روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 7
اردیبهشت ماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه جمهوری " یهودی
سازی قدس با بیتالمال مسلمین "
پس از پیگیری سناریوی سازی سریالی علیه ی عربستان که مصداق عینی سیاست صدور
تروریسم و بنیادگرایی ارتجاعی و بحران به برون مرز ومداخله گری آشکاردر امورد اخلی
عربستان است .اکنون از موضع وکیل مدافع وسخنگوی ملت فلسطین شدن مشابه سیاست
عربستان در مورد اسراییل دنبال شده است .
رژیم صهیونیستی در یهودی سازی قدس شریف، تنها نیست
بلکه علاوه بر قدرتهای سلطهگر غربی، رژیمهای مرتجع عرب هم که قاعدتاً باید حامی
آرمان فلسطین باشند، در زمره حامیان این توطئه قرار دارند. تازهترین گزارشهای
خبری از اوضاع آشفته منطقهای حاکی است رژیم امارات نیز در یهودیسازی قدس شریف
دست دارد و حامی مالی بخشی از این خنجر زهرآگینی است که از پشت، درحال وارد شدن به
ملت فلسطین و آرمانهای اسلامی میباشد.
شیخ رائد الصلاحی، رئیس جنبش اسلامی در اراضی اشغالی فاش کرد امارات متحده عربی که به ظاهر، یک کشور اسلامی است، صهیونیستها را برای یهودی سازی قدس اشغالی حمایت مالی میکند. وی گفت: «ما اسنادی دردست داریم که ثابت میکند پول خرید دهها واحد مسکونی جدیدالاحداث در شهرکهای یهودی توسط بانکهای اماراتی پرداخت شده». چندی پیش نیز کانال 7 تلویزیون رژیم صهیونیستی از مشارکت یک شرکت اماراتی در مناقصه اجرای طرحهای یهودیسازی اراضی قدس اشغالی خبر داده بود.
افشای این قبیل گزارشهای رسوا کننده مانند اظهارات معاون سابق دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) که آل سعود را دوستان اسرائیل معرفی کرده که برای برقراری رابطه با تلآویو ارزش قائلند، گرچه تازگی نداشته و پیش از این نیز رژیمهایی چون قطر و کویت در راستای روابط پنهانی با اسرائیل، دلارهای بادآورده نفتی خود را در خدمت مطامع رژیم صهیونیستی و یهودیسازی قدس شریف قرار داده بودند ولی همزمانی این اخبار با ماموریت ویژهای که ارتجاع عرب در برنامه مسلمانکشی و اجرای جنگ نیابتی از سوی صهیونیستها علیه کشورهای اسلامی ایفا میکند، بر اظهارات همین مقام موساد مهر تایید میزند که گفته بود: «این ذهنیت که کشورهای عربی خواهان نابودی اسرائیل هستند، ذهنیتی کاملاً اشتباه است و آنان از جمله سعودیها از دوستان و شرکای ما هستند.»
امروزه با توجه به پیگیری اهداف توسعهطلبانه تلآویو توسط برخی عمال منطقه، به روابط پنهان رژیم صهیونیستی با ارتجاع عرب بویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس به موضوعی آشکار و ثابت شده تبدیل گردیده که رسانههای منطقه نیز دیگر امکان کتمان آن را ندارند. اینکه همزمان با جنگ و تجاوز رژیمهای ارتجاعی عرب به سوریه، عراق و یمن و تخریب امکانات جهان اسلام، توطئه یهودیسازی قدس اشغالی نیز با سرعت زیاد و امکانات مالی عربی درحال پیگیری است، شدت و قوت روابط تل آویو و پایتختهای عربی را نشان میدهد که از دهه 60 میلادی تاکنون هیچگاه از چنین گسترهای برخوردار نبوده است.
رژیم غاصب صهیونیستی که از سال 1346 شهر قدس را به اشغال در آورده، تلاش زیادی را صرف یهودیسازی این شهر و نابود ساختن هویت اسلامی و موجودیت عربی – فلسطینی کرده است. در این راه در وهله نخست تصرف زمینهای مسکونی و اراضی فلسطینی را به مورد اجرا گذاشت که تاکنون توانسته 87 درصد اراضی شهر قدس را به تصرف در آورد.
