پرونده اعضاي باندي كه پس از قتل رانندگان جسد آنها را به آتش ميكشيدند
براي بررسي درخواست عفو يكي از محكومان به دادگاه كيفري استان تهران
بازگشت. به گزارش مهر، در اين پرونده 5 مرد تبهكار پس از قتل رانندگان اجساد
آنها را به آتش ميكشيدند.
19 فروردين سال 88 نخستين شكايت از اعضاي اين باند در پليس آگاهي اسلامشهر مطرح شد.
19 فروردين سال 88 نخستين شكايت از اعضاي اين باند در پليس آگاهي اسلامشهر مطرح شد.
تحقيقات نشان داد مرد جواني به نام حسين همراه يك دستگاه خودروي
پرايد از خانه خود خارج و ديگر بازنگشته بود. حدود 2 هفته بعد جسد سوخته حسين در
حوالي اسلامشهر كشف شد. ماموران در رديابي خودروي سرقت شده مقتول موفق شدند يكي از
سارقان سابقهدار به نام مهرداد را در اين زمينه شناسايي و دستگير كنند. مهرداد در
بازجوييها با اعتراف به قتل حسين گفت: روز حادثه پس از اينكه سوار خودروي مقتول
شدم با همدستي يكي از دوستانم به نام قربان به دور گردن راننده زنجير انداخته و او
را خفه كرديم.
با اين اعترافات قربان نيز دستگير و در بازجوييها به همدستي در اين
قتل اعتراف كرد.
ماموران كه احتمال ميدادند متهمان مرتكب جرائم ديگري شدهاند
بازجويي از آنها را ادامه داده تا اينكه مهرداد در ادامه تحقيقات به قتل راننده
ديگري اعتراف كرد و گفت پس از قتل حسين راننده ديگري را نيز خفه كرده و جسدش را در
حاشيه شهر به آتش كشيدم. در ادامه دو عضو ديگر اين باند نيز شناسايي و از سوي
ماموران دستگير شدند. با تكميل تحقيقات، پرونده متهمان براي رسيدگي به شعبه 74 دادگاه كيفري
استان تهران فرستاده شد كه 5 قاضي جنايي پس از محاكمه متهمان، مهرداد را به دو بار
قصاص و قربان را به يك بار قصاص و 15 سال زندان محكوم كردند. متهمان رديف سوم و چهارم نيز به اتهام
معاونت در قتل به 15 سال زندان و متهم رديف پنجم نيز به 10 سال زندان محكوم
شدند. در حاليكه حكم اعضاي اين باند در ديوان عالي كشور تاييد شده است متهمان
رديف سوم تا پنجم با ارسال نامهاي به دادگاه خواستار آزادي مشروط شدند. با
درخواست دو عضو اين باند پرونده براي رسيدگي به درخواست آزادي مشروط به دادگاه
كيفري استان تهران فرستاده شد.
هجوم دو مار به دو خانه در رشت
مدير عامل سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني شهرداري رشت از صيد دو
حلقه مار كه آرامش شهروندان اين شهر را به هم زده بود خبر داد. "علي
مقصودي" در گفت و گو با خبرگزاري ايسنا، در اين باره گفت: ورود يك حلقه مار
يك متري به منزل مسكوني در خيابان مطهري رشت سبب وحشت ساكنان اين خانه شد كه آنان
با سامانه 125 تماس گرفته و درخواست كمك كردند. وي با بيان اينكه آتش نشانان
يك ايستگاه به محل حادثه اعزام شدند، گفت: سپس آنان با استفاده از تجهيزات مخصوص
اين مار را صيد كرده و به وحشت ساكنان اين خانه خاتمه دادند. وي همچنين با
اشاره به صيد يك مار ديگر به فاصله كمتر از يك ساعت از حادثه نخست، گفت: همان روز
نيز رويت ماري ديگر در بلوار خرمشهر به سامانه 125 اطلاع داده شد كه در اين حادثه
نيز آتش نشانان به محل اعزام و با استفاده از تجهيزات مخصوص مارگيري اين مار را
صيد كرده و به عمليات خود خاتمه دادند. به گفته مديرعامل سازمان آتش نشاني و
خدمات ايمني شهرداري رشت،دو مار صيد شده به مراكز مربوط به نگهداري از اين
حيوانات تحويل داده شدند.
کد خبر: ۱۸۹۶۰۷
۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۹
فرمانده مرزباني ناجا از هلاكت 4 شرور مسلح و
دستگيري و زخمي شدن چند قاچاقچيدر درگیری شب گذشته در مرزهاي كشور خبر داد.
به گزارش مهر، سردار حسين ذوالفقاری گفت: ماموران مرزباني شب گذشته حين كنترل نوار مرزي با استفاده از تجهيزات الكترونيكي و اپتيكي از ورود 15 شرور مسلح به حريم امنيتي مرز كشورمان مطلع شده و بلافاصله به آنان دستور ايست دادند.با بي توجهي اشرار و شليك آنان به سمت ماموران، مرزبانان نيز با آتش پرحجم خود پاسخ آنان را دادند و 2 نفر از آنان را به هلاكت رسانده و يك نفر ديگر را نيز دستگير كردند.
