يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "ائتلاف جديد در منطقه با،يا بدون تركيه"

اوین نامه ی کیهان 2 شنبه 8 شهریور ماه سال 1395
يادداشت ميهمان  اوین نامه ی کیهان "ائتلاف جديد در منطقه با،يا بدون تركيه"
عجیب نیست که همه یادداشت روز نویسان ثابت ومهمان اوین نامه ی کیهان بطور دربست هم لهجه وهم قلم سربازجو شریعت نداری اند که عضو اطلاعاتی  سپاه است . برای همین سمت وسوی یادداشت ها همخوانی کامل با اهداف وهمگامی با موضع گیری های پاسداران دارد.

هرچند در هفته هاي اخيرِ بعد از کودتاي نافرجام ترکيه مقامات اين کشور در مواضع سياسي، از جمله در ديدار با مقامات ايراني و روسي تمايل شان را براي تغيير سياست هاي اشتباه گذشته خود در منطقه به ويژه در سوريه نشان دادند، اما در عمل هنوز نشانه آشکاري از اين تغيير سياست هاي آنکارا ديده نشده، لذا با اين نگاه چند تحليل را بايد مد نظر قرار داد:
     1- دخالت نظامي آشکار و مستقيم ترکيه در سوريه همه اميدها براي اصلاح سياست هاي اشتباه آنکارا در منطقه را زير سوال برده. اشغال جرابلس توسط گروه موسوم به ارتش آزاد سوريه با حمايت نظامي مستقيم ترکيه در حقيقت اين شهر را از يک گروه تروريستي يعني داعش خارج و به دست گروه تروريستي ديگري داد. 

    2- اگرچه ترکيه گفته مي خواهد مرزهاي خود با سوريه را از دست داعش پاکسازي کند، اما اولاترکيه نمي تواند در تعامل با گروه هاي تروريستي موضع دوگانه اي داشته باشد. اين کشور در حالي از مقابله با داعش سخن مي گويد که با حمايت از گروه تروريستي به اصطلاح ارتش آزاد، شهر جرابلس در شمال شرقي حلب را اشغال کرده. ثانياً مقابله با تروريسم از طريق نقض قوانين بين المللي و مشخصا با نقض حاکميت سوريه امکان پذير نيست. ترکيه بايد هرگونه اقدام نظامي در خاک سوريه را با دمشق هماهنگ کند. ثالثاً ترکيه با حمايت از گروه هاي تروريستي ديگر مثل جبهه النصره يا فتح الشام و.... زمينه ظهور داعش در سوريه را فراهم کرده که اکنون خود ترکيه نيز در تيررس حملات اين گروه قرار گرفته است. رابعاً ترکيه از ابتدا مرزهاي خود را براي عبور تروريست هاي داعش به سوريه و حمل قاچاق نفت سوريه توسط اين گروه تروريستي باز گذاشته بود. خامساً نمي شود هم با پدران و پديدآورندگان داعش از جمله آمريکا و رژيم صهيونيستي به تقويت روابط و هماهنگي مواضع اقدام نمود و هم با فرزندان اين پدران مبارزه کرد. سادساً ترکيه توافقنامه آدانا را دستمايه حمله به جرابلس قرار داده که به اين کشور اجازه مي دهد گروه هاي تروريستي را در خاک سوريه هدف حمله قرار دهد. اما آنکارا بايد متوجه باشد که اين توافقنامه را با دولت مرکزي سوريه امضا کرده و هرگونه عملياتي در خاک سوريه را، اگر مصداق اين توافق نامه باشد، بايد با دمشق هماهنگ کند، نه با ائتلاف آمريکايي!

