خبرگزاری
عصر ایران که نزدیک به پاسدار محسن رضایی
است آگاهانه و بطور عمدی به عامل اصلی عدم
کاندیدای ریاست خبرگان نشدن رفسنجانی اشاره نکرده است .چون این خبرگزاری مجاز به عبور
از بحران وبیان واقعیت نیست . برای اینکه عدم کاندید شدن رفسنجانی برای ریاست خبرگان به
دلیل سناریوسازی های زنجیره ای 3 ساله ای است که پس از رئیس جمهور شدن روحانی علیه
رفسنجانی واعضای خانواده اش طراحی و اجرا شده است .چون از سوی اطلاعات بیت خامنه
ای واطلاعات وامنیت پاسداران دنبال شده است . زیرا گذشته از جنگ قدرت وثروتی که
بین خامنه ای ورفسنجانی وجودداشته است . موافقت ر فسنجانی با برجام ومخالفت خامنه
ای وپاسداران بابرجام مزیدبرعلت شده است.
از طرف
دیگر خامنه ای وپاسداران وقوه فاسد قضاییه پس از زندانی کردن مهدی رفسنجانی به
سراغ فائزه رفتند تا برایش پرونده سازی کنند و به سرنوشت مشابه اخوی مهدی دچار شود
.طوریکه زمان کوتاهی قبل از برگزاری جلسه جدید خبرگان وانتخاب رئیس آن همه دستگاه
های اطلاعاتی وامنیتی و رسانه ای وتریبون های مجلس ارتجاع ومنابر نمازجمعه ها محور
فائزه رفسنجانی کوک شدند وبه شدت متهم وتهدیدش کردند با بهانه اینکه چرا بایک خانم
بهایی هم بند سابقش در زندان اوین دیدار کرد ؟
البته هدف
اصلی حمله خودرفسنجانی بود تا مجبور شود کاندیدای ریاست خبرگان نشوند به خصوص
اینکه نفر اول لیست انتخاب خبرگان ازحوزه ت ران شد . بدتراینکه رفسنجانی توانست
شیخ محمدیزی و مصباح یزدی از ورود به خبرگان خذف کند .البته پاسداران و بسیج با
حمل رأی دهندگان از اطراف تهران وتقلب جازه ندادند تاجنتی حذف شود. چون نفرآخر لیست شد.
مهمتراینکه رفسنجانی به خوبی اشراف داشت که
خامنه ای وپاسداران ودلواپسان نگران حامی شان بسیج شدند تاهرطوری شده اجازه ندهند شکست
24 خرداد 92 و 7 اسفند 94 در انتخاب رئیس خبرگان 4 خرداد 95 تکرار شود
مهمترین سوالی که بعد از ریاست آیتالله
جنتی در مجلس خبرگان به ذهن میرسد، این دو مسئله است که چرا هاشمی نامزد نشد یا
نامزد منتسب به او چرا پیروز نشد؟
عصر ایران نوشت: «برای پاسخ به این پرسشها باید به دو نکته مهم و اساسی توجه کنیم. اول این که هاشمی برای انتخابات اخیر با کمبود نیروهای همفکر روبهرو بود. بسیاری از چهرههای مذهبی و سیاسی نزدیک به او در انتخابات خبرگان مانند سیدحسن خمینی یا موسوی بجنوردی نتوانستند وارد انتخابات شوند و به همین دلیل هاشمی رفسنجانی مجبور شده بود، از یاران قرضی برای فهرست خبرگان ملت استفاده کند. مهمترین هدف هاشمی نرسیدن برخی چهرههای سیاسی به مجلس خبرگان بود. اتفاقی که با رای مردم محقق شد. یعنی هاشمی برای خارج کردن نیروهای مخالفان قدرتمند خود از مخالفان معتدل استفاده کرد. تقریبا همه میدانستند که آیتالله موحدی کرمانی یا دری نجف آبادی در مجلس آینده بر اساس استراتژی هاشمی حرکت نخواهند کرد.
بر همین اساس میتوان گفت هدف هاشمی از مجلس خبرگان پنجم نه ریاست آن که خارج کردن منتقدان اصلیاش از خبرگان بود. نامزد نشدن او به خوبی حکایت از این معنا دارد.
مسئله دومی که باید به آن اشاره کنیم این است که هاشمی و طرفدارانش باید قبول کنند که او دیگر مقبولیت سابق را در نزد حوزههای علمیه و علمای بلادی که به مجلس خبرگان راه پیدا کردهاند، ندارد. پیش از این آیتالله حائری شیرازی، عضو سابق مجلس خبرگان رهبری در گفتوگویی در مورد نقش هاشمی رفسنجانی در خبرگان اعلام کرده بود که :«هر کسی با آقای هاشمی رقابت کرد، شکست خورد. آقای جنتی آمد، نشد. دیگران آمدند، نشد. آقای مهدوی نیز به دلیل این که آقای هاشمی به احترام آمدن ایشان کاندید نشد، برگزیده شد. بعدها آقای مهدوی گفت آقای هاشمی این منصب را به من تفویض کردند.»