وي افزود: مرزداران بلافاصله منطقه درگيري را تحت كنترل كامل خود درآوردند و با روشن شدن هوا اقدام به پاكسازي منطقه كردند كه مجددا دو نفر از اشرار كه پنهان شده بودند به سمت ماموران تيراندازي كردند.
فرمانده مرزباني ادامه داد: مرزداران نيز با سرعت عمل موفق شدند هر دو شرور را به هلاكت برسانند و در بررسي آثار بجاي مانده در منطقه درگيري مشخص شد 8 نفر ديگر از اين گروه در درگيري شب گذشته مجروح و به خاك پاكستان متواري شده اند.
وی در ادامه از يك درگيري مسلحانه ديگر طي شب گذشته در مرزهاي جنوب شرق كشور خبر داد و افزود: در پي اين عمليات نيز از ورود 97 كيلو گرم ترياك به كشور جلوگيري شد .در پي اين درگيري ها هيچگونه آسيبي به نيروهاي مرزباني وارد نشده است.
به گزارش مهر، سردار حسين ذوالفقاری گفت: ماموران مرزباني شب گذشته حين كنترل نوار مرزي با استفاده از تجهيزات الكترونيكي و اپتيكي از ورود 15 شرور مسلح به حريم امنيتي مرز كشورمان مطلع شده و بلافاصله به آنان دستور ايست دادند.با بي توجهي اشرار و شليك آنان به سمت ماموران، مرزبانان نيز با آتش پرحجم خود پاسخ آنان را دادند و 2 نفر از آنان را به هلاكت رسانده و يك نفر ديگر را نيز دستگير كردند.
وي افزود: مرزداران بلافاصله منطقه درگيري را تحت كنترل كامل خود درآوردند و با روشن شدن هوا اقدام به پاكسازي منطقه كردند كه مجددا دو نفر از اشرار كه پنهان شده بودند به سمت ماموران تيراندازي كردند.
فرمانده مرزباني ادامه داد: مرزداران نيز با سرعت عمل موفق شدند هر دو شرور را به هلاكت برسانند و در بررسي آثار بجاي مانده در منطقه درگيري مشخص شد 8 نفر ديگر از اين گروه در درگيري شب گذشته مجروح و به خاك پاكستان متواري شده اند.
وی در ادامه از يك درگيري مسلحانه ديگر طي شب گذشته در مرزهاي جنوب شرق كشور خبر داد و افزود: در پي اين عمليات نيز از ورود 97 كيلو گرم ترياك به كشور جلوگيري شد .در پي اين درگيري ها هيچگونه آسيبي به نيروهاي مرزباني وارد نشده است.
کد خبر: ۱۸۹۵۹۵
۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۱
پرونده اعضای باندی که پس از قتل رانندگان جسد
آنها را به آتش می کشیدند برای بررسی درخواست عفو یکی از محکومان به دادگاه کیفری
استان تهران بازگشت.
به گزارش مهر، در این پرونده 5 مرد تبهکار پس
از قتل رانندگان اجساد آنها را به آتش می کشیدند.
19 فروردین سال 88 نخستین شکایت از اعضای
این باند در پلیس آگاهی اسلامشهر مطرح شد.
تحقیقات نشان داد مرد جوانی به نام حسین همراه
یک دستگاه خودروی پراید از خانه خود خارج و دیگر بازنگشته بود. حدود 2 هفته بعد
جسد سوخته حسین در حوالی اسلامشهر کشف شد. ماموران در ردیابی خودروی سرقت شده
مقتول موفق شدند یکی از سارقان سابقه دار به نام مهرداد را در این زمینه شناسایی و
دستگیر کنند. مهرداد در بازجویی ها با اعتراف به قتل حسین گفت: روز حادثه پس از
اینکه سوار خودروی مقتول شدم با همدستی یکی از دوستانم به نام قربان به دور گردن
راننده زنجیر انداخته و او را خفه کردیم.
با این اعترافات قربان نیز دستگیر و در
بازجویی ها به همدستی در این قتل اعتراف کرد.
ماموران که احتمال می دادند متهمان مرتکب
جرائم دیگری شده اند بازجویی از آنها را ادامه داده تا اینکه مهرداد در ادامه
تحقیقات به قتل راننده دیگری اعتراف کرد و گفت پس از قتل حسین راننده دیگری را نیز
خفه کرده و جسدش را در حاشیه شهر به آتش کشیدم. در ادامه دو عضو دیگر این باند نیز
شناسایی و از سوی ماموران دستگیر شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده متهمان برای رسیدگی
به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که 5 قاضی جنایی پس از محاکمه
متهمان، مهرداد را به دو بار قصاص و قربان را به یک بار قصاص و 15 سال زندان محکوم
کردند.
متهمان ردیف سوم و چهارم نیز به اتهام معاونت
در قتل به 15 سال زندان و متهم ردیف پنجم نیز به 10 سال زندان محکوم شدند.
