظام پزشكي سنندج شكواييه تنظيم كرده كه رسيدگي نشده است. احمدي نياز وكيل اين دختر تاكيد ميكند: " اين اتفاق ممكن است براي هركسي بيفتد و اين موضوع را نبايد به يك امر عادي در پزشكي تبديل كنيم در حالي كه اين بيشتر ناشي از بيتدبيري مراكز علوم پزشكي در نظارت بر وظايف افرادي است كه در چنين مراكزي بايد به مردم خدمت كنند. وي همچنين توضيح ميدهد: " در وحله اول اميدواريم مسوولان به اين قضيه ورود پيدا كنند. اگر نه مجبورم از دادسراي "ديوان دره"، محل وقوع جرم، اقامه دعوي كنم و همچنين عليه دانشگاه علوم پزشكي اقامه دعوي براي جبران خسارت كنم. آن منطقه به علت اينكه دادسراي ويژه براي رسيدگي به اينگونه جرايم ندارد معمولا ارجاع داده ميشود به پزشكي قانوني و آنجا هم بر اساس ميزان درصد صدمه وارده كميسيون تشكيل ميدهند و بر اساس آن احراز ميكنند."
وكيل اين دختر ميگويد: "طبق قانون براي شوخان ديه يك انسان
كامل در نظر گرفته ميشود اما پدر او علاوه بر تماسهايي كه بعد از رسانهاي شدن
اين اتفاق مبني بر كمكهاي مالي گرفته شد، هيچ انتظاري ندارد و ديه را هم نميخواهد
قبول كند. زمان از دست رفته و زمانهايي كه قرار است در راه به دست آوردن حقش از
دست بدهد، همچنين ضرر و زيانها و هزينههايي كه ممكن است 2 يا 3 برابر ديهاي كه
شايد پرداخت شود، باشد از لحاظ مالي كمكي به آنها نميكند و اين در حاليست كه تنها
آرزوي عباسعلي، بينايي دخترش است."