    3- لذا نمي توان موضع گيري هاي دولت ترکيه را هرچند که مثبت ارزيابي مي شود، ولي به عنوان چرخش واقعي در سياست هاي اين کشور در تعامل با سوريه حداقل تاکنون تلقي کرد و بايد منتظر حوادث آينده بود. در همين راستا فارغ از گفتار و عمل متناقض ترکيه درباره سوريه و جايگاه بشار اسد، هنوز اين موضوع که آنکارا براي تقويت روابط با ايران و روسيه، چه امتيازاتي را در حوزه سياسي و ميداني از يک سو مي دهد و از سوي ديگر طلب مي کند، مبهم است. 
    4- بايد گفت آنکارا با توجه به اوضاع کنوني که شرايط داخلي و منطقه اي بر اين کشور تحميل کرده، مجبور شده در سياست هايش تجديد نظر کند و عوامل زيادي براي بازي جديد ترکيه در منطقه بعد از پنج سال حمايت گسترده از تروريست ها در جهت ساقط کردن دولت قانوني سوريه، ميتوان متصور شد، از جمله: بي اعتمادي اردوغان به آمريکا به ويژه بعد از کودتاي نافرجام که با حمايت آمريکا خود را در معرض براندازي ديد، اوضاع نابسامان اقتصادي به دليل چالش هاي امنيتي و حملات تروريستي، فروپاشي توهمات مقامات ترکيه بويژه شخص اردوغان در تکيه بر گروه هاي افراطي براي پيشبرد سياست هاي منطقه اي اش و اثبات ناتواني آنکارا براي تاثير گذاري در تعيين حاکميت سوريه، کابوس تشکيل اقليم خودمختار کرد در مرزهاي ترکيه با حمايت آمريکا و نياز ترکيه به بازيگران مهم منطقه از جمله ايران...

    5- تلاش آنکارا براي بهبود مناسبات با تل آويو در اين شرايط مي تواند بيانگر تصنعي بودن تغيير سياست ها در آنکارا باشد. براين اساس ممکن است نزديکي مناسبات آنکارا با تهران و مسکو بخشي از ديپلماسي غرب در شرايطي باشد که تروريست ها در سوريه و عراق در حال نابودي هستند و کرد ها هم نتوانستند براي آمريکا در مبارزه با تروريست ها دستاوردي داشته باشند. به اين معني که واشنگتن براي اينکه متهم به خيانت نشود با يک دعواي ساختگي با آنکارا، مسئوليت سرکوب و تضعيف کرد هاي سوريه را به عهده ترکيه گذاشته. تغيير رويکرد رسانه هاي جهان به کرد هاي مورد حمايت آمريکا نيز مي تواند مويد اين گمانه زني باشد. 

    6- به دليل ناديده گرفتن منافع ترکيه در مناطق کردنشين سوريه و عراق از سوي آمريکا، ممکن است مناسبات آنکارا با غرب دچار تحول شده باشد اما از يک سو براي جلوگيري از تشديد تنش ها با غرب، آنکارا سناريوي غلط ديگري يعني بهبود روابط با رژيم صهيونيستي را در پيش گرفته و از سوي ديگر احتمالااين سياست اشتباه در بهبود روابط با رژيم صهيونيستي را حربه اي براي کاهش انتظارات ايران و روسيه از آنکارا قرار خواهد داد. که البته اين سناريو خود تناقضي است در مبارزه با تروريسم. 

    7- اشغال جرابلس توسط ترکيه سناريويي مي تواند باشد براي فشار بر دولت مرکزي سوريه تا آنکارا بتواند در پاي ميزه مذاکره امتياز بگيرد. از اين نکته نيز نبايد غافل بود ترکيه که مدتي براي ايجاد منطقه امن در شمال سوريه تلاش مي کرد، وارد خاك سوريه شده. البته بايد گفت با توجه به اينکه تروريست هاي مورد حمايت تركيه با شکست هاي خود نتوانسته اند برگ برنده اي براي آنكارا باشند، موجب شده آنکارا راساً وارد عمل شود. 

    8- حملات نظامي تركيه در جرابلس مانع تسلط نيروهاي «پ ي د » يا همان نسخه سوري« پ ک ک » بر مناطق شمالي سوريه مي شود. هدفي که آمريکا براي ايجاد كريدور كُردها در شمال سوريه و اتصال آن به کريدور کُردها در شمال عراق و تجزيه اين کشورها و نهايتاً ايجاد اقليم خودمختار دنبال مي کند. لذا هرچند اشغال جرابلس برخلاف مقررات بين المللي صورت گرفته اما مي تواند خنثي کننده اين طرح آمريکا باشد، گرچه هنوز ابعاد آن مشخص نيست. 

    9- در حالي که عناصر مسلح کُرد تلاش مي کردند با حمايت آمريکا شهر حسکه را به تصرف خود در آورند، تا پازل آمريکا در اتصال اين شهر به شهرهاي منبج و جرابلس در شمال حلب کامل شود، با تلاش ايران و روسيه، آتش بس بين ارتش سوريه و کردها در حسکه برقرار و تا حدودي از تکميل پازل آمريکا جلوگيري شد. 