در حالیکه حکم اعضای این باند در دیوان عالی
کشور تایید شده است متهمان ردیف سوم تا پنجم با ارسال نامه ای به دادگاه خواستار
آزادی مشروط شدند.
با درخواست دو عضو این باند پرونده برای رسیدگی
به درخواست آزادی مشروط به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
کد خبر: ۱۸۹۵۵۸
۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۶
مرد جنایتکار برای ازدواج با زن مورد علاقه اش
نقشه هولناک قتل اعضای خانواده اش را اجرا کرد.
به گزارش مهر، سردار محمدرضا میرحیدری فرمانده انتظامی استان قزوین در تشریح این خبر گفت: دی ماه سال گذشته فوت مشکوک زن جوانی و دختر شش ماهه اش به نام نازنین زهرا به ماموران پلیس شهرستان آبیک اطلاع داده شد. در ادامه تیمی از ماموران با حضور در محل تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند. بررسی ها نشان می داد زمان حادثه زن جوان به همراه دو فرزند شش ساله و شش ماهه خود در خانه حضور داشتند که پدر خانواده به نام امیر پس از ورود به خانه متوجه انتشار بوی گاز و مرگ همسر و نوزاد شش ماهه اش شده بود.
وی افزود: پسر شش ساله این خانواده موفق شده بود خود را به بیرون از اتاق رسانده و در پذیرایی بیهوش شده بود. بررسی ها نشان داد پاره شدن شلنگ گاز بخاری باعث نشت گاز و خفگی مادر و فرزند شده بود.
فرمانده انتظامی استان قزوین خاطرنشان کرد: پس از بررسی های مقدماتی پرونده با عنوان مرگ مشکوک در اختیار ماموران قرار گرفت و اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند.
سردار میرحیدری تاکید کرد: در ابتدا ماموران به تحقیق از خانواده قربانیان پرداختند که پدر خانواده گفت: صبح به محل کارم رفته و عصر وقتی برگشتم متوجه انتشار بوی گاز در خانه شدم. خانواده زن جوان نیز در تحقیقات مدعی شدند این زوج هیچ اختلافی با یکدیگر نداشتند.
وی ادامه داد: با تکمیل تحقیقات مقدماتی بررسی های پلیسی در این زمینه ادامه یافت تا این که کارآگاهان پلیس آگاهی با بررسی دوباره محل حادثه و ارتباطات پدر خانواده به امیر مشکوک شده و او را با دستور قضایی تحت بازجویی قرار دادند. متهم در ابتدا هر گونه دست داشتنی در این حادثه شد اما شامگاه سه شنبه گذشته در برابر دلایل پلیسی لب به اعتراف گشود و سناریوی خود برای قتل اعضای خانواده اش را فاش کرد.
امیر در بازجویی ها گفت: چندی قبل از حادثه به زن جوانی علاقمند شده و با او رابطه پنهانی داشتم. روز تولدم آن زن یک پیامک تبریک به من داد که باعث شد همسرم متوجه ماجرا شود. از آن زمان درگیری ما آغاز شد و من برای این که بتوانم با زن مورد علاقه ام ازدواج کنم نحوه قتل اعضای خانواده ام را طراحی کردم. صبح روز حادثه زمانی که به محل کارم می رفتم همسر و فرزندانم در خواب بودند. برای اجرای نقشه ام قسمتی از شلنگ گاز را بریدم تا با انتشار گاز خانه منفجر شود اما عصر وقتی بازگشتم متوجه شدم بر اثر انتشار گاز همسرم و نازنین زهرا جان باخته اند اما پسر شش ساله ام زنده است. هیچگاه تصور نمی کردم پلیس متوجه ماجرا شود و مرا دستگیر کند.
فرمانده انتظامی استان قزوین در پایان تاکید کرد: متهم پس از اقرار به جنایت با قرار قانونی روانه زندان شد.
به گزارش مهر، سردار محمدرضا میرحیدری فرمانده انتظامی استان قزوین در تشریح این خبر گفت: دی ماه سال گذشته فوت مشکوک زن جوانی و دختر شش ماهه اش به نام نازنین زهرا به ماموران پلیس شهرستان آبیک اطلاع داده شد. در ادامه تیمی از ماموران با حضور در محل تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند. بررسی ها نشان می داد زمان حادثه زن جوان به همراه دو فرزند شش ساله و شش ماهه خود در خانه حضور داشتند که پدر خانواده به نام امیر پس از ورود به خانه متوجه انتشار بوی گاز و مرگ همسر و نوزاد شش ماهه اش شده بود.
وی افزود: پسر شش ساله این خانواده موفق شده بود خود را به بیرون از اتاق رسانده و در پذیرایی بیهوش شده بود. بررسی ها نشان داد پاره شدن شلنگ گاز بخاری باعث نشت گاز و خفگی مادر و فرزند شده بود.
فرمانده انتظامی استان قزوین خاطرنشان کرد: پس از بررسی های مقدماتی پرونده با عنوان مرگ مشکوک در اختیار ماموران قرار گرفت و اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند.
