احمد خاتمی
در خطبههای نماز جمعه تهران: 15
شهریور-94
فرارو- خطیب موقت نماز جمعه
تهران گفت: نظارت استصوابی شورای نگهبان یک قانون است بنابراین مقابله با این
قانون حاشیهسازی بی حاصل به شمار میرود.
سید احمد خاتمی خطیب موقت نماز جمعه تهران در خطبههای امروز خود به جایگاه شورای نگهبان اشاره کرد و اظهار داشت: مسئله قانونمداری یک امر کاملا پذیرفته شده برای ملت، دولت و همه نهادها است.
گزیده اظهارات خطیب این هفته نماز جمعه تهران را در ادامه میخوانیم:
سید احمد خاتمی خطیب موقت نماز جمعه تهران در خطبههای امروز خود به جایگاه شورای نگهبان اشاره کرد و اظهار داشت: مسئله قانونمداری یک امر کاملا پذیرفته شده برای ملت، دولت و همه نهادها است.
گزیده اظهارات خطیب این هفته نماز جمعه تهران را در ادامه میخوانیم:
هیچ کسی نیست که دلسوز انقلاب باشد اما
در عین حال قانون مداری را نپذیرد. قانون اساسی در اصل 99 شورای نگهبان را نظارت
بر انتخابات خبرگان، مجلس شورای اسلامی میداند که باید مراجعه به آرای عمومی را
برعهده دارد.
نظارت استطلاعی یعنی اینکه شورای نگهبان
فقط نظارهگر باشد و به هیاتهای اجرایی گزارش دهند و آنها اگر دلشان بخواهند
اجرا کنند.
شورای نگهبان در نظارت استصوابی در تمام
مراحل یعنی هم نظارت و هم رد و یا صلاحیت کاندیدا باید دخالت کند و این در تاریخ
1/3/1370 در نظریه تفسیری 1234 تفسیر شده است.
طبق اصل 91، تفسیر قانون اساسی به عهده
شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم صورت میگیرد پس قانون این اجازه را داده
که هر جا در مورد قانون اساسی اختلاف نظری به وجود آمد تفسیر آن با شورای نگهبان
باشد.
نظارت استصوابی شورای نگهبان قانونی است
و مجریان قانون باید به آن احترام بگذارند، ایستادن و مقابله با این قانون (نظارت
استصوابی شورای نگهبان) حاشیهسازی بی حاصل است.
در هجدهمین اجلاسیه دور چهارم مجلس
خبرگان رهبری یک ابتکاری که صورت گرفت و باید الگو باشد و آن هم دعوت از دو شخصیت
موافق و مخالف برجام بود.
با در اختیار گذاشتن وقت مناسب به موافق
و مخالف برجام تمام حرفها شنیده شد. من کاری به محتوا ندارم و قضاوتی نمیکنم اما
این منطق قرآن است که اگر میخواهی قضاوت واقع بینانه داشته باشی باید همه حرفها
را شنید چه در عرصه سیاسی، اجتماعی و حتی خانوادگی.
به نظر من رهنمودهای بسیار مهم رهبری یک
بار کفایت نمیکند و باید چند بار گوش کرد تا به عمق فرمایشات ایشان رسید.
اصل برجام خود یک مسئله است و مسائل بعد
از برجام، مسئله دیگر است و صد البته شاید مهمتر از اصل هم باشد.
برجام در حال طی کردن مراحل قانونی خود
است بنابراین باید در شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد.
رهبری نیز فرمودند به مصلحت نیست که مجلس را از این امر کنار بگذاریم.
طبق اصل 77 قانون اساسی باید این موارد
به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد چرا که این تصریح قانون است اگر واقعا توافق و
تعهدی با این اهمیت مصداق قانون نباشد پس چه چیزی مصداق اصل ۷۷ قانون اساسی قرار
میگیرد.
چه برجام امضا شده باشد چه نشده باشد
این (برجام ) تعهدی ۱۰ ساله ، ۱۵ ساله، ۲۰ ساله و در برخی موارد ۲۵ ساله درست کرده
است. بنابراین نباید مجلس را در این عرصه به حساب نیاوریم.
به حساب آوردن مجلس در امر برجام یعنی
به حساب آوردن مردمی که این نمایندگان را انتخاب کردهاند.
البته ورود این آقایان (نمایندگان مجلس)
به معنای انحصار نیست بلکه به جز مجلس نهادهای دیگری مانند شورای عالی امنیت ملی
نیز میتواند ورود کند.
آمریکاییها میگویند چارچوب تحریمها
حفظ میشود این نقض تعهد است ما وارد مذاکره شدیم که این تحریمها برداشته شود
وگرنه میتوانستیم از ۱۹ هزار سانتریفیوژ به ۴۰ یا ۵۰ هزار ارتقا یابیم.
ما تنازل کردیم که تحریمها برداشته شود
بنابراین باید مسئولان ما در مورد این سخنان آمریکاییها مواضع صریح اتخاذ کنند.
قرار بود تحریمها لغو شود نه تعلیق،
تعلیق تحریمها نقض عهد دوم است اگر قرار باشد تحریمها فقط تعلیق شود ما هم در
توافق، توقف را میپذیریم نه تعطیلی را چرا که قرارداد باید دو طرفه باشد ما
قرارداد یک طرفه نداریم.
آمریکاییها میگویند ایرانیها باید
کاری متفاوت انجام دهند، این یعنی چه؟ یعنی دست از ارزشهای انقلابی و اسلامیمان
بکشیم و در نظام سلطه هضم شویم. یعنی دست از حمایت نیروهای مقاومت در دنیا برداریم
و مظلومان عراق و حزبالله را رها کنیم. اما آمریکاییها بدانند و مطمئن باشند که
این حادثه هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد.
آقای اوباما گفته که امید دارد هویت
رژیم ایران تغییر کند. اوباما میخواهد یک حکومت نوکر مثل پهلوی در ایران سر کار
بیاید و مثل گذشته این کشور را به غارت ببرد. اوباما بداند این رویایی است که هیچ
وقت تعبیر نشده و نخواهد شد.
آمریکاییها گفته اند که برجام فرصتی در
داخل و خارج در اختیار آنان قرار داده. این همان نفوذی است که رهبری در چند
سخنرانی قبل به آن اشاره فرمودند و این هشداری است به همه صاحبان رسانه.
آنهایی که سایت و یا روزنامه دارند
بدانند که نباید زمینه ساز نفوذ آمریکا شوند امروز هر قلم و هر قدمی که سبب بزک
کردن چهره آمریکا و یا زدودن نفرت آمریکا شود بی تردید قلمی آمریکایی خواهد
بود.
آمریکاییها به کسانی که متمایل و
همفکرشان هستند میخواهند چنین القا کنند که شعار مرگ بر آمریکا تندروی است، این
آقایان نمیتوانند بفهمند که شعار مرگ بر آمریکا ریشه در قرآن و فرهنگ عاشورا دارد
و ترجمان دوباره هیهات منالذله است.
شعار مرگ بر آمریکایی مردم ما عین
اعتدال است و سازش رابطه با آمریکا در شرایط کنونی که هنوز آدم نشده وادادگی و
ذلتی بیش نیست.