گفت و شنود دروغ نامه ی کیهان 15 اسفند 92
آسفالت ( گفت وشنود )
گفتم : سربازجو که میگه مزخرف ، چگونه دهانش
کرده کف؟
گفت : با یارو گفتن پشتت خاکیه ، گفت چه باکیه؟
گفت مگه داشتید انتظار؟ آسفالت باشه ولاله زار
گفت: این دیگه چه وزارت ارشادیه؟! مگه قرار نبود وزارت ارشاد اسلامی
باشه؟
گفتم: قرار بود باشه. حالا مگه چی شده؟!
گفت: انگار مأموریت خودشو در این می‌بینه از هرکسی که به اسلام و امام و انقلاب و مردم اهانت کرده تقدیر و تجلیل کنه!
گفتم: معلوم نیست چه کسانی اونجا نفوذ کرده‌اند! سابقه وزیر ارشاد که با اینجور کارها همخوانی نداره.
گفت: بعضی از معاون‌های وزیر هم که کار دستشونه انگار نه انگار وظیفه تعریف شده‌ای دارند و خودشونو به اون راه زده‌اند!
گفتم: چه عرض کنم؟! به یارو گفتند؛ پشتت خاکیه! گفت؛ مگه انتظار داشتی اسفالت باشه؟!
گفت: انگار مأموریت خودشو در این می‌بینه از هرکسی که به اسلام و امام و انقلاب و مردم اهانت کرده تقدیر و تجلیل کنه!
گفتم: معلوم نیست چه کسانی اونجا نفوذ کرده‌اند! سابقه وزیر ارشاد که با اینجور کارها همخوانی نداره.
گفت: بعضی از معاون‌های وزیر هم که کار دستشونه انگار نه انگار وظیفه تعریف شده‌ای دارند و خودشونو به اون راه زده‌اند!
گفتم: چه عرض کنم؟! به یارو گفتند؛ پشتت خاکیه! گفت؛ مگه انتظار داشتی اسفالت باشه؟!
گفت : سربازجوی دهان گشاد ، شریک دزدان جبیب گشاد
گرفته یقه ی وزیر ارشاد ، با توهین کرده انتقاد
گفتم : این روانی مریض احوال ، از وزیر ارشاد چه کرده سئوال؟
گفت : سربازجو ی بد نام
، شده مدافع اسلام و امام
به وزیر ارشاد داده گیر ، چرااز هتاکان میکنه تقدیر
معاونانش هم انگار نه انگار ، دور خود می چرند مثل پرگار
به اون راه زدند شدن
بی خیال ، تاجواب ندن به هیچ سئوال
گفتم : سربازجو که میگه مزخرف ، چگونه دهانش کرده کف؟
گفت : با یارو گفتن پشتت خاکیه ، گفت چه باکیه؟
گفت مگه داشتید انتظار؟ آسفالت باشه ولاله زار