سردار میرحیدری تاکید کرد: در ابتدا ماموران به تحقیق از خانواده قربانیان پرداختند که پدر خانواده گفت: صبح به محل کارم رفته و عصر وقتی برگشتم متوجه انتشار بوی گاز در خانه شدم. خانواده زن جوان نیز در تحقیقات مدعی شدند این زوج هیچ اختلافی با یکدیگر نداشتند.
وی ادامه داد: با تکمیل تحقیقات مقدماتی بررسی های پلیسی در این زمینه ادامه یافت تا این که کارآگاهان پلیس آگاهی با بررسی دوباره محل حادثه و ارتباطات پدر خانواده به امیر مشکوک شده و او را با دستور قضایی تحت بازجویی قرار دادند. متهم در ابتدا هر گونه دست داشتنی در این حادثه شد اما شامگاه سه شنبه گذشته در برابر دلایل پلیسی لب به اعتراف گشود و سناریوی خود برای قتل اعضای خانواده اش را فاش کرد.
امیر در بازجویی ها گفت: چندی قبل از حادثه به زن جوانی علاقمند شده و با او رابطه پنهانی داشتم. روز تولدم آن زن یک پیامک تبریک به من داد که باعث شد همسرم متوجه ماجرا شود. از آن زمان درگیری ما آغاز شد و من برای این که بتوانم با زن مورد علاقه ام ازدواج کنم نحوه قتل اعضای خانواده ام را طراحی کردم. صبح روز حادثه زمانی که به محل کارم می رفتم همسر و فرزندانم در خواب بودند. برای اجرای نقشه ام قسمتی از شلنگ گاز را بریدم تا با انتشار گاز خانه منفجر شود اما عصر وقتی بازگشتم متوجه شدم بر اثر انتشار گاز همسرم و نازنین زهرا جان باخته اند اما پسر شش ساله ام زنده است. هیچگاه تصور نمی کردم پلیس متوجه ماجرا شود و مرا دستگیر کند.
فرمانده انتظامی استان قزوین در پایان تاکید کرد: متهم پس از اقرار به جنایت با قرار قانونی روانه زندان شد.
کد خبر: ۱۸۹۵۱۶
۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۴
تازهداماد که با دختری ۲۰ سال کوچکتر از خود
ازدواج کرده بود در باتلاق بدبینیهای خود فرو روفت.
این مرد ۴۰ساله که مدرک دکترا دارد در مراسم ختم پدربزرگش با دختری آشنا شد و به خواستگاری وی رفت.
به گزارش شهروند، اوایل هفته گذشته، زن جوانی به دادگاه خانواده ونک رفت و خواستار طلاق از شوهرش شد.
همزمان با این تقاضا، مرد شیکپوشی که چهرهای آرام داشت اصرار کرد با همسر جوانش زندگی را ادامه دهد و گفت که به هیچ عنوان حاضر به جدایی نیست.
اما زن که ۲۴ساله است به قاضی دادگاه گفت: مادرم دخترعمه پدر شوهرم است و ۴ سال پیش وقتی شنیدم بزرگ خاندان فامیل درگذشته است به خواسته مادرم تصمیم گرفتم من نیز در مراسم عزاداری شرکت کنم.
وی افزود: در همین مراسم بود که دکتر را دیدم که مردی شیکپوش و باکلاس بود،. وقتی شنیدم که شوهرم با وجود ۴۰سالگی هنوز ازدواج نکرده است و در یک شرکت اروپایی مستقر در ایران کار میکند تعجب کردم و نمیدانم چرا وقتی خواهر دکتر خواست برای دقایقی سر میز آنها بنشینم، پذیرفتم.
شوهرم شنید که دانشجو هستم و ادعا کرد میتواند برایم کاری دست و پا کند و همین باعث شد شماره موبایلم را به وی بدهم. یک هفته بعد دکتر به من زنگ زد و خواست به شرکتش بروم. تصورم این بود برایم کاری پیدا کرده است و سریع پذیرفتم. در آنجا وعده کار را به من داد اما به سختی توانست خیلی مودبانه از من خواستگاری کند. ابتدا شوکه شدم اما بعد احساس کردم به وی علاقهمند هستم. خیلی از دخترها آرزو دارند شوهری با این خصوصیات داشته باشند.
یک هفته بعد جواب بله را دادم و با هم در کمتر از ۶ ماه ازدواج کردیم. از وقتی وارد خانه دکتر شدم به رفتارهای عجیب وی برخوردم اما زیاد حساس نشدم. حتی تمایل نداشت من به دانشگاه بروم اما بروز نمیداد. تنها گفت تا فارغالتحصیلی کامل نیازی نیست به سرکار بروم و من را با جملات رنگین و سنگین راضی کرد تا همان درسم را ادامه دهم.