رژیم صهیونیستی به اعتراف «لیبرمن» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی از نیم قرن پیش تماسهای محرمانهای با هدف جلب رضایت ارتجاع عرب و سکوت آنها در قبال اخراج ساکنان فلسطینی و عرب این شهر با برخی پایتختهای عربی برگزار کرده و قولهایی را در زمینه مشارکت و سرمایهگذاری مشترک عربی – اسرائیلی به آنان داده است.
گام دوم رژیم صهیونیستی پس از تغییر بافت جمعیتی شهر قدس، احداث شهرکهای یهودینشین و انتقال یهودیان کشورهای مختلف به آنجا بود به گونهای که در بخش شرقی شهر قدس شریف که بیتالمقدس در آن واقع شده، صهیونیستها اکثریت را داشته باشند.
رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر برای تحقق این توطئه شوم، روشهای بسیاری را به کار گرفته و دست به اقدامات بیشرمانهای علیه ساکنان عرب و فلسطینی قدس شریف زد که مصادره اراضی و شهرکسازی فقط بخشی از آن است، اما هر بار که این جنایتها مورد اعتراض گسترده فلسطینیهای ساکن قدس و ملتهای مسلمان واقع شده، رژیم صهیونیستی نه تنها از حمایت و یا سکوت کشورهای مرتجع عرب برخوردار شده، بلکه بر مشارکت شرکتهای ساختمانی متعلق به شاهزادههای عرب و شیوخ منطقه و در شهرکسازیهای یهودی افزوده و سهم آنها را در این جنایت بیشتر کرده است.
همسویی رژیمهای عرب با توطئه یهودی سازی قدس به اینجا ختم نشده بلکه ارتجاع عرب برای اینکه از قطار تندروی سازش و همپیانی با غاصبان بیت المقدس عقب نماند، در مقابله توطئه تخریب مسجدالاقصی و اداره آن توسط صهیونیستها مُهر سکوت بر لب زده و در مقابل فریاد فلسطینیهای ساکن بیتالمقدس که در مقابل تعّرض صهیونیستها به مقدسات اسلامی طلب یاری میکردند، رژیمهایی مثل اردن، قطر و سعودی که مسئولیت کمیته حمایت از قدس شریف را برعهده داشتند به صدور بیانیههای پوچ و شعاری اکتفا کرده و جهان اسلام را عملاً به بیتحرکی و غفلت در قبال جنایات رژیم صهیونیستی در غصب قبله اول مسلمین جهان فرا میخواندند.
در واکنش به این موضع سازشکارانه رژیمهای عرب بود که شیخ «عکرمه صبری» خطیب و امام جماعت مسجدالاقصی چندی پیش خطاب به رژیمهای عرب فریاد اعتراض بلند کرد که: «حکومت خودگردان فلسطین و رژیمهای عرب، دست ما را برای انتفاضه بسته و خودشان هم به تماشاچی کشتار فلسطینیها تبدیل شدهاند. آنها با غفلت و تسامح خود، ما ساکنان شهر قدس را در مقابل جنایتکاران صهیونیست تنها گذاشتهاند.»
ای کاش همسویی سران رژیمهای مرتجع عرب با صهیونیستها، فقط در همین حد انفعال و سکوت خلاصه میشد، افشاگریهای شیخ «رائد الصلاحی» رئیس جنبش اسلامی در اراضی اشغالی از عمق فاجعه بزرگتری خبر میدهد که رژیمهایی همچون سعودی، کویت، امارات و قطر همزمان با اجرای طرح مسلمان کشی در کشورهای اسلامی، مشغول مشارکت در توطئه یهودی سازی قدس اشغالی با صهیونیستها هستند و خنجرهای شوم توطئه را از چند جهت بر پیکر امت اسلامی وارد میکنند.