همانطور که حائری شیرازی به آن اشاره کرد کسی در خبرگان توان رقابت با هاشمی را نداشته است اما حالا چه اتفاقی افتاده است که خود هاشمی در دوره چهارم خبرگان به آیتالله یزدی رقابت را واگذار میکند و نامزد منتسب به او در مجلس پنجم به آیتالله جنتی میبازد. به نظر میرسد که روحانیون مجلس خبرگان به دلیل مواضع هاشمی بعد از سال 88 از او دلخور هستند و حتی بر این باور هستند که او دیگر آن انقلابی سابق نیست.
هاشمی قبل از سال 88 در سال 86 توانست با کسب 41 رأی از مجلس چهارم در مقابل آیتالله جنتی که 34 رأی آورده بود، رئیس مجلس خبرگان شود. سال 87 نیز هاشمی با 51 رای (در مقابل 26 رأی آیتالله یزدی) در ریاست مجلس خبرگان ابقا شد.
مواضع هاشمی در این سالها باعث شده است کسانی که هاشمی را یک مجتهد سیاسی تمام عیار میدانستند، از او فاصله بگیرند و به سمت رقبای سیاسی او بروند. سال 88 عطفی در زندگی سیاسی هاشمی بود. آیتالله از جریان اصولگرایی فاصله گرفت و به اصلاحات نردیک شد. قرار ندادن نام هاشمی در فهرست جامعه مدرسین در انتخابات خبرگان پنجم به خوبی حکایت از این معنا دارد.»
عصر ایران نوشت: «برای پاسخ به این پرسشها باید به دو نکته مهم و اساسی توجه کنیم. اول این که هاشمی برای انتخابات اخیر با کمبود نیروهای همفکر روبهرو بود. بسیاری از چهرههای مذهبی و سیاسی نزدیک به او در انتخابات خبرگان مانند سیدحسن خمینی یا موسوی بجنوردی نتوانستند وارد انتخابات شوند و به همین دلیل هاشمی رفسنجانی مجبور شده بود، از یاران قرضی برای فهرست خبرگان ملت استفاده کند. مهمترین هدف هاشمی نرسیدن برخی چهرههای سیاسی به مجلس خبرگان بود. اتفاقی که با رای مردم محقق شد. یعنی هاشمی برای خارج کردن نیروهای مخالفان قدرتمند خود از مخالفان معتدل استفاده کرد. تقریبا همه میدانستند که آیتالله موحدی کرمانی یا دری نجف آبادی در مجلس آینده بر اساس استراتژی هاشمی حرکت نخواهند کرد.
بر همین اساس میتوان گفت هدف هاشمی از مجلس خبرگان پنجم نه ریاست آن که خارج کردن منتقدان اصلیاش از خبرگان بود. نامزد نشدن او به خوبی حکایت از این معنا دارد.
مسئله دومی که باید به آن اشاره کنیم این است که هاشمی و طرفدارانش باید قبول کنند که او دیگر مقبولیت سابق را در نزد حوزههای علمیه و علمای بلادی که به مجلس خبرگان راه پیدا کردهاند، ندارد. پیش از این آیتالله حائری شیرازی، عضو سابق مجلس خبرگان رهبری در گفتوگویی در مورد نقش هاشمی رفسنجانی در خبرگان اعلام کرده بود که :«هر کسی با آقای هاشمی رقابت کرد، شکست خورد. آقای جنتی آمد، نشد. دیگران آمدند، نشد. آقای مهدوی نیز به دلیل این که آقای هاشمی به احترام آمدن ایشان کاندید نشد، برگزیده شد. بعدها آقای مهدوی گفت آقای هاشمی این منصب را به من تفویض کردند.»
همانطور که حائری شیرازی به آن اشاره کرد کسی در خبرگان توان رقابت با هاشمی را نداشته است اما حالا چه اتفاقی افتاده است که خود هاشمی در دوره چهارم خبرگان به آیتالله یزدی رقابت را واگذار میکند و نامزد منتسب به او در مجلس پنجم به آیتالله جنتی میبازد. به نظر میرسد که روحانیون مجلس خبرگان به دلیل مواضع هاشمی بعد از سال 88 از او دلخور هستند و حتی بر این باور هستند که او دیگر آن انقلابی سابق نیست.
هاشمی قبل از سال 88 در سال 86 توانست با کسب 41 رأی از مجلس چهارم در مقابل آیتالله جنتی که 34 رأی آورده بود، رئیس مجلس خبرگان شود. سال 87 نیز هاشمی با 51 رای (در مقابل 26 رأی آیتالله یزدی) در ریاست مجلس خبرگان ابقا شد.
مواضع هاشمی در این سالها باعث شده است کسانی که هاشمی را یک مجتهد سیاسی تمام عیار میدانستند، از او فاصله بگیرند و به سمت رقبای سیاسی او بروند. سال 88 عطفی در زندگی سیاسی هاشمی بود. آیتالله از جریان اصولگرایی فاصله گرفت و به اصلاحات نردیک شد. قرار ندادن نام هاشمی در فهرست جامعه مدرسین در انتخابات خبرگان پنجم به خوبی حکایت از این معنا دارد.»