احساس میکردم از سر دلسوزی است. مدتی به خوبی گذشت تا اینکه مزاحمتهای تلفنی شروع شد. راستش را بخواهید ترسیده بودم. خصوصا وقتی شوهرم در خانه بود تماسهای مرموزی با موبایل و تلفن خانهام برقرار میشد. دکتر ابتدا حساسیتی نشان نداد و عنوان کرد حتما اشتباهی میگیرند یا بالاخره خسته میشوند و از این کار دست میکشند اما بعدها مرتب من را زیر سوال برد و گفت که حتما خارج از خانه یا در دانشگاه روابطی دارم که طرفهای مقابل میخواستند زندگیمان را نابود کنند.
شماره موبایلم را عوض کردم اما مزاحمتها ادامه داشت. وقتی سفر میرفتیم در خودرو نزد دکتر مرتب موبایلم زنگ میخورد. کلافه شده بودم. هر وقت هم میخواستم شکایتی کنم دکتر بهانه میآورد و من زمان را از دست میدادم. شمارههای مختلفی از موبایلهای اعتباری و غیراعتباری به من زنگ میزدند و اینکه شوهرم اجازه شکایت نمیداد برایم عجیب بود تا اینکه یک روز برای رفتن به دانشگاه عجله داشتم و چون خودرویم خراب بود خودرو دکتر را برداشتم و رفتم. آن روز هیچ مزاحمتی نبود. فقط شوهرم به من زنگ زد و دلخور بود که چرا خودرویش را بدون اجازه برداشتهام و من بهانه آوردم که عجله داشتم، دکتر هم خواست که سریع برگردم.
زن نگاهی به شوهرش انداخت و ادامه داد: بهصورت اتفاقی خواستم کیفم را در صندوق عقب گذاشته و برای دقایقی داخل یک آرایشگاه شوم. وقتی صندوق عقب را باز کردم نزدیک به ۶ موبایل و سیمکارتهای زیادی را دیدم که آنجا بودند و فهمیدم همه مزاحمتها زیر سر شوهرم بود. به خانه برگشتم و انگار شوهرم منتظر بود و با صدای آرامی گفت که همیشه نگرانم بود که بهخاطر تفاوت سنیمان خیانتی بکنم. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود و از همان لحظه خانه دکتر را ترک کردم و حالا طلاق میخواهم.
شوهرم که صدایش میلرزید، گفت: اشتباه کردم، میپذیرم. خیلی از دوستان و بستگان میگفتند با دختری که ۲۰ سال از تو کوچکتر است ازدواج نکن و من تحت تاثیر همین حرفها بودم که بدبین شدم. مزاحمتهایم برای این بود که بهانهای پیدا کنم و اجازه ندهم همسرم به دانشگاه برود و الان پشیمانم و حاضر هستم جبران کنم.
بنا بر این گزارش، قاضی پرونده به این زوج مهلت داد تا با هم به توافق برسند و از زندگی شیرین لذت ببرند و اگر به تفاهم نرسیدند به دادگاه مراجعه کنند.
این مرد ۴۰ساله که مدرک دکترا دارد در مراسم ختم پدربزرگش با دختری آشنا شد و به خواستگاری وی رفت.
به گزارش شهروند، اوایل هفته گذشته، زن جوانی به دادگاه خانواده ونک رفت و خواستار طلاق از شوهرش شد.
همزمان با این تقاضا، مرد شیکپوشی که چهرهای آرام داشت اصرار کرد با همسر جوانش زندگی را ادامه دهد و گفت که به هیچ عنوان حاضر به جدایی نیست.
اما زن که ۲۴ساله است به قاضی دادگاه گفت: مادرم دخترعمه پدر شوهرم است و ۴ سال پیش وقتی شنیدم بزرگ خاندان فامیل درگذشته است به خواسته مادرم تصمیم گرفتم من نیز در مراسم عزاداری شرکت کنم.
وی افزود: در همین مراسم بود که دکتر را دیدم که مردی شیکپوش و باکلاس بود،. وقتی شنیدم که شوهرم با وجود ۴۰سالگی هنوز ازدواج نکرده است و در یک شرکت اروپایی مستقر در ایران کار میکند تعجب کردم و نمیدانم چرا وقتی خواهر دکتر خواست برای دقایقی سر میز آنها بنشینم، پذیرفتم.
شوهرم شنید که دانشجو هستم و ادعا کرد میتواند برایم کاری دست و پا کند و همین باعث شد شماره موبایلم را به وی بدهم. یک هفته بعد دکتر به من زنگ زد و خواست به شرکتش بروم. تصورم این بود برایم کاری پیدا کرده است و سریع پذیرفتم. در آنجا وعده کار را به من داد اما به سختی توانست خیلی مودبانه از من خواستگاری کند. ابتدا شوکه شدم اما بعد احساس کردم به وی علاقهمند هستم. خیلی از دخترها آرزو دارند شوهری با این خصوصیات داشته باشند.
یک هفته بعد جواب بله را دادم و با هم در کمتر از ۶ ماه ازدواج کردیم. از وقتی وارد خانه دکتر شدم به رفتارهای عجیب وی برخوردم اما زیاد حساس نشدم. حتی تمایل نداشت من به دانشگاه بروم اما بروز نمیداد. تنها گفت تا فارغالتحصیلی کامل نیازی نیست به سرکار بروم و من را با جملات رنگین و سنگین راضی کرد تا همان درسم را ادامه دهم.
