سهمرد افغان که متهم به قتل دختری
ایرانی هستند وقتی برای دفاع از خود در جایگاه حاضر شدند، ادعا کردند اصلا مقتول
را ندیدهاند. به گزارش خبرنگار ما، خانواده دختری جوان
به نام لاله ششسال قبل به پلیس گزارش دادند فرزندشان گم شده است. آنها گفتند لاله
برای انجام کاری سوار بر خودرواش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. مشخصات دختر
گمشده و خودرو او در اختیار ماموران قرار گرفت. ساعاتی بعد از طرح این شکایت پدر
لاله به ماموران خبر داد اتومبیل دخترش در خیابانی در شمال تهران پیدا شدهاست. او
گفت: «جوانی به نام مهران که راننده آژانس است و با ما آشنایی دارد به من گفت
ماشین دخترم را در پاسداران دیده است.» خودرو لاله مورد بازرسی قرار گرفت اما
ردی که بتوان از آن بهعنوان سرنخ استفاده کرد بهدست نیامد. وقتی ماموران مهران
را مورد بازجویی قرار دادند این جوان گفت: «آنطور که من در جریان هستم لاله
روزحادثه با سهمرد افغان قرار داشت. آنها کارگرانی بودند که در ساختمانی نیمهکاره
در پاسداران کار میکردند.» با توجه به اطلاعاتی که مهران به ماموران داد و همچنین
ردیابیهایی که از طریق تلفن همراه مقتول انجام گرفت پلیس متوجه شد خانه مورد
ادعای مهران ساختمانی نیمهکاره است. ماموران به ساختمان موردنظر رفتند و موفق به
بازداشت مردان افغان شدند. ماموران تلفن همراه لاله را در محل سکونت
متهمان پیدا کردند. بازداشت متهمان منجر به اعتراف آنها شد. دو متهم ردیف اول که
جمعه و شیرمحمد نام دارند اعتراف کردند با مشارکت هم دست به قتل زدند. آنها توضیح
دادند وقتی لاله در برابر خواسته نامعقول آنها مقاومت کرد، عصبانی شدند و هر دو با
فشار بر گلوی دختر جوان او را به قتل رساندند. جمعه در اعترافات خود گفت: «پس از آشنایی با لاله تصمیم گرفتیم با او رابطه
داشته باشیم اما وقتی دختر جوان به محل سکونت ما آمد دقایقی بعد شیرمحمد با وی
درگیر شد. او را روی تخت پرت کرد و من هم به کمکش رفتم و او را خفه کردیم.»
متهمان در بازجوییهای بعدی گفتههای خود را پس گرفتند و هریک دیگری را متهم به
قتل کردند. آنها درباره اینکه جسد دختر جوان را چه کردند، مدعی شدند احمد جنازه
را داخل گونی گذاشت و در خودرو حمل زباله انداخت. پلیس تحقیقات زیادی برای کشف جسد
دختر جوان انجام داد اما همه این تجسسها بینتیجه ماند. بعد از پایان جلسات
بازجویی و تکمیل پرونده، متهمان با صدور کیفرخواست برای محاکمه به شعبه 71 دادگاه
کیفریاستان تهران فرستادهشدند. روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده
بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند
و درخواست صدور حکم قصاص کردند. سپس جمعه متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد و گفت:
«من اتهام را قبول ندارم، اصلا لاله را نمیشناختم. سال86 وارد ایران شدم و از آنموقع
هم کار میکنم. اصلا در جریان قتل هم نبودم. وقتی ما را بازداشت کردند ماموران گفتند
باید اعتراف کنیم، ما هم مجبور به اعتراف شدیم.» او درباره اینکه چرا
تلفن همراه مقتول در خانه او و خودرواش هم کمی دورتر از آنجا پیدا شد، گفت: «تلفن
را از یک کارگر در اطراف میدان خریدم، در مورد ماشین هم خبر ندارم؛ این موضوع
اتفاقی است.» او در مورد اینکه چرا ابتدا اعتراف و بعد شیرمحمد را متهم کرده است،
گفت: «اعترافاتم دروغ بود. مجبور شدم دروغ بگویم. وقتی دیدم ماموران حرفم را باور
کردند تصمیم گرفتم شیرمحمد را متهم کنم.» در ادامه شیرمحمد در جایگاه حاضر شد. او هم اتهامش را رد
کرد و گفت: «من زن و بچه دارم. هفتسال است بیدلیل در ایران بازداشت هستم. اصلا
لاله را ندیدم و مجبور به اعتراف شدم. وقتی دیدم جمعه بیدلیل من را متهم کرد
تصمیم گرفتم تلافی کنم به همین خاطر هم به احمد گفتم اعتراف کن قاتل جمعه بوده و
خودم هم چنین اعترافی کردم.» وقتی احمد در جایگاه حاضر شد او نیز اظهارات گذشتهاش
را رد کرد و گفت: «جمعه و شیرمحمد به خانه من آمدند و گفتند میخواهند با دختری
رابطه داشته باشند اما من قبول نکردم و گفتم برایم دردسر درست میشود. من هم آن
دختر را ندیدم.» هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد
شور شدند.