قطعاً افشای این قبیل همسوییها میان ارتجاع عرب و رژیم صهیونیستی هر چند در لایه اول باعث افزایش آلام و جریحهدار شدن احساسات مسلمانان میشود ولی نتیجهای که دیر یا زود امت اسلامی به آن خواهد رسید اینست که برای مقابله با تهدیدات امنیتی رژیم صهیونیستی و خشکاندن غده سرطانی صهیونیسم در قلب جهان اسلام باید از درون آغاز کرد و با پالایش سرزمینهای اسلامی از تفکرات تکفیری که سرمنشاء آن در برجهای شیشهای حکام عرب است، میتوان در مسیر صحیح مبارزه با اشغالگران صهیونیست قرار گرفت.
شیخ رائد الصلاحی، رئیس جنبش اسلامی در اراضی اشغالی فاش کرد امارات متحده عربی که به ظاهر، یک کشور اسلامی است، صهیونیستها را برای یهودی سازی قدس اشغالی حمایت مالی میکند. وی گفت: «ما اسنادی دردست داریم که ثابت میکند پول خرید دهها واحد مسکونی جدیدالاحداث در شهرکهای یهودی توسط بانکهای اماراتی پرداخت شده». چندی پیش نیز کانال 7 تلویزیون رژیم صهیونیستی از مشارکت یک شرکت اماراتی در مناقصه اجرای طرحهای یهودیسازی اراضی قدس اشغالی خبر داده بود.
افشای این قبیل گزارشهای رسوا کننده مانند اظهارات معاون سابق دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) که آل سعود را دوستان اسرائیل معرفی کرده که برای برقراری رابطه با تلآویو ارزش قائلند، گرچه تازگی نداشته و پیش از این نیز رژیمهایی چون قطر و کویت در راستای روابط پنهانی با اسرائیل، دلارهای بادآورده نفتی خود را در خدمت مطامع رژیم صهیونیستی و یهودیسازی قدس شریف قرار داده بودند ولی همزمانی این اخبار با ماموریت ویژهای که ارتجاع عرب در برنامه مسلمانکشی و اجرای جنگ نیابتی از سوی صهیونیستها علیه کشورهای اسلامی ایفا میکند، بر اظهارات همین مقام موساد مهر تایید میزند که گفته بود: «این ذهنیت که کشورهای عربی خواهان نابودی اسرائیل هستند، ذهنیتی کاملاً اشتباه است و آنان از جمله سعودیها از دوستان و شرکای ما هستند.»
امروزه با توجه به پیگیری اهداف توسعهطلبانه تلآویو توسط برخی عمال منطقه، به روابط پنهان رژیم صهیونیستی با ارتجاع عرب بویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس به موضوعی آشکار و ثابت شده تبدیل گردیده که رسانههای منطقه نیز دیگر امکان کتمان آن را ندارند. اینکه همزمان با جنگ و تجاوز رژیمهای ارتجاعی عرب به سوریه، عراق و یمن و تخریب امکانات جهان اسلام، توطئه یهودیسازی قدس اشغالی نیز با سرعت زیاد و امکانات مالی عربی درحال پیگیری است، شدت و قوت روابط تل آویو و پایتختهای عربی را نشان میدهد که از دهه 60 میلادی تاکنون هیچگاه از چنین گسترهای برخوردار نبوده است.
رژیم غاصب صهیونیستی که از سال 1346 شهر قدس را به اشغال در آورده، تلاش زیادی را صرف یهودیسازی این شهر و نابود ساختن هویت اسلامی و موجودیت عربی – فلسطینی کرده است. در این راه در وهله نخست تصرف زمینهای مسکونی و اراضی فلسطینی را به مورد اجرا گذاشت که تاکنون توانسته 87 درصد اراضی شهر قدس را به تصرف در آورد.
رژیم صهیونیستی به اعتراف «لیبرمن» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی از نیم قرن پیش تماسهای محرمانهای با هدف جلب رضایت ارتجاع عرب و سکوت آنها در قبال اخراج ساکنان فلسطینی و عرب این شهر با برخی پایتختهای عربی برگزار کرده و قولهایی را در زمینه مشارکت و سرمایهگذاری مشترک عربی – اسرائیلی به آنان داده است.