    10- ايران و روسيه تلاش دارند با جذب ترکيه، مانع تحقق اهداف واشنگتن در منطقه شوند. اين تلاش سال گذشته در عراق موفقيت آميز بود و شايد اين بار نيز در سوريه به موفقيت برسد. لذا بعد از سفر اردوغان به مسکو و همزمان با احتمال سفر وي به تهران، برخي رسانه ها از مذاکرات محرمانه ميان دمشق و آنکارا با ميانجي گري تهران و با هدايت معاون سابق رئيس اطلاعات ترکيه و معاون فعلي رئيس حزب الوطن خبر دادند که ممکن است به آشتي ميان بشاراسد و اردوغان منجر شود. اسماعيل حقي پکين بعد از پنج بار سفر به دمشق و ديدار با مقامات سوري از جمله بشاراسد گفته « ترکيه چه اسد را بپذيرد و چه نپذيرد، بايد اعتراف کند که اسد يک واقعيت در سوريه است و بخش بزرگي از مردم سوريه از اسد حمايت مي کنند، لذا ترکيه براي توقف خونريزي ها بايد حضور اسد را بپذيرد و تصميم گيري را به ملت سوريه واگذار کند.» ا ين يعني همان سياست درست جمهوري اسلامي. 

    11- اما تحولات کنوني سوريه دو حامي تروريست ها را اکنون درمقابل يکديگر قرار داده. در حالي که ترکيه تلاش مي کند با حمايت از نيروهاي تروريستي موسوم به ارتش آزاد مانع سيطره تروريست هاي داعش و کردها بر شمال سوريه شود، عربستان سعودي در تناقضي آشکار با ائتلاف رياض - آنکارا، با کمک مالي و تسليحاتي جديد به گروه تروريستي داعش و همچنين کردها، تلاش دارد نفوذ از دست رفته خود را به دست آورد. 

    12- بازي دوگانه و متناقض آمريکا با کردها هم قابل توجه است. در حالي که جو بايدن در انکار از حمله نظامي ترکيه در خاک سوريه عليه کردها و اشغال جرابلس حمايت کرده، آمريکا با ايجاد پوشش هوايي براي کردها، قول حمايت از تشکيل اقليمي خودمختار به آنها داده است. 

    13- اما نکته مهم در تحولات کنوني سوريه پيوستن چين به جبهه محور مقاومت در سوريه با تلاش هاي ايران است. سفير جديد چين در سوريه پنجشنبه گذشته استوارنامه خود را تقديم بشار اسد کرد و پکن قبل از اين سفير سابق چين در ايران را به عنوان نخستين فرستاده ويژه براي بحران سوريه انتخاب کرد. رئيس دفتر همکاري نظامي بين المللي چين هم حدود ده روز قبل به دمشق رفت و در ديدار با بشار اسد و وزير دفاع سوريه راه هاي تقويت همکاري هاي نظامي ارتش هاي دو کشور را بررسي کرد، به طوري که هم اکنون مستشاران نظامي چين در سوريه در کنار مستشاران ايراني، همزمان با استفاده جنگنده هاي روسي از فضاي هوايي ايران و عراق براي مبارزه با تروريست ها، مشغول آموزش نيروهاي سوري هستند. اين امر موجب دردسر جديدي براي ناتو و آمريکا شده. به نظر مي رسد ائتلاف روسيه، چين، ايران و حزب الله در برابر آمريکا و ناتو موازنه قدرت را در منطقه به نفع محور مقاومت سنگين تر کند و با توجه به اينکه حلب و موصل در آستانه آزادسازي قرار گرفتند، عمر تروريست ها با سرعت بيشتري به پايان برسد. رئيس کميته دفاعي دوماي روسيه گفته است: «حضور نظامي چين در سوريه گام نخست به سمت ايجاد ائتلافي سياسي- نظامي از کشورهايي است که متحد ناتو نيستند و زمان چنين ائتلافي فرا رسيده است». البته به نظر مي رسد تلاشهاي ايران و روسيه براي پيوستن هند به اين ائتلاف نيز با موفقيت هايي همراه بوده است.
نويسنده: دكتر محمد حسين محترم