احساس میکردم از سر دلسوزی است. مدتی به خوبی گذشت تا اینکه مزاحمتهای تلفنی شروع شد. راستش را بخواهید ترسیده بودم. خصوصا وقتی شوهرم در خانه بود تماسهای مرموزی با موبایل و تلفن خانهام برقرار میشد. دکتر ابتدا حساسیتی نشان نداد و عنوان کرد حتما اشتباهی میگیرند یا بالاخره خسته میشوند و از این کار دست میکشند اما بعدها مرتب من را زیر سوال برد و گفت که حتما خارج از خانه یا در دانشگاه روابطی دارم که طرفهای مقابل میخواستند زندگیمان را نابود کنند.
شماره موبایلم را عوض کردم اما مزاحمتها ادامه داشت. وقتی سفر میرفتیم در خودرو نزد دکتر مرتب موبایلم زنگ میخورد. کلافه شده بودم. هر وقت هم میخواستم شکایتی کنم دکتر بهانه میآورد و من زمان را از دست میدادم. شمارههای مختلفی از موبایلهای اعتباری و غیراعتباری به من زنگ میزدند و اینکه شوهرم اجازه شکایت نمیداد برایم عجیب بود تا اینکه یک روز برای رفتن به دانشگاه عجله داشتم و چون خودرویم خراب بود خودرو دکتر را برداشتم و رفتم. آن روز هیچ مزاحمتی نبود. فقط شوهرم به من زنگ زد و دلخور بود که چرا خودرویش را بدون اجازه برداشتهام و من بهانه آوردم که عجله داشتم، دکتر هم خواست که سریع برگردم.
زن نگاهی به شوهرش انداخت و ادامه داد: بهصورت اتفاقی خواستم کیفم را در صندوق عقب گذاشته و برای دقایقی داخل یک آرایشگاه شوم. وقتی صندوق عقب را باز کردم نزدیک به ۶ موبایل و سیمکارتهای زیادی را دیدم که آنجا بودند و فهمیدم همه مزاحمتها زیر سر شوهرم بود. به خانه برگشتم و انگار شوهرم منتظر بود و با صدای آرامی گفت که همیشه نگرانم بود که بهخاطر تفاوت سنیمان خیانتی بکنم. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود و از همان لحظه خانه دکتر را ترک کردم و حالا طلاق میخواهم.
شوهرم که صدایش میلرزید، گفت: اشتباه کردم، میپذیرم. خیلی از دوستان و بستگان میگفتند با دختری که ۲۰ سال از تو کوچکتر است ازدواج نکن و من تحت تاثیر همین حرفها بودم که بدبین شدم. مزاحمتهایم برای این بود که بهانهای پیدا کنم و اجازه ندهم همسرم به دانشگاه برود و الان پشیمانم و حاضر هستم جبران کنم.
بنا بر این گزارش، قاضی پرونده به این زوج مهلت داد تا با هم به توافق برسند و از زندگی شیرین لذت ببرند و اگر به تفاهم نرسیدند به دادگاه مراجعه کنند.
کد خبر: ۱۸۹۵۱۷
۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۳
هر ۳ روز یک بار به دلیل بیماری پوکی استخوان ۲۳۰
نفر معادل تلفات زلزله ارسباران در کشور جان خود را از دست میدهند یعنی حدوداً
روزی ۷۶ نفر! اینها را مشاور صنایع شیر ایران اعلام میکند و میگوید:
«گزارش بانک مرکزی نشان میدهد که با اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها، مواد غذایی
در کشور معادل ۱۸درصد کاهش یافته که بیشترین کاهش مصرف مربوط به شیر است.»
به گزارش ایسنا، حسین چمنی در توضیح بیشتر ادامه میدهد: «بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی در دوسال نخست اجرای فاز نخست هدفمندی یارانهها مصرف مواد غذایی در کشور معادل ۱۸درصد کاهش یافت. در بین مواد غذایی بیشترین کاهش مصرف با ۴۲درصد مربوط به شیر و لبنیات بوده که درواقع این یک کاهش نبوده بلکه سقوط بوده است.» او سرانه مصرف شیر در ایران را از کمتر از ۶۰ کیلوگرم تا حدود ۸۰ کیلوگرم اعلام میکند و میگوید: «ایران فاصله فاحشی با استانداردهای مصرف سرانه دارد بهطوریکه این رقم در کشورهای اروپایی ۳۰۰ کیلوگرم و در سوئد ۳۵۰ کیلوگرم است.»به گفته مشاور صنایع شیر ایران، بر اساس گزارش دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت (مهرماه ۱۳۹۱) ۲.۲میلیون نفر از مردم کشور دچار پوکی استخوان هستند.
«بنا بر اعلام مرکز تحقیقات استئوپروز (پوکی استخوان) کشور سالیانه ۵۱هزار شکستگی لگن خاصره در کشور رخ میدهد که از این تعداد حدود۵۰ درصد میمیرند و بقیه برای تمام عمر زمینگیر میشوند.»