گام دوم رژیم صهیونیستی پس از تغییر بافت جمعیتی شهر قدس، احداث شهرکهای یهودینشین و انتقال یهودیان کشورهای مختلف به آنجا بود به گونهای که در بخش شرقی شهر قدس شریف که بیتالمقدس در آن واقع شده، صهیونیستها اکثریت را داشته باشند.
رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر برای تحقق این توطئه شوم، روشهای بسیاری را به کار گرفته و دست به اقدامات بیشرمانهای علیه ساکنان عرب و فلسطینی قدس شریف زد که مصادره اراضی و شهرکسازی فقط بخشی از آن است، اما هر بار که این جنایتها مورد اعتراض گسترده فلسطینیهای ساکن قدس و ملتهای مسلمان واقع شده، رژیم صهیونیستی نه تنها از حمایت و یا سکوت کشورهای مرتجع عرب برخوردار شده، بلکه بر مشارکت شرکتهای ساختمانی متعلق به شاهزادههای عرب و شیوخ منطقه و در شهرکسازیهای یهودی افزوده و سهم آنها را در این جنایت بیشتر کرده است.
همسویی رژیمهای عرب با توطئه یهودی سازی قدس به اینجا ختم نشده بلکه ارتجاع عرب برای اینکه از قطار تندروی سازش و همپیانی با غاصبان بیت المقدس عقب نماند، در مقابله توطئه تخریب مسجدالاقصی و اداره آن توسط صهیونیستها مُهر سکوت بر لب زده و در مقابل فریاد فلسطینیهای ساکن بیتالمقدس که در مقابل تعّرض صهیونیستها به مقدسات اسلامی طلب یاری میکردند، رژیمهایی مثل اردن، قطر و سعودی که مسئولیت کمیته حمایت از قدس شریف را برعهده داشتند به صدور بیانیههای پوچ و شعاری اکتفا کرده و جهان اسلام را عملاً به بیتحرکی و غفلت در قبال جنایات رژیم صهیونیستی در غصب قبله اول مسلمین جهان فرا میخواندند.
در واکنش به این موضع سازشکارانه رژیمهای عرب بود که شیخ «عکرمه صبری» خطیب و امام جماعت مسجدالاقصی چندی پیش خطاب به رژیمهای عرب فریاد اعتراض بلند کرد که: «حکومت خودگردان فلسطین و رژیمهای عرب، دست ما را برای انتفاضه بسته و خودشان هم به تماشاچی کشتار فلسطینیها تبدیل شدهاند. آنها با غفلت و تسامح خود، ما ساکنان شهر قدس را در مقابل جنایتکاران صهیونیست تنها گذاشتهاند.»
ای کاش همسویی سران رژیمهای مرتجع عرب با صهیونیستها، فقط در همین حد انفعال و سکوت خلاصه میشد، افشاگریهای شیخ «رائد الصلاحی» رئیس جنبش اسلامی در اراضی اشغالی از عمق فاجعه بزرگتری خبر میدهد که رژیمهایی همچون سعودی، کویت، امارات و قطر همزمان با اجرای طرح مسلمان کشی در کشورهای اسلامی، مشغول مشارکت در توطئه یهودی سازی قدس اشغالی با صهیونیستها هستند و خنجرهای شوم توطئه را از چند جهت بر پیکر امت اسلامی وارد میکنند.
قطعاً افشای این قبیل همسوییها میان ارتجاع عرب و رژیم صهیونیستی هر چند در لایه اول باعث افزایش آلام و جریحهدار شدن احساسات مسلمانان میشود ولی نتیجهای که دیر یا زود امت اسلامی به آن خواهد رسید اینست که برای مقابله با تهدیدات امنیتی رژیم صهیونیستی و خشکاندن غده سرطانی صهیونیسم در قلب جهان اسلام باید از درون آغاز کرد و با پالایش سرزمینهای اسلامی از تفکرات تکفیری که سرمنشاء آن در برجهای شیشهای حکام عرب است، میتوان در مسیر صحیح مبارزه با اشغالگران صهیونیست قرار گرفت.