او تاکید میکند: «۸۰درصد مشکلات سالمندان را مشکلات اسکلتی و حرکتی تشکیل میدهد که مستقیما به میزان و فرهنگ مصرف شیر مرتبط است.»
براساس اعلام چمنی، درمان بیماریهای ناشی از کمبود مصرف شیر مانند بیماریهای لثه و دندان، پوکی استخوان، برخی سرطانها و بیماریهای قلبی و عروقی ازجمله گرانترین درمانها هستند که هزینه درمان هر یک از آنها یک خانواده متوسط را به سرعت به زیر خط فقر میبرد.
او با اشاره به اینکه طبق آمارهای رسمی بهداشتی در کشور هماکنون بهطور میانگین حداقل ۱۵۰میلیون دندان پوسیده در دهان مردم ایران وجود دارد، میگوید: «اگر در سال هزینههای معادل فقط ۲۰۰هزار تومان صرف ترمیم هر دندان پوسیده شود که درسال رقمی معادل ۳۰هزارمیلیارد تومان اعتبار برای ترمیم دندان مردم ایران لازم است، با این رقم میتوان دستکم ۶۰۰هزار فرصت شغلی در کشور ایجاد کرد. این درحالی است که با افزایش مصرف شیر و لبنیات در کشور میتوان به تدریج از پوسیدگی دندان و پوکی استخوان در نسلهای آینده ایران جلوگیری کرد یا دستکم به میزان زیادی آن را کاهش داد.»
به گزارش ایسنا، حسین چمنی در توضیح بیشتر ادامه میدهد: «بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی در دوسال نخست اجرای فاز نخست هدفمندی یارانهها مصرف مواد غذایی در کشور معادل ۱۸درصد کاهش یافت. در بین مواد غذایی بیشترین کاهش مصرف با ۴۲درصد مربوط به شیر و لبنیات بوده که درواقع این یک کاهش نبوده بلکه سقوط بوده است.» او سرانه مصرف شیر در ایران را از کمتر از ۶۰ کیلوگرم تا حدود ۸۰ کیلوگرم اعلام میکند و میگوید: «ایران فاصله فاحشی با استانداردهای مصرف سرانه دارد بهطوریکه این رقم در کشورهای اروپایی ۳۰۰ کیلوگرم و در سوئد ۳۵۰ کیلوگرم است.»به گفته مشاور صنایع شیر ایران، بر اساس گزارش دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت (مهرماه ۱۳۹۱) ۲.۲میلیون نفر از مردم کشور دچار پوکی استخوان هستند.
«بنا بر اعلام مرکز تحقیقات استئوپروز (پوکی استخوان) کشور سالیانه ۵۱هزار شکستگی لگن خاصره در کشور رخ میدهد که از این تعداد حدود۵۰ درصد میمیرند و بقیه برای تمام عمر زمینگیر میشوند.»
او تاکید میکند: «۸۰درصد مشکلات سالمندان را مشکلات اسکلتی و حرکتی تشکیل میدهد که مستقیما به میزان و فرهنگ مصرف شیر مرتبط است.»
براساس اعلام چمنی، درمان بیماریهای ناشی از کمبود مصرف شیر مانند بیماریهای لثه و دندان، پوکی استخوان، برخی سرطانها و بیماریهای قلبی و عروقی ازجمله گرانترین درمانها هستند که هزینه درمان هر یک از آنها یک خانواده متوسط را به سرعت به زیر خط فقر میبرد.
او با اشاره به اینکه طبق آمارهای رسمی بهداشتی در کشور هماکنون بهطور میانگین حداقل ۱۵۰میلیون دندان پوسیده در دهان مردم ایران وجود دارد، میگوید: «اگر در سال هزینههای معادل فقط ۲۰۰هزار تومان صرف ترمیم هر دندان پوسیده شود که درسال رقمی معادل ۳۰هزارمیلیارد تومان اعتبار برای ترمیم دندان مردم ایران لازم است، با این رقم میتوان دستکم ۶۰۰هزار فرصت شغلی در کشور ایجاد کرد. این درحالی است که با افزایش مصرف شیر و لبنیات در کشور میتوان به تدریج از پوسیدگی دندان و پوکی استخوان در نسلهای آینده ایران جلوگیری کرد یا دستکم به میزان زیادی آن را کاهش داد.»
کد خبر: ۱۸۹۵۱۴
۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۲
رئیس فراکسیون مبارزه با دخانیات مجلس، با
انتقاد از نبود نظارت بر فعالیت قلیانسراها، گفت: متاسفانه در کشور روزانه 20
میلیارد تومان برای درمان اعتیاد به دخانیات و عوارض آن هزینه میشود.
به گزارش خانه ملت، محمدحسین قربانی با انتقاد
از شیوع اعتیاد در مدارس و بین دانشآموزان، گفت: با توجه به اهمیت قانون مبارزه
با دخانیات و بحث نظارتی مجلس متاسفانه با همه راهکارهایی که وجود دارد امروزه
شاهد افزایش مصرف مواد دخانی در مدارس و به ویژه بین دانشآموزان هستیم.
نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس شورای
اسلامی، با بیان اینکه سالانه 65 میلیارد نخ سیگار در کشور مصرف میشود، گفت: از
این میزان 25 میلیارد آن تولید داخل، 20 میلیارد نخ واردات قانونی و 20 میلیارد نخ
از مسیر قاچاق تامین می شود.
او راه مبارزه با قاچاق سیگار را افزایش تعرفهها
خواند و گفت: افزایش تعرفه بر خرد فروشی یکی از راهکارهایی است که به کاهش قاچاق
دخانیات منجر میشود، متاسفانه ما در بودجه 93 کل کشور نتوانستیم مالیات بر خرده
فروشی را به لحاظ لابی گریهایی که در مجلس داشتند لحاظ کنیم.
قربانی گفت: همه کشورهای دنیا راه مبارزه با
دخانیات را افزایش تعرفهها میدانند حالا شاید در کشور ما شعار بدهند که افزایش
تعرفهها موجب افزایش قاچاق می شود ولی در سال 86 تجربه ثابت کرد افزایش تعرفهها
از 10 درصد به 20 درصد باعث کاهش قاچاق در کشور شد.
این نماینده مردم در مجلس نهم، با تاکید بر
اینکه سالانه بیش از کل بودجه سلامت کشور فقط به علت مصرف سیگار در کشور هدر میرود،
گفت: سالانه به علت مصرف دخانیات در کشور حدود 700 هزار نفر فوت میکنند.
نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس نهم، با
بیان اینکه بیتوجهی به قاچاق دخانیات نادیده گرفتن سلامت جامعه به ویژه قشر جوان
است، یادآور شد: روزانه در کشور 20 میلیارد تومان صرف درمان کسانی میشود که
اعتیاد به دخانیات دارند.
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس درباره
چگونگی برخورد با قلیانسراها، گفت: در رابطه با برخورد با قلیانسراها قوانین
خوبی وجود دارد اما در اجرا ضعفهایی وجود دارد.
رئیس فراکسیون مبارزه با دخانیات مجلس، با
تاکید بر اینکه طی سالهای اخیر سن مصرف قلیان در کشور از 14 سال به 10 سال پایین
آمده است، گفت: مطابق قانون جامع کنترل دخانیات باید با محدود کردن عرضه قلیان و
مواد دخانی در اماکن عمومی و کاهش دسترسی، مصرف این ماده خطرناک کمتر می شد.
پس از اردوی آفریقایجنوبی رخ داد
کد خبر: ۱۸۹۵۳۸
۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۲
رسانههای بینالمللی به موضوع مشکل پیراهنهای تیم ملی پرداختند و نوشتند
که بازیکنان ایران نمیتوانند پیراهن خود را با بازیکنان حریف عوض کنند.به گزارش تسنیم، پس از اظهار نظر بازیکنان و مسئولان تیم ملی فوتبال ایران درباره پیراهن بازیکنان، این موضوع به سوژه اصلی رسانههای ورزشی بینالمللی تبدیل شد.
نشریه «بیلد» آلمان در این باره نوشت: در تاریخ 16 ژوئن 2014 (26 خرداد) شاگردان کارلوس کیروش به دیدار نیجریه خواهند رفت ولی بازنده این دیدار نیجریه خواهد بود که پس از سوت پایان بازی دست خالی باید زمین مسابقه را ترک کند چون فدراسیون فوتبال ایران بازیکنان تیم ملی را از تعویض پیراهن خود با بازیکنان تیمهای دیگر در جام جهانی 2014 برزیل منع کرده است.
«بیلد» در ادامه نوشت: دلیل این ممنوعیت «شرمآور» برای کشوری که غنی از نفت است مشکلات مالی برای تهیه پیراهن بیشتر است. علی کفاشیان هم در توضیح این ماجرا گفت: ما نمیتوانیم در هر بازی به بازیکنانمان یک پیراهن بدهیم و بازیکنان باید در استفاده از پیراهن صرفهجویی کنند.
در ادامه این گزارش آمده است: بازیکنان و مربی تیم ایران از کیفیت این پیراهنها که تولید کمپانی پوشاک ورزشی «آل اشپورت» آلمان است ناراضی هستند. علیرضا حقیقی، دروازهبان 26 ساله تیم ملی با یک متر و 93 سانتیمتر قد با نارضایتی از کیفیت پیراهنهای ایران گفت که پیراهن سایز XL او پس از شسته شدن آب رفته است. البته کفاشیان در پاسخ به این موضوع گفت: بازیکنان نباید پیراهن خود را با آب گرم بشویند.
رسانههای دیگری هم همچون «رادیو پروگرام دلپرو» پرو و سایت «rionegro.com.ar» آرژانتین هم این موضوع را بازتاب دادهاند.
پیش از این بحث برگزاری اردوی آفریقای جنوبی با 10 بازیکن و بدون حضور دروازهبان به سوژه رسانههای بینالمللی تبدیل شده بود